انجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619114120160320Intellectual capital in Iran and the region countries:
A comparative perspectiveوضعیت سرمایه فکری در ایران و کشورهای منطقه
در راستای چشمانداز 1404 جمهوری اسلامی ایران126224FAحبیبالهرعنایی کردشولیعضو هیئت علمی دانشگاه شیرازبهروزفرهنگیاناتاق تعاون فارسمحمودامینیکارشناس ارشد مدیریت تولید دانشگاه شیرازJournal Article13950210Abstract: Intellectual capital management is a new topic that has theoretically been introduced in recent years on a global scale. This capital is now considered as an invaluable resource and a key for measuring governments growth and development. This paper is aimed to compare Iran’s intellectual capital of the past 15 years with other countries of the region. It is argued that the analysis would shade some light on the Islamic Republic of Iran’s vision of 1404. For this purpose, we first used the Lin & Edvinson’s model (2011) and adjusted it in order to cope with the limitations of the data. A total of 24 indicators in four dimensions of human capital, process capital, market Capital and renewal capital were used in this analysis. Since the financial capital is a tangible assets of a country, we discard it from this assessment. In this research, data on intellectual capital indicators, which had been produced between 2001 and 2015 by World Bank and other international sources, was collected and analysed. The results of this analysis, indicate were does Iran’s intellectual capital locate, compared to other countries of the region.. The results also show that there is a significant positive relationship between intellectual capital and financial capital. The upshot of this study can be used by policy makers who are in position of designing plans to upgrade Iran's status in the region.مدیریت سرمایه فکری مسیری نو در تحقق توسعه اقتصاد دانشبنیان است و میزان رشد آن بهزودی به شاخص توسعهیافتگی کشورها تبدیل میشود؛ بنابراین برای توسعه سرمایه فکری در سطح ملی، شناخت وضعیت موجود و سیر تحولات در مقایسه با سایر کشورها برای سیاستگذاری و برنامهریزی اثربخش موردنیاز است. بر این اساس، مقاله حاضر در راستای سند چشمانداز 1404 کشور، سرمایه فکری ایران را در مقایسه با کشورهای منطقه طی 15 سال اخیر، مورد تحلیل قرار میدهد. به این منظور با بهرهگیری از مدل تعدیلیافته لین و ادوینسون، وضعیت کشورهای موردنظر بر مبنای 24 شاخص در قالب چهار بُعد سرمایه انسانی، سرمایه فرآیندی، سرمایه بازار و سرمایه بازآفرینی مورد ارزیابی واقع شد. همچنین با عنایت به اینکه سرمایه مالی دربردارنده داراییهای نامشهود یک کشور نیست، این متغیر از مدل لین خارج شده و رابطه آن با سرمایه فکری مورد بررسی قرار نگرفت. برای جمعآوری دادهها، از دادههای آرشیوی منابع بینالمللی و دادههای اکتشافی محققین در سالهای 2001 تا 2015 استفاده شد. بر اساس نتایج، وضعیت ایران در مقایسه با کشورهای مورد مطالعه، مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین رابطه مثبت بین سرمایه فکری و سرمایه مالی تأیید شد. نتایج این پژوهش میتواند برای سازمانهای سیاستگذار در راستای تدوین سیاستهای توسعهای کشور و تدوین برنامههای آتی در خصوص ارتقاء جایگاه ایران در سطح منطقه مورد استفاده قرار بگیرد.http://journal.iams.ir/article_224_8a26d16cc449273d69fba4d9ad963639.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619114120160320The Study of Human capital modes of innovation in knowledge-based firmsوضعیت سرمایه انسانی در شرکتهای دانشبنیان بر مبنای سبکهای نوآوری2044225FAراحلهمنتظردکتری مدیریتوجه اللهقربانی زادهدانشیار دانشگاه علامه طباطباییمیرعلیسید نقویدانشیار دانشگاه علامه طباطباییداوودحسین پوراستادیار دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20160530Abstract: In this study we examine the relation between modes of innovation and human resource characteristics in knowledge- based firms that are located at Tehran University and Pardis Parks of Technology. We first surveyed the characteristics of human capital in the knowledge-based firms and found that there are four modes of innovation; Science-based, IT-oriented, Market- oriented, and Cost-oriented process innovations. The purpose of this study was to answer the question: Given that different modes of