Entrepreneurial ecosystem is a necessary or sufficient condition for competitiveness

Document Type : Research Paper

Authors

Abstract

Competitiveness takes form in the context of the entrepreneurial ecosystem, leading to the development of industries and regions. Therefore, studying the entrepreneurship and competitiveness ecosystem has attracted many researchers. The purpose of this paper is to examine the impact of the eight dimensions of the entrepreneurial ecosystem (infrastructure, research and development, policy, finance, non-financial support, markets, human capital, and entrepreneurial culture) on industry competitiveness. In this research we used a deterministic-fuzzy approach and the ecology and environmental theory as well. The sample consisted of one hundred and thirty active competitive companies as reflected in the Herfindahl index. Data were collected using a questionnaire and analyzed by fsQCA and SPSS software. Findings indicate that for industries to become  competitiveness, from  the eight 8 dimensions of the entrepreneurship ecosystem, five are the required conditions and three are adequate conditions. Also, three types of rigorous standard analysis were extracted from the dimensions of entrepreneurship ecosystem in the direction of paths of competitiveness of industries.
 
 

Keywords


تحلیل فازی رابطه ابعاد اکوسیستم کارآفرینی با رقابت‌پذیری

وجیه باقرصاد *

علی داوری **

محمد عزیزی [1]***

 

تاریخ دریافت: 28/10/98

تاریخ پذیرش: 20/12/98

 

چکیده

رقابت­ پذیری در بستر اکوسیستم کارآفرینی شکل می­گیرد و منجر به توسعه صنایع و مناطق می­شود. بنابراین، مطالعه اکوسیستم کارآفرینی و رقابت­ پذیری توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. هدف این مقاله، بررسی تاثیر ابعاد هشتگانه اکوسیستم کارآفرینی (زیرساخت، تحقیق و توسعه، سیاست، منابع مالی، حمایت­های غیر­مالی، بازارها، سرمایه انسانی و فرهنگ کارآفرینانه) بر رقابت­پذیری صنایع، با رویکرد قطعی- فازی است که به کمک تئوری اکولوژی و تئوری اکوسیستم آن­را مورد توجه قرار داده است. این پژوهش، از بعد مخاطب، کاربردی و از منظر هدف تبیینی است. نمونه آماری شامل 130 شرکت فعال در صنایع رقابت­ پذیر (مواد و محصولات دارویی، سیمان، آهک­وگچ، قندوشکر، مواد غذایی بجز قندوشکر و زراعت­وخدمات­وابسته) است که بر اساس شاخص هرفیندال انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه بوده است و داده­ها از طریق نرم‌افزارfsQCA  و SPSS تحلیل شد. بر اساس یافته­ها، 5 بعد از ابعاد هشتگانه اکوسیستم کارآفرینی از شروط لازم و 3 بعد نیز از شروط کافی برای رقابت­پذیری می­باشند. همچنین سه نوع تحلیل استاندارد سختگیرانه از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی در­جهت مسیرهای علی رقابت­پذیری صنایع استخراج شد.

 

واژگان کلیدی: اکوسیستم کارآفرینی، رقابت­پذیری، سیاستگذاری کارآفرینی

 

 

 

مقدمه

پژوهش­ها نشان می­دهد که عوامل محیطی بر رقابت­پذیری موثر است(Bain, 1956). رقابت­پذیری در بستر اکوسیستم کارآفرینی شکل می­­گیرد و چنانچه کارآفرینان در محیطی مناسب قرار گیرند، منجر به بهبود عملکرد رقابتی در سطح خرد و کلان می­شوند. دیدگاه­های اکوسیستمی این ایده مشترک را دارند که ویژگی­های منطقه­ای خارج از مرزهای شرکت به رقابت­پذیری شرکت­ها کمک می­کنند و بخش عمده­ای از مزیت رقابتی شرکت­ها به منابع موجود در منطقه، اکوسیستم و منابع شرکت­ها بستگی دارد (Asheim, Smith, & Oughton, 2011; Porter, 2000) و مطالعه اکوسیستم­های کارآفرینی مسیر رشد کسب­و­کارها را فراهم می­کنند(Groth, Esposito, & Tse, 2015). لذا بررسی عوامل محیطی با رویکردهای نوین اکوسیستم کارآفرینی حائز اهمیت است.

امروزه "اکوسیستم کارآفرینی" توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده استVogel, 2013)) و نه تنها بعنوان یک مفهوم رایج در سیاستگذاری کارآفرینی ظهور کرده بلکه  به ابزار مطالعه کارآفرینی تبدیل شده است(Spigel,2015). تاکنون تحقیقات متعددی در مورد معرفی ابعاد مختلف اکوسیستم کارآفرینی صورت گرفته (Nicotra, Romano, Del Giudice, & Schillaci, 2018)، اما،وجود نوعی  هرج و مرج [i]به دلیل جدید بودن تحقیقات مشاهده می­شود (Spigel & Harrison, 2017)،  بنابراین این پژوهش ضمن توسعه ادبیات حوزه کارآفرینی، علی رغم گرایش علمی به اکوسیستم­های کارآفرینی، تحقیقات صریحی بر روی میزان اثرگذاری هریک از ابعاد  اکوسیستم بر روی رقابت­پذیری صورت نگرفته است. بر این اساس در این به مطالعه  تاثیر ابعاد اکوسیستم کار آفرینی بررقابت پذیری می پردازد. 3) علاوه براین چون بیشتر مطالعات بر تعمیم­های سطحی براساس مطالعات موردی موفق (مانند سیلیکون ولی) تمرکز دارند(Stam & Spigel, 2016)، این پژوهش در سطح  صنعت مورد تحلیل قرار گرفته است.

براساس مطالعه ادبیات تحقیق سوالات زیر مطرح شد: "ابعاد اکوسیستم کارآفرینی شرط لازم یا شرط کافی برای رقابت­پذیری صنایع است؟"؛ "ترکیب کدامیک از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابت­­پذیری صنایع موثر است؟"که به کمک تئوری­های­­ اکوسیستم و همچنین تحلیل قطعی-فازی، به سوالات تحقیق پاسخ داده شده است.

در این پژوهش ابتدا مرور ادبیات و پیشینه تحقیق در حوزه­های مرتبط شامل اکوسیستم کارآفرینانه، رقابت­پذیری بیان شده است. سپس چارچوب نظری تحقیق براساس ابعاد اکوسیستم کارآفرینی احصا شده از ادبیات تحقیق بیان شد که شامل زیرساخت، تحقیق و توسعه، سیاست­ها، منابع مالی، حمایت غیرمالی­های کارآفرینانه، بازا‌ر­ها، سرمایه انسانی و فرهنگ کارآفرینی است. در ادامه روش تحقیق و یافته­های پژوهش و نتیجه گیری و پیشنهادات بیان شده است.

