Presenting a model of Social Banking effect on reducing the financial conflict between banks and manufacturing firms using the fuzzy Dimatel technique: A study on Resalat Qarz al-Hasana Bank.

Document Type : Original Manuscript

Authors

1 PhD student, School of Management and Economics, Science and Research Unit, Islamic Azad University, Tehran, Iran

2 Professor, Department of Industrial Management, School of Management and Economics, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

3 Associate Professor, Department of Industrial Management, Semnan Branch, Islamic Azad University, Semnan, Iran

Abstract

Banks, as financial intermediaries, should direct capital to various projects and industries in order to play a positive role in sustainable development in societies and fulfill their social responsibilities. However, the banking business models in Iran have not been designed in a way that assure the financial interests of companies and banks through injecting banking resources into production at the same time. Despite the existence of researches on the area of liquidity problems of manufacturing companies, the issue of conflict of financial interests between banks and manufacturing companies has not been resolved yet. This study is aimed at presenting how a model of social banking will reduce the financial conflict between banks and manufacturing firms in Iran. We reviewed theoretical and supporting theories in order to determine the major variables to become finalized by experts through the fuzzy Delphi technique. In order to identify the existing relationships between the variables, we used a questionnaire that were completed by 40 members of a multitasking team. Then, in order to analyze data, we used the fuzzy DMAT technique. The results indicated that in the process of social banking development, the role of sustainable value created factors, strengthening the banking system and financing sustainable projects becomes highlighted and effective factors such as optimal allocation of resources, transparency and access to Banking facilities will lead to sustainable value creation and allocation of banking resources. On the other hand, this value creation, a platform for the growth of businesses, especially in micro and small businesses, has been increased. This process will lead to the development of social entrepreneurship and ultimately will reduce the existing conflict between banks and manufacturing companies ..

Keywords


مدلسازی تاثیر بانکداری اجتماعی بر کاهش تضاد منافع مالی بین بانک‌ها و بنگاه‌های تولیدی  با استفاده از تکنیک دیماتل فازی: مورد مطالعه بانک قرض الحسنه رسالت
محمد امیری*    *
رضا رادفر * **
فرشاد فائزی رازی    *** تاریخ دریافت: 20/02/1401
تاریخ پذیرش: 26/08/1401  
 
چکیده
بانکها به عنوان واسطه گر مالی، باید سرمایه را به پروژه‌ها و صنایع مختلف هدایت نموده تا از این طریق نقش مثبتی بر توسعه پایدار در جامعه داشته و به مسئولیت های اجتماعی خود عمل کنند. اما، مدل های کسب و کار بانکی در ایران نتوانسته طوری طراحی شوند تا منافع مالی بنگاه ها و بانکها در تزریق منابع بانکی به تولید، به طور همزمان تامین شود. علیرغم تحقیقات انجام شده در زمینه مشکلات نقدینگی بنگاه های تولیدی، موضوع تضاد منافع مالی بین بانکها و بنگاه های تولیدی تقریباً مغفول مانده است. در این راستا برای شناسایی متغیر های اصلی از مبانی نظری و نظریات پشتیبان بهره گرفته شد و توسط خبرگان با استفاده از تکنیک دلفی فازی، نهایی سازی شده است. در ادامه برای شناسایی روابط موجود بین متغییرها، از پرسشنامه تکمیل شده توسط 40 نفر از  اعضای تیم چند وظیفه ای استفاده شده و نتایج پرسشنامه با استفاده از تکنیک دیماتل فازی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در فرآیند توسعه بانکداری اجتماعی، نقش عوامل ارزش آفرینی پایدار، تقویت نظام بانکی و تامین مالی پروژه های پایدار، بسیار پر رنگ بوده و بر عواملی نظیر تخصیص بهینه منابع، شفافیت و دسترسی افراد به تسهیلات بانکی تاثیر میگذارد.از طرفی، این ارزش آفرینی، بستری برای رشد کسب و کارها بخصوص کسب و کارهای خرد و کوچک، فراهم کرده و منجر به توسعه کارآفرینی اجتماعی و در نهایت کاهش تعارض موجود بین بانکها و بنگاه های تولیدی خواهد شد.
واژگان کلید: تضاد منافع مالی ، بانکداری اجتماعی، دیماتل فازی
مقدمه
