2024-03-29T19:56:56Z
http://journal.iams.ir/?_action=export&rf=summon&issue=78
Iranian journal of management sciences
1399
15
58
طراحی الگوی حکمرانی شبکه ای در نظام سلامت کشور
طاهره
جلالی خان آبادی
سیدمهدی
الوانی
رضا
واعظی
وجه الله
قربانی زاده
پیچیدگی و عدم اطمینان و بروز مشکلات در جوامع بشری، استقرار حکمرانی شبکه ای را برای نیل به ارزش های عمومی ضروری کرده است. همچنین، پرداختن به حوزه بهداشت و سلامت، به منظور حفظ کرامت انسان و نقش سلامت افراد در ارتقا و پیشرفت جوامع حایز اهمیت است. هدف این مقاله طراحی الگوی حکمرانی شبکه ای هم افزا و شناسایی عناصر و مولفه های آن در نظام سلامت کشور است. در این پژوهش از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کارشناسان و خبرگان حوزه سلامت و مطالعه متون حاوی نظرات آنها در وبگاه ها و رسانه ها استفاده شده است.در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با تعداد 15 تن از خبرگان حوزه بهداشت ودرمان، مصاحبه شده و 29 متن از نظرات آنها راانتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. در نتیجه 913 کد، 78 مضمون فرعی و 23 مضمون فراگیر شناسایی شدند. برای بررسی قابل اعتماد بودن یافته ها نیز از معیار های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شده است. نتایج این پژوهش در قالب الگویی شامل پیشایند ها، ساز و کار های درونی شبکه های حکمرانی، الزامات، بستر، کارکرد های بیرونی شبکه های حکمرانی و پیامد ها ارائه گردیده است. در انتها، به محدودیت های پژوهش اشاره شده و پیشنهادهائی برای مطالعات آتی مطرح شده است.
network governance
governance networks
health care system
thematic analysis
2020
06
21
1
30
http://journal.iams.ir/article_329_e7e850b5d3e517bc47ac7f6045316ad1.pdf
Iranian journal of management sciences
1399
15
58
همکاران رقابتی در صنعت خدمات مهندسی (تدوین مدل مفهومی)
محمد
بروجردی
هاشم
آقازاده
محسن
نظری
همکاری رقابتی نمادی از همزیستی میان اهداف ناسازگار همکاری و رقابت به منظور ارزشآفرینی بیشتر و سپس گزینش آن، در یک سناریوی برد-برد در روابط میان سازمانی است. پژوهش پیشرو با هدف طراحی مدل مفهومی استراتژی همکاری رقابتی در بنگاههای ارائه کننده خدمات مهندسی و تعیین عوامل تاثیرگذار و راهبردهای ایجاد رابطه و پیامدهای آن صورت گرفته است. در این تحقیق، از نظریه داده بنیاد استفاده شدو با کارآمدان خبره که برگزیده نمونهگیری هدفمند بودند، تعداد 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. دادههای گردآوری شده پژوهش با انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد واکاوی وتحلیل قرار گرفته و مدل استراتژی همکاریرقابتی در این صنعت تدوین گردید. یافتههای این پژوهش کیفی نشانگر شرایط علی، زمینهای، دخیل؛ و راهبردهای ایجاد، حفظ و خاتمه رابطه و پیامدهای ناشی از آن میباشد. علاوه بر این توجه به ریزبنیانهای دخیل در رابطه و شرایط فرهنگی از جمله ویژگیهای مطالعه مذکور میباشد.
Coopetition strategy
engineering services industry
Grounded Theory
inter-firm relation
2020
11
30
31
54
http://journal.iams.ir/article_333_378760166f2a66b8f168fd296c7000b3.pdf
Iranian journal of management sciences
1399
15
58
تاثیر نظریه تجزیه یافته رفتار برنامه ریزی شده بر رفتار خرید مصرف کنندگان برندهای لوکس
محمود
محمدیان
زهره
دهدشتی شاهرخ
مهناز
لاری
با توجه به افزایش رقابت در صنایع و کسب وکارها، از آنجمله صنعت برندهای لوکس، شناخت رفتار مصرفکننده عاملی حیاتی در موفقیت شرکتها و دستیابی به سهم بیشتر بازار است. بهمنظور شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار خرید مصرفکنندگان ایرانی برندهای لوکس، در این پژوهش، از نظریه تجزیهیافته رفتار برنامهریزی شده استفاده شده است. پژوهش حاضر از بعد هدف توصیفی و از بعد مخاطب کاربردی محسوب میگردد. در این پژوهش، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، پرسشنامه ای میان 390 تن از مصرفکنندگان برند چرم درسا که یکی از برندهای لوکس ایرانی است، توزیع شد. جهت تحلیل دادهها نیز از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و از نرمافزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش، کنترل رفتاری ادراک شده درونی و انطباق با گروه، بر قصد خرید اثرگذار بوده، درحالیکه هنجارهای ذهنی، حفظ وجهه و کنترل رفتاری ادراک شده بیرونی بر قصد خرید تأثیر معناداری ندارند. همچنین قصد خرید نیز بر رفتار خرید تاثیری ندارد. متغیرهای حفظ وجهه و انطباق با گروه نیز از طریق نگرش بر قصد خرید اثرگذارند. بهکارگیری نتایج تحقیق می تواند در شناخت عوامل اثرگذار بر قصد خرید و رفتار خریداران برندهای لوکس ایرانی موثر واقع شود.