مروری بر مبانی نظری وپیشینه تحقیق

اکوسیستم کار آفرینی

اولین مطالعات در مورد اکوسیستم­های کارآفرینی در دهه­های 1980 و 1990 پدید آمد، زمانیکه محققان تاثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی منطقه بر روند کارآفرینی را بررسی می­کردند(Franco-Leal, Camelo-Ordaz, Fernandez-Alles, & Sousa-Ginel, 2019). واژه "اکوسیستم" ریشه در اکولوژی دارد و اولین بار در سال 1935 توسط تنسلی[ii] مطرح شد، و بیان داشت که ارگانیسم­ها را نمی­توان جدا از محیط یا زیست بوم آنها در نظر گرفتVogel, 2013)). کارآفرینی نیز در زیست­بوم خود باید درنظر گرفته شود و نمی­توان آن را جدا از محیط درنظر گرفت که متشکل از ده­ها عنصر است که به روشهای بسیار پیچیده ای در تعامل هستند و ترکیب­های منحصر به فردی را شامل می­شود(Isenberg, 2011). به عبارتی دیگر اکوسیستم کارآفرینی متشکل از تنوع بازیگران، نقش­ها و عوامل محیطی است که عملکرد کارآفرینی یک منطقه را تعیین می­کند(Neck, Meyer, Cohen, & Corbett, 2004)).این مجموعه عوامل وابسته به یکدیگرند و با محیط سازگاری دارند، به گونه­ای که کارآفرینی را امکان­پذیر و اکوسیستم را به یک زیستگاه مناسب برای فعالیت­های اقتصادی تبدیل می­کند (Nicotra et al., 2018).

اکوسیستم­کارآفرینی ترکیبی از عناصر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در یک منطقه است و علاوه بر حمایت از کسب­و­کارها، کارآفرینان نوپا و سایر بازیگرانی که مخاطرۀ ناشی از شروع کسب­و­کار را پذیرفته­اند را نیز به ادامه حیات تشویق می­کند و به کسب­و­کارهای مخاطره­آمیز که در معرض ریسک­های متعدد هستند یاری می­­رسانند(Spigel, 2015) و منجر به ظهور بنگاه­های با رشد بالا می­شود(Brown, 2014) همچنین اکوسیستم­های کارآفرینی با تعامل میان شبکه­های کارآفرینان، فرهنگ کارآفرینانه حمایتی، کارکنان و سرمایه­گذاران؛ منجر به توسعه سازمان­های موفق می­گردندSpigel, 2015)).

 اکوسیستم­های کارآفرینی مجموعه عواملی است که محیط­های حمایتی از کسب­و­کار مخاطره­آمیز مبتنی بر نوآوری را خلق می­کند(Spigel, 2015)؛ محیطی که با ترکیب عوامل اکوسیستم در توسعه کارآفرینی نقش ایفا می­کند(Gnyawali & Fogel, 1994). ون­دی­ون[iii] (1993) از اکوسیستم کارآفرینانه، به عنوان زیرساخت کارآفرینانه نام برده که توسعه کارآفرینی را تسهیل می­کند(Test, 2013). هرینگتون، کیو جی و کیو[iv] (2011) اکوسیستم کارآفرینی را به عنوان امکانات، منابع، افراد و فضای کارآفرینانه و ضروری برای ارتقا فعالیت­های کارآفرینانه می­دانندAmolo & Migiro, 2015)). اکوسیستم­های کارآفرینانه نه تنها ابزاری عمومی در مطالعه جغرافیای کارآفرینی با رشد بالا شده است بلکه به عنوان ابزاری مهم برای خلق جوامع اقتصادی انعطاف پذیر مبتنی بر نوآوری کارآفرینانه دیده می­شوند(Groth et al., 2015).

بررسی ادبیات تحقیق نشان می­دهد که اندیشمندان ، اکوسیستم کارآفرینی را از ابعاد مختلف مورد برسی قرار داده  و تعاریف متعددی از اکوسیستم کارآفرینی ارائه کرده­اند و تفاوت تعاریف، بیشتر در معرفی و ترکیب عناصر و ابعاد مختلف اکوسیستم کارافرینانه است.

رقابت­پذیری

توانایی و عملکرد یک شرکت، یک بخش اقتصادی یا یک کشور در فروش و عرضه کالا و خدمات در یک بازار در مقایسه با دیگر شرکت‌ها، زیر بخش‌ها، و کشورهای حاضر در همان بازار به معنی رقابت­پذیری است(Momaya, 2011). به عبارتی قابلیت و توانمندی­هایی است که یک صنعت دارد و می­تواند آنرا حفظ کنند تا در عرصه رقابت بین­المللی نرخ بازگشت بالایی در تولید ایجاد کند و نیروی انسانی را در وضعیت نسبتا بالایی قرار دهد. رقابت­پذیری نه تنها منجر به افزایش سهم بازار، سوددهی، رشد و ماندن در صحنه رقابت عادلانه برای یک دوره طولانی می­شود؛ بلکه مهمترین نتایج آن، افزایش رقابت در تولید بیشتر است؛ که رقابت بیشتر در تولید، منجر به توسعه بخش صنعت کشور یا رشد اقتصادی شده و به پیشرفت تکنولوژی، افزایش مزایای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نیز منجر می­شود لذا باید در همه راهبردها و سیاست­های مربوط به افزایش رفاه عمومی یک کشور در نظر گرفته شودUNIDO, 2018)).

مدل­ها و شاخص­های مختلفی برای رقابت­پذیری معرفی شده است از جمله: 1) مدل الماس مایکل پورتر[v]شامل عوامل درونی، شرایط تقاضا، صنایع پشتیبانی­کننده و استراتژی، ساختار و رقابت، 2) مدل الماس مضاعف راگمن(Chang Moon, Rugman, & Verbeke, 1998))که مزیت رقابتی یک کشور را ناشی از محیط کسب­و­کار داخلی و خارجی کشورها می داند و برآیند عوامل مدل الماس در این دو محیط رقایت پذیری صنایع را مشخص می­کند، 3) مدل پورکوپنکو یا مدل 4M، که تعامل چهار عامل را در رقابت­پذیری صنایع موثر می­داند: الف) Meta: عوامل سیاسی و فرهنگی مورد نیاز برای رقابت­پذیری ب) Macro: به سیاست­های کلان، با ثبات و قابل پیش بینی اقتصادی اشاره دارد. ج) Meso: شامل سیاست­های شرکت­ها است که به صنایع کمک می­کنند تا مزیت رقابتی به­وجود آید. د) Micro: شامل عوامل خرد موثر بر رقابت­پذیری بنگاه­ها استTroisi, Ciasullo, Carrubbo, Sarno, & Grimaldi, 2019)). رویکرد مبتنی بر عوامل محیطی در بحث رقابت­پذیری که توسط بین[vi] در سال 1968، مطرح شد،  بر نقش عوامل محیطی بر ایجاد مزیت رقابتی تاکید دارد(Bain, 1956). بررسی ادبیات تحقیق این حوزه نشان می­دهد، عوامل محیطی و اکوسیستم در روند رقابت پذیری مهم است.