بانک ها به عنوان موسسات مالی نقش مهمی در نظام اقتصاد جهانی دارند. بانک ها بین کسری پس انداز و پس انداز مازاد واسطه هستند. علاوه بر این، بانک‌ها نقش مهمی در تسهیل فعالیت‌های روزانه ما از فعالیت‌های مالی خانوار گرفته تا پیچیده‌ترین فعالیت‌های مالی انجام‌شده توسط بزرگ‌ترین شرکت‌ها در سراسر جهان، مانند پرداخت الکترونیکی، پرداخت وام و غیره دارند. بنابراین، بانک‌ها بر زندگی بسیاری از افراد و بنگاه های اقتصادی تأثیر می‌گذارند و نقش مهمی در ثبات و پایداری سیستم اقتصادی کشور ایفا می نمایند (ترهی و پیر، 2013). بانکداری اجتماعی مترادف بانکداری پایدار است. این عبارت در ادبیات تحقیق، پیشرفت کرده و در حال حاضر سایر فعالیت های بانکی که از طریق کانال های شبکه های اجتماعی یا وام های اجتماعی مانند وام دهی همتا به همتا انجام می شود را در بر می گیرد. اصطلاح بانکداری اجتماعی همچنین می تواند با تعامل بین مشتریان، مدیران یا کارشناسان مالی از طریق ایمن مرتبط باشد. پلتفرم های آنلاین این سیستم جایگزین بانکداری که به عنوان بانکداری اجتماعی شناخته می شود برای مدت طولانی وجود داشته است، اما توسعۀ آن اغلب نادیده گرفته شده است. در سال 2008، سیستم مالی جهانی با یکی از بزرگترین شکست‌های تاریخ خود مواجه شد و یکی از بازیگران اصلی در آغاز بحران، سیستم بانکی بود که مردم به آن اعتماد داشتند. (ایزدور, 2013)
در ایران نیز اگرچه بانکها علاقه مند به ایفای تعهدات اجتماعی در قالب ارائه خدمات در بستر بانکداری اجتماعی هستند اما از طرف دیگر به دنبال بیشنه کردن سود خود بوده و در یک ماموریت دوگانه و تضاد مالی با بنگاه های تولیدی خرد قرار گرفته اند، که می بایست برای حل این تضاد چاره ای اندیشید. درمورد ماهیت بانکداری اجتماعی تاکنون تحقیقات نسبتا قابل توجهی انجام شده اما در مورد اینکه یک بانک اجتماعی چگونه می توانند نقش خود را در کاهش تضاد مالی بین خود و بنگاه های تولیدی و پایداری اقتصاد کشور ایفا کنند، پژوهشی انجام نشده است.
بنابراین، بررسی دقیق مسائلی چون مشکلات، موانع و راهکارها برای کاهش تضاد منافع مالی بین بانکها و بنگاه ها، بسیار دارای اهمیت است. از این رو در این مقاله تلاش شده است پس از بررسی تحقیقات انجام شده در این زمینه، به منظور شناخت متغیر های تاثیرگذار و درک روابط موجود، با به کارگیری تکنیک دیماتل فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا ارائه شود، که با ترسیم نمودارهای علی حلقوی، به شناخت بهتر کارکردهای بانکداری اجتماعی به عنوان راه حلی برای کاهش تضاد مالی موجود کمک نماید.
مبانی نظری
تضاد منافع مالی بین بانکها و بنگاه های تولیدی
یکی از مشکلات اساسی در تأمین مالی بخش تولید از طریق بانک، وجود تعارض منافع بانک و تولید و نبود سازوکارهای گره زدن منافع این دو است. به‌نحوی‌که تلاش بانک برای حداکثرسازی سود خود هیچ ارتباطی با تلاش تولید برای حداکثرسازی منافع خود ندارد. حتی در عقود مشارکتی، که اساساً منافع هر دو بخش مشترک است، اشتراک منافع در نظام بانکی ما اتفاق نمی‌افتد، زیرا مشارکت به‌نحو صوری انجام می‌گیرد. (میدری، 1392)
بنابر این هر نوع توزیع تسهیلات که بر مبنای حداکثرسازی سود منافع بانکها صورت می گیرد، لزوما به حداکثرسازی منافع جمعی منجر نمی شود و می تواند تبعات منفی برای کلیت جامعه داشته باشد. این امر برای اقتصادهایی که ساختارهای تولیدی قوی ندا رند و بخش واسطه گری و دلالی به عنوان رقیب جدی تولید عمل میکند، موضوعیت بیشتری دارد. در این اقتصادها بخش خدمات به جای اینکه تکمیل کننده فرایند تولید و مصرف باشد، محدودکننده بخش تولیدی خواهد بود. تحت این شرایط، نحوه تخصیص منابع بین بخش تولیدی و غیرتولیدی اهمیت می یابد. لذا کارکارد بانکها باید به گونه ای باشد که علاوه بر تمرکز بر سود آوری، بر روی تامین منافع عمومی و مسئولیت های اجتماعی تمرکز داشته باشد. (طاهر پور و همکاران، 1397) 
بانکداری اجتماعی
ارائه یک تعریف از بانکداری اجتمداعی همیشه کار ساده ای نیست. دلیل این امر وجود رویکردهای بسیار متفاوتی است که با عنوان (بانکداری اجتماعی) معرفی شده اند. منشد ایدن تفاوتها این است که در رویکردهای مختلف بر جنبه های متفاوتی از تغییرات اجتماعی تمرکز شده است. (بندیکتر، 2011)  لذا، محققان مختلف برداشت های متفاوتی از بانکداری اجتماعی دارند. جدول 1 تعاریف مختلف بانکداری اجتماعی توسط نویسندگان مختلف را نشان می دهد:
جدول 1 – تعریف محققان مختلف از بانکداری اجتماعی
نویسنده سال نکات کلیدی در تعریف بانکداری اجتماعی رویکردهای اصلی پژوهش
رستمی و همکاران 2018 کارآفرینی اجتماعی، تامین مالی خُرد ، بانکهای اسلامی، قرض الحسنه، توجه به فقرا و اقشار کم درآمد مالی
کورنه و سافارز 2014 معیارهای غیراقتصادی (به عنوان مثال اجتماعی، اخالقی و زیست محیطی) اجتماعی
بندیکر 2011 اصلاح نظام مالی، اخلاقی، وابستگی کمتر به سودهای مالی کوتاه مدت، نگاه اجتماعی و تأمین نیازهای اکثریت مردم مالی
دفورنی 2011 بانکداری اخلاقی، تامین مالی پروژه های جامعه مدار، تامین مالی بنگاه های اجتماعی مالی
گونه و مایو 2001 توجه به نتایج اجتماعی اجتماعی
 
