Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
تحلیل فازی رابطه ابعاد اکوسیستم کارآفرینی با رقابتپذیری
وجیه باقرصاد * علی داوری ** محمد عزیزی [1]***
|
تاریخ دریافت: 28/10/98 تاریخ پذیرش: 20/12/98
|
چکیده
رقابت پذیری در بستر اکوسیستم کارآفرینی شکل میگیرد و منجر به توسعه صنایع و مناطق میشود. بنابراین، مطالعه اکوسیستم کارآفرینی و رقابت پذیری توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. هدف این مقاله، بررسی تاثیر ابعاد هشتگانه اکوسیستم کارآفرینی (زیرساخت، تحقیق و توسعه، سیاست، منابع مالی، حمایتهای غیرمالی، بازارها، سرمایه انسانی و فرهنگ کارآفرینانه) بر رقابتپذیری صنایع، با رویکرد قطعی- فازی است که به کمک تئوری اکولوژی و تئوری اکوسیستم آنرا مورد توجه قرار داده است. این پژوهش، از بعد مخاطب، کاربردی و از منظر هدف تبیینی است. نمونه آماری شامل 130 شرکت فعال در صنایع رقابت پذیر (مواد و محصولات دارویی، سیمان، آهکوگچ، قندوشکر، مواد غذایی بجز قندوشکر و زراعتوخدماتوابسته) است که بر اساس شاخص هرفیندال انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده است و دادهها از طریق نرمافزارfsQCA و SPSS تحلیل شد. بر اساس یافتهها، 5 بعد از ابعاد هشتگانه اکوسیستم کارآفرینی از شروط لازم و 3 بعد نیز از شروط کافی برای رقابتپذیری میباشند. همچنین سه نوع تحلیل استاندارد سختگیرانه از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی درجهت مسیرهای علی رقابتپذیری صنایع استخراج شد.
واژگان کلیدی: اکوسیستم کارآفرینی، رقابتپذیری، سیاستگذاری کارآفرینی
مقدمه
پژوهشها نشان میدهد که عوامل محیطی بر رقابتپذیری موثر است(Bain, 1956). رقابتپذیری در بستر اکوسیستم کارآفرینی شکل میگیرد و چنانچه کارآفرینان در محیطی مناسب قرار گیرند، منجر به بهبود عملکرد رقابتی در سطح خرد و کلان میشوند. دیدگاههای اکوسیستمی این ایده مشترک را دارند که ویژگیهای منطقهای خارج از مرزهای شرکت به رقابتپذیری شرکتها کمک میکنند و بخش عمدهای از مزیت رقابتی شرکتها به منابع موجود در منطقه، اکوسیستم و منابع شرکتها بستگی دارد (Asheim, Smith, & Oughton, 2011; Porter, 2000) و مطالعه اکوسیستمهای کارآفرینی مسیر رشد کسبوکارها را فراهم میکنند(Groth, Esposito, & Tse, 2015). لذا بررسی عوامل محیطی با رویکردهای نوین اکوسیستم کارآفرینی حائز اهمیت است.
امروزه "اکوسیستم کارآفرینی" توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده استVogel, 2013)) و نه تنها بعنوان یک مفهوم رایج در سیاستگذاری کارآفرینی ظهور کرده بلکه به ابزار مطالعه کارآفرینی تبدیل شده است(Spigel,2015). تاکنون تحقیقات متعددی در مورد معرفی ابعاد مختلف اکوسیستم کارآفرینی صورت گرفته (Nicotra, Romano, Del Giudice, & Schillaci, 2018)، اما،وجود نوعی هرج و مرج [i]به دلیل جدید بودن تحقیقات مشاهده میشود (Spigel & Harrison, 2017)، بنابراین این پژوهش ضمن توسعه ادبیات حوزه کارآفرینی، علی رغم گرایش علمی به اکوسیستمهای کارآفرینی، تحقیقات صریحی بر روی میزان اثرگذاری هریک از ابعاد اکوسیستم بر روی رقابتپذیری صورت نگرفته است. بر این اساس در این به مطالعه تاثیر ابعاد اکوسیستم کار آفرینی بررقابت پذیری می پردازد. 3) علاوه براین چون بیشتر مطالعات بر تعمیمهای سطحی براساس مطالعات موردی موفق (مانند سیلیکون ولی) تمرکز دارند(Stam & Spigel, 2016)، این پژوهش در سطح صنعت مورد تحلیل قرار گرفته است.
براساس مطالعه ادبیات تحقیق سوالات زیر مطرح شد: "ابعاد اکوسیستم کارآفرینی شرط لازم یا شرط کافی برای رقابتپذیری صنایع است؟"؛ "ترکیب کدامیک از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابتپذیری صنایع موثر است؟"که به کمک تئوریهای اکوسیستم و همچنین تحلیل قطعی-فازی، به سوالات تحقیق پاسخ داده شده است.
در این پژوهش ابتدا مرور ادبیات و پیشینه تحقیق در حوزههای مرتبط شامل اکوسیستم کارآفرینانه، رقابتپذیری بیان شده است. سپس چارچوب نظری تحقیق براساس ابعاد اکوسیستم کارآفرینی احصا شده از ادبیات تحقیق بیان شد که شامل زیرساخت، تحقیق و توسعه، سیاستها، منابع مالی، حمایت غیرمالیهای کارآفرینانه، بازارها، سرمایه انسانی و فرهنگ کارآفرینی است. در ادامه روش تحقیق و یافتههای پژوهش و نتیجه گیری و پیشنهادات بیان شده است.
