Document Type : Original Manuscript
Authors
Abstract
Keywords
سلامت روحی-روانی کارکنان: ساخت ابزار اندازهگیری
آرمین گلچین * اکرم هادیزاده ** طیبه امیرخانی *** غلامعلی طبرسا [1]****
|
تاریخ دریافت: 04/04/1399 تاریخ پذیرش: 25/04/1399
|
چکیده
هدف این پژوهش، طراحی و تبیین مدل ساختاری سلامت روحی-روانی کارکنان در صنعت پرداخت الکترونیک در ایران و معرفی ابزاری برای سنجش این سازه است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی انجام شده است. در فاز کیفی، دادهها ازطریق مصاحبه با کارکنان چهار شرکت فعال در صنعت پرداخت الکترونیک جمعآوری و تحلیل تم شدند. در طراحی پرسشنامه تحقیق،از نتایج مصاحبه و نیز پرسشنامههای استاندارد در حوزه سلامت روحی- روانی کارکنان،استفاده کردیم. پرسشنامه در میان نمونه 318 نفری توزیع و گردآوری شد و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل شدند. در نتیجه، مدل ساختاری سازه تحقیق شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان میدهند که سلامت روحی-روانی کارکنان از 5 بعد تشکیل میشود که عبارتند از: سلامت روحی-روانی مبتنی بر کار، سلامت روحی-روانی ذهنی، سلامت روانشناختی، سلامت روحی-روانی مبتنی بر خانواده و سلامت روحی- روانی مبتنی بر سلامت جسمی. در نهایت، موارد متمایز کننده ابزار اندازهگیری پیشنهاد شده در این پژوهش، و سایر ابزارهای موجود، بررسی و تحلیل شدند.
واژگان کلیدی: سلامت روحی-روانی کارکنان، مدل ساختاری، ابعاد سلامت روحی- روانی کارکنان، سنجه اندازهگیری
مقدمه
اگرچه از دوران یونان باستان، فیلسوفان، همیشه در مورد مسائلی نظیر زندگی خوب، شادمانی و حال خوب بحث کردهاند اما تنها در سالیان اخیر پژوهشگرها بیشتر از همیشه به مفهومسازی سلامت روحی-روانی[2] از یک دیدگاه مثبت نگر تمایل داشتهاند (Cook, Melchert & Connor, 2016)؛ با این اوصاف، همچنان میان آنها درباره ماهیت سلامت روحی-روانی و نحوه اندازهگیری آن اتفاق نظر وجود ندارد (Jayawickreme et al, 2012).
تا پیش از جنگ جهانی دوم همه تعریفها مرتبط با سلامت روحی-روانی بر روی «نبود» بیماری تاکید میکردند. لیکن در سال 1948 سازمان جهانی بهداشت[i] برای نخستین بار «سلامت روحی-روانی» را بدینگونه تعریف کرده است: «وجود یک وضعیت از سلامت کامل فیزیکی، روانی و اجتماعی و نه صرفا نبود بیماری» (WHO, 1948; 1997). با این حال، علم پزشکی در آن زمان همچنان بر روی مبارزه با بیماریها و کشف روشهایی برای از بین بردن آنها تلاش میکرد و اصلا توجهی به این نکته نداشت که نبودن بیماری الزاما ارتباطی با احساس سلامت توسط انسانها ندارد (Keyes, 2002).
مرور مبانی نظری نشان میدهد که امروزه سلامت روحی-روانی دیگر معادل با نبودن بیماری نیست بلکه وضعیتی است که باید منحصر به خود مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه پژوهشهای زیادی تعریفهایی از این سازه و نحوه اندازهگیری آن ارائه کردهاند اما با توجه به اینکه این سازه نسبتا جدید است، هنوز در مبانی نظری اجماعی در خصوص نحوه اندازهگیری آن وجود ندارد (Huppert & So, 2013).
بررسی مبانی نظری پژوهش نشان میدهد برخی از پژوهشها سعی نمودهاند با پرسشنامه یکسوالی، سلامت روحی-روانی را بسنجند (European Social Survey, 2014; Ryff et al, 2007)؛ این در حالی است که به دنبال پژوهشهای گذشته (Keyes, 2002 & 2005; Ryff, 2010) هاپرت و سو[ii](2013) به این نکته اشاره میکنند که سلامت روحی-روانی، سازهای چندوجهی است و نمیتوان با یک پرسشنامه یکسوالی آن را سنجید؛ کما اینکه پیش از این، پژوهشهایی که سعی نمودند با پرسشنامه یک سوالی این سازه را بررسی کنند در ارائه مستندات روایی و پایایی پژوهش خود ناکام ماندند (Cook et al, 2016).
در همین راستا، در مطالعه سلامت روحی-روانی یکی از رویکردهای پژوهشی، بررسی و سنجش این سازه در زمینهای خاص (برای مثال محیط کار) است. به دلیل اینکه کار برای بسیاری از افراد بخش مهمی از زندگی ایشان را تشکیل میدهد، برخی از پژوهشها بر این باور هستند که لازم است سلامت روحی-روانی کارکنان را به صورت خاص در شرایط کاری، مورد بررسی قرار داد (Rode, 2004 Bartels, Petterson, & Reina, 2019; Zheng, Zhu, Zhao & Zhang, 2015;. در یکی از طبقهبندیهایی که از مطالعات این حوزه شده است، یک دسته کامل از تحقیقات به پژوهشهایی اختصاص دارد که این سازه را به طور خاص در فضای کاری و در میان کارکنان بررسی کردهاند (Taris & Schaufeli, 2015). مزیت بررسی این سازه در شرایط کاری این است که احتمالا رابطه آن با پیشایندهای کاری قویتر خواهد بود (Taris & Schaufeli, 2015).
در یکی از تلاشها سعی شد در قالب سلامت روحی-روانی درونی و سلامت روانشناختی و با در نظر گرفتن متغیرهای زمینهای (رضایت شغلی و عواطف مثبت و منفی به کار)، سلامت روحی-روانی کارکنان مدلسازی شود (Page & Brodrick, 2009). اما برای این چارچوب نظری هنوز ابزار اندازهگیری ارائه نشده است و همچنین اعتبار این چارچوب هنوز مورد بررسی و تایید قرار نگرفته است (Zheng et al, 2015).