Analyzed Theory of Planned Behavior
Luxury Brand
Supporting Iranian goods
Purchase Behavior
Purchase Intention
2020
11
30
55
79
http://journal.iams.ir/article_330_2e8f5779a3d9d9195d2576f86c3c80d2.pdf
Iranian journal of management sciences
1399
15
58
ارائه الگوی مارپیچ چهارگانه دولت، دانشگاه، صنعت و جامعه برای توسعه اقتصاد دانشبنیان در ورزش کشور
صلاح
دستوم
رحیم
رمضانی نژاد
سعید
صادقی برجرودی
ورزش به دلیل نقش بی بدیلی که در پرورش انسان، سلامت عمومی، نشاط اجتماعی، رشد تجاری و پویایی رسانهای ایفا میکند به کانون توجه، تمرکز و رقابت بین کشورها مبدل شده است. هدف این پژوهش ارائه الگوی مارپیچ چهارگانه دولت، دانشگاه، صنعت و جامعه برای توسعه اقتصاد دانشبنیان ورزش کشور است. در این تحقیق کیفی از رویکرد تحلیل ساختاری-کارکردی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش،شامل 23 تن از صاحبنظران اقتصاد دانشبنیان در حوزه ورزش مرکب از اساتید، مدیران و کارآفرینان، و 9 تن از خبرگان است که به روش هدفمند (قضاوتی) انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها، علاوه بر مطالعات نظری، مصاحبه و دلفی بود. روایی پژوهش بر اساس اعتبار علمی و حقوقی نمونه، روایی محتوایی ابزار و توافق بین مصححان ارزیابی و تأیید گردید. از روش تحلیل مفهومی سیستماتیک و آمار توصیفی برای تحلیل یافتهها استفاده شد. براساس نتایج، برای بخشهای چهارگانه دولت، دانشگاه، صنعت و جامعه در مارپیچ اقتصاد دانشبنیان ورزش ابتدا نهادها، نقشها و ساختارهای دانشمحور تعریف گردید. سپس فرایندهای چندسطی شامل گردش ارزشها، فرایند دانشی و چرخه تجاری بین سیستمهای چهارگانه تعیین شدند. توصیف و مقایسه کمی و کیفی برای منظرهای هر چهار بخش مارپیچ نشان داد که وضعیت موجود نسبت به حالت قابلیت بالقوه شکاف قابلتوجهی دارد. براساس یافتههای پژوهش میتوان گفت که اقتصاد دانشبنیان در ورزش بدون تحقق الگوی مارپیچ چهارگانه بین دولت، دانشگاه، صنعت و جامعه میسر نیست. در الگوی مارپیچ اگر سیستمهای چهارگانه دارای نهادها، نقشها و ساختارهای دانشمحور فعال باشند و در فرایندهای دانشبنیان مشارکت نمایند یک اکوسیستم مناسب برای اقتصاد دانشبنیان در ورزش شکل میگیرد که پیامدهای قابلتوجهی نیز برای اقتصاد و ورزش کشور خواهد داشت.
Knowledge-based economy
knowledge-based development
sports industry
Entrepreneurship ecosystem
multiple helix
2020
11
30
81
107
http://journal.iams.ir/article_331_ba6fb10a3f11126769253a4d00db2cdb.pdf
Iranian journal of management sciences
1399
15
58
ارزیابی تحقق ابعاد سازمان یادگیرنده در بانک های دولتی ایران
علیرضا
نجف پور
رضا
نجف بیگی
کرم اله
دانش فرد
هدف این مقاله ارزیابی میزان تحقق ابعاد سازمان یاد گیرنده بر اساس مدل واتکینز و مارسیک در بانک های دولتی ایران(ملی،سپه،کشاورزی و مسکن)است. در این مطالعه تلاش بر این است کهراهکار هایی برای تبدیل بانک های دولتی به بانک یادگیرنده ارائه شود.پژوهش انجام شده از بعد مخاطب، کاربردی و از بعد هدف،توصیفی است.داده ها،از طریق پرسشنامه استاندارد((DLOQ بر اساس مدل هفت گانه واتکینز و مارسیک گردآوری شده است.بدین منظور،پرسشنامه پژوهش،در بین نمونه ای شامل 384 تن از مدیران و کارکنان بانک های دولتی شهر تهران،توزیع گردید. تحلیل داده های جمع آوری شده،توسط نرم افزار SPSS نسخه 21،انجام شد.بر اساس یافته های پژوهش،وضعیت بانک های دولتی ایران بر روی پیوستار سازمان یادگیرنده،ضعیف و متوسط ارزیابی می گردد و نشان می دهد این بانک ها با وضعیت مطلوب سازمان های یادگیرنده فاصله دارند.به منظور رفع دلایل شناسایی شده برای عدم تطابق بانک های دولتی با ویژگی های سازمان یادگیرنده و کاهش فاصله آن ها با شرایط مطلوب سازمان یاد گیرنده،راهکارهایی پیشنهاد شده است.
Learning Organization
Learning
Organizational Learning
State Banks in Iran
2020
11
30
109
134
http://journal.iams.ir/article_332_950174cb1df9b0a2a869ab9062dd15ef.pdf