innovation in these firms require different human capital characteristics, do these firms employ human capital that correspond to their modes of innovations? The results of study show that human capital characteristic of the firms do not match significantly to their modes of innovation. We compared our results with studies conducted in European countries and found out there are consistency between human resource characteristics and modes of innovation in some of these countries. In addition, our results show that firms with market-based mode of innovation, have the highest rate of consistency in their human resource and mode of innovation strategies.سرمایه انسانی، از حیاتیترین منابع شرکتهای دانشبنیان است که سبب موفقیت و یا شکست در عملکرد نوآورانه میشود. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که آیا توزیع ویژگیهای سرمایه انسانی در شرکتهای دانشبنیان ایران بر مبنای سبکهای مختلف نوآوری تفاوت معنادار دارد؟ این مقاله با نظرجویی از 132 مدیر ارشد در شرکتهای دانشبنیان مستقر در پارکهای علم و فناوری دانشگاه تهران و پردیس به تعیین سبکهای نوآوری پرداخته، سپس به سنجش ویژگیهای سرمایه انسانی در شرکتهای دانشبنیان در چهار سبک نوآوری با طبقهبندی علم محور، فناوری اطلاعات محور، بازار محور و هزینه محور میپردازد. نتایج نشان میدهد که ویژگیهای سرمایه انسانی در سبکهای مختلف نوآوری، تفاوت معناداری ندارند و شرکتهای دانشبنیان در جامعه موردمطالعه، از سرمایه انسانی متناسب با سبک نوآوری خود، بهرهمند نیستند یا سرمایه انسانی ما اساساً برای تطابق با سبکهای نوآوری متداول پرورش نیافتهاند. همچنین نتایج بهدستآمده با نتایج مطالعات، پیرامون سرمایه انسانی و نوآوری در کشورهای اروپایی مقایسه شد. در میان سبکهای نوآوری به لحاظ توصیفی سبک نوآوری بازار محور، بالاترین میانگین ویژگی یکتایی و ارزش استراتژیک را نشان میدهد که نشانگر تمرکز شرکتهای دانشبنیان بازار محور بر جذب نیروهای یکتا و ارزشآفرین است.http://journal.iams.ir/article_225_4c645d952b2d2ec914fb985a104f9575.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619114120160320A comparative study of brand equity’s dimentions in sports top brands:
An inquiry on Nike, Adidas and Puma sports brandsمطالعه مقایسهای در ابعاد ارزش ویژه برندهای برتر ورزشی
(مورد مطالعه: برندهای ورزشی نایک، آدیداس و پوما)4674226FAسیده فاطمهعلوی فومنینماینده مدیریت و رئیس کیفیتحمیدرضارضایی کلیدبریعضو هیئت علمی دانشگاه آزاد رشتمهردادگودرزوند چگینیعضو هیئت مدیره و رئیس داشگاه مدیریت و حسابداری دانشگاه آزاد رشتJournal Article20160501Abstract: Brand equity provides marginal utility of a product that creates by the brand. One main reason for the importance of brand equity, is its strategic role in gaining competitive advantage at the market. The purpose of this study is a comparison of the value for sport’s brands of Nike, Adidas and Puma,based on customer preference. Data was collected in order to developing appropriate marketing strategies to be used for enhanceing brand equity. A sample survey was conducted among 384 customers of each sport brands of Nike, Adidas and Puma in city of Rasht. We used the statistical analysis software of structural equations modeling ‘LISREL 8.5’ to test the hypothesis. The results showed a positive and significant effect of brand association, brand awareness, brand loyalty and brand image, on brand equity of Nike,Adidas and Puma.The results also showed that brand loyalty for Nike and Adidas and brand image for Puma had the highest impact on brand equityچکیده <br />ارزش ویژه برند مطلوبیت نهایی یا ارزشافزودهای است که یک محصول بهواسطه نام و نشان تجاری ایجاد میکند. یکی از دلایل اصلی اهمیت ارزش ویژه برند، نقش استراتژیک آن در به دست آوردن مزیت رقابتی است که در بازار حاصل میشود. هدف این تحقیق مطالعهای مقایسهای از ابعاد ارزش ویژه برندهای برتر ورزشی نایک، آدیداس و پوما مبتنی بر رضایت مشتری میباشد تا شرکتها بتوانند نسبت به نظر مصرفکنندگان آگاهی داشته و از اطلاعات کسبشده برای تدوین استراتژیهای مناسب بازاریابی جهت بالا بردن ارزش ویژه برند استفاده نمایند. روش تحقیق از نظر هدف، توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش مشتریان برندهای ورزشی نایک، آدیداس و پوما در شهر رشت میباشند. نمونهگیری به روش نظاممند صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران جامعه نامحدود 384 نفر از مشتریان هر برند است، ابزار سنجش و اندازهگیری پرسشنامه استاندارد با طیف پنج گزینهای لیکرت میباشد، جهت بررسی روایی پرسشنامه از نظر متخصصین و صاحبنظران استفاده گردید. برای برآورد ضریب پایائی از ضریب آلفای کرونباخ و جهت آزمون فرضیهها از آزمون آماری مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار لیزرل استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار متغیرهای ارتباط با برند، وفاداری برند، آگاهی برند و تصویر برند بر ارزش ویژه برندهای نایک، آدیداس و پوما میباشد. همچنین نتایج نشان داد که وفاداری به برند در مورد برند نایک و آدیداس و تصویر برند، در برند پوما بیشترین شدت اثر را بر ارزش ویژه برند دارند.http://journal.iams.ir/article_226_3225b433d4533016ff9ed8013368cd2b.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619114120160320Public service motivation: A study of the impact of job design and employees subjective well-being in a public hospitalانگیزش کارکنان بخش عمومی: مطالعه تأثیر ویژگیهای شغل و رفاه کارکنان7690227FAطیبهامیرخانیعضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتیتهمینهبرهانیکارشناس ارشد دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20160521Abstract: Since Hawthorne studies, motivation in organizations has been one of the main concerns of organizational behavior scholars. However, the question that has not been resolved yet is: whether motivation processes in public and private sectors are different? If the answer is yes, what is the nature of motivation in public sector and what are the factors that influence public sector motivation (PSM)? Given that, the work conditions of a large number of public sector employees require them to serve the public, PSM as a subfield of organizational behavior has attracted the attention of many researchers in recent years. This research is aimed to examine the effect of job characteristics on public employees motivation in view of employees well being as mediating variable. The research population is the employees of Central Laboratory of Imam Khomeini Hospital (N=200). A sample survey was conducted using a standard questionnaire that was distributed among 133 employees. The results show that job characteristics directly has positive effect on the laboratory employees and indirectly through the mediating variable of employee well-being. چکیده <br />در سالهای اخیر، انگیزش کارکنان در بخش عمومی مورد توجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است، زیرا ماهیت کار در بخش عمومی، نیاز به کارکنانی را ایجاب میکند که دغدغه خدمت به عموم مردم را داشته باشند و با این هدف، انگیزش یابند. این پژوهش با هدف بررسی انگیزش کارکنان بخش عمومی، به بررسی تأثیر ویژگیهای شغل بر انگیزش با در نظر گرفتن متغیر میانجی رفاه کارکنان، میپردازد. داده های پژوهش با نظر جویی از 133 نفر از کارکنان آزمایشگاه مرکزی بیمارستان امام خمینی، جمع آوری شده و از رویکرد تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS، برای آزمون فرضیهها و تایید مدل پیشنهادی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان می دهد ویژگیهای شغل در بخش عمومی هم به طور مستقیم و هم با در نظر گرفتن نقش میانجی رفاه کارکنان، بر انگیزش موثر است. بر اساس نتایج، پیشنهاداتی برای تقویت رفاه ذهنی کارکنان و افزایش انگیزش آنان ارائه شده است.http://journal.iams.ir/article_227_38eaeb1b33ac7318c55cb12ff75cec55.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619114120160320Develop a Conceptual Model of Personal Social Underminingبسط الگوی مفهوم سایش اجتماعی کارکنان در سازمان
مورد مطالعه: سازمان بهزیستی کشور91115228FAمهدینصر اصفهانیدانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی دانشگاه اصفهان، ایران.