ژنگ و همکارانش (2015) با اشاره به کمبودهای قبلی سعی نمودند تا سلامت روحی-روانی کارکنان را به گونهای مدلسازی کنند که بتوان در فرهنگهای مختلف از آن استفاده نمود. بر این اساس آنها این سازه را مشتمل بر سه عامل سلامت روحی-روانی در زندگی، سلامت روحی-روانی کاری و سلامت روانشناختی مدلسازی کرده و ابزاری با 18 گویه برای سنجش آن ارائه کردند. کماکان این مدل نیز با کاستیهایی روبهروست. نخست اینکه این ابزار نیز هنوز در پیشینه ادبی پژوهش مورد آزمایش و اعتبارسنجی قرار نگرفته است و دوم اینکه به دلیل تفاوتهای زیادی که میان فرهنگهای گوناگون وجود دارد، ارائه مدلی جهانشمول برای سنجش سلامت روحی- روانی کارکنان- که توسط ژنگ و همکارانش(2015) ادعا شده است، غیرواقعبینانه به نظر میرسد.
در یکی از جدیدترین پژوهشهای مرتبط، بارتلز و همکارانش [iii](2019) با اشاره به اینکه سلامت روحی-روانی کارکنان باید به طور مستقل مورد بررسی قرار گیرد و اینکه در حال حاضر مطالعههای کمی در این حوزه انجام شده است، سازهای به نام « EWWS[iv]» را ارائه میکنند. این سازه سعی میکند در قالب دو مولفه اصلی بینفردی و درونفردی و با استفاده از یک پرسشنامه 8 سوالی، سلامت روحی-روانی کارکنان را اندازهگیری کند.
در این پژوهش این امر نشان داده شده است که مبانی نظری در حوزه اندازهگیری سلامت روحی-روانی کارکنان به وحدت نظر نرسیده است. در نهایت، ابزاری که در پژوهش بارتلز و همکارانش (2019) ارائه شد همچنان زمینه فرهنگی از نظر غافل مانده است. به لحاظ فرهنگی، ایران کشوری است که دارای بافت فرهنگی قوی است این در حالیست که بیشتر پژوهشهای انجامشده در حوزه سلامت روحی-روانی و مدلهای ارائهشده، برخاسته از فرهنگهای غربی است؛ فرهنگهایی که گاهی بافت ضعیفتری دارند (Usunier & Roulin, 2010). این تفاوتهای فرهنگی، پژوهشگرها را بر آن میدارد که با انجام مطالعههای بیشتر تاثیر فرهنگ بر روی مفهومسازی سلامت روحی-روانی را بررسی و مدلهای بومی خود را ارائه کنند (Zheng et al, 2015; Dodge et al, 2012; Kumano, 2018; Uchida & Kitayama, 2009).
در ادامه و در ارتباط با مطالعه سلامت روحی-روانی کارکنان در ایران، تا جایی که جستوجوهای ما نشان میدهد پژوهشهای زیادی پیرامون رابطه سلامت روحی-روانی با سایر متغیرها نظیر انگیزه، عملکرد و ... انجام شده است (رهبری و کرد، 1396؛ مداحی، صمدزاده و کیخای، 1390؛ اصغری، دلوی، صالحی؛ 1394)، لیکن کلیه این پژوهشها مبتنی بر پرسشنامههای طرحی شده در غرب بوده است و مدلی ساختاری از سلامت روحی-روانی و روش اندازهگیری آن که منحصرا در ایران ایجاد و تایید شده باشد، وجود ندارد. از این رو، در پژوهش حاضر سعی شده است که بر اساس مبانی نظری پژوهش و انجام یک پیمایش، مدل و ابزاری ارائه شود که با استفاده از آن بتوان سلامت روحی-روانی را در ایران و در بستر سازمانی اندازهگیری نمود و مورد بررسی قرار داد. در این راستا، صنعت بانکداری و پرداخت الکترونیک به عنوان جامعه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. تغییرات زیاد در حوزه مبادلات تجاری و انواع نوآوری در حوزه پرداخت، سبب افزایش فشار بر روی کارکنان این صنعت شده است (Khanna & Maini, 2013). نتایج بسیاری از پژوهشها حاکی از آن است که کارکنان این صنعت به دلایلی نظیر فشار کاری، عدم تعادل کار و زندگی، عدم برخورداری از استقلال و تعارضهای کاری با خطراتی مواجه هستند که در نهایت سلامت روحی-روانی آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد (Netemeyer, Brashear-Alejandro & Boles, 2004; Khanna & Maini, 2013 ). با توجه به این امر هدف این پژوهش، طراحی سنجهای برای اندازهگیری سلامت روحی و روانی کارکنان در ایران است و آزمودنیهای پژوهش، کارکنان صنعت پرداخت الکترونیک هستند.
مبانی نظری پژوهش
در مطالعه سلامت روحی-روانی، معمولا دو رویکرد وجود دارد. برخی از پژوهشگران به رویکرد لذتگرایی[v] رجوع میکنند و برخی دیگر به رویکرد فضیلتگرایی[vi] استناد میکنند. البته در این میان برخی دیگر نیز سعی کردهاند هر دو رویکرد را تجمیع کنند (Longo, Coyne & Joseph, 2017 Ryan & Deci, 2001; Lent, 2004;). اندیشمندان مکتب لذتگرایی سعی داشتند با تاکید بر سازههایی نظیر لذت بردن و شادمانی، سلامت روحی-روانی را مفهومسازی کنند و شاخصترین مدل آنها «سلامت روحی-روانی ذهنی[vii]» بود (Ryan & Deci, 2001). سه بعد اصلی سلامت روحی-روانی در نظر بسیاری از پژوهشگران عبارتند از: رضایت از زندگی، وجود عواطف مثبت و عدم وجود عواطف منفی (Cook et al, 2016). در دهههای گذشته شاهد پیشرفت حوزه مطالعاتی در ایجاد ابزارهایی هر چه بهتر برای سنجش سلامت روحی-روانی به روش خوداظهاری بودهایم. برای مثال ابزارهایی نظیر «[viii]PANAS» برای سنجش عواطف مثبت و منفی و پرسشنامه «رضایت از زندگی» برای سنجش میزان رضایت از زندگی مورد اجماع قرار دارد (Javonic, 2015). در مقابل، پژوهشگران مکتب فضیلتگرایی، معتقد بودند سلامت روحی-روانی از طریق شکوفا شدن استعدادهای فرد و زندگی بر مبنای اصالت وی به دست میآید (Lent, 2004). یکی از پرکاربردترین مدلهایی که در این حوزه ارائه شد مدل سلامت روانشناختی ریف [ix](1989) بود که از شش مولفه اصلی تشکیل میشود: پذیرش خود، ارتباطات مثبت با دیگران، استقلال، تسلط بر محیط، هدف در زندگی و توسعه فردی. اگرچه همین ابزار نیز به لحاظ همبستگی ابعاد مختلفی که اندازه میگیرد، زیرسوال بوده است (Springer & Hauser, 2006). در ادامه، کیس[x] (2002؛ 2005) با یکپارچه کردن دو رویکرد قبلی موفق شد مدلی از سلامت روحی-روانی ارائه کند و همچنین ابزاری برای سنجش آن با نام «[xi]MHC-LF» طراحی نمود. او در تلاشی دیگر این پرسشنامه را اصلاح نمود و سنجه اصلاحشده و خلاصهشده را با نام «MHC-SF[xii]» ارائه کرد (Keyes et al, 2008). شاخص سلامت روحی-روانی[xiii] طراحی شده توسط کیس و همکاران (2008)، سلامت روحی-روانی اجتماعی را در قالب پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، همکاری اجتماعی، انسجام اجتماعی و یکپارچگی اجتماعی میسنجد و سلامت روانشناختی را با استفاده از مدل ریف (1989) میسنجد.