اکوسیستم کارآفرینی و رقابت پذیری

دو مکتب در  زمینه رقابت پذیری وجود دارد:1) عوامل درون شرکتی(دیدگاه منبع محور)، منجر به افزایش توان رقابتی می­شود، 2) عوامل کلان اقتصادی مانند سیاست های عمومی، زیرساخت ها و غیره که منجر به افزایش توان رقابتی می­گردد(Agnihotri & Santhanam, 2002; Scott & Lodge, 1985). ادبیات موجود همگرایی بین رقابت پذیری و توسعه کارآفرینی را نشان می دهد(Soto-Rodriguez, 2015). همچنین، ادبیات اکوسیستم بر مبنای دیدگاه مارشال(1920) استدلال می کند که نیروهای خارج از شرکت در یک منطقه یا صنعت به مزیت رقابتی شرکت ها کمک می کنند؛ در واقع بهره وری و رقابت پذیری شرکت ها در اکوسیستم ها بیشتر تقویت می­شود(Spigel & Harrison, 2017).

بنا بر نظریه اکولوژی سازمانی، شدت رقابت بین سازمان های موجود در اکوسیستم بستگی به تراکم سازمان ها در اکوسیستم دارد(Bertoni, Colombo, & Quas, 2017) و اکوسیستم های کارآفرینی محیط متناقضی را ارائه می دهند که مبتنی بر رقابت و همکاری بازیگران اصلی (کارآفرینان) هستند، اما از طریق هماهنگی اجتماعی و نهادی پشتیبانی می شوند(Muldoon, Bauman, & Lucy, 2018). البته باید توجه داشت که موفقیت یک اکوسیستم مستلزم همبستگی پویا بین عوامل و متغیرهای کلیدی اکوسیستم کارآفرینی(سیاست ها، تامین مالی، دسترسی به بازارها و غیره) است تا هم افزایی حاصل نگرش های کارآفرینانه را به شناسایی فرصت های کارآفرینی جدید تشویق  کنند و  امکان تبدیل ایده ها به طرح های  تجاری فراهم گردد(Temko, 2009). اکوسیستم  های کارآفرینانه برای رقابت پذیری باید متناسب با نیازهای منطقه ای یا نیازهای یک صنعت توسعه یابد(Soto-Rodriguez, 2015).

چارچوب نظری تحقیق

براساس چارچوب نظری تحقیق و فرضیات مدل مفهومی این تحقیق مطابق با شکل 1 تدوین شده است. هریک از ابعاد مورد بررسی در چارچوب تحقیق عبارتند از:

زیرساخت: شامل حمل و نقل، دسترسی سریع به اینترنت، انرژی و... است(Liguori, Bendickson, Solomon, & McDowell, 2019). زیرساخت­های فیزیکی علاوه بر تقویت ارتباطات منجر به تقویت تسهیل شناخت فرصت­ها نیز می­شوند و ارتباط بین افراد را تسهیل کرده و با تقویت تبادل دانش و اطلاعات، بازده سرمایه گذاری در منطقه را افزایش داده و منجر به کارآفرینی می­شود(Audretsch & Belitski, 2017). همچنین زیرساخت­های نرم مانند فناوری­ اطلاعات یکی از اشکال مهم زیرساخت­ها است که حمایت­هایی چون ارائه خدمات مشاوره، کاهش مالیات، یارانه را برای فعالیت­های تحقیق و توسعه ارائه می­کند و در حوزه حمایت­ها و خدمات، نهادهای وابسته یا مستقل از دولت نقش تقویت کننده دارد((Arruda, Nogueira, Cozzi, & Costa, 2015.

تحقیق وتوسعه: به زعم فلدمن و همکاران (2005) در بطن یک اکوسیستم کارآفرینانه حداقل یک و یا چند کسب­و­کار بزرگ تاسیس شده که فعالیت‌های تحقیق و توسعه و تولید را انجام می­دهند و نقش مهمی در توسعه اکوسیستم ایفا می­کنند. امروزه جهانی سازی رقابت بین تولید کنندگان را افزایش داده واین فشار به تولید کنندگان محلی نیز وارد است تا جهت جلوگیری از خروج صنعت بودجه بیشتری برای تحقیق و توسعه(R&D)سرمایه گذاری کنند(Kleynhans, 2016).

سیاست و قوانین­: سیاست­های کارآفرینانه مفهومی چند بعدی دارند و عمدتاٌ در دو گروه اقتصادی و اجتماعی جای می­گیرند، (Liguori et al., 2019) و می­تواند شامل قوانین استخدام، و قوانین راه­اندازی و توسعه بنگاه­ها باشد (Mason & Brown, 2014). سیاست­های دولت باید به صورت جامع (شامل سیاست­های خرد و کلان) و تسهیل­کننده اکوسیستم کارآفرینانه ­باشد(Mazzarol, 2014). دولت­ها نقش هدایتگری اکوسیستم کارآفرینی و نقش حیاتی در ساخت و حفظ اکوسیستم سالم دارند(Spigel, 2015). لذا نقش کلیدی دولت در رسیدگی به مسائل حقوقی، اداری و نظارتی مانند وضع مالیات، صدور و پذیرش مجوز­ها باید بگونه­ای باشد که مانع رشد کسب­ و­کارهای کوچک نباشد(Mazzarol, 2014).  

دسترسی به منابع مالی: کارآفرینان نیازمند انواع خدمات مالی شامل تسهیلات سپرده و پرداخت و دسترسی به اعتبار، سرمایه و ضمانت هستند(UNCTAD, 2013).  البته سرمایه­گذاران فرشته، صندوق سرمایه­گذاری مخاطره­آمیز و سرمایه اولیه[vii](Arruda et al., 2015) نیز مورد توجه­اند و دسترسی به منابع مالی برای سرمایه­گذاری در طرح‌های کارآفرینانه نامطمئن با افق بلند مدت، بسیار مهم  است((Stam, 2015 و منابع مالی لازمۀ سرعت بخشیدن به رشد بنگاه­های کارآفرینانه است (Spigel, 2015). همچنین شرکت­های با پشتوانه سرمایه­گذاری مخاطره­آ­میز، رشد سریع­تر و بهره وری بالاتری دارند(Croce, Martí, & Murtinu, 2013)).

حمایت­ها: شامل حمایت­های حرفه ای ازجمله خدمات قانونی، حسابداری، املاک و مستغلات، بیمه و مشاوره به صورت یکپارچه، قابل دسترس و موثر و باقیمت­گذاری مناسب است((Stam, 2015. همچنین این حمایت ها،شامل نهادهای توسعه­دهنده کارآفرینی (مراکز منابع تجاری کوچک، اتاق­های بازرگانی، مسابقات برنامه­های تجاری) است(Liguori et al., 2019). دردسترس بودن مشاوره کسب­و­کار، خدمات مشاوره و پشتیبانی، تعامل با دانشگاه­ها و ارائه آموزش برای کارآفرینان و کارکنان دارای اهمیت است(Mazzarol, 2014).  

دسترسی به بازا‌رها: یکی از مهمترین عواملی که منجر به توسعه اکوسیستم­های کارآفرینی می­شود دسترسی به بازارها است Zajkowski & Domańska, 2019)) که شامل دسترسی به کانال­های توزیع، شبکه­ها و غیره است(Liguori et al., 2019). بازارها مانند کاتالیزور برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی عمل می­کند(Spigel, 2015). همچنین عدم انحصار  اهمیت جدی دارد.

