انجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619135220181222Identification and Conceptualization of
the Consequences of Strategic Thinkingشناسایی و مفهومپردازی پیامدهای تفکر استراتژیک121295FAعلیبیاضی طهرابنددانشجوی دکتری مدیریت استراتژیک، دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.اسدالهکردنائیجاستاد، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.(نویسنده مسئول)سیدحمیدخداداد حسینیاستاد، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.حسندانایی فرداستاد، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران0000000318057323Journal Article20190812Strategic thinking is a core competence for organizations to stay in today's global and turbulent environment. Despite the consensus on the role of strategic thinking in achieving organizational results, most researchers studying the subject, have focused on the nature and factors affecting the strategic thinking, so, studies that explain the results and consequences of strategic thinking are rare in number and perspective.. The purpose of this paper is to identify and conceptualize a model for explaining the consequences of strategic thinking. In order to configure a comprehensive model, we used the research strategy of multi grounded theory (MGT). We first began a systematic review of the related studies that have been conducted over the last 40 years and then interviewed twenty seven experts who were selected through a purposive and snowball sampling methods. The findings led to the development of a model that conceptualized the consequences of strategic thinking in three groups: "Developing Organizational Capacities", "Achieving Financial Results" and "Improving Organizational Position in the Environment.". In order to validate the results and evaluate the model from the perspective of "understandability", "comprehensiveness", "applicability" and "innovation", we conducted experts survey over two sequential stages. The result of surveys verified the validity of the acquired results and appropriateness of the final model.تفکر استراتژیک به عنوان یک شایستگی محوری، لازمه بقا در محیط متلاطم و جهانی امروزی میباشد. لیکن علیرغم اجماع بر نقش بسزای تفکر استراتژیک در تحقق هدف های سازمانی، اغلب محققان این حوزه بر تبیین ماهیت و عوامل تاثیرگذار بر این نوع از تفکر تمرکز کرده و مطالعاتی که به تبیین نتایج و پیامدهای تفکر استراتژیک پرداخته باشند،از نظر تعدادو نگاه کلان به موضوع اندکند. هدف این پژوهش شناسائی ومفهوم پردازی به منظور طراحی مدلی برای تبیین پیامدهای تفکر استراتژیک است. در این مطالعه از استراتژی نظریه داده بنیاد چندگانه(MGT)، استفاده می شود. تحلیل دادههای حاصل از مرور نظاممند مطالعات مرتبط در بازه زمانی 40 سال اخیر و مصاحبه با 27 نفر از خبرگان که با ترکیب روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انتخاب شدند؛ منجر به توسعه مدلی شد که پیامدهای تفکر استراتژیک را در قالب سه گروه «توسعه ظرفیتهای سازمان»، «کسب نتایج مالی پایدار» و «بهبود جایگاه سازمان در محیط» مفهومپردازی میکند. به منظور اعتبارسنجی نتایج و همچنین ارزیابی مدل از منظر «قابل فهم بودن»، «جامع بودن»، «کاربردی بودن» و «نوآوری»؛ طی دو مرحله متوالی به نظرسنجی از خبرگان پرداخته شد که نتایج این نظرسنجیها نیز نشان از اعتبار نتایج اکتسابی و مناسب ارزیابی شدن مدل نهایی با توجه به چهار معیار مذکور دارد. <br /> http://journal.iams.ir/article_295_60a804f6a8c98820103686beaf0a13da.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619135220181222Consumers’ Engagement with Instagram Contests: Construct Conceptualization and Scale Developmentرغبت مشتریان به مسابقات اینستاگرامی: مفهومی سازی و توسعه ابزار اندازهگیری2249296FAسید علیرضامیرباقریدانشجوی دکترای مدیریت (بازاریابی) دانشکده مدیریت و اقتصادمنوچهرنجمیدانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20190530Instagram contests are an important tool in improving the interactions between brands and consumers. This paper conceptualizes and defines the consumers’ engagement with Instagram contests. In addition, a 12-item scale for measuring the aforementioned construct is developed. This scale is developed and validated in three phases of studies. This paper conclude that consumers’ engagement with Instagram contests is a second-order construct comprising three dimensions (cognitive, emotional, and behavioral engagement). All in all, the results support the reliability, content validity, convergent validity, and discriminant validity of the developed scale. Conceptualization and developing a scale for measuring consumer engagement with Instagram contests lay the foundations for future empirical studies and facilitates the knowledge development about Instagram contests. Marketers can also use this scale as an instrument for evaluation of their Instagram contests.