هریک از تعاریف مختلف بانکداری اجتماعی معطوف به جنبه های بخصوصی از بانکداری اجتماعی هستند و نمیتوانند همه انواع آن را به خوبی مشخص نمایند. در این مقاله با توجه به هدف تحقیق یکی از جامعترین تعاریف که مربوط به رستمی و همکاران (2018) است، انتخاب شده است. طبق این تعریف، بانکداری اجتماعی ترکیبی از روندهای اجتماعی کارآفرینی اجتماعی و وامدهی به بخش های مولد با محصولات و خدمات بانکی است.
تاثیر بانکداری اجتماعی بر کاهش تضاد منافع مالی بین بانکها و بنگاه های اقتصادی
در حوزۀ تضاد منافع بین بانکها و بنگاه های تولیدی پژوهش های مختلفی انجام شده است. به عنوان نمونه، رحمانی و فلاحی (2018) با تمرکز بر مشکل کمبود نقدینگی بنگاه ها عنوان نمودند که از یک سو، بنگاه‌ها تقاضای تسهیل در دسترسی به تسهیلات بانکی و کاهش هزینه مالی این تسهیلات را دارند. از سوی دیگر، شواهد چند دهه گذشته بیانگر آن است که این سیاست یک مسکن کوتاه‌مدت بوده و قادر به حل ریشه‌ای مشکل محدودیت نقدینگی بنگاه‌ها نخواهد بود. این تحقیق به دنبال شناسایی عوامل اصلی بروز تنگنای مالی در اقتصاد ایران است. مهم‌ترین عوامل اصلی بروز تنگنای مالی از جانب عرضه اعتبارات عبارتند از پایین بودن سهم مانده بدهی بخش غیردولتی از کل دارایی‌های سیستم بانکی، بالا بودن حجم مطالبات غیرجاری و توزیع متمرکز و نامتناسب منابع مالی. (تیموری و فلاحی، 1396)  همچنین، از دلایل اصلی بروز تنگنای مالی از جانب تقاضای اعتبارات می‌توان به ساختار سرمایه متکی بر منابع خارج از بنگاه و حجم بالای سرمایه در گردش موردنیاز بنگاه‌ها اشاره نمود. گیستی و همکاران (2017) با بررسی موانع مالی و نوآوری در توسعه شرکت های تولیدی اتحادیه اروپا عنوان کردند که طبق بررسی های تجربی این مقاله، وجود موانع مالی، یعنی مشکلات دسترسی به منابع خارجی، یک عامل بازدارنده جدی برای ظرفیت نوآوری در تولید شرکت های کوچک و متوسط تولیدی اتحادیه اروپا است. در واقع، عدم وجود پایداری شرکتها و وجود بازارهای رقابتی و همچنین فقدان بستر نهادی معتبر، عدم اطمینان به شرکتها را افزایش داده و ریسک‌ بانک ها برای سرمایه‌گذاری در شرکتهای کوچک را افزایش می دهد، که سخت‌گیری محدودیت‌های تامین مالی را تقویت می‌کند. میدری (1392) در خصوص رفع تضاد منافع بخش های بانکی و تولیدی به این نتیجه رسید که با توجه به مشکلات ریشه ای در نظام بانکداری، در این مقاله الگوی بانکداری ژاپنی به عنوان راه حلی برای آشتی بخش مالی با سایر بخشهای اقتصادی در سه اصل معرفی شد.  پیوند مالکیتی و مدیریتی میان نظام بانکی و نظام تولید/ کنترل نظام بانکی و تامین مالی پروژ های صنعتی توسط نهادهای دولتی. ﻣﺤﻤﻮدی و ﺷﺮﯾﻔﯽ (1392) ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮدر ﻋﺪم ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺗﺴﻬﯿﻼت اﻋﻄﺎﯾﯽ زودﺑﺎزده را بررسی نمودند و به این نتیجه رسید که ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻗﻠﺐ ﺗﭙﻨﺪه اﻗﺘﺼﺎد در دو ﺑﺎزار ﺑﺰرگ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ و ﭘﻮل ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ دارﻧﺪ و ﺑﺎ اﻋﻄﺎی ﺗﺴﻬﯿﻼت، ﺑﺎﻋﺚ ﺟﺮﯾﺎن ﭘﻮل و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﺗﺴﻬﯿﻼت اﻋﻄﺎﯾﯽ، از زﻣﺮه ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ و ﺑﺎ ارزش-ﺗﺮﯾﻦ داراﯾﯽﻫﺎی ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد و ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه ای از درآﻣﺪ ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ از ﻃﺮﯾﻖ اﻋﻄﺎی ﺗﺴﻬﯿﻼت ﺑﻪ وﻗﻮع ﺑﭙﯿﻮﻧﺪد، اﻣﺎ ﮔﺮدش ﭘﻮل و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻧﻬﺎد ﻣﺎﻟﯽ را در ﻣﻌﺮض اﻧﻮاع رﯾﺴﮏﻫﺎ ﻗﺮارﻣﯽدﻫﺪ که این ریسک ها ممکن است باعث عدم تمایل پرداخت وام به بخش پرریسک جامعه شود. ﺷﺮﯾﻔﯽ و ﻫﻤﮑﺎران، (1390) عدم تقارن اطلاعاتی را یکی از مشکلات موجود عنوان نمود و اینگونه نتیجه گیری کردند که از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ وامﮔﯿﺮﻧﺪه و وامﻫﻨﺪه ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ از اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ رﯾﺴﮏ ﭘﺮوژه داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، در ﺑﺎزار اﻋﺘﺒﺎری اﻃﻼﻋﺎت ﻧﺎﻣﺘﻘﺎرن وﺟﻮد دارد. از اﯾﻦ رو، ﻣﺆﺳﺴﺎت وام دﻫﻨﺪهﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ از ﻗﺒﯿﻞ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻧﻮع رﯾﺴﮏ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وام ﮔﯿﺮﻧﺪه (ﮔﺰﯾﻨﺶ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ)، اﻃﻤﯿﻨﺎن از اﯾﻨﮑﻪ وامﮔﯿﺮﻧﺪه وام درﯾﺎﻓﺖ ﺷﺪه را ﺻﺤﯿﺢ ﺻﺮف ﮐﻨﺪ (ﻋﺪم ﺻﺪاﻗﺖ)، آﻣﻮزش ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ اﻧﺠﺎم ﭘﺮوژه در ﻣﻮاﻗﻌﯽ ﮐﻪ وام ﮔﯿﺮﻧﺪه ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺧﻮد را در ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ اﻋﻼم ﻧﻤﺎﯾﺪ و دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ روشﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ وام ﺗﻮﺳﻂ اﻓﺮادی ﮐﻪ از ﭘﺮداﺧﺖ ﺑﺪﻫﯽ ﺧﻮد ﺳﺮﺑﺎز زﻧﺪ. از ﻋﻤﺪه دﻻﯾﻞ اﯾﻦ اﻣﺮ ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﭼﻮن ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی، آﻣﻮزش، ﻓﻘﺪان ﺑﺎﻧﮏﻫﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ، ﺧﻸ ﺷﺒﮑﻪ ﺗﺒﺎدل اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﻗﻮی و ﮐﺎرآﻣﺪ، ﻋﺪم وﺿﻊ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات ﮐﺎﻓﯽ وﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﺷﺎره ﻧﻤﻮد. ﻟﺬا ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺪاﺑﯿﺮی اﻧﺪﯾﺸﯿﺪه ﺷﻮد ﺗﺎ ﻫﻢ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز ﻣﺘﻘﺎﺿﯿﺎن ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺷﺪه و ﻫﻢ ﺑﺎﻧﮏ اﺻﻠﯽﺗﺮﯾﻦ وﻇﯿﻔﻪ ﺧﻮد ﯾﻌﻨﯽ اﻋﻄﺎی ﺗﺴﻬﯿﻼت را ﺑﺎ ﺣﺪاﻗﻞ رﯾﺴﮏ ﻣﻤﮑﻦ اﻧﺠﺎم دﻫﺪ. زﯾﺮا در ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺘﺤﻮل اﻣﺮوز، اﺳﺎس ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﺮ ﺑﻨﮕﺎه ﺑﻪ ﺗﺴﻠﻂ آن ﺑﺮ رﯾﺴﮏﻫﺎ و ﻧﻮع ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ اﻧﻮاع رﯾﺴﮏﻫﺎ اﻋﻤﺎل ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻋﺮب ﻣﺎزار