سرمایه انسانی: یکی از عوامل مهم موثر بر عملکرد کارآفرینی سرمایه­های انسانی است(Espinoza, Mardones, Sáez, & Catalán, 2019). سرمایه انسانی یکی از ابعاد مهم و ضروری در شکل­گیری اکوسیستم­های کارآفرینی استAlves et al., 2019)). در بازارهای توسعه یافته دسترسی به سرمایه انسانی کافی بطور منظم بر رشد و موفقیت سرمایه گذاری تأثیر می­گذارد (Liguori et al., 2019). دانشگاه­ها علاوه بر افزایش نرخ تشکیل بنگاه­های جدید(Qian, Acs, & Stough, 2013) و توسعه فناوری؛ نیروی انسانی متخصص نیز پرورش می­دهند و منجر به توسعه نوآوری در اکوسیستم می­شوند(Feldman, Siegel, & Wright, 2019).

فرهنگ سازی: هنجارها و نگرش­های مثبت جامعه نسبت به کارآفرینی، بعنوان یکی از مؤلفه­های اصلی اکوسیستم­ کارآفرینی شناخته شده اندIsenberg, 2011)). تنوع فرهنگی به بهبود سیستم­های منطقه ای کارآفرینی کمک می­کند(Qian et al., 2013). فرهنگ در اکوسیستم کارآفرینی از جنبه­های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله میزان تحمل تغییر، ریسک­پذیری Walsh & Winsor, 2019)) و فرهنگ اعتماد و امنیت در منطقه (Audretsch & Belitski, 2017). فرهنگ بومی اکوسیستم کارآفرینانه باعث تقویت ریسک­پذیری، توسعه شبکه، اعتماد و یادگیری می­شودSpigel & Harrison, 2017)). با شکل گیری یک فرهنگ کارآفرینی قوی ، مسیر رسیدن به رقابت را بدست آورد.(Soto-Rodriguez, 2015).

سوال­  تحقیق

با تکیه بر مبانی نظری مطرح شده سوالات زیر استنتاج شده است که: 1) " ابعاد اکوسیستم کارآفرینی شرط لازم یا شرط کافی برای رقابت­پذیری صنایع است؟" 2) "ترکیب کدامیک از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابت­پذیری صنایع موثر است؟"

روش تحقیق

ابعاد این پژوهش از منظر مخاطب مورد استفاده، کاربردی و هدف آن، تبیین (رابطه علی) است(نیومن،1393). روش گردآوری داده­ها کمی و از نوع توصیفی- همبستگی است. رویکرد پژوهش بر مطالعات تطبیقی متعدد در حوزه اکوسیستم کارآفرینی استوار است. تحلیل علی براساس رویکرد مجموعه فازی، مبتنی بر اصل زیرمجموعه یا به اصطلاح روابط بین مجموعه­های فازی است که در دو قسمت ارزیابی شروط لازم و کافی بررسی می­شود. ویژگی­های روابط مجموعه ای در پژوهش­های اجتماعی عبارتند از((Ragin, Strand, Rubinson, Drass, & Davey, 2008: 1)دربرگیرنده روابط علی یا دیگر رابطه­های کامل[viii] هستند که پدیده­های اجتماعی را به هم پیوند می­زنند، 2)متکی به نظریه و شناخت[ix] هستند(تفسیر[x] می­طلبند)، 3)بر استدلال نظری در علوم اجتماعی[xi] متمرکز هستند، 4)نامتقارن هستند، 5)بر خلاف روابط همبستگی نسبتا متوسط[xii]، روابط قطعی و بلااستثنا هستند.

 جهت دستیابی به اهداف پژوهش، از پرسشنامه با مقیاس 5 گزینه‌ای لیکرت به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. این پرسشنامه از مبانی نظری استخراج شده و پس از ترجمه و انجام اصلاحات، مورداستفاده قرارگرفته است. بر این اساس متغیر­های سیاست، دسترسی به منابع مالی، حمایت غیرمالی از کسب­و­کارها، بازارها، سرمایه انسانی و فرهنگ، زیرساخت، تحقیق و توسعه از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی هستند که از بررسی پیشینه تحقیق استنتاج شد و تاثیر آنها بر رقابت­پذیری صنایع مورد بررسی قرارگرفته است. جامعه آماری پژوهش، صاحبان کسب­و­کارهایی است که در صنایع رقابت­پذیر فعالیت دارند. شاخص­های مختلفی بعنوان معیار اندازه­گیری میزان رقابت­پذیری در صنایع وجود دارد. ازجمله این شاخص­ها، شاخص هرفیندال هریشمن(Kelly, 1981) است که در این پژوهش از آن استفاده شده است. هر چه شاخص عددی آن بزرگ تر باشد، میزان تمرکز بیشتر بوده و رقابت کمتری در صنعت وجود دارد و بالعکس(Kang & Park, 2019).

داده­های جامعه آماری از روی اطلاعات صنایع بورسی سال 1398 از ارقام مقایسۀ شرکت­های هم گروه هر صنعت در بازار (635 کسب­و­کار فعال در صنایع مختلف بورسی به تفکیک 35 صنعت) استخراج شد. سپس میزان رقابت­پذیری 35 صنعت بر اساس شاخص هرفیندال، محاسبه شد و 5 صنعت تولیدی و کشاورزی، رقابتی بوده و سایرصنایع که نیمه­رقابتی و یا انحصاری بودند حذف شدند. صنایع منتخب مورد مطالعه به ترتیب رقابت پذیری شامل1)مواد و محصولات دارویی، 2)سیمان، آهک و گچ، 3)قندوشکر، 4)محصولات مواد غذایی بجز قند و شکر و 5)زراعت و خدمات وابسته می باشد. لازم بذکر است صنایع سرمایه­گذاری­ و بیمه و صندوق بازنشستگی نیز رقابت پذیر بودند ولی به دلیل ماهیت خدماتی حذف شدند.  مجموع جامعه آماری  در این پنج صنعت 164 شرکت  محاسبه گردید و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در صنایع رقابتی 129محاسبه گردید. به منظور افزایش دقت 160 پرسشنامه توزیع شد و در نهایت130پرسشنامه قابل تحلیل از صاحبان کسب­و­کار فعال در این صنایع جمع­آوری و تحلیل شد. با توجه به سطح تحلیل که در صنعت بود، لذا از هر شرکت یک پرسشنامه جمع­آوری گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزارSPSS و تحلیل رابطه علی ابعاداکوسیستم با رقابت­پذیری از روش مجموعه­های فازی و نرم افزار fsQCA3 استفاده شده است  تا کیفیت تحلیل افزایش یابد.

در این پژوهش با دو مفهوم اکوسیستم کارآفرینی و رقابت­پذیری رو به رو هستیم. بر اساس مبانی نظری تحقیق، مفهوم اکوسیستم کارآفرینی با 8 بعد که هرکدام با چندین گویه عملیاتی شده است. برای سنجش سنجش پایایی، محاسبة پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. همچنین قبل از توزیع پرسشنامه روایی صوری از طریق خبرگان مورد بررسی و تایید قرار گرفت و همگی دارای ضریب کرونباخ بالای 7/0 می­باشند. همچنین طبق جدول شماره1، ماتریس همبستگی برای هریک از مجموعه­­ها مشخص شد.