مروری بر مبانی نظری وپیشینه تحقیق
اکوسیستم کار آفرینی
اولین مطالعات در مورد اکوسیستمهای کارآفرینی در دهههای 1980 و 1990 پدید آمد، زمانیکه محققان تاثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی منطقه بر روند کارآفرینی را بررسی میکردند(Franco-Leal, Camelo-Ordaz, Fernandez-Alles, & Sousa-Ginel, 2019). واژه "اکوسیستم" ریشه در اکولوژی دارد و اولین بار در سال 1935 توسط تنسلی[ii] مطرح شد، و بیان داشت که ارگانیسمها را نمیتوان جدا از محیط یا زیست بوم آنها در نظر گرفتVogel, 2013)). کارآفرینی نیز در زیستبوم خود باید درنظر گرفته شود و نمیتوان آن را جدا از محیط درنظر گرفت که متشکل از دهها عنصر است که به روشهای بسیار پیچیده ای در تعامل هستند و ترکیبهای منحصر به فردی را شامل میشود(Isenberg, 2011). به عبارتی دیگر اکوسیستم کارآفرینی متشکل از تنوع بازیگران، نقشها و عوامل محیطی است که عملکرد کارآفرینی یک منطقه را تعیین میکند(Neck, Meyer, Cohen, & Corbett, 2004)).این مجموعه عوامل وابسته به یکدیگرند و با محیط سازگاری دارند، به گونهای که کارآفرینی را امکانپذیر و اکوسیستم را به یک زیستگاه مناسب برای فعالیتهای اقتصادی تبدیل میکند (Nicotra et al., 2018).
اکوسیستمکارآفرینی ترکیبی از عناصر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در یک منطقه است و علاوه بر حمایت از کسبوکارها، کارآفرینان نوپا و سایر بازیگرانی که مخاطرۀ ناشی از شروع کسبوکار را پذیرفتهاند را نیز به ادامه حیات تشویق میکند و به کسبوکارهای مخاطرهآمیز که در معرض ریسکهای متعدد هستند یاری میرسانند(Spigel, 2015) و منجر به ظهور بنگاههای با رشد بالا میشود(Brown, 2014) همچنین اکوسیستمهای کارآفرینی با تعامل میان شبکههای کارآفرینان، فرهنگ کارآفرینانه حمایتی، کارکنان و سرمایهگذاران؛ منجر به توسعه سازمانهای موفق میگردندSpigel, 2015)).
اکوسیستمهای کارآفرینی مجموعه عواملی است که محیطهای حمایتی از کسبوکار مخاطرهآمیز مبتنی بر نوآوری را خلق میکند(Spigel, 2015)؛ محیطی که با ترکیب عوامل اکوسیستم در توسعه کارآفرینی نقش ایفا میکند(Gnyawali & Fogel, 1994). وندیون[iii] (1993) از اکوسیستم کارآفرینانه، به عنوان زیرساخت کارآفرینانه نام برده که توسعه کارآفرینی را تسهیل میکند(Test, 2013). هرینگتون، کیو جی و کیو[iv] (2011) اکوسیستم کارآفرینی را به عنوان امکانات، منابع، افراد و فضای کارآفرینانه و ضروری برای ارتقا فعالیتهای کارآفرینانه میدانندAmolo & Migiro, 2015)). اکوسیستمهای کارآفرینانه نه تنها ابزاری عمومی در مطالعه جغرافیای کارآفرینی با رشد بالا شده است بلکه به عنوان ابزاری مهم برای خلق جوامع اقتصادی انعطاف پذیر مبتنی بر نوآوری کارآفرینانه دیده میشوند(Groth et al., 2015).
بررسی ادبیات تحقیق نشان میدهد که اندیشمندان ، اکوسیستم کارآفرینی را از ابعاد مختلف مورد برسی قرار داده و تعاریف متعددی از اکوسیستم کارآفرینی ارائه کردهاند و تفاوت تعاریف، بیشتر در معرفی و ترکیب عناصر و ابعاد مختلف اکوسیستم کارافرینانه است.
رقابتپذیری
توانایی و عملکرد یک شرکت، یک بخش اقتصادی یا یک کشور در فروش و عرضه کالا و خدمات در یک بازار در مقایسه با دیگر شرکتها، زیر بخشها، و کشورهای حاضر در همان بازار به معنی رقابتپذیری است(Momaya, 2011). به عبارتی قابلیت و توانمندیهایی است که یک صنعت دارد و میتواند آنرا حفظ کنند تا در عرصه رقابت بینالمللی نرخ بازگشت بالایی در تولید ایجاد کند و نیروی انسانی را در وضعیت نسبتا بالایی قرار دهد. رقابتپذیری نه تنها منجر به افزایش سهم بازار، سوددهی، رشد و ماندن در صحنه رقابت عادلانه برای یک دوره طولانی میشود؛ بلکه مهمترین نتایج آن، افزایش رقابت در تولید بیشتر است؛ که رقابت بیشتر در تولید، منجر به توسعه بخش صنعت کشور یا رشد اقتصادی شده و به پیشرفت تکنولوژی، افزایش مزایای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نیز منجر میشود لذا باید در همه راهبردها و سیاستهای مربوط به افزایش رفاه عمومی یک کشور در نظر گرفته شودUNIDO, 2018)).