<em>مسابقات اینستاگرامی تبدیل به ابزار مهمی برای ارتقاء سطح تعامل بین برندها و مصرفکنندگان شدهاست. در این مقاله، سازه رغبت مصرفکنندگان به مسابقات اینستاگرامی مفهومسازی شده و یک تعریف جامع برای این سازه ارائه شده است. علاوه بر این، یک پرسشنامه 12 نشانگری برای اندازهگیری این سازه ساخته شده است. برای ساخت این پرسشنامه، تحقیقاتی در سه فاز و با نمونههای مجزا انجام شده است. مجموع نتایج این سه فاز مطالعه نشان میدهد که رغبت مشتریان به مسابقات اینستاگرامی، یک سازه مرتبه دوم است که دربرگیرنده سه زیربعد مرتبه اول شناختی، عاطفی و رفتاری میباشد. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد که اعتبار، روایی محتوا، روایی همگرا و روایی تشخیصی پرسشنامه ساخته شده مناسب میباشد.</em><em>مفهومسازی و ساخت پرسشنامه سنجش رغبت، ابزاری پایهای برای مطالعات تجربی آتی فراهم میآورد و توسعه دانش در رابطه با مسابقات اینستاگرامی را نیز تسهیل میکند. همچنین، بازاریابان میتوانند از این پرسشنامه به عنوان ابزاری برای ارزیابی مسابقاتی استفاده کنند که در اینستاگرام اجرا میکنند.</em>http://journal.iams.ir/article_296_410d29705dfea27f419eeec679c44695.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619135220181222A Model for Budget Transparency in Iranارائه الگویی برای شفافیت بودجه در ایران4169297FAنگینمقدم چوکانیگروه مدیریت دولتی، دانشکده پردیس فارابی، دانشگاه تهران، شهر قم، ایرانطیبهامیرخانیعضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20190510Transparency is considered as one of the eight components of good governance. The budget transparency guidelines that have been enacted by international organizations propose that in order to achieve budget transparency goals, the internal context of each country has to be taken into consideration. The purpose of this study is to present a model for budget transparency in Iran. In this research, we conducted a semi-structured interview with ten Iranian planning and budget experts who were purposively selected based on their knowledge and experiences in public planning and budgeting. Then, we used thematic analysis in order to design a budget transparency model for the Country. Furthermore, we distributed a questionnaire among the experts to validate the model. Findings show the major weaknesses of the country’s budget transparency, the main reasons for the weaknesses and the factors that affect budget transparency in Iranشفافیت یکی از هشت مولفه حکمرانی خوب است. دستورالعملهای شفافیت بودجه که توسط سازمانهای بینالمللی ارائه شده نشانمی دهد برای رسیدن به هدف شفافیت بودجه، لازم است شرایط داخلی هر کشور مورد مطالعه وامعان نظرقرار بگیرد.هدف این پژوهش ارائه مدلی برای شفافیت بودجه در ایران است. در این مطالعه آمیخته، با ده نفر ازکارشناسان ومتخصصان بودجه ریزی کشور که به صورت قضاوتی هدفمند انتخاب شدند مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل تم صورت گرفت و پس از طراحی الگو، اعتبارآن، میزان مرتبط بودن مقوله های شناسائی شده به مفهوم اصلی ورتبه بندی مقوله ها با استفاده از پرسشنامه سنجیده شد. نتایج این پژوهش ارائه الگوئی است که آسیب های بودجه از منظر شفافیت، دلایل ضعف شفافیت بودجه وعوامل اثرگذار بر شفافیت بودجه در کشور را نشان می دهد. در انتها نیز راهکارهایی برای بهبود شفافیت بودجه در ایران بیان شده است.http://journal.iams.ir/article_297_bce6871de69e67a2872cbbe19bc88065.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619135220181222Designing and explaining the model of electronic financial crowdsourcing in social supports
A survey in Imam Khomeini Relief Foundation, Fars provinceطراحی و تبیین مدل جمع سپاری مالی الکترونیکی در حمایتهای اجتماعی مورد مطالعه: کمیته امداد امام خمینی «ره» استان فارس7090298FAمحمدصفری دشتکیدکترای مدیریت دولتی، گروه مدیریت، واحد بندر دیلم، دانشگاه آزاد اسلامی، بندر دیلم، ایران.