جدول1. ماتریس همبستگی هریک از ابعاد اکوسیستم کارافرینی

 

زیرساخت

R&D

سیاست

منابع مالی

حمایت

بازار

فرهنگ

منابع­انسانی

رقابت پذیری

زیرساخت

00/1

 

 

 

 

 

 

 

 

R&D

52/0

00/1

 

 

 

 

 

 

 

سیاست

27/0

44/0

00/1

 

 

 

 

 

 

منابع­مالی

40/0

62/0

59/0

00/1

 

 

 

 

 

حمایت

70/0

57/0

39/0

47/0

00/1

 

 

 

 

بازار

46/0

42/0

45/0

57/0

48/0

00/1

 

 

 

فرهنگ

49/0

56/0

56/0

66/0

56/0

54/0

00/1

 

 

منابع­انسانی

45/0

36/0

35/0

35/0

47/0

36/0

38/0

00/1

 

رقابت­پذیری

61/0

59/0

51/0

54/0

59/0

54/0

57/0

39/0

00/1

در تحلیل مجموعه­های فازی، مهمترین رابطه بین مجموعه­ها، زیرمجموعه بودن است. وقتی ادعا می­شود که اکوسیستم کارآفرینی منجر به رقابت­پذیری صنایع می­شود، بدین معنا است که اکوسیستم کارآفرینی زیر مجموعه ناتمامی از عواملی است که منجر به رقابت­پذیری صنایع می­شود. یکی از ویژگی­های مهم روابط مجموعه ای(بر خلاف روابط همبستگی)، غیر متقارن[xiii] بودن آنها است. یعنی ادعای اینکه صنایع غیررقابتی زیادی هستند که در اکوسیستم کارآفرینی هستند، به هیچ عنوان فرض قبلی را که بیان می­دارد که اکوسیستم کارآفرینی منجر به رقابت­پذیری صنایع می­شود را به چالش نمی­کشد. گرچه موردهای صنایع انحصاری در اکوسیستم کارآفرینی، رابطه همبستگی بین اکوسیستم کارآفرینی و رقابت­پذیری صنایع را تضعیف می­کنند. از دیگر ویژگی­های مجموعه فازی، عدم قطعیت است. روابط در مجموعه­های کلاسیک(دو ارزشی صفر و یک) به صورت قطعی است. در مجموعه­های فازی عضویت یک عنصر در مجموعه با عدم­قطعیت همراه است لذا هر عضو به میزانی از بعد از صفر(عدم عضویت) تا یک (عضویت کامل)در نوسان است، عضو مجموعه محسوب می­شود. لذا در اینجا با مفهوم "درجه عضویت" را داریم.

در تحلیل فازی دو استراتژی وجود دارد: استراتژی اول، جستجوی مواردی است که نتایج همانندی دارند.لذا محقق در پی پاسخ است که آیا مصادیق معلول زیرمجموعه مصادیق علت اند؟ یعنی به بررسی شرط لازم می­پردازند.   

                                     مجموعه موردهای نتیجه

            مجموعه مواردی که شروط علی مشترک دارند                  

 

استراتژی دوم، بررسی مواردی است که در یک یا چند شرط علی همانند بوده لذا محقق در پی آن است که آیا مجموعه عوامل شرط یا شرایط علی، زیرمجموعه ای از مجموعه مصادیق معلول هستند. یعنی به بررسی شرط کافی می­پردازد.

                                   مجموعه موردهای نتیجه

          مجموعه مواردی که شروط علی مشترک دارند

 

در بررسی شروط لازم و کافی مجموعه­های فازی، ارزیابی قوت زیرمجموعه­گی فازی مطرح است که با دو شاخص سازگاری و پوشش مطرح می­گردد. شاخص سازگاری نشان می­دهد که یک مجموعه چقدر زیرمجموعه دیگری است و شاخص پوشش نشان می­دهد که از مجموعه­ی پیامد یا معلول توسط هر علت یا ترکیبی از عوامل پوشانده می­شود. یعنی شاخص سازگاری اهمیت نظری رابطه مجموعه­ای و شاخص پوشش اهمیت تجربی علل تحت مطالعه را بیان می­کند. اصولا سازگاری بزرگتر یا مساوی 75/0 برای پذیرش فرصیه لازم است.

fsQCA، از یک رویکرد نظری مجموعه ای برای بررسی ترکیبات احتمالی فازی از فاکتورهای ورودی در مشاهدات استفاده می­کند. لذا موفقیت تحلیل فازی بستگی به دقت در ساخت واسنج[xiv] مجموعه­های فازی دارد و اولین گام در تجزیه و تحلیل واسنج یا کالیبراسیون است . یعنی تبدیل متغیرها به نمرات عضویت تعیین شده است. تعیین درجه عضویت موردها در مجموعه فازی و یا تبدیل متغیر به مجموعه و تعریف دقیق مجموعه از عوامل اصلی این تحلیل است.

در این پژوهش، مقدار تفسیری برای هر یک از مجموعه­­های ابعاد اکوسیستم سه آستانه Mean ,Minimum و Maximum محاسبه شد و در نهایت داده­ها بر این اساس کالیبره شد. سپس واسنج میزان عضویت هریک از موارد بر اساس روش مستقیم رگین (2014)، در هر یک از مجموعه­ها محاسبه شد و تابع عضویت آن­ها استخراج شد. به عبارتی تمام متغیرهای تحقیق در هر مجموعه فازی شدند.

یافته‌های پژوهش

تحلیل علی مفرد (روابط زیرمجموعه ای فازی)

در تحلیل علی مفرد، شروط موثر در ایجاد رقابت­پذیری صنایع با تحلیل فازی بررسی می­شود و بدین صورت شروط موثر و نوع شرط مشخص می­شوند(عزیزی و سلمانی بیدگلی, 1397). به این ترتیب مشخص می­شود که نوع شرط لازم است یا شرط کافی است. لذا شاخص ضرورت(Necessity)  و کفایت (Sufficiency) مشخص می­شود. پژوهشگر در شاخص ضرورت (یا شرط لازم) باید نشان دهد که نتیجه زیر مجموعه شرط است (معلول زیر مجموعه علت است) و در شاخص کفایت(یا شرط کافی) نشان دهد که شرط زیرمجموعه نتیجه است(علت زیرمجموعه معلول است). این موارد با استفاده از پلات­های نرم افزار fsQCA نشان داده می شود.

در هر نمودار استخراج شده، عدد سمت راست بردار افقی میزان پوشش(عضویت در شرط علی x) و عدد بالای بردار عمودی میزان همسانی یا سازگاری(عضویت در پیامدy) را نشان می­دهد. در این پژوهش خروجی نمودارها (به پیوست) نشان داد که میزان پوشش (عضویت در شرط علی x)در 5 بعد ازابعاد اکوسیستم کارآفرینی (شامل: تحقیق و توسعه، سیاست­ها، منابع مالی، فرهنگ کارآفرینانه و بازارها) بیشتر از همسانی یا سازگاری آنها است. لذا این 5 بعد از شروط لازم برای رقابت پذیری می باشند. همچنین میزان همسانی یا سازگاری (عضویت در شرط علی y) در 3 بعد ازابعاد اکوسیستم کارآفرینی (شامل:حمایت­ها، منابع انسانی و زیرساخت) بیشتر از میزان پوشش آنها است. لذا این 3 بعد از شروط کافی برای رقابت پذیری می باشند.