مدلها و شاخصهای مختلفی برای رقابتپذیری معرفی شده است از جمله: 1) مدل الماس مایکل پورتر[v]شامل عوامل درونی، شرایط تقاضا، صنایع پشتیبانیکننده و استراتژی، ساختار و رقابت، 2) مدل الماس مضاعف راگمن(Chang Moon, Rugman, & Verbeke, 1998))که مزیت رقابتی یک کشور را ناشی از محیط کسبوکار داخلی و خارجی کشورها می داند و برآیند عوامل مدل الماس در این دو محیط رقایت پذیری صنایع را مشخص میکند، 3) مدل پورکوپنکو یا مدل 4M، که تعامل چهار عامل را در رقابتپذیری صنایع موثر میداند: الف) Meta: عوامل سیاسی و فرهنگی مورد نیاز برای رقابتپذیری ب) Macro: به سیاستهای کلان، با ثبات و قابل پیش بینی اقتصادی اشاره دارد. ج) Meso: شامل سیاستهای شرکتها است که به صنایع کمک میکنند تا مزیت رقابتی بهوجود آید. د) Micro: شامل عوامل خرد موثر بر رقابتپذیری بنگاهها استTroisi, Ciasullo, Carrubbo, Sarno, & Grimaldi, 2019)). رویکرد مبتنی بر عوامل محیطی در بحث رقابتپذیری که توسط بین[vi] در سال 1968، مطرح شد، بر نقش عوامل محیطی بر ایجاد مزیت رقابتی تاکید دارد(Bain, 1956). بررسی ادبیات تحقیق این حوزه نشان میدهد، عوامل محیطی و اکوسیستم در روند رقابت پذیری مهم است.
اکوسیستم کارآفرینی و رقابت پذیری
دو مکتب در زمینه رقابت پذیری وجود دارد:1) عوامل درون شرکتی(دیدگاه منبع محور)، منجر به افزایش توان رقابتی میشود، 2) عوامل کلان اقتصادی مانند سیاست های عمومی، زیرساخت ها و غیره که منجر به افزایش توان رقابتی میگردد(Agnihotri & Santhanam, 2002; Scott & Lodge, 1985). ادبیات موجود همگرایی بین رقابت پذیری و توسعه کارآفرینی را نشان می دهد(Soto-Rodriguez, 2015). همچنین، ادبیات اکوسیستم بر مبنای دیدگاه مارشال(1920) استدلال می کند که نیروهای خارج از شرکت در یک منطقه یا صنعت به مزیت رقابتی شرکت ها کمک می کنند؛ در واقع بهره وری و رقابت پذیری شرکت ها در اکوسیستم ها بیشتر تقویت میشود(Spigel & Harrison, 2017).
بنا بر نظریه اکولوژی سازمانی، شدت رقابت بین سازمان های موجود در اکوسیستم بستگی به تراکم سازمان ها در اکوسیستم دارد(Bertoni, Colombo, & Quas, 2017) و اکوسیستم های کارآفرینی محیط متناقضی را ارائه می دهند که مبتنی بر رقابت و همکاری بازیگران اصلی (کارآفرینان) هستند، اما از طریق هماهنگی اجتماعی و نهادی پشتیبانی می شوند(Muldoon, Bauman, & Lucy, 2018). البته باید توجه داشت که موفقیت یک اکوسیستم مستلزم همبستگی پویا بین عوامل و متغیرهای کلیدی اکوسیستم کارآفرینی(سیاست ها، تامین مالی، دسترسی به بازارها و غیره) است تا هم افزایی حاصل نگرش های کارآفرینانه را به شناسایی فرصت های کارآفرینی جدید تشویق کنند و امکان تبدیل ایده ها به طرح های تجاری فراهم گردد(Temko, 2009). اکوسیستم های کارآفرینانه برای رقابت پذیری باید متناسب با نیازهای منطقه ای یا نیازهای یک صنعت توسعه یابد(Soto-Rodriguez, 2015).
چارچوب نظری تحقیق
براساس چارچوب نظری تحقیق و فرضیات مدل مفهومی این تحقیق مطابق با شکل 1 تدوین شده است. هریک از ابعاد مورد بررسی در چارچوب تحقیق عبارتند از:
زیرساخت: شامل حمل و نقل، دسترسی سریع به اینترنت، انرژی و... است(Liguori, Bendickson, Solomon, & McDowell, 2019). زیرساختهای فیزیکی علاوه بر تقویت ارتباطات منجر به تقویت تسهیل شناخت فرصتها نیز میشوند و ارتباط بین افراد را تسهیل کرده و با تقویت تبادل دانش و اطلاعات، بازده سرمایه گذاری در منطقه را افزایش داده و منجر به کارآفرینی میشود(Audretsch & Belitski, 2017). همچنین زیرساختهای نرم مانند فناوری اطلاعات یکی از اشکال مهم زیرساختها است که حمایتهایی چون ارائه خدمات مشاوره، کاهش مالیات، یارانه را برای فعالیتهای تحقیق و توسعه ارائه میکند و در حوزه حمایتها و خدمات، نهادهای وابسته یا مستقل از دولت نقش تقویت کننده دارد((Arruda, Nogueira, Cozzi, & Costa, 2015.
تحقیق وتوسعه: به زعم فلدمن و همکاران (2005) در بطن یک اکوسیستم کارآفرینانه حداقل یک و یا چند کسبوکار بزرگ تاسیس شده که فعالیتهای تحقیق و توسعه و تولید را انجام میدهند و نقش مهمی در توسعه اکوسیستم ایفا میکنند. امروزه جهانی سازی رقابت بین تولید کنندگان را افزایش داده واین فشار به تولید کنندگان محلی نیز وارد است تا جهت جلوگیری از خروج صنعت بودجه بیشتری برای تحقیق و توسعه(R&D)سرمایه گذاری کنند(Kleynhans, 2016).
سیاست و قوانین: سیاستهای کارآفرینانه مفهومی چند بعدی دارند و عمدتاٌ در دو گروه اقتصادی و اجتماعی جای میگیرند، (Liguori et al., 2019) و میتواند شامل قوانین استخدام، و قوانین راهاندازی و توسعه بنگاهها باشد (Mason & Brown, 2014). سیاستهای دولت باید به صورت جامع (شامل سیاستهای خرد و کلان) و تسهیلکننده اکوسیستم کارآفرینانه باشد(Mazzarol, 2014). دولتها نقش هدایتگری اکوسیستم کارآفرینی و نقش حیاتی در ساخت و حفظ اکوسیستم سالم دارند(Spigel, 2015). لذا نقش کلیدی دولت در رسیدگی به مسائل حقوقی، اداری و نظارتی مانند وضع مالیات، صدور و پذیرش مجوزها باید بگونهای باشد که مانع رشد کسب وکارهای کوچک نباشد(Mazzarol, 2014).
