2024-03-29T02:21:39Z
http://journal.iams.ir/?_action=export&rf=summon&issue=5
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه علوم مدیریت ایران
1388
4
شماره 15
شناسایی عوامل موثر بر ظرفیت نوآوری بنگاه¬های اقتصادی: مطالعه موردی شرکت¬های اتوماسیون صنعتی ایران
این مقاله به موضوع ظرفیت نوآوری و نحوه اندازه¬گیری آن در بنگاه¬های اقتصادی می¬پردازد. ظرفیت نوآوری، توان بالقوه یک بنگاه/کشور در انجام فعالیت¬های نوآورانه است که از آن جمله می¬توان به معرفی و عرضه محصولات و خدمات جدید، رویهها و فرایندهای نو و یا ایدههای جدید در رابطه با سازمان اشاره کرد. در این مقاله مفهوم ظرفیت نوآوری و دیگر مفاهیم مرتبط با آن تبیین شده و معیارها و مدل¬های ارزیابی ظرفیت نوآوری مورد بررسی قرار گرفته است. از میان مدل¬های موجود، مدل نظری ارائه شده توسط مورل و بولی (محققین فرانسوی)، انتخاب و توسعه داده شده است. همچنین ابزاری (یک پرسشنامه) برای ارزیابی ظرفیت نوآوری در سطح بنگاه¬های اقتصادی، بر مبنای این مدل طراحی و به هدف اعتبارسنجی سازه¬ای، در میان 108 شرکت اتوماسیون صنعتی ایران توزیع شده و مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی, پایایی و روایی پرسشنامه را مورد تایید قرار داده و به علاوه امکان بکارگیری آن را در شرایط کسب و کار ایران نشان می¬دهد. دستاورد دیگر تحقیق، ارائه یک دسته¬بندی اولیه از عوامل شکل¬دهنده ظرفیت نوآوری است که در قالب پنج شاخصه کلی تقسیم می¬شوند: "ایجاد فضای کاری مناسب از طریق رهبری فعالیت¬های نوآوری"، "رویه¬مند بودن فرایندها و ارتباطات درون و برون سازمانی"، "مدیریت استراتژیک دانش"، "جمع¬آوری و تولید ایده¬های نو" و "مدیریت منابع انسانی بر محور نوآوری". این عوامل به همراه پرسشنامه تایید شده می¬تواند مبنای تحقیقات بعدی را تشکیل دهد.
ظرفیت نوآوری
ابزار اندازه¬گیری
تحلیل عاملی اکتشافی
شرکت¬های اتوماسیون صنعتی ایران
2009
09
23
1
32
http://journal.iams.ir/article_7_5b6a706a8aef55368cc9688505d2a2a8.pdf
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه علوم مدیریت ایران
1388
4
شماره 15
هوش پیشبینیکننده رهبری تحولآفرین:
بررسی روابط میان هوش معنوی، هوش عاطفی و رهبری تحولآفرین
هدف این تحقیق بررسی اثرات هوش عاطفی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیشبینیکننده رهبری تحولآفرین است. هوش عاطفی به معنای توانایی شناخت احساسات و عواطف خود و دیگران جهت مدیریت دیگران است. هوش معنوی نیز که بعد از سال ۲۰۰۰ به طور جدی مطرح شدهاست، از جنبههای کاربردی مفهوم معنویت است و میتوان آن را استفاده از تواناییها و منابع معنوی جهت اتخاذ تصمیمات معنادار، تعمق در موضوعات وجودی و استفاده از این دانش برای حل مسأله در زندگی دانست. در این تحقیق ما با مرور ادبیات و تحقیقات درباره این سه مفهوم، فرضیات تحقیق را بیان کردهایم. برای سنجش هوش معنوی محققین این تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی پرسشنامهای برای سنجش هوش معنوی ساختهاند. نتایج آزمون فرضیات به روش تحلیل معادلات ساختاری نشاندهنده آن است که هم هوش عاطفی و هم هوش معنوی اثر قابلملاحظهای بر رهبری تحولآفرین دارند.