تحلیل مسیرهای علی:

این تحلیل مطابق با جدول شماره2 در سه مرحله انجام شد. این مراحل عبارتند از: 1) مرحله اول، احصا کل ترکیب های علی، 2) مرحله انتخاب یک آستانه فراوانی، 3) مرحله بعدی انتخاب یک آستانه­ی سازگاری جهت متمایز ساختن ترکیب­های علی است که زیرمجموعه پیامد مورد نظر هستند. اغلب ارائه دو تحلیل، یکی با آستانه­ی سازگاری نسبتا آسان گیرانه (حدود8/0) و دیگری با آستانه همسانی سخت گیرانه(حدود 9/0) مفید است(Ragin et al., 2008) که در این پژوهش دو آستانه سخت­گیرانه تر انتخاب شده است. بدین صورت که آستانه سهل­گیرانه بالاتراز 97/0 و

جدول2. تحلیل مسیرهای علی

مراحل تحلیل مسیر علی

نتایج بدست آمده

مرحله اول: کل ترکیب­های علی جدول صدق

k2 = (82)= 256

مرحله دوم: انتخاب آستانه فراوانی(90/0)

53 ترکیب علی فراوانی بالاتر از 90/ 0

مرحله سوم: انتخاب آستانه­ی

 سازگاری

سهل گیرانه(97/0)

ارائه 22 ترکیب علی

سختگیرانه(98/0)

ارائه 6 ترکیب علی

سخت گیرانه بالاتر 98/0 درنظر گرفته شد و تحلیل صورت گرفت. مطابق با خروجی بدست آمده شش نوع ترکیب­ علی­ای سختگیرانه(بالای 98/0) و 22 نوع ترکیب علی­ای سهل­گیرانه (بالای 97/0)  احصا شد. درنتیجه ترکیب­های علی­ای که زیرمجموعه پیامد موردنظر هستند را از آنها که نیستند متمایز کرد.

تحلیل استاندارد جدول صدق:

در تحلیل استاندارد جدول صدق رگین سه نوع تحلیل استاندارد در تحلیل­های فازی برای مسیرهای علی معرفی کرده است: مرکب یا پیچیده[xv] کمتر از 75/0، واسط یا میانگین[xvi] کمتر از 8/0و ممسک یا صرفه جو[xvii] کمتر از 9/0.  اما این تحلیل­ها در تحقیق حاضر با توجه به شروط و نتیجه، سختگیرانه­تر انجام شده اند چراکه آستانه­ی سازگاری جهت متمایز ساختن ترکیب­های علی ای که زیرمجموعه پیامد مورد نظر 98/0 درنظر گرفته شد نتیجه نهایی مسیرهای علی رقابت­پذیری صنایع با تحلیل استاندارد در جدول شمار3 مشاهده می­شود.

جدول3. نتیجه نهایی مسیرهای علی رقابت­پذیری صنایع با تحلیل استاندارد

تحلیل استاندارد

مسیر علی

شاخص مسیر

شاخص کل

پوشش خام

پوشش منحصر به فرد

سازگاری

سازگاری کل

پوشش کل

مرکب یا پیچیده

زیرساخت*بازار* منابع انسانی* حمایتها* فرهنگ*منابع مالی* سیاست

342/0

034/0

980/0

976/0

602/0

تحقیق و توسعه*زیرساخت* بازار*حمایت* فرهنگ*منابع مالی* سیاست­

380/0

019/0

983/0

تحقیق و توسعه*زیرساخت*منابع انسانی* حمایت* فرهنگ* منابع مالی* سیاست­

542/0

187/0

980/0

واسط یا میانگین

بازار*منابع انسانی*حمایت* سیاست

569/0

028/0

974/0

958/0

652/0

تحقیق­و توسعه*زیرساخت* بازار* فرهنگ* منابع مالی

406/0

002/0

969/0

تحقیق و توسعه*زیرساخت* حمایت­* فرهنگ*منابع مالی

396/0

005/0

971/0

تحقیق و توسعه*زیرساخت* فرهنگ*منابع­مالی*سیاست­

409/0

000/0

971/0

زیرساخت*حمایت­* فرهنگ*منابع مالی* سیاست­

402/0

001/0

970/0

تحقیق و توسعه*زیرساخت*منابع انسانی* منابع مالی*سیاست­

570/0

000/0

978/0

زیرساخت*منابع انسانی*حمایت­ها*منابع­مالی* سیاست­

573/0

000/0

976/0

ممسک یا صرفه جو

سیاست­*منابع مالی*فرهنگ* حمایت­*منابع انسانی*بازار* زیرساخت

342/0

034/0

980/0

976/0

602/0

سیاست­*منابع مالی*فرهنگ *حمایت*بازار *زیرساخت* تحقیق و توسعه

380/0

019/0

983/0

سیاست­*منابع مالی* فرهنگ*حمایت­* منابع­انسانی *زیرساخت*تحقیق و توسعه

542/0

187/0

980/0

 

همانطور که بیان شد مسیر علی استخراج شده بر اساس تحلیل مرکب 62 درصد تغییرات متغیر رقابت­پذیری را پوشش می­دهد. و هر سه مسیر شامل هفت شرط است. و مسیر علی استخراج شده بر اساس تحلیل واسط یا میانگین، 65 درصد تغییرات متغیر رقابت­پذیری را پوشش دهد و 7 مسیر شامل 5 شرط است و 1 مسیر شامل 4 شرط می­باشد. نتیجه نهایی مسیرهای علی رقابت­پذیری صنایع با تحلیل استاندارد ممسک یا صرفه جو، 97 درصد تغییرات متغیر رقابت­پذیری را پوشش داده که نسبت قابل ملاحظه­ای است؛ و تمام مسیرها شامل 7 شرط است.

بحث و نتیجه گیری

نظریه اکوسیستم کارآفرینی بر این واقعیت تأکید دارد که تعامل بین ویژگی­های اکوسیستم منجر به ایجاد محیط منطقه­ا­ی حمایتی می­شود و افزایش رقابت­پذیری را موجب می­­گردد(Spigel, 2015). اگر چه اکوسیستم­های کارآفرینی از جنبه تئوریک مورد بررسی قرار گرفته اند اما تاثیرگذاری هریک از ابعاد اکوسیستم بر رقابت­پذیری کمتر مورد بررسی قرار­گرفته­است. بر این اساس این پژوهش به بررسی اثر اکوسیستم کارآفرینانه بر رقابت­پذیری صنایع با رویکرد تحلیل فازی پرداخته است.