رضازارعگروه مدیریت دولتی. بخش مدیریت اقتصاد و حسابداری. دانشکده علوم انسانی. دانشگاه پیام نور. تهران. ایرانیلداشرفیاندانشجوی کارشناسی ارشد، بخش مدیریت، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.Journal Article20190406Abstract <br />Todays, the world wide web is considered as an important and rapid tool for communication between various societies. The internet-based collective financing has the ability to attract citizens' support to projects with specific purposes such as cultural, social or profitable ones and presents its capacity to make significant changes in the realm of social activities. The purpose of this study is to design a model for recognizing the vital role of electronic financial crowdsourcing for financing collective social supports. This qualitative research uses a thematic analysis method. We conducted a semi-structured interview with a total of nineteen experts of the Imam Khomeini Relief Committee of Fars Province and university professors who were selected through a purposive sampling. The results of the research indicate that the process of electronic financial crowdsourcing in social supports includes: "feasibility", "motivating", " public awareness and call", "fund raising mechanism ", "trust building", "sponsors database" "and" keeping sponsors". <br /> <br /> فناوریهای مدرن توانستهاند ابعاد مختلف حیات بشری را تغییر دهند. در این میان شبکه جهانی اینترنت به ابزاری مهم و سریع برای برقراری ارتباط در میان جوامع مختلف تبدیل شده است. تامین مالی جمعی مبتنی بر اینترنت این توانایی را دارد تا پشتیبانی شهروندان را از پروژهها و طرحهایی برای اهداف خاص با ماهیت فرهنگی، اجتماعی یا انتفاعی جلب کند و قدرت تغییر قابل ملاحظهی خود را در قلمرو فعالیتهای اجتماعی به نمایش بگذارد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای شناسایی فرایند جمعسپاری مالی الکترونیکی به منظور تامین مالی جمعی در حمایتهای اجتماعی است. این پژوهش کیفی از بعداستفاده کننده کاربردی است. جامعه آماری را نوزده نفر ازکارشناسان کمیته امداد امام خمینی «ره» استان فارس و اساتید دانشگاه تشکیل میدهند که هدفمند انتخاب شده وبا آنان مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که مراحل اجرای فرایند اثربخش جمع سپاری مالی الکترونیکی در حمایتهای اجتماعی عبارت است از: «امکان سنجی»، «انگیزه سازی»، «آگاهی بخشی و فراخوان عمومی»، «ساز وکار جذب منابع مالی»، «اعتماد سازی»، «بانک اطلاعاتی حامیان» و «نگهداشت جمعیت».<br /> <br /> http://journal.iams.ir/article_298_300867b251cdb089a203eec205160926.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619135220190819Evaluation of the Relationship between Structural Framework of Strategic Alliances with Alliance performance with Meta-Synthesize Methodبررسی تاثیر الگوی ساختاری اتحادهای استراتژیک بر عملکرد اتحاد با رویکرد فراترکیب91110299FAسید حسینجلالیدانشکده مدیریت دانشگاه تهران0000-0002-3008-6058طهمورثحسنقلی پوراستاد گروه بازرگانی، دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانعلیحیدریعضو هیئت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانسید محمداعرابیاستاد، دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20190819<strong>The rate of failure of strategic alliances is high in spite of spending too much money and resources for their formation. Theoretical background for this failure has focused on the structure of alliances, but this view does not have the required comprehensiveness for explaining the effect of structural frameworks on the performance of strategic alliances. In addition, there are scattered viewpoints in literature on the structure-performance relationship. We used a meta- synthesis approach in this paper to synthesize these viewpoints, in order to present a framework on structure-performance relationship. By reviewing and screening 129 published papers in accredited international journals, 15 papers were studied. Using content analysis and Shannon method, 9 constructs including 31 codes were used in the final framework. Findings show that contract complexity, quality of relationship and freedom of action have the most effects on structure-performance relationship alliances. Furthermore, the optimization of alliance governance could not be reached without considering contractual and relational governance</strong>نرخ شکست اتحادهای استراتژیک، علیرغم صرف هزینه و منابع فراوان برای شکلگیری آنها بسیار زیاد است. پیشینه نظری در توصیف این وضعیت، کانون انتقادات را متوجه ساختار اتحادها میداند، ابا این وجود جامعیت لازم را برای شریح تاثیر الگوهای ساختاری بر عملکرد اتحادهای استراتژیک ندارد و دیدگاههای پراکندهای پیرامون رابطه ساختار و عملکرد در اتحادها ارائه میدهد. پژوهش حاضر با هدف یکپارچهسازی دیدگاههای پراکنده و ارائه چارچوبی درباره رابطه ساختار-عملکرد، طراحی و با رویکرد فراترکیب، به انجام رسیده است. پس از بررسی و پالایش 129 مطالعه به چاپ رسیده