و روﯾﯿﻦ (1385) تاثیر رﯾﺴﮏ اﻋﺘﺒﺎری ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺑﺎﻧﮑﯽ بر کاهش انگیزه پرداخت وام را سنجیدند و عنوان نمود که ﮐﺎﻫﺶ و ﮐﻨﺘﺮل رﯾﺴﮏ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﻓﺮاﯾﻨﺪ اﻋﻄﺎی اﻋﺘﺒﺎر ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ ﻣﻄﺮح اﺳﺖ و ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﯽ در ﺗﺪاوم اراﯾﻪ ﺗﺴﻬﯿﻼت و ﺑﻘﺎی ﺑﺎﻧﮏ و ﻣﻮﺳﺴﺎت ﻣﺎﻟﯽ دارد. آﻧﭽﻪ ﺑﺮای ﺑﺎﻧﮏ اﻫﻤﯿﺖ دارد اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ از اﻋﻄﺎی ﺗﺴﻬﯿﻼت، اﺣﺘﻤﺎل ﻋﺪم ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ از ﺳﻮی وامﮔﯿﺮﻧﺪﮔﺎن را ارزﯾﺎﺑﯽ و ﮔﺮوﻫﯽ را اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻤﺎﯾﺪ ﮐﻪ از ادای دﯾﻦ آﻧﻬﺎ در ﻣﻮﻋﺪ ﻣﻘﺮر ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮد. اﻧﺠﺎم اﯾﻦ ﮐﺎر از ﻃﺮﯾﻖ ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺟﺎﻣﻊ، ﺳﺎﺧﺘﺎر و ﻣﻌﯿﺎر ﻣﻨﺎﺳﺐ اﻣﮑﺎن ﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ. باقری و نجفی (1383) عوامل ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ مصرف اﻋﺘﺒﺎرات بانکی در بخش ﮐﺸﺎورزی را بررسی نمودند و به این نتیجه رسیدند که ﻋﺪم ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺗﺴﻬﯿﻼت ﯾﺎ ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺑﺎ ﺗﺄﺧﯿﺮ ﻣﻮﺟﺐ ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪی ﺑﺎﻧﮏ در اﻧﺠﺎم ﺗﻌﻬﺪات ﺧﻮد ﻣﯽﮔﺮدد. از ﻃﺮﻓﯽ، ﮔﯿﺮﻧﺪﮔﺎن ﺗﺴﻬﯿﻼت در ﺑﺨﺶ ﮐﺸﺎورزی در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻻن و ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﺳﺎﯾﺮ ﺑﺨﺶﻫﺎ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺻﻨﻌﺖ و ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﻣﯿﺰان ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﺎ ﺧﻄﺮ و ﻧﺎ اﻃﻤﯿﻨﺎﻧﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻃﺒﯿﻌﯽ و ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﻗﯿﻤﺖ ﻓﺮوش ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی روﺑﻪ رو ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، اﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺮای ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ اﻗﺴﺎط ﺳﺮ رﺳﯿﺪه ﺧﻮد در ﻣﻮﻋﺪ ﻣﻘﺮر روﺑﻪ رو ﻣﯽﺷﻮد. درﺻﻮرت وﺟﻮد ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻣﺸﮑﻠﯽ درﻣﻮرد ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ اﻋﺘﺒﺎرات، ﺑﺎﻧﮏ در ﭘﺮداﺧﺖ اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻪ ﮐﺸﺎورزان ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ ﻣﻮاﺟﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﻋﺪم ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺑﻤﻮﻗﻊ ﺗﺴﻬﯿﻼت ﺳﺮرﺳﯿﺪ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺸﺎورزان ﺳﺒﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد وﺻﻮل ﺗﺴﻬﯿﻼت اﻋﻄﺎﯾﯽ و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﯽﺷﻮد
همانطور که مشخص است در تحقیقات متعددی به موضوع مشکلات مالی بنگاه ها و نقش بانکها در این خصوص پرداخته شده است. اما در خصوص دلایل ریشه ای وجود تعارض منافع مالی بین بانکها و بنگاه های تولیدی و ارائه راهکارهای عملی در این خصوص، پژوهشی انجام نشده است. لذا در پژوهش پیشرو، به منظور کاهش تعارض موجود، مدل بانکداری اجتماعی پیشنهاد شده است که برای شناخت متغیر های تاثیرگذار این مدل و درک روابط موجود بین متغییرها، با به کارگیری تکنیک دیماتل فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا در این زمینه ارائه شده است.
روش تحقیق
تحقیق حاضر در دستۀ تحقیقات کاربردی است زیرا بر روی یک موضوع کاربردی و عملی تمرکز می‌کنند و به دنبال یافتن راه حل‌هایی برای مشکلات حاضر هستند و این پژوهش، به دنبال ارایه راه حل برای مساله معینی در بانک قرض الحسنه رسالت می پردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه تعارض منافع بین بنانکها و بنگاه های تولیدی، به منظور شناخت متغیرهای تاثیرگذار و درک روابط موجود، با به کارگیری تکنیک دیماتل فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا ارائه شود، که با ترسیم نمودارهای علی حلقوی ، به شناخت بهتر مسئله برای کاهش تضاد مالی بین بانکها و بنگاه های تولیدی کمک نماید. در این راستا برای شناسایی متغیر های اصلی از مبانی نظری و نظریات پشتیبان بهره گرفته شد و توسط خبرگان (جدول 2) با استفاده از تکنیک دلفی فازی، نهایی سازی شده است. بنابر این به منظور شناسایی گویه های تحقیق و ارزیابی اثرات هر یک از عوامل بر یکدیگر، پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس شاخص های شناسایی شده از ادبیات تحقیق مبتنی بر روش تحلیل محتوا و نهایی سازی آن بر اساس نظر خبرگان، انجام پذیرفت. در ادامه برای شناسایی روابط موجود بین متغییرها، از پرسشنامه تکمیل شده توسط 40 نفر از  اعضای تیم چند وظیفه ای استفاده شده و نتایج پرسشنامه با استفاده از تکنیک دیماتل فازی مورد تحلیل قرار گرفت. اعضای تیم چند وظیفه ای بر اساس نمونه گیری قضاوتی در بخش های مرتبط در بانک قرض الحسنه رسالت انتخاب شدند. دلیل انتخاب بانک قرض الحسنه رسالت به عنوان نمونه، پیشتاز بودن این بانک در بانکداری اجتماعی و ارائه تسهیلات خرد به صورت صد در صدی در بود. دلیل انتخاب روش دیماتل فازی، در نظرگرفتن ارتباطات متقابل بین متغییرها و تسلط بیشتر به بیان نظرات خبرگان در رابطه با اثرات (جهت و شدت اثرات) میان عوامل و استدلال قوی تر و قابل قبول تر نسبت به سایر روشهای ساختاردهی مسئله بود. به منظور شناسایی گویه های تحقیق، بر اساس شاخص های شناسایی شده از ادبیات تحقیق مبتنی بر روش تحلیل محتوا و ارزیابی و توسط 10 نفر از خبرگان متخصص در حوزه بانکداری و اقتصادی که بیش از 15 سال در زمینه های تخصصی در ایران فعالیت داشتند، با استفاده از روش دلفی فازی، نهایی سازی شد. 
خبرگان، شامل افراد به شرح جدول 2 می باشد:
جدول2- مشخصات خبرگان
ردیف نام واحد تحصیلات تعداد خبرگان مورد مصاحبه
کارشناسان امور بانکیدکتری3 نفر
1 کارشناسان امور بانکی کارشناسی ارشد 2نفر
کارشناسان امور اقتصادیدکتری4 نفر
2 کارشناسان امور اقتصادی کارشناسی ارشد 1 نفر
 