دسترسی به منابع مالی: کارآفرینان نیازمند انواع خدمات مالی شامل تسهیلات سپرده و پرداخت و دسترسی به اعتبار، سرمایه و ضمانت هستند(UNCTAD, 2013). البته سرمایهگذاران فرشته، صندوق سرمایهگذاری مخاطرهآمیز و سرمایه اولیه[vii](Arruda et al., 2015) نیز مورد توجهاند و دسترسی به منابع مالی برای سرمایهگذاری در طرحهای کارآفرینانه نامطمئن با افق بلند مدت، بسیار مهم است((Stam, 2015 و منابع مالی لازمۀ سرعت بخشیدن به رشد بنگاههای کارآفرینانه است (Spigel, 2015). همچنین شرکتهای با پشتوانه سرمایهگذاری مخاطرهآمیز، رشد سریعتر و بهره وری بالاتری دارند(Croce, Martí, & Murtinu, 2013)).
حمایتها: شامل حمایتهای حرفه ای ازجمله خدمات قانونی، حسابداری، املاک و مستغلات، بیمه و مشاوره به صورت یکپارچه، قابل دسترس و موثر و باقیمتگذاری مناسب است((Stam, 2015. همچنین این حمایت ها،شامل نهادهای توسعهدهنده کارآفرینی (مراکز منابع تجاری کوچک، اتاقهای بازرگانی، مسابقات برنامههای تجاری) است(Liguori et al., 2019). دردسترس بودن مشاوره کسبوکار، خدمات مشاوره و پشتیبانی، تعامل با دانشگاهها و ارائه آموزش برای کارآفرینان و کارکنان دارای اهمیت است(Mazzarol, 2014).
دسترسی به بازارها: یکی از مهمترین عواملی که منجر به توسعه اکوسیستمهای کارآفرینی میشود دسترسی به بازارها است Zajkowski & Domańska, 2019)) که شامل دسترسی به کانالهای توزیع، شبکهها و غیره است(Liguori et al., 2019). بازارها مانند کاتالیزور برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی عمل میکند(Spigel, 2015). همچنین عدم انحصار اهمیت جدی دارد.
سرمایه انسانی: یکی از عوامل مهم موثر بر عملکرد کارآفرینی سرمایههای انسانی است(Espinoza, Mardones, Sáez, & Catalán, 2019). سرمایه انسانی یکی از ابعاد مهم و ضروری در شکلگیری اکوسیستمهای کارآفرینی استAlves et al., 2019)). در بازارهای توسعه یافته دسترسی به سرمایه انسانی کافی بطور منظم بر رشد و موفقیت سرمایه گذاری تأثیر میگذارد (Liguori et al., 2019). دانشگاهها علاوه بر افزایش نرخ تشکیل بنگاههای جدید(Qian, Acs, & Stough, 2013) و توسعه فناوری؛ نیروی انسانی متخصص نیز پرورش میدهند و منجر به توسعه نوآوری در اکوسیستم میشوند(Feldman, Siegel, & Wright, 2019).
فرهنگ سازی: هنجارها و نگرشهای مثبت جامعه نسبت به کارآفرینی، بعنوان یکی از مؤلفههای اصلی اکوسیستم کارآفرینی شناخته شده اندIsenberg, 2011)). تنوع فرهنگی به بهبود سیستمهای منطقه ای کارآفرینی کمک میکند(Qian et al., 2013). فرهنگ در اکوسیستم کارآفرینی از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله میزان تحمل تغییر، ریسکپذیری Walsh & Winsor, 2019)) و فرهنگ اعتماد و امنیت در منطقه (Audretsch & Belitski, 2017). فرهنگ بومی اکوسیستم کارآفرینانه باعث تقویت ریسکپذیری، توسعه شبکه، اعتماد و یادگیری میشودSpigel & Harrison, 2017)). با شکل گیری یک فرهنگ کارآفرینی قوی ، مسیر رسیدن به رقابت را بدست آورد.(Soto-Rodriguez, 2015).
سوال تحقیق
با تکیه بر مبانی نظری مطرح شده سوالات زیر استنتاج شده است که: 1) " ابعاد اکوسیستم کارآفرینی شرط لازم یا شرط کافی برای رقابتپذیری صنایع است؟" 2) "ترکیب کدامیک از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابتپذیری صنایع موثر است؟"
روش تحقیق
ابعاد این پژوهش از منظر مخاطب مورد استفاده، کاربردی و هدف آن، تبیین (رابطه علی) است(نیومن،1393). روش گردآوری دادهها کمی و از نوع توصیفی- همبستگی است. رویکرد پژوهش بر مطالعات تطبیقی متعدد در حوزه اکوسیستم کارآفرینی استوار است. تحلیل علی براساس رویکرد مجموعه فازی، مبتنی بر اصل زیرمجموعه یا به اصطلاح روابط بین مجموعههای فازی است که در دو قسمت ارزیابی شروط لازم و کافی بررسی میشود. ویژگیهای روابط مجموعه ای در پژوهشهای اجتماعی عبارتند از((Ragin, Strand, Rubinson, Drass, & Davey, 2008: 1)دربرگیرنده روابط علی یا دیگر رابطههای کامل[viii] هستند که پدیدههای اجتماعی را به هم پیوند میزنند، 2)متکی به نظریه و شناخت[ix] هستند(تفسیر[x] میطلبند)، 3)بر استدلال نظری در علوم اجتماعی[xi] متمرکز هستند، 4)نامتقارن هستند، 5)بر خلاف روابط همبستگی نسبتا متوسط[xii]، روابط قطعی و بلااستثنا هستند.
