انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
2717-2619
3
شماره 12
2009
01
03
سنجش عوامل ساختاری الحاق ایران به WTO در بخش تعاون
1
26
FA
هدف مقالة حاضر، سنجش عوامل ساختاری الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی در بخش تعاون و ارائة مدلی جهت مدیریت بر چالشهای موجود آن برای ایران به صورت عام و در بخش تعاونیهای تولیدی استان مازندران به صورت خاص بوده است. ضمن مروری مختصر و مستند بر ادبیات موضوعی مربوط و تأیید خبرگان، عوامل ساختاری و شاخصها و معیارهای ارزیابی ساختار بخش تعاون استخراج گردید. در ادامه از میان جامعة آماری 935 موردی، تعداد 164 شرکت به عنوان نمونه، که 87 شرکت در بخش تعاونیهای تولیدی کشاورزی و تعداد 77 شرکت در بخش تعاونیهای تولیدی صنعتی بودهاند که به روش تصادفی طبقهبندیشده انتخاب، و دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شدهاند. آزمونهای آماری مورد استفاده شامل آزمونهای دوجمله¬ای و نیز رگریسون خطی متعامل در قالب مدلهای معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزارهایSPSS و Lisrel بوده است. نتیجة پژوهش نشان داده است که شرکتهای تعاونی تولیدی استان مازندران از لحاظ متغیرهای شناسایی و تأییدشده به وسیلة خبرگان، در کلیه عوامل ساختاری (محیط داخلی) از شرایط مطلوبی برای الحاق به سازمان تجارت جهانی برخوردار نیستند. آزمونهای مدل معادلات ساختاری نتایج پژوهش نیز نشان داده است که از بین عوامل ساختاری، متغیر بازاریابی با 44% در تعاونیهای صنعتی و متغیر تولید در تعاونیهای کشاورزی با 32% بیشترین میزان تبیینکنندگی را داشتهاند. این در حالی است که در مجموع، رابطة کلی، یکپارچه و تعاملی میان آنها مورد تأیید قرار گرفته است که در مقالة حاضر به صورت مدل بومی به منظور سنجش عوامل ساختاری بخش تعاونی ج. ا. ا. (مورد خاص شرکتهای تعاونی تولیدی) ارائه شده است. در پایان مقاله نیز در قالب جمعبندی، بحث، نتیجهگیری، پیشنهادهایی چند در رابطه با کاربردهای نتایج مذکور در دنیای واقعی و نیز ادامه و پیگیری پژوهشهای مشابه در آینده ارائه شده است.
سازمان تجارت جهانی,تعاون,عوامل ساختاری,مدل معادلات ساختاری
http://journal.iams.ir/article_62.html
http://journal.iams.ir/article_62_723d2145f76567efe7f014c61f287657.pdf
انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
2717-2619
3
شماره 12
2008
10
06
ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر انتخاب استراتژی استانداردسازی یا تعدیل در شرکتهای بین المللی خارجی (MNC’s) در ایران
27
47
FA
برای بازاریابان بین المللی بسیار حائز اهمیت است که بدانند برای بازارهای مختلف که دارای نیازهای مختلف هستند و می خواهند در هر بازار به حداکثر سهم بازار دست یابند، آیا باید آمیخته بازاریابی متفاوتی را متناسب با هر بازار طراحی کنند یا از همان استراتژی آمیخته بازاریابی مورد استفاده در کشور خودی یا مبدأ استفاده کنند.
این پژوهش به این سوال پاسخ می دهد که چگونه ابعاد محصول و عوامل تاثیرگذار خارجی بر طیف انتخاب استراتژی استانداردسازی و تعدیل اثر می گذارند و بازاریابان بین المللی را به سمت انتخاب یکی از استراتژیهای متناسب با بازار کشور خارجی یا مقصد سوق می دهند.