از دیگر ابزارها، شاخص سلامت روحی-روانی درونی استرالیا[xiv] است که رضایت از زندگی را در هفت حوزه میسنجد: استاندارد زندگی، سلامتی، دستاوردها، ارتباطات، احساس درونی، تعلق به جامعه، و امنیت(Cummins, Eckersley, Pallant, Van Vugt & Misajon, 2003). شاخص عمومی سلامت روحی-روانی نیز، سلامت روحی-روانی را در 14 بعد میسنجد که عبارتند از: خوشحالی، سرزندگی، آرامش، خوشبینی، عجینبودن، آگاهی، پذیرش، خودارزیابی مثبت، شایستگی، رشد و توسعه، هدفمندی، ارزشمندی، اصالت، ارتباطات(Longo et al, 2017)
با توجه به آنچه تاکنون بیان شد، اگرچه تلاش زیادی برای اندازهگیری سلامت روحی-روانی صورت گرفته است اما هنوز مبانی نظری پژوهش به مرحله اجماع بر این موضوع نرسیده است (Cook et al, 2016). در نتیجه در راه ر سیدن به این اجماع نیاز به انجام پژوهشهای بیشتری است. اگرچه در برخی از حوزهها، نظیر سلامت روحی-روانی ذهنی ظاهرا اجماع قویتری وحود دارد (برای مثال شاخص رضایت از زندگی (Diener et al, 1985) اما با توجه به اینکه در این پرسشنامه، میزان رضایت هر فرد ناشی از قضاوت شخصی آن فرد است، در مورد اینکه واقعا چه چیزی دارد اندازهگیری میشود، ابهام وجود دارد (Cook et al, 2016).
در نظر گرفتن بستر سازمانی
پژوهشهای پیشین به تناوب در این باره بحث کردهاند که در نظر گرفتن سلامت روحی-روانی به طور عمومی برای بررسی و اندازهگیری سلامت روحی-روانی کارکنان نتایج مناسبی به دست نمیدهد (Rode, 2004؛ Bartels et al, 2019). در نتیجه، برای بررسی و مطالعه تجربههای کارکنان و اثرات عاطفی آنها نیاز است تا متغیرهای زمینهای مرتبط با محیط کار نیز در نظر گرفته شوند(Daniels, 2000).
در نتیجه، برخی از پژوهشها نیز سعی کردهاند مشخصا بر روی سلامت روحی-روانی کارکنان متمرکز شوند (Page & Brodrick, 2009; Zheng et al, 2015). پژوهشها پیرامون سلامتی روحی-روانی کارکنان نیز با دو رویکرد لذتگرا و فضلیتگرا صورت میگیرد (Bartels et al, 2019). البته در این میان برخی از پژوهشگران سعی کردهاند نگاهی یکپارچه به این موضوع داشته باشند (Page & Brodrick, 2009 Zheng et al, 2015; Cotton & Hart, 2003;).
پیج و برادریک[xv] (2009) پیشنهاد دادند که برای بررسی سلامت روحی-روانی کارکنان، علاوه بر سلامت روحی-روانی ذهنی (که با اندازهگیری سه متغیر که عبارتند از رضایت از زندگی، عواطف مثبت و عواطف منفی انجام میشود) و سلامت روانشناختی (که بر مبنای شش مولفه ارائهشده توسط ریف (1989) اندازهگیری میشود)، دو متغیر زمینهای نیز اندازهگیری شود که عبارتند از: رضایت شغلی و عواطف مثبت و منفی مرتبط با کار.
اگرچه، تلاش این پژوهشگرها در زمره نخستین تلاشهای جامع در این حوزه بود اما مدل آنها بعدا با پشتوانه پژوهشی زیاد مواجه نشد (Zheng et al, 2015). ژنگ و همکارانش (2015) با توجه به ویژگیهای فرهنگی کشور چین، مدلی از سلامت روحی-روانی کارکنان ارائه دادند که با استفاده از سه مولفه سلامت روحی-روانی در زندگی، سلامت روحی-روانی کاری و سلامت روانشناختی این سازه را اندازهگیری نمودند و ابزاری با 18 گویه برای سنجش آن ارائه کردند که در جدول شماره یک نشان داده شده است. کماکان این مدل نیز با کاستیهایی روبهروست. اول اینکه این ابزار نیز هنوز در پیشینه پژوهش مورد آزمایش و اعتبارسنجی قرار نگرفته است و دوم اینکه فرهنگهای گوناگون دارای تفاوتهای زیادی هستند که با ارجاع به همین مقاله میتوان ادعا نمود که ارائه مدلی جهانشمول باید با احتیاط بسیار زیاد صورت پذیرد (Zheng et al, 2015). به طور کلی در محدوده جستجوهای انجام شده توسط پژوهشگران، هیچ پژوهشی که مدل ژنگ و همکارانش مورد آزمون و تایید قرار داده باشد یافت نشد.