این پژوهش با استفاده از داده­های بورسی و به کمک شاخص هرفیندال، صنابع را مورد مطالعه بررسی قرار داد.  این صنایع در سه سطح رقابتی، نیمه رقابتی و انحصاری قرار گرفتند. از این میان پنج صنعت(مواد و محصولات دارویی، سیمان، آهک و گچ، قندوشکر، محصولات مواد غذایی بجز قند و شکر و زراعت و خدمات وابسته) جزء صنایع تولیدی رقابتی قرار­گرفتند. سپس داده­ها با روش توصیفی-همبستگی و با استفاده از پرسشنامه استاندارد بین صاحبان کسب­و­کار در صنایع رقابتی جمع­آوری شدند. در مرحله بعد با استفاده نرم افزارهای SPSS , fsQCA  داده­ها  ارزیابی شدند. بر این اساس تمام عوامل اکوسیستم کارآفرینی موثر بر رقابت­پذیری با رویکرد فازی مورد بررسی قرار گرفت. یافته­­های تحقیق نشان داد که از ابعاد هشتگانه اکوسیستم کارآفرینانه 5 بعد (شامل: تحقیق و توسعه، سیاست­ها، منابع مالی، فرهنگ کارآفرینانه و بازارها)  شرط لازم برای رقابت­پذیری است؛ و 3 بعد از آنها (شامل: زیرساخت، حمایت­ها و منابع انسانی) شرط کافی برای رقابت پذیری است. لذا تقویت ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابت­­پذیری صنایع تاثیر مثبت دارد که مورد تاییدتحقیقات پیشین (Bertoni et al., 2017; Muldoon et al., 2018; Soto-Rodriguez, 2015; Spigel & Harrison, 2017) نیز می­باشد.

در این پژوهش، سه دسته مسیرهای علی رقابت­پذیری با تحلیل استاندارد از جدول صدق احصا شد که عبارتنداز تحلیل­ استانداردهای مرکب یا پیچیده، واسط یا میانگین و ممسک است. الف) نتایج مسیر مرکب یا پیچیده از ابعاد اکوسیستم، سه مسیر در جهت رقابت­پذیری را نشان داد. دستیابی به هریک از این سه مسیر از اهداف پژوهش است. زیرا مسیرهای مرکب یا پیچیده بر واقعیت منطبق است. این ترکیب­ این مسیرها عبارتنداز: 1) زیرساخت/بازارها/ منابع انسانی/حمایتها/ فرهنگ/ منابع مالی/ سیاست. 2) تحقیق و توسعه/زیرساخت/بازار/حمایتها/ فرهنگ/ منابع مالی/ سیاست­ها. 3) تحقیق و توسعه/زیرساخت/منابع انسانی/ حمایتها/ فرهنگ/ منابع مالی/ سیاست­ها. ب) از نتایج مسیر واسط یا میانگین 7 شرط  یا ترکیب معرفی شد. ج) از نتایج مسیر ممسک یا صرفه جو ابعاد اکوسیستم، سه مسیر در جهت رقابت­پذیری استنتاج شد که حداقل شرط در ایجاد رقابت­پذیری است که عبارتند از: 1) ترکیب ابعاد سیاست­ها/ منابع مالی/فرهنگ/حمایت­ها/منابع انسانی/بازارها/زیرساخت. 2)ترکیب ابعاد سیاست­ها/منابع مالی/فرهنگ/حمایتها/بازار/زیرساخت/تحقیق و توسعه. 3)ترکیب ابعاد سیاست­ها/منابع مالی/فرهنگ/حمایت­ها/منابع انسانی/زیرساخت/ تحقیق و توسعه.

توجه به هریک از مسیرهای استنتاج شده بخصوص مسیرهای پیچیده و واسط، برای بروز رقابت­پذیری در هر اکوسیستمی لازم است. لذا وجود هریک از عوامل مانند تحقیق و توسعه، زیرساخت، منابع انسانی، حمایت­ها، فرهنگ، منابع مالی، سیاست­ها و بازارها بر رقابت­پذیری موثر است. بر اساس یافته­های پژوهش به سیاستگذاران علاقمند به افزایش رقابت­پذیری در مناطق توصیه می­شود که لزوماً نبایستی همزمان همه ابعاد اکوسیستم کارآفرینانه را بطور همزمان توسعه دهند، بلکه می­توانند با تقویت یکی از مسیرهای احصا شده­، اکوسیستم کارآفرینی مناسبی درجهت افزایش رقابت­پذیری فراهم ­نمود. باز هم پیشنهاد بدهید

یاوجود اینکه این پژوهش نشان داد که ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابت­­پذیری تاثیر مثبت دارد اما شدت اثرگذاری هر یک از ابعاد اکوسیستم بر رقابت­پذیری در اکوسیستم­های مختلف متفاوت است. بر این اساس شناسایی شدت تاثیرگذاری هریک از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی نیاز به تحقیق دارد. همچنین شناسایی و بررسی تاثیر دیگر ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابت­پذیری مهم است. لذا پیشنهاد می­شود در تحقیقات آینده سایر ابعاد اکوسیستم کارآفرینی نیز مورد پژوهش قرار دهد.

پی‌نوشت‌ها

  1. 1. chaotic conception Tansley
  2. Van de Ven 4. Herrington, Kew J., Kew
  3. Diamond Model 6. Bain
  4. seed capital 8. Integral connection
  5. Knowledge 10. Explication
  6. Social Science Theorizing 12. Relatively modest correlation
  7. Assymetrical 14. calibration
  8. complex 16. intermediate
  9. parsimonious

 