جهت دستیابی به اهداف پژوهش، از پرسشنامه با مقیاس 5 گزینهای لیکرت به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. این پرسشنامه از مبانی نظری استخراج شده و پس از ترجمه و انجام اصلاحات، مورداستفاده قرارگرفته است. بر این اساس متغیرهای سیاست، دسترسی به منابع مالی، حمایت غیرمالی از کسبوکارها، بازارها، سرمایه انسانی و فرهنگ، زیرساخت، تحقیق و توسعه از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی هستند که از بررسی پیشینه تحقیق استنتاج شد و تاثیر آنها بر رقابتپذیری صنایع مورد بررسی قرارگرفته است. جامعه آماری پژوهش، صاحبان کسبوکارهایی است که در صنایع رقابتپذیر فعالیت دارند. شاخصهای مختلفی بعنوان معیار اندازهگیری میزان رقابتپذیری در صنایع وجود دارد. ازجمله این شاخصها، شاخص هرفیندال هریشمن(Kelly, 1981) است که در این پژوهش از آن استفاده شده است. هر چه شاخص عددی آن بزرگ تر باشد، میزان تمرکز بیشتر بوده و رقابت کمتری در صنعت وجود دارد و بالعکس(Kang & Park, 2019).
دادههای جامعه آماری از روی اطلاعات صنایع بورسی سال 1398 از ارقام مقایسۀ شرکتهای هم گروه هر صنعت در بازار (635 کسبوکار فعال در صنایع مختلف بورسی به تفکیک 35 صنعت) استخراج شد. سپس میزان رقابتپذیری 35 صنعت بر اساس شاخص هرفیندال، محاسبه شد و 5 صنعت تولیدی و کشاورزی، رقابتی بوده و سایرصنایع که نیمهرقابتی و یا انحصاری بودند حذف شدند. صنایع منتخب مورد مطالعه به ترتیب رقابت پذیری شامل1)مواد و محصولات دارویی، 2)سیمان، آهک و گچ، 3)قندوشکر، 4)محصولات مواد غذایی بجز قند و شکر و 5)زراعت و خدمات وابسته می باشد. لازم بذکر است صنایع سرمایهگذاری و بیمه و صندوق بازنشستگی نیز رقابت پذیر بودند ولی به دلیل ماهیت خدماتی حذف شدند. مجموع جامعه آماری در این پنج صنعت 164 شرکت محاسبه گردید و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در صنایع رقابتی 129محاسبه گردید. به منظور افزایش دقت 160 پرسشنامه توزیع شد و در نهایت130پرسشنامه قابل تحلیل از صاحبان کسبوکار فعال در این صنایع جمعآوری و تحلیل شد. با توجه به سطح تحلیل که در صنعت بود، لذا از هر شرکت یک پرسشنامه جمعآوری گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS و تحلیل رابطه علی ابعاداکوسیستم با رقابتپذیری از روش مجموعههای فازی و نرم افزار fsQCA3 استفاده شده است تا کیفیت تحلیل افزایش یابد.
در این پژوهش با دو مفهوم اکوسیستم کارآفرینی و رقابتپذیری رو به رو هستیم. بر اساس مبانی نظری تحقیق، مفهوم اکوسیستم کارآفرینی با 8 بعد که هرکدام با چندین گویه عملیاتی شده است. برای سنجش سنجش پایایی، محاسبة پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. همچنین قبل از توزیع پرسشنامه روایی صوری از طریق خبرگان مورد بررسی و تایید قرار گرفت و همگی دارای ضریب کرونباخ بالای 7/0 میباشند. همچنین طبق جدول شماره1، ماتریس همبستگی برای هریک از مجموعهها مشخص شد.
جدول1. ماتریس همبستگی هریک از ابعاد اکوسیستم کارافرینی
|
زیرساخت |
R&D |
سیاست |
منابع مالی |
حمایت |
بازار |
فرهنگ |
منابعانسانی |
رقابت پذیری |
زیرساخت |
00/1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
R&D |
52/0 |
00/1 |
|
|
|
|
|
|
|
سیاست |
27/0 |
44/0 |
00/1 |
|
|
|
|
|
|
منابعمالی |
40/0 |
62/0 |
59/0 |
00/1 |
|
|
|
|
|
حمایت |
70/0 |
57/0 |
39/0 |
47/0 |
00/1 |
|
|
|
|
بازار |
46/0 |
42/0 |
45/0 |
57/0 |
48/0 |
00/1 |
|
|
|
فرهنگ |
49/0 |
56/0 |
56/0 |
66/0 |
56/0 |
54/0 |
00/1 |
|
|
منابعانسانی |
45/0 |
36/0 |
35/0 |
35/0 |
47/0 |
36/0 |
38/0 |
00/1 |
|
رقابتپذیری |
61/0 |
59/0 |
51/0 |
54/0 |
59/0 |
54/0 |
57/0 |
39/0 |
00/1 |
در تحلیل مجموعههای فازی، مهمترین رابطه بین مجموعهها، زیرمجموعه بودن است. وقتی ادعا میشود که اکوسیستم کارآفرینی منجر به رقابتپذیری صنایع میشود، بدین معنا است که اکوسیستم کارآفرینی زیر مجموعه ناتمامی از عواملی است که منجر به رقابتپذیری صنایع میشود. یکی از ویژگیهای مهم روابط مجموعه ای(بر خلاف روابط همبستگی)، غیر متقارن[xiii] بودن آنها است. یعنی ادعای اینکه صنایع غیررقابتی زیادی هستند که در اکوسیستم کارآفرینی هستند، به هیچ عنوان فرض قبلی را که بیان میدارد که اکوسیستم کارآفرینی منجر به رقابتپذیری صنایع میشود را به چالش نمیکشد. گرچه موردهای صنایع انحصاری در اکوسیستم کارآفرینی، رابطه همبستگی بین اکوسیستم کارآفرینی و رقابتپذیری صنایع را تضعیف میکنند. از دیگر ویژگیهای مجموعه فازی، عدم قطعیت است. روابط در مجموعههای کلاسیک(دو ارزشی صفر و یک) به صورت قطعی است. در مجموعههای فازی عضویت یک عنصر در مجموعه با عدمقطعیت همراه است لذا هر عضو به میزانی از بعد از صفر(عدم عضویت) تا یک (عضویت کامل)در نوسان است، عضو مجموعه محسوب میشود. لذا در اینجا با مفهوم "درجه عضویت" را داریم.