در نشریات معتبر بینالمللی، 15 مقاله در فرایند فراترکیب مورد بررسی قرار گرفت و پس از تحلیلمحتوا و بهکارگیری روش آنتروپی شانون، 9 مقوله مشتمل بر 31 کد در چارچوب نهایی ساختار-عملکرد این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای فراترکیب نشان میدهند پیچیدگی قرارداد، کیفیت رابطه و آزادی عمل بیشترین تاثیر را در رابطه میان ساختار و عملکرد اتحادهای استراتژیک دارند و طراحی ساختار بهینه بدون درنظرگرفتن نقش مکمل میان الگوهای قراردادمحور و اعتمادمحور امکانپذیر نیست.http://journal.iams.ir/article_299_2908ee4bfa0cb4c475030672854aa20a.pdfانجمن علوم مدیریت ایرانفصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران2717-2619135220181222Designing a Human Resources Development Model based on Organizational Valuesطراحی مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر ارزش های سازمانی111130300FAمهدیمهرانپوردانشجوی دکتری مدیریت دولتی، گروه مدیریت گرایش منابع انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، کرمان، ایرانسعید صیادیصیادیاستادیار گروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانمسعودپورکیانیعضو هیات علمی گروه مدیریت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانسنجرسلاجقهاستادیار و عضو هیات علمی گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20190403This paper aimed at designing a human resources development model based on organizational values in the Health Insurance Company of Fars Province (Iran). The study was conducted in three parts: first investigates the literature and theoretical foundations related to the aspects and indicators of HRD and organizational values. The second part is laid on a qualitative foundation and takes advantage of grounded theory. The third part adopts a quantitative approach to design modeling based on partial least squares. We used a purposive sampling method in the qualitative part where 15 individuals were eventually selected and interviewed. Statistical population in quantitative part was comprised of 150 managers and experts in Health Insurance companies in Fars Province. To estimate and verify the reliability and validity of the study instrument, we made use of face validity, content validity, convergent validity, discriminant validity and internal consistency. Moreover, confirmatory factor analysis based on partial least squares was utilized to estimate the foresaid indices. The study results indicated that the HRD indicators are competencies, potentials, behavioral factors, managerial factors, supportive factors and infrastructural development; the organizational values’ indicators were also found to be justice-orientation, fundamental factors, managerial factors and policy-making factors.هدف این مطالعه طراحی مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر ارزشهای سازمانی در بیمه سلامت استان فارس است. این پژوهش در سه بخش به اجرا درآمده است: در بخش اول به بررسی پیشینه و بنیاد تئوریک مرتبط با ابعاد و مولفههای توسعه منابع انسانی و ارزشهای سازمانی می پردازیم؛ بخش دوم مطالعه، مبنای کیفی دارد و جهت اجرای آن از نظریه داده بنیاد بهره گرفته شده و در بخش سوم، رویکرد کمی و مدلسازی بر مبنای رهیافت حداقل مربعات جزیی برگزیده شده است. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند بود و در نهایت 15 نفر انتخاب و با آنها مصاحبه شد. برای تایید و افزایش روایی، از روشهای کثر گرایی و کنترل یادداشتهای مصاحبهها استفاده شد. در بخش کمی از مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس رهیافت حداقل مربعات جزئی و با بهرهگیری از نرمافزار Smart-PLS، استفاده شده است. جامعه آماری در این بخش، 150 نفر از مدیران و متخصصان بیمه سلامت استان فارس بودند که با استفاده از روش تمام شماری، همه آنها بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها برای این بخش، پرسشنامهای ساختارمند تدوین شد و برای برآورد و تأیید پایایی و روایی ابزار تحقیق، از شاخصهای روایی صوری، روایی محتوایی، روایی همگرا، روایی تفکیکی، و پایایی درونی بهره گرفته شد. همچنین، برای برآورد شاخصها، از روش تحلیل عاملی تأییدی بر مبنای رهیافت حداقل مربعات جزئی، بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد، مولفههای توسعه منابع انسانی شامل قابلیتها، ظرفیت ها، عامل رفتاری، عامل مدیریتی، عامل حمایتی، و توسعه زیرساختها و مولفههای ارزشهای سازمانی شامل عدالت محوری، عامل زیربنایی، عامل مدیریتی، و عامل سیاستگذاری میباشند.<br /> <strong>کلمات کلیدی: </strong>توسعه منابع انسانی، ارزشهای سازمانی، بیمه سلامت، استان فارسhttp://journal.iams.ir/article_300_bdaeb931e5769ef9bafcae6183728058.pdf