* گروه کارآفرینی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین

عزیزی, محمد؛ سلمانی بیدگلی، مسعود. (1395). تحلیل فازی عوامل موثر بر خادمیت در شرکت، مدیریت فرهنگ سازمانی،دوره 16، شماره1، ص1-29 
نیومن، ویلیام لاورنس، روش­های پژوهش اجتماعی رویکرد­های کمی و کیفی، ابوالحسن فقیهی، عسل آذر. تهران انتشارات ترمه، 1393
Agnihotri, P. (2010). International marketing strategies for Global Competitiveness. The Seventh International Conference in Global Business And Economic Development. Bangkok, Thailand, 1036–1048. Retrieved from https://pdfs.semanticscholar.org/ad48/7ed6dbc521bdfe062d8d2c49fe7f0ddce92e.pdf
Alves, A. C., Fischer, B., Vonortas, N. S., & De Queiroz, S. R. R. (2019). Configurations of knowledge-Intensive entrepreneurial ecosystems. RAE Revista de Administracao de Empresas, 59(4), 242–257.
Amolo, J., & Migiro, S. O. (2015). An entrepreneurial flair development: The role of an ecosystem. Problems and Perspectives in Management, 13(2), 495–505.
Arruda, C., Nogueira, V. S., Cozzi, A., & Costa, V. (2015). The Brazilian Entrepreneurial Ecosystem of Startups: An Analysis of Entrepreneurship Determinants in Brazil and the Perceptions Around the Brazilian Regulatory Framework. In Entrepreneurship in BRICS (Vol. 2, pp. 9–26).
Asheim, B. T., Smith, H. L., & Oughton, C. (2011). Regional Innovation Systems: Theory, Empirics and Policy. Regional Studies, 45(7), 875–891.
Audretsch, D. B., & Belitski, M. (2017). Entrepreneurial ecosystems in cities: establishing the framework conditions. Journal of Technology Transfer, 42(5), 1030–1051.
Bain, J. S. (1956). Barriers to New Competition, Their Character and Consequences in Manufacturing Industries. In California Law Review (Vol. 45).
Bertoni, F., Colombo, M. G., & Quas, A. (2019). The Role of Governmental Venture Capital in the Venture Capital Ecosystem: An Organizational Ecology Perspective. Entrepreneurship: Theory and Practice, 43(3), 611–628.
Brown, P. C. M. and D. R. (2014). Entrepreneurial Ecosystems and Growth Oriented Entrepreneurship. Colin Mason Ross Brown.
Chang Moon, H., Rugman, A. M., & Verbeke, A. (1998). A generalized double diamond approach to the global competitiveness of Korea and Singapore. International Business Review, 7(2), 135–150.
Croce, A., Martí, J., & Murtinu, S. (2013). The impact of venture capital on the productivity growth of European entrepreneurial firms: “Screening” or “value added” effect? Journal of Business Venturing, 28(4), 489–510.
Diebold, W., Scott, B. R., & Lodge, G. C. (1985). U.S. Competitiveness in the World Economy. Foreign Affairs, 63(4), 916.
Espinoza, C., Mardones, C., Sáez, K., & Catalán, P. (2019). Entrepreneurship and regional dynamics: the case of Chile. Entrepreneurship and Regional Development, 31(9–10), 755–767.
Feldman, M., Siegel, D. S., & Wright, M. (2019). New developments in innovation and entrepreneurial ecosystems. Industrial and Corporate Change, 28(4), 817–826.
Franco-Leal, N., Camelo-Ordaz, C., Fernandez-Alles, M., & Sousa-Ginel, E. (2019). The Entrepreneurial Ecosystem: Actors and Performance in Different Stages of Evolution of Academic Spinoffs. Entrepreneurship Research Journal.
Gnyawali, D. R., & Fogel, D. S. (1994). Environments for Entrepreneurship Development: Key Dimensions and Research Implications. Entrepreneurship Theory and Practice, 18(4), 43–62.
Groth, O. J., Esposito, M., & Tse, T. (2015). What Europe Needs Is an Innovation-Driven Entrepreneurship Ecosystem: Introducing EDIE. Thunderbird International Business Review, 57(4), 263–269.
Isenberg, D. (2011). The consequences of entrepreneurial finance: Evidence from angel financingsThe Entrepreneurship Ecosystem Strategy as a New Paradigm for Economic Policy: Principles for Cultivating Entrepreneurship. Review of Financial Studies, 27(1), 20–55.
Kang, D., & Park, Y. (2019). Analysing diffusion pattern of mobile application services in Korea using the competitive Bass model and Herfindahl index. Applied Economics Letters, 26(3), 222–230.
Kelly, W. A. (1981). A Generalized Interpretation of the Herfindahl Index. Southern Economic Journal, 48(1), 50.
Kleynhans, E. P. J. (2016). Factors determining industrial competitiveness and the role of spillovers. Journal of Applied Business Research, 32(2), 527–540.
Liguori, E., Bendickson, J., Solomon, S., & McDowell, W. C. (2019). Development of a multi-dimensional measure for assessing entrepreneurial ecosystems. Entrepreneurship and Regional Development, 31(1–2), 7–21.
Manolova, T., Brush, C., Edelman, L., Robb, A., & Welter, F. (2014). Entrepreneurial Ecosystems and Growth of Women’s Entrepreneurship. In Entrepreneurial Ecosystems and Growth of Women’s Entrepreneurship: A Comparative Analysis (Vol. 72).
Mazzarol, T. (2014). Growing and sustaining entrepreneurial ecosystems: The role of regulation , infrastructure and financing.
Momaya, K. (2011). Cooperation for competitiveness of emerging countries: Learning from a case of nanotechnology. Competitiveness Review, Vol. 21, pp. 152–170.
Muldoon, J., Bauman, A., & Lucy, C. (2018). Entrepreneurial ecosystem: do you trust or distrust? Journal of Enterprising Communities, 12(2), 158–177.
Neck, H. M., Meyer, G. D., Cohen, B., & Corbett, A. C. (2004). An Entrepreneurial System View of New Venture Creation. Journal of Small Business Management, 42(2), 190–208.
Nicotra, M., Romano, M., Del Giudice, M., & Schillaci, C. E. (2018). The causal relation between entrepreneurial ecosystem and productive entrepreneurship: a measurement framework. Journal of Technology Transfer, 43(3), 640–673.
Porter, M. E. (2000). Location, competition, and economic development: Local clusters in a global economy. Economic Development Quarterly, 14(1), 15–34.
Qian, H., Acs, Z. J., & Stough, R. R. (2013). Regional systems of entrepreneurship: The nexus of human capital, knowledge and new firm formation. Journal of Economic Geography, 13(4), 559–587.
Ragin, C. C., Strand, S. I., Rubinson, C., Drass, K., & Davey, S. (2008). USER’S GUIDE TO Fuzzy-Set / Qualitative Comparative Analysis - for pc program (pp. 1–91). pp. 1–91.
Soto-Rodriguez, E. (2015). Entrepreneurial Ecosystems as a Pathway towards Competitiveness: The Case of Peurto Rico. Jcs, 23(1&2), 55–67.
Spigel, B. (2015). The Relational Organization of Entrepreneurial Ecosystems. Entrepreneurship: Theory and Practice, 41(1), 49–72.
Spigel, B., & Harrison, R. (2017). Toward a process theory of entrepreneurial ecosystems. Strategic Entrepreneurship Journal, 12(1), 151–168.
Stam, E. (2015). Entrepreneurial Ecosystems and Regional Policy: A Sympathetic Critique. European Planning Studies, 23(9), 1759–1769.
Stam, E., & Spigel, B. (2016). Entrepreneurial ecosystems. USE Discussion Paper Series, 16(13), 24.
Temko, B. S. (2009). An Overview to Entrepreneurial Ecosystems. Center for Business Education, Innovation and Development, 1(3), 1–6.
Test, L. (2013). Cross Border Virtual Incubator (CBVI). Optimising the Entrepreneurship Ecosystem, (January), 1–56.
Troisi, O., Ciasullo, M. V., Carrubbo, L., Sarno, D., & Grimaldi, M. (2019). Meta-management for sustainability in territorial ecosystems: The case of Libera’s social reuse of territory. Land Use Policy, 84, 138–153.
UNCTAD. (2013). Policy Framework. In Urban Regeneration in the UK (pp. 9–29).
UNIDO. (2018). Demand for manufacturing: Driving inclusive and sustainable industrial development.
Vogel, P. (2013). The Employment Outlook for Youth: Building Entrepreneurship Ecosystems as a Way Forward. CONFERENCE PROCEEDINGS 2013 | Social Dimension.
Walsh, J., & Winsor, B. (2019). Socio-cultural barriers to developing a regional entrepreneurial ecosystem. Journal of Enterprising Communities, 13(3), 263–282.
Zajkowski, R., & Domańska, A. (2019). Differences in perception of regional pro-entrepreneurial policy: does obtaining support change a prospect? Oeconomia Copernicana, 10(2), 359–384.