در تحلیل فازی دو استراتژی وجود دارد: استراتژی اول، جستجوی مواردی است که نتایج همانندی دارند.لذا محقق در پی پاسخ است که آیا مصادیق معلول زیرمجموعه مصادیق علت اند؟ یعنی به بررسی شرط لازم میپردازند.
مجموعه موردهای نتیجه
مجموعه مواردی که شروط علی مشترک دارند
استراتژی دوم، بررسی مواردی است که در یک یا چند شرط علی همانند بوده لذا محقق در پی آن است که آیا مجموعه عوامل شرط یا شرایط علی، زیرمجموعه ای از مجموعه مصادیق معلول هستند. یعنی به بررسی شرط کافی میپردازد.
مجموعه موردهای نتیجه
مجموعه مواردی که شروط علی مشترک دارند
در بررسی شروط لازم و کافی مجموعههای فازی، ارزیابی قوت زیرمجموعهگی فازی مطرح است که با دو شاخص سازگاری و پوشش مطرح میگردد. شاخص سازگاری نشان میدهد که یک مجموعه چقدر زیرمجموعه دیگری است و شاخص پوشش نشان میدهد که از مجموعهی پیامد یا معلول توسط هر علت یا ترکیبی از عوامل پوشانده میشود. یعنی شاخص سازگاری اهمیت نظری رابطه مجموعهای و شاخص پوشش اهمیت تجربی علل تحت مطالعه را بیان میکند. اصولا سازگاری بزرگتر یا مساوی 75/0 برای پذیرش فرصیه لازم است.
fsQCA، از یک رویکرد نظری مجموعه ای برای بررسی ترکیبات احتمالی فازی از فاکتورهای ورودی در مشاهدات استفاده میکند. لذا موفقیت تحلیل فازی بستگی به دقت در ساخت واسنج[xiv] مجموعههای فازی دارد و اولین گام در تجزیه و تحلیل واسنج یا کالیبراسیون است . یعنی تبدیل متغیرها به نمرات عضویت تعیین شده است. تعیین درجه عضویت موردها در مجموعه فازی و یا تبدیل متغیر به مجموعه و تعریف دقیق مجموعه از عوامل اصلی این تحلیل است.
در این پژوهش، مقدار تفسیری برای هر یک از مجموعههای ابعاد اکوسیستم سه آستانه Mean ,Minimum و Maximum محاسبه شد و در نهایت دادهها بر این اساس کالیبره شد. سپس واسنج میزان عضویت هریک از موارد بر اساس روش مستقیم رگین (2014)، در هر یک از مجموعهها محاسبه شد و تابع عضویت آنها استخراج شد. به عبارتی تمام متغیرهای تحقیق در هر مجموعه فازی شدند.
یافتههای پژوهش
تحلیل علی مفرد (روابط زیرمجموعه ای فازی)
در تحلیل علی مفرد، شروط موثر در ایجاد رقابتپذیری صنایع با تحلیل فازی بررسی میشود و بدین صورت شروط موثر و نوع شرط مشخص میشوند(عزیزی و سلمانی بیدگلی, 1397). به این ترتیب مشخص میشود که نوع شرط لازم است یا شرط کافی است. لذا شاخص ضرورت(Necessity) و کفایت (Sufficiency) مشخص میشود. پژوهشگر در شاخص ضرورت (یا شرط لازم) باید نشان دهد که نتیجه زیر مجموعه شرط است (معلول زیر مجموعه علت است) و در شاخص کفایت(یا شرط کافی) نشان دهد که شرط زیرمجموعه نتیجه است(علت زیرمجموعه معلول است). این موارد با استفاده از پلاتهای نرم افزار fsQCA نشان داده می شود.
در هر نمودار استخراج شده، عدد سمت راست بردار افقی میزان پوشش(عضویت در شرط علی x) و عدد بالای بردار عمودی میزان همسانی یا سازگاری(عضویت در پیامدy) را نشان میدهد. در این پژوهش خروجی نمودارها (به پیوست) نشان داد که میزان پوشش (عضویت در شرط علی x)در 5 بعد ازابعاد اکوسیستم کارآفرینی (شامل: تحقیق و توسعه، سیاستها، منابع مالی، فرهنگ کارآفرینانه و بازارها) بیشتر از همسانی یا سازگاری آنها است. لذا این 5 بعد از شروط لازم برای رقابت پذیری می باشند. همچنین میزان همسانی یا سازگاری (عضویت در شرط علی y) در 3 بعد ازابعاد اکوسیستم کارآفرینی (شامل:حمایتها، منابع انسانی و زیرساخت) بیشتر از میزان پوشش آنها است. لذا این 3 بعد از شروط کافی برای رقابت پذیری می باشند.