جدول 1. مدل ژنگ و همکاران (2015) برای اندازهگیری سلامت روحی-روانی کارکنان
ردیف |
بعد |
گویه |
1 |
سلامت روحی-روانی در زندگی |
من از زندگی خودم راضی هستم. |
2 |
من به اکثر رویاهایم در زندگی نزدیک هستم. |
|
3 |
من اغلب واقعا احساس خوشحالی دارم. |
|
4 |
شرایط زندگی من خوب است. |
|
5 |
زندگی من سرگرمکننده است. |
|
6 |
من در دنیای پس از مرگ نیز همینگونه زندگی خواهم کرد. |
|
7 |
سلامت روحی-روانی شغلی |
من از مسوولیتهای شغلی خود راضی هستم. |
8 |
به طور کلی، من از شغل فعلی خود راضی هستم. |
|
9 |
من از کار خودم واقعا لذت میبرم. |
|
10 |
من معمولا شغل خود را پربار میکنم. |
|
11 |
شغل من یک تجربه معنادار است. |
|
12 |
من از دستاوردهای فعلی شغلی خودم راضی هستم. |
|
13 |
سلامت روانشناختی |
من احساس میکنم به عنوان یک انسان توسعه پیدا کردهام. |
14 |
من از عهده امور روزانه خودم برمیآیم. |
|
15 |
من نسبت به خودم احساس خوبی دارم و با اعتماد به نفس هستم. |
|
16 |
مردم میدانند که از معاشرت با ایشان لذت میبرم. |
|
17 |
من میتوانم زمان کاری خود را به طور منعطف برنامهریزی کنم. |
|
18 |
من از گفتوگوی عمیف با خانواده و دوستانم با هدف درک بهتر یکدیگر لذت میبرم. |
در یکی از جدیدترین پژوهشهای مرتبط، بارتلز و همکارانش (2019) با اشاره به اینکه سلامت روحی-روانی کارکنان باید به طور مستقل مورد بررسی قرار گیرد و اینکه در حال حاضر مطالعههای کمی در این حوزه انجام شده است سازهای به نام EWWS را ارائه میکنند. این سازه سعی میکند در قالب دو مولفه اصلی بینفردی و درونفردی و با استفاده از 8 گویه، سلامت روحی-روانی کارکنان را اندازهگیری کند.
جدول 2. مدل بارتلز و همکاران (2019) برای اندازهگیری سلامت روحی-روانی شغلی
ردیف |
بعد |
گویه |
1 |
سلامت روحی-روانی بینفردی |
بین همکارانم، احساس میکنم یک اتحاد برادرانه/خواهرانه وجود دارد. |
2 |
من به همکارانم در محیط کار نزدیک هستم. |
|
3 |
در محیط کارم با سایرین ارتباط دارم. |
|
4 |
من فکر میکنم همکارانم دوستان من هستند. |
|
5 |
سلامت روحی-روانی درونفردی |
من در محیط کار انرژی زیادی دارم. |
6 |
من در شغل خودم هدفمند هستم. |
|
7 |
کار من برایم خیلی اهمیت دارد. |
|
8 |
من همیشه میتوانم در شغل خودم توسعه و پیشرفت داشته باشم. |
طرح پژوهش
همانگونه که در بخشهای پیشین اشاره شد، ابزارهای اندکی برای سنجش سلامت روحی- روانی کارکنان تا به امروز طراحی شده است. نکته دیگر در این است که سلامت روحی- روانی، با توجه به دیدگاه هر فرد و ارزیابی آن فرد، تعیین میشود از اینرو عامل فرهنگ و زمینه مرتبط، میتواند در تعیین ابعاد و شاخصهای آن تعیین کننده باشد (Zhang et al., 2015). این موضوع هنگامی اهمیت مییابد که به این امر توجه شود تاکنون کلیه سنجههای طراحی شده در این زمینه با توجه به فرهنگ آمریکا و اروپای غربی بوده است و صرفا سنجه طراحی شده توسط ژنگ و همکاران (2015) با توجه به زمینه فرهنگی کشور چین طراحی شده است. در این راستا باید به این امر توجه داشت که ایران در زمره کشورهایی است که ویژگیهای فرهنگی خاص خود را دارد. اگر بتوان ویژگی فرهنگ غرب را فردگرایی و مشخصه فرهنگ کشورهایی مانند چین و ژاپن را جمعگرایی دانست (Hofsted, 1980)، جاویدان و دستمالچیان[xvi] (2003) به این نکته اشاره میکنند که از معیارهای فرهنگی متمایز در ایران میتوان به جمعگرایی درونگروهی و توجه به خانواده اشاره نمود. این ویژگی در فرهنگ ایران سبب میشود که مردم ایران مهمترین تصمیمهای زندگی خود را با مشورت و رضایت خانواده اتخاذ کنند حتی زمانی که خود فرد با تصمیم موافق نباشد. همچنین بنا نهادن روابط عمیق با اعضای خانواده، کسب رضایت و احترام به ایشان نیز از ارزشهای اصلی در جامعه هستند. در همین راستا، وجود فاصله قدرت بالا به شدت این قضیه میافزاید. تصمیمگیری بدون دخالت دادن افرادی از سلسلهمراتب بالاتر در انواع ساختارهای اجتماعی نظیر خانواده، سازمانها و مدارس امری خلاف عرف است (Javidan & Dastmalchian, 2003). در حالی که در بیشتر مدلهای غربی، استقلال نظر از عوامل اصلی سلامت روحی-روانی به شمار میآید (با در نظر گرفتن این پیش شرط که در این کشورها اصالت فرد و استقلال نظر یک ارزش محسوب میشود(Zheng et al.2015) ، باید بررسی شود که این ویژگی چه تاثیری بر روی استقلال نظر و به تبع آن سلامت روحی-روانی خواهد گذاشت. یکی دیگر از ابعاد مهم فرهنگ ایرانی، مذهب است (Gable, 1959). ریشههای عمیق مذهبی در ایران سبب میشود آنها دیدگاههای متفاوتی نسبت به زندگی و معنای آن بر روی خود داشته باشند. همچنین، تاثیر مذهب بر درک انسانها از غم و شادی نیز مورد بحث و بررسی است (Joshanloo, 2013).
با توجه به این تفاوتهای فرهنگی، میتوان انتظار داشت که آنچه سلامت روحی- روانی را برای کارکنان این فرهنگ تشکیل میدهد به احتمال زیاد با کارکنان سایر فرهنگها متفاوت خواهد بود. ازاینرو مطالعه حاضر بر آن است که با استفاده از مرور مبانی نظری پژوهش در حوزه سلامت روحی-روانی کارکنان و انجام یک پیمایش، ابزاری را برای اندازهگیری سلامت روحی-روانی کارکنان در صنعت پرداخت الکترونیک در ایران، توسعه دهد. لازم به ذکر است سطح تحلیل در این پژوهش، فرد است؛ بدین معنا که در یک رویکرد استقرائی، نظر یکایک افرادی که مصاحبه شدهاند و اقدام به پر کردن پرسشنامه پژوهش نمودهاند، مبنای طراحی مقیاس قرار گرفته است.