رهبری تحولآفرین
هوش
هوش عاطفی
هوش معنوی
2009
09
23
31
58
http://journal.iams.ir/article_8_71d05bb8acc4a9eae667853a640c4def.pdf
علیاکبر فرهنگی
مهدی فتاحی
بهاره واثق
عباس نرگسیان
سال چهارم
31
1388
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه علوم مدیریت ایران
1388
4
شماره 15
تاثیرفرهنگ سازمانی، تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت بر کیفیت اطلاعات مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
یکی از مهمترین وظایف مدیران، تهیه و انتشار اطلاعات مالی شرکت است. در کشورهای توسعه یافته تحقیقات بسیاری در جهت روشن ساختن عوامل موثر بر نحوه گزارشگری اطلاعات در شرکتها انجام شده است، اما در کشور ایران خلاء تحقیقاتی شدیدی در این زمینه وجود دارد. از اینرو در تحقیق حاضر سعی شده تا برخی از جنبه های سازمانی اثرگذار بر کیفیت اطلاعات مالی(شامل فرهنگ سازمانی، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت) مورد توجه و بررسی قرار گیرد. در این تحقیق از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزارspls2 که مبتنی بر روش حداقل مربعات جزیی و واریانس محور است، استفاده گردید. زیرا این روش در اولین مراحل تدوین و ارائه یک تئوری مناسبتر است و درضمن به حجم نمونه زیاد و فرض نرمال بودن جامعه محدود نیست. نتایج این تحقیق که روی105 شرکت بورسی انجام شد نشان می دهد سه عامل فرهنگ سازمانی، تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت بر کیفیت اطلاعات مالی شرکتها اثر گذارند. از میان این عوامل، ساختار مالکیت کمترین اثر مستقیم را بر کیفیت اطلاعات دارد اما حایز اهمیت ترین نقش آن، اثر تعدیل شوندگی است که بر ارتباط بین فرهنگ سازمانی و کیفیت اطلاعات مالی و نیز رابطه بین تمرکز مالکیت و کیفیت اطلاعات مالی دارد. بنحوی که هرچه ساختار مالکیت شرکتی خصوصی تر باشد، تمرکز مالکیت منجر به افزایش کیفیت اطلاعات مالی می شود، این در حالی است که درشرکتهای با مالکیت کمتر خصوصی، این رابطه برعکس می باشد. از اینرو پیشنهاد می شود تا ترتیبی اتخاذ شود که شرکتهای غیرخصوصی/ با مالکیت کمتر خصوصی، تنها مجاز به داشتن حداکثر25% سهام شرکتهای بورسی(بطور مستقیم یا با واسط و از طریق شرکتهای زیر مجموعه یشان) باشند.
کیفیت اطلاعات مالی
قابلیت اتکا اطلاعات
مربوط بودن اطلاعات
فرهنگ سازمانی
تمرکز مالکیت
ساختار مالکیت
2009
09
23
59
91
http://journal.iams.ir/article_9_a5695b0d8fc16403435223b6da16b172.pdf
حسین اعتمادی
جعفر باباجانی
عادل آذر
زهرا دیانتی دیلمی
سال چهارم
59
1388
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه علوم مدیریت ایران
1388
4
شماره 15
تفکیک شرکت های موفق و ناموفق با استفاده از رویکرد ترکیبی (FAHP – TOPSIS) در بورس اوراق بهادار تهران
روش های رایج تفکیک و رتبه بندی بنگاﻩها در بورس تهران، از قابلیت اتکاء کمی برخوردار هستند و نتایج حاصل از آنها فاقد اعتبار می باشند. هدف از این مقاله ارائه مدلی ترکیبی برای تصمیم گیری است که عملکرد مالی شرکت ها را مورد ارزیابی قرار داده و روشی بهینه در حل مسئله رتبه بندی ارائه نماید. رویکرد مطرح شده بر مبنای تحلیل سلسله مراتبی فازی و تکنیک الویت بندی با تشابه به راﻩحل ایدﻩآل است؛ تحلیل سلسله مراتبی فازی در تعیین وزن و اهمیت معیارها (نسبت های مالی) مورد استفاده قرار می گیرد و رتبه بندی نهایی بنگاﻩها با استفاده از اوزان و ارزش مقداری نسبت های مالی، به وسیله تکنیک الویت بندی با تشابه به راﻩحل ایدﻩآل انجام می شود. این رویکرد ترکیبی در رتبه بندی و ارزیابی عملکرد مالی شرکت های صنعت سیمان بورس اوراق بهادار تهران (30 شرکت)، با استفاده از جداول و صورتهای مالی آنها در بازه زمانی 1380 تا 1386 بکار گرفته شد. همچنین نتایج حاصل از رویکرد ترکیبی با هر یک از دو تکنیک (ذکر شده در بالا) بطور جداگانه مورد مقایسه قرار گرفت؛ در نتیجه برتری و توان بالاتر رویکرد ترکیبی اثبات شد. با توجه به توان بالاتر این رویکرد، نتیجه حاصل از این پژوهش برای سرمایه گذاران بسیار راهگشا خواهد بود. شرکت ها نیز می توانند جایگاه خود را در صنعت به درستی تشخیص دهند و استراتژی های لازم را جهت حفظ یا بهبود آن بکار گیرند.