با انجام این پژوهش در پنج شرکت بین المللی خارجی در ایران و گردآوری و تجزیه و تحلیل داده های مورد نیاز تلاش کردیم تا صحت فرضیات خود را مورد آزمون قرار دهیم. یافته های پژوهش بیانگر آن است که عوامل مربوط به ابعاد محصول و عوامل خارجی تاثیرگذار دارای رابطه معنی داری با استراتژیهای استاندارد سازی و تعدیل می باشند و عامل های برچسب زنی محصول از عوامل ابعاد محصول و عوامل فرهنگی_ اجتماعی و عوامل قانونی- سیاسی از عوامل تاثیرگذار خارجی از جمله عواملی هستند که تصمیم گیران بین المللی شرکتهای مورد پژوهش را به سمت استفاده از استراتژی تعدیل سوق داده اند.
استراتژی استانداردسازی,استراتژی تعدیل,آمیخته بازاریابی,ابعاد محصول,عوامل خارجی تاثیرگذار بر استراتژی بازاریابی
http://journal.iams.ir/article_63.html
http://journal.iams.ir/article_63_8effd6bede55c979797467419e58d254.pdf
انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
2717-2619
3
شماره 12
2008
10
06
تأثیر مسئولیت اجتماعی بر نوآوری در بنگاهها: دیدگاه مبتنی بر منابع
49
64
FA
این مقاله نتیجة مطالعهای است که طی یک سال و در دو مرحله، در صنعت فولاد ایران انجام شده است. روش مطالعه در هر دو مرحله، روش کیفی است. مرحلة نخست شامل مصاحبههای عمیق با مدیران صنعت فولاد میباشد؛ که هدف آن تعیین ارتباط دیدگاه مبتنی بر منابع سازمان و نوآوری سازمانی است. از مصاحبههای مرحلة نخست به همراه مرور ادبیات، چنین برمیآید که مسئولیت اجتماعی بنگاه در صنعت فولاد ایران در طی 8 سال (از سال 1368-76) تأثیر عظیمی بر نوآوری در این صنعت داشته است. در مرحلة دوم، به بررسی تعاملات پویا میان مسئولیت اجتماعی بنگاه، یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی پرداخته شده است. از نتایج حاصل از این مرحله مشخص شد که راهبردهای مسئولیت اجتماعی به توسعة توانمندی¬های یادگیری منتهی می¬شود، که به نوبۀ خود به نوآوری سازمانی می¬انجامد.
مسئولیت اجتماعی بنگاه,نوآوری,یادگیری,دیدگاه مبنی بر منابع نسبت به بنگاه
http://journal.iams.ir/article_64.html
http://journal.iams.ir/article_64_08e96b72f563f884fcb88d185132e686.pdf
انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
2717-2619
3
شماره 12
2008
10
06
تحلیل مدل تعالیEFQM با استفاده از سیستمهای دینامیکی
65
82
FA
خودارزیابی سازمانی ابزاری است که میتواند برای شناسایی و بهبود رقابتپذیری سازمان مورد استفاده قرار گیرد. مدلهای تعالی و از جمله مدل EFQM به عنوان یک دسته از این روشها استفادة زیادی در خودارزیابی پیدا کردهاند. از آنجا که عملکرد قسمت توانمندساز مدل بر روی شاخصهای نتایج تأثیرگذارند و از طرف دیگر بازخورد تغییرات نتایج بر روی بهبود توانمندسازها مؤثر است، لذا لازم است این حلقة رفت و برگشتی با استفاده از یک مدل دینامیکی مورد مطالعه قرار گیرد.
علیرغم پژوهشهای متعدد در زمینة مدل EFQM، در رابطه با به کارگیری سیستمهای دینامیکی جهت افزایش کارایی این مدل مطلبی در ادبیات موضوع مشاهده نشده است. لذا در این مقاله بهبود مدل EFQM از دیدگاه سیستمی مورد بحث قرار گرفته و نشان داده میشود چگونه با ایجاد و اجرای مدل دینامیکی، میتوان از میان سیاستهای قابل استفاده در سازمان، سیاستهای مؤثرتر را برگزید.
