فساد اداری از سالها پیش بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی کشور مطرح بوده و امروز به یکی از بحرانهای ملی تبدیل شده است که در صورت تداوم به سلب اعتماد مردم منجر میشود. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال است؛ «ریشههای فساد اداری در سازمانهای دولتی ایران چیست؟». وجه تمایز پژوهش حاضر با سایر مطالعاتی که تاکنون در این زمینه انجام شده، توجه به متغیرهای زمینهای و هستیشناسانهی ایجاد فساد اداری در ادبیات فساد سازمانهای بخش دولتی و بررسی آنها در یک الگوی جامع و منسجم است. این پژوهش از طریق روش فراتحلیل یکصد مقاله معتبر خارجی، نظرجویی از جامعه خبرگان موضوعی و استفاده از روش کمّی رگرسیون در صدد شناسایی ریشههای فساد اداری ایران طی یکدوره شانزده ساله برآمد. نتایج حاصل از یافتههای فرضیههای پژوهش نشان داد برقراری دموکراسی و بهبود کیفیت بوروکراسی، فساد را در بازه زمانی مطالعه کاهش داده ولی کاهش اندازه دولت، کاهش درآمدهای نفتی دولت، افزایش حاکمیت قانون و افزایش توسعه انسانی بر کاهش فساد اداری مؤثر نبوده است. در پایان بر مبنای یافتههای پژوهش پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی ارائه شده است.