روش پژوهش
هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد تشکیل دهنده سلامت روحی-روانی کارکنان در ایران و ارائه یک پرسشنامه بومی برای اندازهگیری آن است از این رو در این راستا از رویکرد ترکیبی بهره برده است؛ بدین ترتیب که ابتدا از طریق مصاحبه، معنای سلامت روحی- روانی از دیدگاه کارکنان استخراج شد. سپس بر اساس پاسخهای مصاحبهشوندگان، مقولههای شکل گرفته در فرایند مصاحبه و پرسشنامههای موجود در مبانی نظری، پرسشنامه پژوهش، طراحی، در بین کارکنان توزیع و با روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل شد که در ادامه این فرایندها به تفصیل، تشریح می شود.
جامعه آماری پژوهش برای برای انجام مصاحبهها سه شرکت در صنعت پرداخت الکترونیک انتخاب شدند. با توجه به محدودیت دسترسی، مصاحبه شوندگان با کمک تیمهای منابع انسانی شرکتهای مربوط به صورت تصادفی انتخاب میشدند. این مصاحبهها تا جایی ادامه پیدا کرد که اطلاعات جدید به دست نیامد و نقطه اشباع حاصل شد. در نهایت 50 نفر در فرایند مصاحبه شرکت داشتند و هر مصاحبه به طور میانگین 45 دقیقه به طول انجامید. در جدول شماره 3 آمار توصیفی مربوط به مصاحبهشوندگان، ارائه شده است:
جدول 3. آمار توصیفی مصاحبهشوندگان
نام شرکت |
نسبت مشارکت کنندگان |
جنسیت |
رده سازمانی |
تحصیلات |
بازه سنی |
|||||
زن |
مرد |
مدیر/سرپرست |
کارشناس |
کارشناسی ارشد و بیشتر |
کارشناسی و کاردانی |
20 تا 30 |
30 تا 40 |
بالاتر از 40 |
||
سهاتو |
28% |
60% |
40% |
29% |
71% |
36% |
64% |
21% |
50% |
29% |
توسن تکنو |
42% |
54% |
46% |
33% |
33% |
48% |
52% |
38% |
57% |
5% |
سداد |
30% |
62% |
38% |
27% |
73% |
33% |
67% |
20% |
60% |
20% |
آمار کلی |
100% |
60% |
40% |
30% |
70% |
40% |
60% |
28% |
56% |
16% |
جامعه پژوهش در بخش پاسخ به پرسشنامه، مشتمل بر شرکتهای صنعت پرداخت الکترونیک بودند. پرسشنامه به صورت الکترونیک با استفاده از زیرساخت پرسلاین[xvii] بین پرسنل چهار شرکت فعال در این صنعت (با همکاری واحد منابع انسانی در هر شرکت) توزیع شد. گرچه با استناد به فرمول کوکران (حافظنیا، 1389) حجم نمونه مورد نیاز 384 نفر بود، لیکن به دلیل استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی برای تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه، لازم بود تا حجم نمونه مطابق با این روش تعیین شود. در این راستا شهبازی، فهیمنیا و حکیمزاده(1394) و پیراسته و حیدرنیا(1387) به این امر اشاره دارند که برای انجام این روش، حداقل تعداد نمونه مورد نیاز در ازای هر گویه، پنج نفر است؛ ازاینرو با توجه به 48 گویه نهایی پژوهش حاضر، حداقل به نمونه 240 نفری نیاز بود؛ در این راستا 384 پرسشنامه توزیع شد که 318 پرسشنامه قابل تحلیل بودند. در خصوص تحلیل عاملی اکتشافی، هرچه نتیجه آزمون KMO با در نظر گرفتن مقدار آستانه 0.6 به یک نزدیکتر باشد به معنای کافی بودن حجم نمونه است (مومنی و قیومی، 1390)؛ که میزان آن در این پژوهش902/0 بدست آمد که حکایت از کفایت حجم نمونه دارد.
ابزارهای جمعآوری دادهها
مصاحبه
مصاحبهها در فضای کاملا خصوصی صورت گرفت و به کارکنان اطمینان داده شد که اطلاعات آنها محرمانه باقی خواهد ماند. همچنین برای اینکه اطلاعات دقیقتری از مصاحبهشوندگان دریافت شود هدف و اهمیت مطالعه برای آنها کاملا شرح داده میشد. پاسخهای مصاحبهشوندگان به دلیل جلوگیری از محافظهکاری آنها، ضبط نمیشد و با یادداشتبرداری، نکات مهم در طول مصاحبه درج و بعد از مصاحبه، کل مصاحبه پیاده میشد.
سوالهای مصاحبه به شرح زیر بوده است:
لازم به ذکر است در جریان مصاحبه، سوالهایی به منظور دستیابی به پاسخهای دقیقتر[xviii] مطرح میشد؛ برای مثال در صورتی که کارکنان مفهوم سلامت روحی- روانی را به به زندگی شخصی، محدود میکردند از آنها پرسیده میشد که آیا عوامل و رویدادهای محل کار نیز در ایجاد این حس خوب، دخیل هستند؟ یا اینکه اگر صرفا حیطه کاری را مد نظر قرار می دادند از آنها در خصوص نقش عوامل مرتبط با زندگی غیر کاری در ایجاد حس خوب، سوال می شد.
پرسشنامه
به منظور مشخص کردن گویههای پرسشنامه دو گام برداشته شد: در گام نخست، مبانی نظری پژوهشهایی که به طراحی پرسشنامه پرداخته بودند بررسی و ابعاد و گویههای هر یک از آنها استخراج شد که در کل 58 گویه را در بر میگرفت (Flourishing Scale by Diener et al, 2010؛, European Social Survey, 2013؛ Zheng et al ,2015؛ Mental Health Continuum-Short Form by Keyes et al, 2008؛ Psychological Well-Being by Ryff et al, 2010؛ The Perma Profiler by Butler & Kern, 2016). همچنین 20 مقوله نیز از مصاحبهها استخراج شد؛ با این توضیح که به برخی از این مقولهها در مبانی نظری یادشده نیز اشاره شده بود . در نتیجه پس از ترکیب گویهها استخر 62 گویهای ایجاد و به صورت پرسشنامه میان خبرگان توزیع شد. ابعاد و نمونههایی از گویههای پرسشنامه در جدول شماره یک پیوست پژوهش آمده است.