سید محسنعلامهاستادیار گروه مدیریت دانشگاه اصفهان، ایرانعلیشائمیدانشیار گروه مدیریت دانشگاه اصفهان. ایرانهادیتیموریاستادیار گروه مدیریت دانشگاه اصفهان، ایرانJournal Article20160704Abstract: In the last two decades, organizational researchers studying social interactions have paid much attention to the negative aspects of intimate interrelationship of employees at workplace. One of the employee interpersonal behavior at workplace is social undermining that has negative and costly consequences for organizations and society at large. This paper is aimed to further elaborate the concept of social undermining by applying a descriptive study in the State Welfare Organization. It is presumed that social undermining in the Welfare Organization will lead to behaviors that weaken organizational capacity and is a hindrance to the organization’s social capital. The results of a survey that was conducted between 184 of managers and employees of the State Welfare Organization show that there are positive relationship between individual, group, organizational and environmental factors with social undermining behaviors.چکیده <br />محققان سازمانی در مطالعات مربوط به بهره وری نیروی انسانی به زوایای تاریک زندگی سازمانی، یعنی ابعاد منفی تعاملات اجتماعی و جزئیات روابط نزدیک میان فردی توجه خاصی داشته اند. یکی از این موارد سایش اجتماعی است. سایش اجتماعی یکی از تبعات منفی زندگی اجتماعی است که هزینه های سنگینی را بر سازمان ها و جامعه تحمیل می کند. رفتارهای سایشی در محیط کار تأثیرات و پیامدهای منفی بر روی سازمان ها و افراد دارد. هدف این پژوهش بسط الگوی مفهومی سایش اجتماعی در سازمان بهزیستی کشور است. پیش فرض این مطالعه آنستکه سایش اجتماعی در این سازمان به بروز رفتارهائی می انجامد که می تواند ظرفیت سازمان برای توسعه سرمایه اجتماعی را تقلیل داده و بر اقدامات مدیران سازمان، برای کاهش اثرات منفی تعاملات اجتماعی که امری ضروری برای تسهیل توسعه منابع انسانی است موانعی ایجاد کند. جامعه آماری این پژوهش تعداد 184 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان بهزیستی کشور است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبتی بین عوامل فردی، گروهی، سازمانی و محیطی با رفتارهای سایش اجتماعی کارکنان وجود دارد.http://journal.iams.ir/article_228_20a46a9586ac46ea3a6676e3b44a0819.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619114120160320The impact of social capital on organizational citizenship behavior: A study on mediating role of psychological empowerment and quality of working life (The case of Donyaye Eqtesad Daily)نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی و کیفیت زندگی کاری
در تأثیر سرمایه اجتماعی بر رفتار شهروندی سازمانی
(مورد مطالعه: رسانههای چاپی - روزنامه دنیای اقتصاد)121141229FAسهیلابورقانی فراهانیدکترای مدیریت رسانه، هیأت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوریپدرامآبدارزادهدانشجو دکتری مدیریت رسانه، دانشگاه تهران، پردیس البرز، ایرانبنفشهفتوتدانشجو دکتری مدیریت رفتار سازمانی، دانشکدۀ اقتصاد و مدیریت، دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانصدفپورحسینیدانشجو دکتری مدیریت رسانه، دانشگاه تهران، پردیس البرز، ایرانJournal Article20160602Abstract: The purpose of this paper is to study the mediating role of psychological empowerment and quality of working life on organizational citizenship behavior in media organization of Donyaye Eqtesad. The research population includes 172 employees of Tehran’s daily paper of Donyaye Eqtesad who were selected by simple random sampling method. Four standardized questionnaires were used to collect data: nahapiet and ghoshal social capital, spreitzer psychological empowerment, netemeyer organizational citizenship behavior and walton quality of work life. Findings from structural equation modeling (SEM) method showed that social capital through the mediating role of psychological empowerment and quality of working life has indirectly affect organizational citizenship behavior in this organization. <em>چکیده</em> <br />پژوهش حاضر بهمنظور تبیین نقش توانمندسازی روانشناختی کارکنان و کیفیت زندگی کاری آنان در تأثیر سرمایه اجتماعی بر بروز رفتار شهروندی سازمانی در سازمان رسانهای دنیای اقتصاد انجام شد. دادههای پژوهش با نظرسنجی از میان 172 نفر از کارکنان سازمان رسانهای دنیای اقتصاد، جمعآوریشده و از رویکرد تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار PLS، جهت آزمون فرضیهها و تائید مدل پیشنهادی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، سرمایه اجتماعی بهطور غیرمستقیم بهواسطه توانمندسازی روانشناختی کارکنان و ارتقاء کیفیت زندگی کاری آنان، موجبات بروز هرچه بیشتر رفتار شهروندی سازمانی را فراهم میآورد.http://journal.iams.ir/article_229_00b7b259ba55927d618a9965fa1948a7.pdf