بنیاد مدیریت کیفیت اروپایی,سیستمهای دینامیکی
http://journal.iams.ir/article_65.html
http://journal.iams.ir/article_65_c5baf3f6dd2e49212aea659e948d92a5.pdf
انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
2717-2619
3
شماره 12
2008
10
06
استعاره چیست و چگونه تحول سازمانی را تسهیل می¬کند؟
83
97
FA
استفاده از استعاره¬ها در جهت تسهیل فرایند تحول سازمانی، یکی از بزرگترین دستاوردهای پژوهشگران و مشاوران سازمان در سال¬های اخیر می¬باشد. گرچه به عقیدة بسیاری، استعاره¬ها از گذشته¬های دور در زبان نقش مهمی داشته¬اند و مدتهاست که به صورت عملی وارد مدیریت شده-اند، اما استفاده از آنها به صورت هدف¬دار و برنامه¬ریزیشده توسط مدیران و مشاوران عمر چندانی ندارد. در نتیجه علیرغم حجم قابل توجهی از ادبیات که به این مسأله اختصاص داده شده است، هنوز سوالها و ابهامات فراوانی در حوزه¬های مختلف استفاده از آنها وجود دارد. استعاره¬های مناسب برای تحول سازمانی کدامند و این استعاره¬ها کدامیک از مراحل تحول را تسهیل می¬کنند؟ آیا این استعاره¬ها منحصر به فرد و محدودند و یا هر سازمان می¬تواند استعارة مخصوص به خود را استفاده کند؟ آیا چارچوب¬های قابل استفاده برای مدیران در این زمینه موجود است؟ چالش¬ها و تله¬های استفاده از استعاره¬ها چیست؟ شیوة به کارگیری استعاره¬ها چگونه است؟ این سوالها و دهها مسئلة دیگر همگی ذهن مدیران و مشاوران سازمان را در سال¬های اخیر به خود مشغول کرده¬است. این مقاله تلاشی است در جهت مرور مختصر ادبیات تحول سازمانی و استعاره¬ها که به هدف معرفی استعاره¬های مؤثر در زمینة تحول سازمانی و ارائة یک چارچوب کلی و قابل¬استفاده توسط مدیران نوشته شده است. در این مقاله سعی شده است با تفکیک استعاره¬های سنتی و مدرن و همچنین دسته¬بندی استعارههای مدرن، مسیر هموارتری برای مدیران در جهت استفاده از استعاره¬ها در تحول سازمانی ایجاد شود.
تحول سازمانی,استعاره,مقاومت در برابر تغییر,احساسات
http://journal.iams.ir/article_66.html
http://journal.iams.ir/article_66_f3efeb2674d9cccd20f36141059f473b.pdf
انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
2717-2619
3
شماره 12
2009
01
04
Impact of Information Technology on Iran Distribution Company Performance in View of Organizational Infrastructures
98
123
FA
The relationship between information technology investments and firm value as an area of inquiry has sustained interest among IS researchers over the past decade. Based on literature review of published work at corporate level productivity, researchers have developed three different approaches in assessing the correlation between IT implementation and productivity measures. Broadly speaking, the first two approaches focus on the effects of IT investment on direct, intermediary, financial and non-financial measures of productivity. None of these two approaches could positively prove either a direct correlation or lack of such a relation. The third approach, "complementary" approach, considers the IT implementation but emphasizes the role of complementary investments that enhance and complement the IT implementation. Recently, some studies focus on process approach, which emphasized on evaluation of impact of information technologies from process to process capabilities, and from capabilities to performance.
However, there has been no well-founded empirical research on process-oriented evaluation of impact of IT simultaneously with considering complementary investment. The current paper aims to evaluate the level of impact of IT on organization process and the effect of these processes on capabilities. Finally, the impact of capability improvement on performance will be assessed. Results show significant relation between process influence, capability improvement and performance upgrading. On the other hand, this research assesses the impact of interaction between IT and organizational infrastructure. Data from 109 distribution companies was gathered in a field survey. The empirical work indicated constructed measures reliability and validity. The findings prove the moderating effect of organizational infrastructure as one of information technology complementary. In addition, by considering process oriented approach, the result of analysis shows the significant influence of IT on operational and managerial processes of organizations while these processes' impression improve capabilities of organizations significantly
Information technology,Process framework,performance,IT complementary Inter-organizational infrastructure
http://journal.iams.ir/article_67.html
http://journal.iams.ir/article_67_df1c64c5a2fc04472433869c375a2b46.pdf