به دلیل رویارویی با ابهامات در ارزیابی‌های انسانی، از مقیاس مقایسه‌ای مورد استفاده در روش دیماتل، از مقیاس کلامی فازی پیشنهادی لی استفاده می‌کنیم. درجات مختلف "تاثیر" در جدول ذیل نشان داده‌ شده است.
جدول3- تناظر عبارات کلامی با مقادیر کلامی
عبارات کلامی مقادیر کلامی
تاثیر خیلی زیاد (VH) (1 – 1 – 75/0)
تاثیر زیاد  (H) (1 – 75/0 – 5/0)
تاثیر کم  (L) (75/0 – 5/0 – 25/0)
تاثیر خیلی کم (VL) (5/0 – 25/0 – 0/0)
بی تاثیر (NO) (25/0 – 0/0 – 0/0)
 
برای تعیین رابطه میان معیارهای  ، یک گروه تصمیم‌گیری متشکل از 16 خبره مورد سوال قرار می‌گیرند تا مجموعه‌ای از مقاسیات زوجی بر حسب عبارات کلامی بدست آید. از این رو تعداد 25 ماتریس فازی   با استفاده از نظرات هر کارشناس تهیه می‌شود.
 
در آن  ماتریس فازی ، ماتریس رابطه مستقیم اولیه فازی کارشناس kام نامیده می‌شود. 
گام بعدی بدست‌آوردن ماتریس نرمال رابطه مستقیم فازی می باشد. با فرض اینکه ، اعداد فازی مثلثی باشند،
 
سپس برای تبدیل مقیاس معیارها به مقیاس‌های قابل مقایسه، از تبدیل مقیاس خطی، به صورت فرمول نرمال‌سازی استفاده می‌شود. ماتریس نرمال‌سازی رابطه مستقیم فازی کارشناس  kام یعنی   به صورت ذیل نشان داده شده است،
 که در آن 
همانند روش دیماتل معمولی فرض می‌کنیم حداقل یک i وجود دارد که  .این فرض در عمل به خوبی براورده می‌شود. سپس عبارات جبری ضرب یک عدد ثابت در یک عدد فازی و جمع دو عدد فازی برای محاسبه ماتریس میانگین ، حاصل از   استفاده می‌شوند.
 که در آن  .
ماتریس فازی ، ماتریس نرمال رابطه مستقیم فازی نامیده می‌شود. در اینجا از میانگین حسابی برای یکپارچه‌سازی کل داده‌های کارشناسان بعد از محاسبه ماتریس نرمال رابطه مستقیم فازی   استفاده می‌شود. این روش بهتر از روش یکپارچه‌سازی کل داده‌های کارشناسان بعد از محاسبه ماتریس رابطه مستقیم اولیه فازی   است.
گام بعدی، پیاده‌سازی و تحلیل مدل ساختاری می باشد. برای محاسبه ماتریس رابطه کلی فازی ، ابتدا باید همگرایی   را تضمین نماییم. در محاسبه  ، رابطه تقریب   را جهت ضرب دو عدد فازی مثلثی به کار می‌بریم. از این رو عناصر  نیز اعداد فازی مثلثی هستند.مطابق حالت قطعی، ماتریس رابطه کلی فازی را به صورت ذیل تعریف می‌نماییم:
 
اکنون که   بدست آمده، روش CFCSرا جهت فازی زدایی و بدست آوردن ماتریس رابطه کلی به کار می‌بریم (ژاو و همکاران، 2011).لذا برای روش CFCS خواهیم داشت:
اگر   اعداد فازی مثلثی باشد و  معرف مقدار قطعی آنها باشد. همچنین داریم:
  و   و   آنگاه:
 
سپس بر اساس روابط تعیین شده در روش دیماتل فازی یک مدل ترسیم شد که نشان دهنده میزان تاثر عوامل بر یکدیگر می باشد. در نهایت برای درک بهتر روابط و نگرش جامع نگر به موضوع یک مدل پویا با رویکرد مدلسازی پویایی سیستم ترسیم شد.
تجزیه و تحلیل داده ها
پس از استخراج عوامل و طراحی پرسشنامه از ادبیات تحقیق مبتنی بر روش تحلیل محتوا، جهت اطمینان از روایی محتوا پرسشنامه  از نظرات 10 نفر از اساتید دانشگاه در حوزه بانکداری و اقتصادی استفاده شد و همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده ، ضرایب آلفای کرونباخ برای کل سوالات پرسشنامه، 0.825 بوده لذا سؤالات پرسشنامه از پایایی مناسب و مطلوبی برخوردار بود. در ادامه، پرسشنامه در اختیار 40 نفر از کارشناسان مرتبط با امور بانکداری و امور اقتصادی، گذاشته شد و در نهایت پس از انجام محاسبات با استفاده از تکنیک دلفی فازی (که در سه راند اجماع حاصل گردید)، 25 عامل اصلی به شرح ذیل تعیین شد:
جدول4-متغیرهای نهایی تحقیق از نظر خبرگان
میانگین دی فازی شده میانگین فازی عوامل
0.807 (0.7555،0.8555،0.888) افزایش اعتماد به نظام بانکداری
0.77 (0.7222،0.8222،0.888) شفافیت
0.77 (0.7555،0.8555،0.888) تامین مالی پروژه های پایدار
0.821 (0.7555،0.8555،0.888) ارائه راهکارهای متناسب با نیازهای خاص هر گروه از مشتری
0.77 (0.7333،0.8433،0.8767) امتیازدهی اعتباری انعطاف پذیر
0.77 (0.69،0.79،0.84) مزایای زیست محیطی
0.833 (0.7333،0.8333،0.8777) تسهیل در دسترسی همه افراد به تسهیلات بانکی
0.77 (0.7555،0.8555،0.888) کاهش حجم مطالبات غیرجاری برای تسهیلات خرد
0.818 (0.7333،0.8333،0.8777) جلوگیری از توزیع متمرکز و نامتناسب منابع مالی
0.825 (0.7444،0.8444،0.888) ادای دﯾﻦ مشتریان در ﻣﻮﻋﺪ ﻣﻘﺮر
0.67 (0.5888،0.6888،0.7444) کاهش ریسک نقدینگی
0.825 (0.7555،0.8555،0.888) گردش ﭘﻮل و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ
0.77 (0.7555،0.8555،0.888) توانمند سازی افراد جامعه
0.77 (0.7222،0.8222،0.888) وفاداری مشتریان
0.814 (0.7555،0.8555،0.888) خروج بانک ها از بنگاه داری و هدایت منابع به سمت تولید
0.818 (0.7555،0.8555،0.888) هماهنگی و همکاری بین سطوح مختلف زنجیره ارزش
0.825 (0.7333،0.8333،0.888) کاهش فساد مالی و پولشویی
0.818 0.7222،0.8222،0.8777) تقویت نظام بانکداری
0.807 (0.69،0.79،0.84) توسعه اقتصادی
0.821 (0.7444،0.8444،0.9) افزایش سرمایه گذاری
0.833 (0.7333،0.8433،0.8767) سود آوری
0.814 (0.7333،0.8433،0.8767) اشتغال‌زایی
0.77 (0.7555،0.8555،0.888) کاهش فقر
0.7888 (0.7333،0.8333،0.8777) ارزش‌آفرینی پایدار
0.7888 (0.7333،0.8333،0.8777) تخصیص بهینه منابع
0.633 (0.7555،0.8555،0.888) افزایش اعتماد به نظام بانکداری
0.614 (0.7333،0.8333،0.8777) اعطای وام به بخش پرریسک جامعه
0.67 (0.5888،0.6888،0.7444) ضریب نفوذ خدمات بانکی
0.614 (0.7333،0.8333،0.8777) توسعه خدمات مالی
0.67 (0.5888،0.6888،0.7444) بهبود برند سازمانی
علامت اختصاری متغیرهای پذیرفته شده (بالای 0.7) به شرح جدول 5 می باشد:
 