پایایی و روایی پرسشنامه
در گام نخست به منظور بررسی روایی محتوای پرسشنامه، همه 62 گویه در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت؛ بدین ترتیب که از نمونه 10 نفری از خبرگان حوزه که شامل اساتید رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی دانشگاه تهران و شهید بهشتی بودند، نظرسنجی شد. در این راستا، مقرر شد پاسخگویان نظر خود را نسبت به هر گویه در قالب یک طیف سه گزینهای ابراز کنند که عبارتند از: ضروری است؛ مفید است اما ضرورتی ندارد؛ ضروری نیست. برای جمعبندی نظرات از فرمول CVR استفاده شد. در این فرمول امتیاز به دست آمده برای هر گویه با جدول استاندارد مقایسه میشود و در صورتی که آن امتیاز بیش از مقدار آستانه باشد (برای پنل 10 نفره مقدار آستانه معادل با 0.62 تعیین شده است) اعتبار محتوای گویه مورد تایید قرار میگیرد (حاجیزاده و اصغری، 1390).
در این فرمول، NE تعداد پاسخگویانی که آیتم مورد نظر را ضروری تشخیص دادهاند. همچنین N تعداد کل پاسخگویان است. در نهایت 20 آیتم با امتیاز 0.78 و 28 آیتم با امتیاز 1 تایید شدند. بدین ترتیب پرسشنامهای با 48 گویه به دست آمد که اعتبار یا روایی محتوایی آن با کسب نظر متخصصان حوزه شامل اساتید حوزه مدیریت و مطالعات رفتار سازمانی حاصل شد (مومنی و قیومی، 1390). پایایی ابزار با روش الفای کرونباخ بعد از نهایی شدن نتایج تحلیل عامل اکتشافی محاسبه شده است که در ادامه به آن اشاره می شود.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها
تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه
همانگونه که پیشتر شرح داده شد، ابتدا به منظور مشخص کردن مؤلفههای سلامت روحی و روانی در ایران اقدام به مصاحبه با کارکنان شد. نتایج حاصل از این مصاحبه، نقلقولهای متعددی بود که در ادامه برای نمونه به برخی از آنها اشاره شده است:
برای مثال در پاسخ به این سوال که به نظر شما سلامت روحی- روانی به چه معناست، برخی پاسخهای مصاحبهشوندگان به شرح زیر است:
«حال خوب برای من یعنی آرامش داشته باشم» (SohaF28BS)
«حال خوب یعنی بدانم از زندگی چه میخواهم» (TechnoF34MS)
« برای من خیلی مهم است با اعضای خانوادهام روابط گرم و صمیمی داشته باشم»( SadadM32BM1)
در پاسخ به سوال اینکه اگر شما احساس سلامت روحی- روانی دارید، از نظر شما این حس خوب چیست، برخی از پاسخهای مصاحبه شوندگان به شرح زیر است:
«احساس خوشحالی میکنم» (TechnoM32HS) ؛ «احساس آرامش درونی دارم» (SadadF37BS)
پس از تحلیل نقل قولهای مصاحبهشوندگان، مقولههای زیر از مصاحبهها حاصل شد:
داشتن احساس آرامش، رضایت از زندگی، احساس انرژی داشتن، خوشحالی، لذت بردن، خانواده، سلامت فیزیکی، روابط گرم، امید به آینده، اعتقاد به خداوند، معناداری، پذیرش خود، دستیابی به هدف/موفقیت، توسعه فردی، توانایی حل مشکل، احساس مفید بودن، امنیت مالی، حمایت سازمانی ادراکشده، دیده شدن، ادراک احترام.
در گام بعد، مقولههای استخراج شده از مصاحبه با ابعاد پرسشنامههای موجود در مبانی نظری تطبیق داده شد؛ همانگونه که در بخش پرسشنامه اشاره شد، به برخی از مقولههای بدست آمده از مصاحبه، پیشتر نیز در پرسشنامههای موجود اشاره شده بود که عبارت بودند از: احساسات مثبت (خوشحالی، خوشبینی، رضایت از زندگی و ...)، روابط گرم و دوستانه، وجود معنا و هدف در زندگی، پذیرش و رشد توسعه فردی. لیکن برخی مقولهها نیز در مبانی نظری پیشین به آن اشاره نشده بود که عبارت بودند از خانواده، باورهای مذهبی و امنیت مالی.
با توجه به این امر اقدام به طراحی پرسشنامه شد بدین ترتیب که برای ابعادی که پیشتر به آنها اشاره شده بود، از گویههای همان پرسشنامه استاندارد استفاده شد و برای ابعادی که در این مطالعه برای نخستین بار به آنها اشاره شده است، نقلقولهای تشکیل دهنده مقولهها به عنوان گویه استفاده شدند که جدول شماره یک پیوست این ابعاد و برخی گویهها را نشان میدهد.
در گام بعد و پس از جمع آوری پرسشنامهها اقدام به تحلیل آنها با کمک روش تحلیل عاملی اکتشافی شد که نتایج آن در ادامه شرح داده شده است. لازم به ذکر است، تحلیل عاملی با روش عامل اصلی[xix] و با چرخش واریماکس[xx] انجام شده است (Zheng et al, 2015) که به دلیل حجم زیاد از آوردن جدولها خودداری شده است
برای انجام تحلیل عاملی، ابتدا آزمون کفایت نمونهبرداری[xxi] (KMO) به منظور حصول اطمینان از کفایت حجم نمونه انجام شد که توضیح آن در قسمت قبل آورده شده است (جدول 4). سپس برای مشخص نمودن اینکه همبستگی بین متغیرها صفر نیست از آزمون بارتلت[xxii] استفاده شد که همانطور که جدول شماره 4 نشان میدهد مقدار آماره کمتر از 0.05 است در نتیجه فرض صفر مبتنی بر عدم همبستگی متغیرها رد میشود و میتوان نتیجه گرفت اطلاعات تحلیل عاملی برای تحلیل، معنیدار هستند.