رتبه بندی شرکت ها
تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)
تکنیک الویت بندی با تشابه به راﻩحل ایدﻩآل (TOPSIS)
ترکیب تحلیل سلسله مراتبی فازی و تکنیک الویت بندی با تشابه به راﻩحل ایدﻩآل (FAHP – TOPSIS)
2009
09
23
87
117
http://journal.iams.ir/article_10_b82a262da0931cb52b38d2cca7839256.pdf
معصومه دانش شکیب
صفر فضلی
سال چهارم
87
1388
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه علوم مدیریت ایران
1388
4
شماره 15
مدلی برای ارزشیابی و قیمت گذاری نشان تجاری براساس روش گزینه واقعی
آگاهی سازمانها از قابلیتهای ارزش آفرینی دارایی های نامشهود منجر به حرکت آنها در بکارگیری دارایی های نامشهود می شود. یکی از مهمترین داراییهای نامشهود شرکتها علائم تجاری آنها است. علائم تجاری در بسیاری از موارد موجب افزایش یا تقویت ارزش داراییهای مشهود و نامشهود شرکت میشوند. با توجه به اهمیت بحث تصویر سازی از نام تجاری و ایجاد یک نام تجاری متمایز و مطلوب برای ذینفعان در مدیریت استراتژیک، مدیران به منظور دستیابی به موفقیت در اهداف مدیریت نشان تجاری و ارتقای ارزش نشان تجاری نیازمند آگاهی مستمر از وضعیت و ارزش آن در بازار میباشند که لازمه آن داشتن یک مکانیزم اجرایی است. براین اساس هدف این مطالعه طراحی مکانیزمی برای اندازه گیری ارزش نشان تجاری با استفاده از یک رویکرد ترکیبی برپایه وضعیت جاری و آتی پیشرانه های ارزش نشان تجاری میباشد. بدین منظور ابتدا پیشرانه های ارزش نشان تجاری که پارامترهای اصلی برای خلق و مدیریت نشان تجاری می باشد شناسایی و پس از آن فرایندی برای تعیین چگونگی و اندازهگیری میزانی که هر یک از پیشرانه ها به طور مستقیم بر ارزش نشان تجاری دارند تعریف می گردد. در انتها پس از تشریح مدل، نتایج استفاده از این مدل برای ارزشیابی یک نشان تجاری داخلی و مقایسه نتایج آن با ارزشیابی همان نشان تجاری داخلی براساس مدلهای رایج در سطح جهان ارائه می شود.
نشان تجاری
ارزش نشان تجاری
پیشرانههای ارزش نشان تجاری
دارایی نشان تجاری
دارایی نامشهود
سرمایه معنوی
ارزشیابی نشان تجاری
فرایند ارزشیابی نشان تجاری
گزینه واقعی
2009
09
23
117
149
http://journal.iams.ir/article_11_ad518c74f28df4111623c18e0e7db7ec.pdf
رضا بندریان
سال چهارم
117
1388
فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران
فصلنامه علوم مدیریت ایران
1388
4
شماره 15
نقش مولفه های فرهنگ سازمانی در اعتماد سازی:
بررسی روابط بین ابعاد فرهنگی گلوب (GLOBE)و اعتماد
در عصری که روابط بین افراد و گروه ها شکننده و به سرعت در حال تغییر است، اعتماد موضوع محوری سازمان ها به منظور مدیریت کارآمد و اثربخش پویایی های محیطی است که رشد و حیات آن ها را تضمین می نماید. با توجه به ضرورت پاسخگویی سریع به تحولات محیط متلاطم، ایجاد تیم های کاری هماهنگ یکی از وظایف مهم رهبران در سازمان ها می باشد که در واقع به معنی فرایند تزریق تدریجی و تشویق اعتماد در سازمان می باشد. به زعم فوکویاما، فرهنگ نیز از عوامل مؤثر بر اعتماد می باشد. بدین منظور در این پژوهش تاثیر ابعاد فرهنگ سازمانی معرفی شده توسط گلوب که بسیار مورد توجه قرار گرفته بر اعتماد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه مثبتی میان اجتناب از عدم اطمینان، جمع گرایی بین گروهی، برابری جنسی، قاطعیت و نوع دوستی با اعتماد وجود دارد. از طرفی رابطه منفی میان فاصله قدرت و آینده گرایی با اعتماد وجود دارد و در نهایت رابطه معناداری بین جمع گرایی درون گروهی و عملکردگرایی با اعتماد مشاهده نشده است.
اعتماد
مطالعه گلوب
برابری جنسی
قاطعیت
عملکردگرایی
2009
09
23
145
178
http://journal.iams.ir/article_12_253239e370f5deca468ac3ac28b0d5a5.pdf
حسن زارعی متین
رضا طهماسبی
سید محمد مهدی موسوی
سال چهارم
145
1388