پس از تعیین شدت روابط موجود بین متغیرها، بر اساس نظر خبرگان و انجام مراحل روش دیماتل فازی روابط بین متغیرها حاصل می شود. ترتیب نفوذ عناصر مفروض از یک مسئله بر دیگر عناصر و یا تحت نفوذ قرار گرفتن آنها به طور مسلم، مشخص کننده ساختار ممکن از سلسله مراتب آن عناصر در بهبود یا حل مسئله خواهد بود.
 بدین منظور برای دسترسی به ساختار ممکن از روابط مستقیم و غیرمستقیم، ترتیب واقع شدن عناصر از نظر نفوذ بر دیگر عناصر و همچنین ترتیب آنها از نظر تحت نفوذ قرار گرفتن، محاسبات مربوطه انجام شد. بر همین اساس برای تعیین روابط بین معیارها نیز از ماتریس ارتباطات کل، مقدار آستانه (میانگین) محاسبه شد که برابر با 0.018 بود. 
جدول5- عوامل موثر در فرآیند کاهش تضاد منافع بین بانکها و بنگاه های تولیدی
نام متغیر عوامل نام متغیر عوامل
A 14 تقویت نظام بانکداری A1 تامین مالی پروژه های پایدار
A 15 تسهیل در دسترسی همه افراد به تسهیلات بانکی A 2 گردش ﭘﻮل و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ
A 16 ارزش‌آفرینی پایدار A 3 ارائه راهکارهای متناسب با نیازهای خاص هر گروه از مشتری
A 17 حجم مطالبات غیرجاری برای تسهیلات خرد A 4 تخصیص بهینه منابع
A 18 خروج بانک ها از بنگاه داری A 5 اعتماد به نظام بانکداری
A 19 هدایت منابع به سمت تولید A 6 شفافیت
A 20 فقر A 7 سرمایه گذاری
A 21 توانمند سازی افراد جامعه A 8 جلوگیری از توزیع متمرکز و نامتناسب منابع مالی
A 22 سود آوری A 9 ریسک نقدینگی
A 23 اشتغال‌زایی A 10 فساد مالی و پولشویی
A 24 توسعه اقتصادی A 11 وفاداری مشتریان
A 25 هماهنگی و همکاری بین سطوح مختلف زنجیره ارزش A 12 ادای دﯾﻦ مشتریان در ﻣﻮﻋﺪ ﻣﻘﺮر
A 13 امتیازدهی اعتباری انعطاف پذیر توانمند سازی افراد جامعه
 
هر عددی که از مقدار آستانه بزرگتر بود نشان دهنده رابطه و هر عددی که کوچکتر از مقدار آستانه بود به عنوان مقدار صفر یا عدم وجود رابطه لحاظ شد. در نهایت مشخص گردید که متغیرهای A16، A14 و A1  یعنی به ترتیب عوامل ارزش آفرینی پایدار، تقویت نظام بانکی و تامین مالی پروژه های پایدار، دارای بیشترین تاثیرپذیری می باشند و متغیرهای A4، A6 و A15 یعنی به ترتیب تخصیص بهینه منابع، شفافیت و دسترسی افراد جامعه به تسهیلات بانکی تاثیر گذارترین و در نهایت متغیرهای A16 و A4  یعنی به ترتیب عوامل ارزش آفرینی پایدار و تخصیص بهینه منابع، دارای بیشترین میزان مجموع نفوذ گذاری و نفوذ پذیری می باشند.
 
 
 