جدول4. مقادیر KMO و Bartlett Test
شاخص کایزر-مایر-اولکین[xxiii] |
0.902 |
شاخص بارتلت[xxiv] |
6564.165 |
دامنه آزادی[xxv] |
1128 |
آماره معنیداری[xxvi] |
0.00 |
در گام بعدی، ستون استخراجی[xxvii] از جدول اشتراکها[xxviii] بررسی شد و از آنجایی که این مقدار برای همه گویهها بیشتر از 0.5 بود هیچ گویهای حذف نشد (شهبازی و همکاران، 1394). پس از آن، جدول توضیح واریانسها[xxix] و مقدار ویژه[xxx] مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد 13 عامل با مقدار ویژه بالاتر از یک میتوانند تقریبا 64 درصد واریانس را تببین کنند.
در ادامه با تحلیل جدول چرخشیافته عوامل با استناد به ژنگ و همکارانش (2015) همه گویههایی که بار عاملی آنها کمتر از 0.4 بود و یا بر روی عوامل دیگر باری بزرگتر از 0.4 داشتند، حذف شدند. در نتیجه، 6 گویه حذف شد. پس از آن، برای گویههای باقیمانده به تفکیک عوامل، آزمون آلفای کرونباخ انجام شد. در نتیجه، همه عواملی که آماره آنها زیر 0.7 بود، حذف شدند (مومنی و قیومی، 1390). 22 گویه نیز در این مرحله حذف شد و در نهایت مجددا تحلیل عاملی تکرار شد.
در تحلیل عاملی مرحله دوم یک گویه دیگر به دلیل پایین بودن مقدار استخراجی و سه گویه دیگر به دلیل بارشدن روی بیش از یک عامل با در نظر گرفتن عدد آستانه 0.4 حذف شدند (مومنی و قیومی، 1390؛ Zheng et al, 2015). نتایج نشان داد که یک گویه دیگر نیز به دلیل پایین بودن مقدار استخراجی باید حذف شود و به این ترتیب برای آخرین بار تحلیل عاملی با روش اجزای اصلی و چرخش واریماکس انجام شد. در نهایت 5 عامل با تبیین 66 درصد از واریانس دادهها به عنوان عوامل تشکیل دهنده سلامت روحی روانی کارکنان تعیین شدند. نتایج نهایی در جدول شماره 5 قابل مشاهده است.
بحث و نتیجهگیری
نتایج این پژوهش با هدف دستیافتن به ابزاری برای اندازهگیری سلامت روحی-روانی کارکنان در ایران، حاکی از این است که سلامت روحی- روانی کارکنان در صنعت پرداخت الکترونیک در ایران با پنج بعد و 15 گویه قابل سنجش است. ابعاد مشخص شده عبارتند از : سلامت روحی-روانی مبتنی بر کار (مشتمل بر سه گویه)؛ سلامت روانشناحتی (مشتمل بر چهار گویه)؛ سلامت روحی-روانی ذهنی (مشتمل بر سه گویه)؛ سلامت روحی-روانی مبتنی بر خانواده (مشتمل بر سه گویه) و سلامت روحی- روانی مبتنی بر سلامت فیزیکی(مشتمل بر دو گویه)(جدول شماره 5).
جدول 5. بارهای عاملی (جدول چرخشیافته عوامل)
عنوان گویه |
منبع |
سلامت روحی روانی مبتنی بر کار |
سلامت روانشناحتی |
سلامت روحی روانی ذهنی |
سلامت روحی-روانی مبتنی بر خانواده |
سلامت روحی-روانی مبتنی بر سلامت جسمی |
به طور کلی از شغل فعلیام راضی هستم |
مبانی نظری پژوهش |
0.847 |
|
|
|
|
من از دستاوردهای شغل فعلیام راضی هستم |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
0.761 |
|
|
|
|
من درگیر فعالیتهای روزانهام می شوم |
مبانی نظری پژوهش |
0.711 |
|
|
|
|
زندگی من همیشه سرشار از رشد و یادگیری بوده است |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
|
0.760 |
|
|
|
من از برنامهریزی برای آینده و تلاش برای محقق کردن آنها لذت می برم |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
|
0.682 |
|
|
|
کارهای ارزشمندی در زندگیام انجام می دهم |
مبانی نظری پژوهش |
|
0.678 |
|
|
|
من در جهت رشد و توسعه خودم موفق بودهام |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
|
0.647 |
|
|
|
اوضاع زندگی من در کل خوب است |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
|
|
0.791 |
|
|
به طور کلی احساسات مثبتی تجربه میکنم |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
|
|
0.714 |
|
|
از زندگی فعلی خود با همه جزییاتش رضایت دارم |
مبانی نظری پژوهش |
|
|
0.708 |
|
|
من ارتباط خوبی با اعضای خانواده دارم |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
|
|
|
0.857 |
|
خانواده من عشق خود را به من ابراز میکنند |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
|
|
|
0.856 |
|
به افراد نزدیک خود کمک میرسانم |
مبانی نظری پژوهش |
|
|
|
0.617 |
|
من سطح سلامت فیزیکی خود را نسبت به سایرین خوب ارزیابی میکنم |
مبانی نظری پژوهش |
|
|
|
|
0.870 |
من احساس سلامت جسمی میکنم |
مصاحبه/ مبانی نظری پژوهش |
|
|
|
|
0.839 |
سلامت روحی-روانی مبتنی بر کار در سایر پژوهشها به عنوان متغیر زمینهای وارد شده بود (Page & Brodrick, 2009؛ Zheng et al, 2015). از این لحاظ پژوهش حاضر همراستا با نتایج پیشین است. نکته مهم اینجاست که سلامت روحی-روانی مبتنی بر کار علاوه بر رضایت شغلی، شامل دستاوردهای شغلی و عجینشدن با شغل[xxxi] نیز میشود. امروزه مفهوم عجین شدن با شغل جزءِ با اهمیتترین موضوعها در حوزههای پژوهشی و کاربردی به شمار میرود و مشابه با سلامت روحی-روانی، خاستگاه آن روانشناسی مثبتنگر است (Bakker, Demerouti & Sanz-Vergel, 2014).
در قسمت کیفی پژوهش نیز مقولههایی شناسایی شدند که نتایج این عامل را تایید میکند. باتوجه به اینکه نخستین مؤلفه عجینشدن با شغل، داشتن انرژی لازم برای انجام کار است (Hakanen, Schaufeli & Ahola; 2008)؛ میتوان چنین استدلال کرد که کارکنانی که با شغل خود عجین هستند، همیشه سرشار از انرژی هستند. این موضوعی است که در بخش کیفی بدینگونه به آن اشاره شده بود: «حال خوب یعنی برای انجام کارها انرژی داشته باشم (SohaF38BS)». همچنین، دستاوردهای شغلی نیز جزءِ مواردی است که در بخش کیفی به آن اشاره شده است: «حال خوب یعنی رسیدن به اهداف و موفقیت» (TechnoF35MMY). اگرچه در اینجا به صورت کلی به آن اشاره شده است، لیکن با توجه به اینکه زمینه کاری به عنوان بستر در نظر گرفته شده است، میتوان گفت که کارکنان نیاز دارند تا نتایج کار خود را درک و نسبت به آن احساس موفقیت داشته باشند.