تحلیل مسیرهای علی:
این تحلیل مطابق با جدول شماره2 در سه مرحله انجام شد. این مراحل عبارتند از: 1) مرحله اول، احصا کل ترکیب های علی، 2) مرحله انتخاب یک آستانه فراوانی، 3) مرحله بعدی انتخاب یک آستانهی سازگاری جهت متمایز ساختن ترکیبهای علی است که زیرمجموعه پیامد مورد نظر هستند. اغلب ارائه دو تحلیل، یکی با آستانهی سازگاری نسبتا آسان گیرانه (حدود8/0) و دیگری با آستانه همسانی سخت گیرانه(حدود 9/0) مفید است(Ragin et al., 2008) که در این پژوهش دو آستانه سختگیرانه تر انتخاب شده است. بدین صورت که آستانه سهلگیرانه بالاتراز 97/0 و
جدول2. تحلیل مسیرهای علی
مراحل تحلیل مسیر علی |
نتایج بدست آمده |
|
مرحله اول: کل ترکیبهای علی جدول صدق |
k2 = (82)= 256 |
|
مرحله دوم: انتخاب آستانه فراوانی(90/0) |
53 ترکیب علی فراوانی بالاتر از 90/ 0 |
|
مرحله سوم: انتخاب آستانهی سازگاری |
سهل گیرانه(97/0) |
ارائه 22 ترکیب علی |
سختگیرانه(98/0) |
ارائه 6 ترکیب علی |
سخت گیرانه بالاتر 98/0 درنظر گرفته شد و تحلیل صورت گرفت. مطابق با خروجی بدست آمده شش نوع ترکیب علیای سختگیرانه(بالای 98/0) و 22 نوع ترکیب علیای سهلگیرانه (بالای 97/0) احصا شد. درنتیجه ترکیبهای علیای که زیرمجموعه پیامد موردنظر هستند را از آنها که نیستند متمایز کرد.
تحلیل استاندارد جدول صدق:
در تحلیل استاندارد جدول صدق رگین سه نوع تحلیل استاندارد در تحلیلهای فازی برای مسیرهای علی معرفی کرده است: مرکب یا پیچیده[xv] کمتر از 75/0، واسط یا میانگین[xvi] کمتر از 8/0و ممسک یا صرفه جو[xvii] کمتر از 9/0. اما این تحلیلها در تحقیق حاضر با توجه به شروط و نتیجه، سختگیرانهتر انجام شده اند چراکه آستانهی سازگاری جهت متمایز ساختن ترکیبهای علی ای که زیرمجموعه پیامد مورد نظر 98/0 درنظر گرفته شد نتیجه نهایی مسیرهای علی رقابتپذیری صنایع با تحلیل استاندارد در جدول شمار3 مشاهده میشود.
جدول3. نتیجه نهایی مسیرهای علی رقابتپذیری صنایع با تحلیل استاندارد
تحلیل استاندارد |
مسیر علی |
شاخص مسیر |
شاخص کل |
|||
پوشش خام |
پوشش منحصر به فرد |
سازگاری |
سازگاری کل |
پوشش کل |
||
مرکب یا پیچیده |
زیرساخت*بازار* منابع انسانی* حمایتها* فرهنگ*منابع مالی* سیاست |
342/0 |
034/0 |
980/0 |
976/0 |
602/0 |
تحقیق و توسعه*زیرساخت* بازار*حمایت* فرهنگ*منابع مالی* سیاست |
380/0 |
019/0 |
983/0 |
|||
تحقیق و توسعه*زیرساخت*منابع انسانی* حمایت* فرهنگ* منابع مالی* سیاست |
542/0 |
187/0 |
980/0 |
|||
واسط یا میانگین |
بازار*منابع انسانی*حمایت* سیاست |
569/0 |
028/0 |
974/0 |
958/0 |
652/0 |
تحقیقو توسعه*زیرساخت* بازار* فرهنگ* منابع مالی |
406/0 |
002/0 |
969/0 |
|||
تحقیق و توسعه*زیرساخت* حمایت* فرهنگ*منابع مالی |
396/0 |
005/0 |
971/0 |
|||
تحقیق و توسعه*زیرساخت* فرهنگ*منابعمالی*سیاست |
409/0 |
000/0 |
971/0 |
|||
زیرساخت*حمایت* فرهنگ*منابع مالی* سیاست |
402/0 |
001/0 |
970/0 |
|||
تحقیق و توسعه*زیرساخت*منابع انسانی* منابع مالی*سیاست |
570/0 |
000/0 |
978/0 |
|||
زیرساخت*منابع انسانی*حمایتها*منابعمالی* سیاست |
573/0 |
000/0 |
976/0 |
|||
ممسک یا صرفه جو |
سیاست*منابع مالی*فرهنگ* حمایت*منابع انسانی*بازار* زیرساخت |
342/0 |
034/0 |
980/0 |
976/0 |
602/0 |
سیاست*منابع مالی*فرهنگ *حمایت*بازار *زیرساخت* تحقیق و توسعه |
380/0 |
019/0 |
983/0 |
|||
سیاست*منابع مالی* فرهنگ*حمایت* منابعانسانی *زیرساخت*تحقیق و توسعه |
542/0 |
187/0 |
980/0 |
همانطور که بیان شد مسیر علی استخراج شده بر اساس تحلیل مرکب 62 درصد تغییرات متغیر رقابتپذیری را پوشش میدهد. و هر سه مسیر شامل هفت شرط است. و مسیر علی استخراج شده بر اساس تحلیل واسط یا میانگین، 65 درصد تغییرات متغیر رقابتپذیری را پوشش دهد و 7 مسیر شامل 5 شرط است و 1 مسیر شامل 4 شرط میباشد. نتیجه نهایی مسیرهای علی رقابتپذیری صنایع با تحلیل استاندارد ممسک یا صرفه جو، 97 درصد تغییرات متغیر رقابتپذیری را پوشش داده که نسبت قابل ملاحظهای است؛ و تمام مسیرها شامل 7 شرط است.