شکل 2- نمودار موقعیت عوامل
شکل 2، محل قرار گرفتن عناصر را بر اساس میزان تاثیر گذاری و تاثیر پذیری نشان می دهد. متغیرهای بالای نمودار نشان دهنده عوامل نفوذ گذار و متغیرهای پایین نمودار، عوامل نفوذپذیری می باشند. همانطور که ملاحظه می شود متغیرهای A4، A6 و A15 یعنی به ترتیب تخصیص بهینه منابع، شفافیت و دسترسی افراد جامعه به تسهیلات بانکی، دارای بیشترین تاثرگذاری می باشند برای تعیین نقشة روابط شبکه باید ارزش آستانه محاسبه شود. با این روش میتوان از روابط جزئی صـرف نظـر کرد و شبکة روابط قابل اعتنا را ترسیم کرد. فقط روابطی که مقادیر آنها در مـاتریس T(جدول3) از مقـدار آستانه بزرگتر باشد در نقشة روابط شبکه نمایش داده خواهد شد. برای محاسبة مقدار آسـتانة روابـط، کـافی است تا میانگین مقادیر ماتریس T محاسبه شود. برای تعیین روابط بین معیارها نیز از جدول 6 مقدار آستانه (میانگین) میگیریم که برابر با 0.014 می‌شود. سپس هر عددی از این مقدار آستانه بزرگتر بود مقدار 1 که نشان دهنده رابطه و هر عددی که کوچکتر از مقدار آستانه بود مقدار صفر یا عدم وجود رابطه می‌گیرید. بر این اساس شکل زیر برای درنظر گرفتن روابط میان متغییرها ترسیم شده است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
شکل 3- روابط میان متغیرهای مدل توسعه بانکداری اجتماعی در کاهش تضاد منافع مالی بین بانکها و بنگاه های تولیدی 
بر اساس روابط موجود در شکل3 که روایی آن توسط 10 نفر از خبرگان متخصص در حوزه بانکداری تایید گردید، با توسعه بانکداری اجتماعی، شاخص های تخصیص بهینه منابع، شفافیت و دسترسی افراد جامعه به تسهیلات بانکی توسعه یافته که این موضوع به شدت بر کاهش تعارض منافع مالی بین بانکها و بنگاه های تولیدی از طریق شاخص های ارزش آفرینی پایدار، تقویت نظام بانکی و تامین مالی پروژه های پایدار تاثیر می گذارد.
پس از دستیابی به مدل نقش بانکداری اجتماعی در کاهش تضاد منافع موجود بین بانکها و بنگاه ها به منظور مدل سازی این جریان، رویکرد مدلسازی پویایی سیستم به دلیل ارائه تصویری دقیق و جامع تر از واقعیت مورد استفاده قرار گرفته است. در مسائلی که با رویکرد مدل سازی پویایی سیستم بررسی می شوند، حلقه های علت و معلولی روایط پویای موجود در مسأله را مشخص می کنند(استرمن ، 2000). در اینجا برای درک بهتر فضای روابط و دینامیزم های موجود حلقه های علت و معلولی در قالب مدل پوی، ارائه گردیده است.
 
 
شکل4- حلقه های علی و معلولی میان متغیرهای مدل توسعه بانکداری اجتماعی در رفع تضاد منافع مالی بین بانکها و بنگاه ها 
در مدل پویای فوق(شکل-4) فرآیند توسعه بانکداری اجتماعی به صورت حلقه های مختلف ارائه شده است.  همانطور که مشخص است، با توسعۀ شاخص های بانکداری اجتماعی، بنگاه ها از طریق تامین مالی و تخصیص تسهیلات و هدایت نقدینگی به تولید، منتفع شده اند (حلقه قرمز رنگ که ما آن را حلقۀ تامین منافع بنگاه های تولیدی می نامیم). از طرفی این موضوع باعث جریان سرمایه در بخش های مولد، ارزش آفرینی پایدار، افزایش وفاداری مشترین، سرمایه گذاری بیشتر در بانکها، کاهش حجم معوقات و سودآوری بانکها خواهد شد (حلقۀ سبز رنگ که ما آن را حلقۀ تامین منافع مالی بانکها می نامیم). در حلقه ی دیگر موجود در شکل 4، اثرات مثبت و بلندمدتی چون رشد اقتصادی، اشتغال زایی و توسعه اقتصادی مشخص شده است. (حلقۀ بنفش رنگ که ما آن را حلقۀ تامین منافع مالی مردم می نامیم).
بحث و نتیجه گیری
تا کنون پژوهش های متعددی در خصوص ماهیت بانکداری اجتماعی و کارکردهای آن انجام شده است اما بررسی نقش بانکداری اجتماعی در کاهش تضاد منافع مالی بین بانکها و بنگاه های تولیدی مغفول مانده است لذا در تحقیق حاضر، نقش و کارکردهای بانکداری اجتماعی که در کاهش تعارض موجود بررسی شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که در فرآیند توسعه بانکداری اجتماعی، نقش عوامل ارزش آفرینی پایدار، تقویت نظام بانکی و تامین مالی پروژه های پایدار، بسیار پر رنگ بوده و اثر گذاری روی عوامل تاثیرپذیر تر نظیر تخصیص بهینه منابع، شفافیت و دسترسی افراد جامعه به تسهیلات بانکی منجر به ارزش آفرینی پایدار و تخصیص بهینه منابع بانکی خواهد شد.
از طرفی،  این ارزش آفرینی، بستری برای رشد کسب و کارها بخصوص کسب و کارهای خرد و کوچک، افزایش شده و این موضوع منجر به توسعه کارآفرینی اجتماعی و کمک به توازن بین بازار و ارزشها و کمک به حل مشکلات اجتماعی (شهبازی و همکاران،2020) شود. با توسعۀ شاخص های بانکداری اجتماعی، بانکها از بنگاه داری و سرمایه گذاری در بخش های غیر مولد خارج شده و یکی از چالش‌های اصلی نظام بانکی که سبب انحراف منابع و نقدینگی طی سالیان گذشته شده نظیر گسترش بخش غیررسمی در اقتصاد، توزیع درآمد ناعادلانه و تضعیف بخش تولید کاهش یابد. هرچند این تنها بنگاه ها نخواهند بود که از توسعه بانکداری اجتماعی در نظام بانکی کشور، سود می برند. چرا که در جریان هدایت نقدینگی به سمت و توسعه خود اشتغالی و مشاغل خانگی، بانکها موفق به تعیین هویت و برند سازی تعهد اجتماعی خود شده (بیگدلی، 2021) و از این طریق  رضایت و  وفاداری مشتریان بانک بیشتر شده و سرمایه گذاری بیشتر در بانکها صورت گرفته و در کنار آن رشد منابع و کاهش حجم معوقات، سودآوری بانک افزایش خواهد شد. همچنین بر اساس خروجی مدل تحقیق، علاوه بر تامین منافع مالی بانکها و بنگاه های تولیدی، مردم نیز از اثرات مثبت و بلندمدتی چون رشد اقتصادی، اشتغال زایی و توسعه اقتصادی بهره خواهند برد. به طور خلاصه می توان گفت بر اساس یافته های تحقیق، با گسترش بانکداری اجتماعی در کشور، مکانیزم هایی ایجاد می شود که تضاد منافع میان بانکها و بنگاه ها و مردم کاهش یافته و منافع جمعی تامین خواهد شد. امید است که نتایج این پژوهش بتواند دید مناسبی به مسئولان بانکی و اقتصادی کشور در حل تعارض موجود بین بانکها و بنگاه های تولیدی ارئه نماید. 
پیشنهادات
تحقیق حاضر دارای ضعف ها و محدودیت هایی می باشد که طبعا کیفیت نتایج و پیشنهادات را کاهش می دهد. از جمله عدم شبیه سازی مدل پس از مدلسازی با استفاده از تکنیک دیماتل فازی و بسنده کردن به ارائۀ تصویری ازحلقه های علی و معلولی میان متغیرهای برای درک بهتر فضای روابط و دینامیزم های موجود. لذا پیشنهاد می شود در پژوهشی به طور اختصاصی به شبیه سازی مدل ارائه شده در پژوهش با استفاده از رویکرد پویایی سیستم ها پرداخته شود. از طرفی متغیر ها و عوامل موثر دیگری نیز وجود دارند که می توانست در مدل ارائه شده جای داشته باشند که به دلیل پیچیدگی و نبود اطلاعات دقیق، به سازه های موجود در مدل ارائه شده اکتفا شده و لذا نیاز است در مطالعات بعدی، سایر متغییرهای موثر، شناسایی و آثار آنها سنجیده شود. 
پی‌نوشت‌ها 
1. CLD 2. Total relation fuzzy matrix 
3. مراجعه شود به مقاله (ژاو و همکاران، 2011)
  Sterman

 

باقری، ﻣﻬﺮداد ، نجفی، ﺑﻬﺎاﻟﺪﯾﻦ، (1383)، ﺑﺮرﺳﯽ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ اﻋﺘﺒﺎرات ﮐﺸﺎورزی (ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردی اﺳﺘﺎن ﻓﺎرس)، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی اﯾﺮان شماره 19، 97 تا115
بیگدلی, امیر، عبدالوند ، محمد علی، حیدرزاده، کامبیز، خون سیاوش، محسن، مدل برند سازی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی سازمانی در صنعت بانکداری ایران بر اساس رویکرد مدل معادلات ساختاری (SEM) و با تمرکز بر هویت اجتماعی برند." فصلنامه انجمن علوم مدیریت ایران 16.61 (2021): 85-115.
رحمانی, تیمور، فلاحی,سامان. (2018). شناسایی عوامل بروز کمبود نقدینگی بنگاه‌ها در اقتصاد ایران. فصلنامه سیاستهای مالی و اقتصادی 5(20), 7-32.
رستمی, محمدرضا، نبی زاده, احمد, شاهی، زهرا. (2018). بررسی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری بانک‌های تجاری ایران با تأکید بر عوامل خاص بانکی و کلان اقتصادی. مدیریت دارایی و تأمین مالی, 6(4), 79-92.
ﺷﺮﯾﻔﯽ رﻧﺎﻧﯽ، ﺣﺴﯿﻦ، ﻫﻤﺎﯾﻮن رﻧﺠﺒﺮ و اﺑﺮاﻫﯿﻢ ﻓﻮﻻدی، (1390)، ﺑﺮرﺳﯽ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﻋﺪم ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺗﺴﻬﯿﻼت ﮐﺸﺎورزی ﻣﻄﺎﻟﻌﻪی ﻣﻮردی ﺑﺎﻧﮏ ﮐﺸﺎورزی اﺳﺘﺎن اﺻﻔﻬﺎن. اﻗﺘﺼﺎد ﮐﺸﺎورزی و ﺗﻮﺳﻌﻪ،.100 -7:(74)19
شهبازی, مهدی، حصیرچی, امیر, سلگی، محمد. (2020). طراحی و تبیین الگوی بانکداری اجتماعی در ایران: شناسایی پیشایندها و پیامدها. تحقیقات مالی اسلامی, 10(1), 67-110.
طاهرپور جواد, محمدی تیمور, فردی، رضا.1397. نقش توزیع تسهیلات اعطایی بانک ها در رشد اقتصادی ایران
ﻋﺮب ﻣﺎزار، ﻋﺒﺎس و ﭘﻮﻧﻪ روﺋﯿﻦﺗﻦ، (1385)، ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ رﯾﺴﮏ اﻋﺘﺒﺎری ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺑﺎﻧﮑﯽ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪی ﻣﻮردی ﺑﺎﻧﮏ ﮐﺸﺎورزی، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺟﺴﺘﺎرﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی، .80-6:45
ﻣﺤﻤﻮدی، ﻧﺎدر ، ﺷﺮﯾﻔﯽ، ﺣﺴﯿﻦ (1392)، ﺑﺮرﺳﯽ ﻋﻠﻞ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮدر ﻋﺪم ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺗﺴﻬﯿﻼت اﻋﻄﺎﯾﯽ زودﺑﺎزده در ﺷﻌﺐ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﻠﯽ ﺷﻬﺮﮐﺮد، اوﻟﯿﻦ ﻫﻤﺎﯾﺶ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ ﻣﻠﯽ ﭼﺸﻢاﻧﺪاز اﻗﺘﺼﺎد اﯾﺮان، 28 آذرﻣﺎه.
میدری احمد. (1392)، رفع تضاد منافع بخش های بانکی و تولیدی در الگوهای مختلف بانکداری. مجیه مجلس و راهبرد، , دوره  20 , شماره  75
Benedikter, R. (2011). Social banking and social finance. In Social banking and social finance (pp. 1-128).
Cornée, S., & Szafarz, A. (2014). Vive la Différence: Social Banks and Reciprocity in the Credit Market. Journal of Business Ethics, 125(3), 361- 380
Defourny, J. (2001). From Third Sector to Social enterprise. The Emergence of Social Enterprise
Ghisetti, C., Mancinelli, S., Mazzanti, M., & Zoli, M. (2017). Financial barriers and environmental innovations: evidence from EU manufacturing firms. Climate Policy, 17(sup1), S131-S147
Guene, C., & Mayo, E. (Eds.). (2001). Banking and Social Cohesion: Alternative Responses to a Global Market. Jon Carpenter Publishing.
Isidore, C. (2013). Bank of America in $10 billion settlement with Fannie Mae. CNN Money
Sterman, J. (2000). Instructor's Manual to Accompany Business Dyanmics: Systems Thinking and Modeling for a Complex World. McGraw-Hill.
Terhi , J., & Pierre , M. (2013 The impact of banking sector stability on the real economy. Journal of International Money and Finance, 32(C), 1-16
Zhou, Q., Huang, W., & Zhang, Y. (2011). Identifying critical success factors in emergency management using a fuzzy DEMATEL method. Safety science, 49(2), 243-252.Kaur, D., Sahdev, S. L., Sharma, D., & Siddiqui, L. Kaur, D., Sahdev, S. L., Sharma, D., & Siddiqui, L. (2020). Banking 4.0:‘The Influence of Artificial Intelligence on the Banking Industry & How AI Is Changing the Face of Modern Day Banks’. International Journal of Management, 11(6)