بحث و نتیجه گیری
نظریه اکوسیستم کارآفرینی بر این واقعیت تأکید دارد که تعامل بین ویژگیهای اکوسیستم منجر به ایجاد محیط منطقهای حمایتی میشود و افزایش رقابتپذیری را موجب میگردد(Spigel, 2015). اگر چه اکوسیستمهای کارآفرینی از جنبه تئوریک مورد بررسی قرار گرفته اند اما تاثیرگذاری هریک از ابعاد اکوسیستم بر رقابتپذیری کمتر مورد بررسی قرارگرفتهاست. بر این اساس این پژوهش به بررسی اثر اکوسیستم کارآفرینانه بر رقابتپذیری صنایع با رویکرد تحلیل فازی پرداخته است.
این پژوهش با استفاده از دادههای بورسی و به کمک شاخص هرفیندال، صنابع را مورد مطالعه بررسی قرار داد. این صنایع در سه سطح رقابتی، نیمه رقابتی و انحصاری قرار گرفتند. از این میان پنج صنعت(مواد و محصولات دارویی، سیمان، آهک و گچ، قندوشکر، محصولات مواد غذایی بجز قند و شکر و زراعت و خدمات وابسته) جزء صنایع تولیدی رقابتی قرارگرفتند. سپس دادهها با روش توصیفی-همبستگی و با استفاده از پرسشنامه استاندارد بین صاحبان کسبوکار در صنایع رقابتی جمعآوری شدند. در مرحله بعد با استفاده نرم افزارهای SPSS , fsQCA دادهها ارزیابی شدند. بر این اساس تمام عوامل اکوسیستم کارآفرینی موثر بر رقابتپذیری با رویکرد فازی مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد که از ابعاد هشتگانه اکوسیستم کارآفرینانه 5 بعد (شامل: تحقیق و توسعه، سیاستها، منابع مالی، فرهنگ کارآفرینانه و بازارها) شرط لازم برای رقابتپذیری است؛ و 3 بعد از آنها (شامل: زیرساخت، حمایتها و منابع انسانی) شرط کافی برای رقابت پذیری است. لذا تقویت ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابتپذیری صنایع تاثیر مثبت دارد که مورد تاییدتحقیقات پیشین (Bertoni et al., 2017; Muldoon et al., 2018; Soto-Rodriguez, 2015; Spigel & Harrison, 2017) نیز میباشد.
در این پژوهش، سه دسته مسیرهای علی رقابتپذیری با تحلیل استاندارد از جدول صدق احصا شد که عبارتنداز تحلیل استانداردهای مرکب یا پیچیده، واسط یا میانگین و ممسک است. الف) نتایج مسیر مرکب یا پیچیده از ابعاد اکوسیستم، سه مسیر در جهت رقابتپذیری را نشان داد. دستیابی به هریک از این سه مسیر از اهداف پژوهش است. زیرا مسیرهای مرکب یا پیچیده بر واقعیت منطبق است. این ترکیب این مسیرها عبارتنداز: 1) زیرساخت/بازارها/ منابع انسانی/حمایتها/ فرهنگ/ منابع مالی/ سیاست. 2) تحقیق و توسعه/زیرساخت/بازار/حمایتها/ فرهنگ/ منابع مالی/ سیاستها. 3) تحقیق و توسعه/زیرساخت/منابع انسانی/ حمایتها/ فرهنگ/ منابع مالی/ سیاستها. ب) از نتایج مسیر واسط یا میانگین 7 شرط یا ترکیب معرفی شد. ج) از نتایج مسیر ممسک یا صرفه جو ابعاد اکوسیستم، سه مسیر در جهت رقابتپذیری استنتاج شد که حداقل شرط در ایجاد رقابتپذیری است که عبارتند از: 1) ترکیب ابعاد سیاستها/ منابع مالی/فرهنگ/حمایتها/منابع انسانی/بازارها/زیرساخت. 2)ترکیب ابعاد سیاستها/منابع مالی/فرهنگ/حمایتها/بازار/زیرساخت/تحقیق و توسعه. 3)ترکیب ابعاد سیاستها/منابع مالی/فرهنگ/حمایتها/منابع انسانی/زیرساخت/ تحقیق و توسعه.
توجه به هریک از مسیرهای استنتاج شده بخصوص مسیرهای پیچیده و واسط، برای بروز رقابتپذیری در هر اکوسیستمی لازم است. لذا وجود هریک از عوامل مانند تحقیق و توسعه، زیرساخت، منابع انسانی، حمایتها، فرهنگ، منابع مالی، سیاستها و بازارها بر رقابتپذیری موثر است. بر اساس یافتههای پژوهش به سیاستگذاران علاقمند به افزایش رقابتپذیری در مناطق توصیه میشود که لزوماً نبایستی همزمان همه ابعاد اکوسیستم کارآفرینانه را بطور همزمان توسعه دهند، بلکه میتوانند با تقویت یکی از مسیرهای احصا شده، اکوسیستم کارآفرینی مناسبی درجهت افزایش رقابتپذیری فراهم نمود. باز هم پیشنهاد بدهید
یاوجود اینکه این پژوهش نشان داد که ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابتپذیری تاثیر مثبت دارد اما شدت اثرگذاری هر یک از ابعاد اکوسیستم بر رقابتپذیری در اکوسیستمهای مختلف متفاوت است. بر این اساس شناسایی شدت تاثیرگذاری هریک از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی نیاز به تحقیق دارد. همچنین شناسایی و بررسی تاثیر دیگر ابعاد اکوسیستم کارآفرینی بر رقابتپذیری مهم است. لذا پیشنهاد میشود در تحقیقات آینده سایر ابعاد اکوسیستم کارآفرینی نیز مورد پژوهش قرار دهد.
پینوشتها