در بعد سلامت روانشناختی نیز نتایج این پژوهش تاییدکننده دستاوردهای پیشین است (Ryff, 1989). داشتن دستاورد و معنا برای زندگی و رشد و توسعه فردی در زندگی، مؤلفههایی هستند که بر روی سلامت روانشناختی بار شدهاند. همانگونه که در بخش کیفی نیز مشاهده میشود، برای افراد مهم است که: «بدانم در زندگی چه میخواهم (SadadM33BM)». بسیاری از پژوهشها بر اهمیت وجود معنا در زندگی انسان تاکید کردهاند (Ryff & Singer, 2008؛ Frankel, 1992). این اهمیت تا جایی بالا میرود که ویکتور فرانکل32 (1992) بیان میکند در اردوگاه نسلکشی آلمان نازی اسیرانی جان سالم به در بردند که هنوز معنای زندگی خود را از یاد نبرده بودند).
در مورد توسعه فردی نیز آنچه در فاز کیفی پژوهش، به آن اشاره شده است، جالب توجه است: «حال خوب یعنی انسان زمانی را برای خودش اختصاص دهد (TechnoF33BS)».
در بعد سلامت روانشناختی، گویههایی که سایر ابعاد سلامت روانشناختی ریف (1989) را نشان دهند، وجود ندارد که این ابعاد عبارتند از: پذیرش فردی، اصالت و استقلال نظر، روابط مثبت و تسلط بر محیط. در ارتباط با اصالت و استقلال نظر شاید بتوان اینگونه استدلال نمود که در ایران به دلیل مشخصههای فرهنگی فاصله قدرت بالا، اهمیت خانواده و جمعگرایی درونگروهی (Javidan & Dastmalchian, 2003)، عمل کردن یا تصمیمگیری بر اساس نظر شخصی، برای افراد اهمیت چندانی ندارد و به عبارت دیگر، افراد نقش و نظر دیگران بالاخص اعضای بزرگتر خانواده را در تصمیمگیریهای خود پذیرفتهاند؛ این در حالی است که معنای اصالت فردی در غرب این است که فرد باید مطابق با معیارهای شخصی خودش عمل کند (Zheng et al, 2015) اما در ایران تصمیمگیری در حوزههای گوناگون زندگی نظیر ازدواج، تحصیلات، انتخاب شغل و حتی نحوه تربیت فرزندان، بدون تایید اعضای خانواده و یا سایر افرادی که نقشی مهم در زندگی فرد دارند عملا نشانهای از بیاحترامی فرد برای خانواده محسوب میشود (Javidan & Dastmalchian, 2003).
تسلط بر محیط به صورت محوری بر روی ایجاد تغییرات مثبت و ساختن محیط دلخواه تاکید دارد و این مفهوم همان چیزی است که به زعم برخی از پژوهشگران، مردم ایران در آن رویکردی بدبینانه دارند. از آنجاییکه ایران سابقه استبداد طولانی مدت را دارد(کاتوزیان، 1398) و ایرانیان در طول تاریخ توسط حکومتهای گوناگون مورد سوءِقصد بودهاند و تقریبا خیلی کم توانستهاند تغییراتی به نفع خودشان ایجاد کنند، از اساس نسبت به تغییر دیدگاهی منفی و بدبینانه دارند (Gable, 1959 Javidan & Dastmalchian, 2003;). در نتیجه جای تعجب ندارد که تسلط بر محیط جایگاهی در پرسشنامه حاضر به خود اختصاص ندهد.
داشتن روابط مثبت با دیگران در بعد سلامت روانشناختی حذف شده است؛ لیکن بعد جدید سلامت روحی-روانی مبتنی بر خانواده در این تحلیل، شکل گرفته است. اگرچه در پژوهشهای پیشین(Keyes, 2005 Page & Brodrick, 2009; Zheng et al, 2015) برقراری روابط با کیفیت و مثبت با دوستان و اعضای خانواده در قالب سلامت روانشناختی دیده شده است، اما با توجه اهمیت بالای ساختار اجتماعی خانواده در ایران (Javidan & Dastmalchian, 2003)، میتوان انتظار این را داشت که خانواده به عنوان یک عامل مهم و مجزا در سلامت روحی- روانی در زمینه فرهنگی ایران مطرح شود بهگونهای که یکی از مصاحبهشوندگان در این خصوص بیان میدارد: «داشتن خانوادهای سالم که به من عشق بورزد عامل مهمی برای من است (SadadM32BM1)». تاکیدی که در اینجا بر خانواده وجود دارد، نکتهای است که احتمال زیاد ریشه در یک ویژگی فرهنگی ایرانیان یعنی جمعگرایی درونگروهی دارد. همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد بنا نهادن روابط عمیق با خانواده از ارزشهای بنیادین مردم ایران به شمار میرود (Javidan & Dastmalchian, 2003).
سلامت روحی-روانی ذهنی از دیگر ابعادی است که همراستا با پژوهشهای پیشین در این حوزه در مطالعه حاضر نیز پررنگ بوده است (Keyes, 2005; Zheng et al, 2015). همانگونه که در گویهها مرتبط با این عامل نیز مشخص است مواردی نظیر رضایت کلی از زندگی و احساسات مثبتی که فرد تجربه میکند مورد تاکید است. با نگاهی دقیقتر به نتایج حاصل از فاز کیفی پژوهش میتوان دریافت که مقولههای شناسایی شده، شباهت بسیار زیاد با نتایج فاز کمی در خصوص سلامت روحی-روانی ذهنی دارند. مواردی نظیر احساس آرامش، رضایت از زندگی، خوشحالی و امید به آینده، جزءِ ابعادی هستند که برای داشتن سلامت روحی- روانی، مهم تشخیص داده شدهاند. این در حالی است که در پژوهشهای گذشته (Keyes, 2005) عدم وجود احساسات منفی نیز به چشم میخورد. شاید این تفاوت در ایران را بتوان اینگونه توجیه کرد که با توجه به عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، وجود احساسات منفی در میان ایرانیان امری عادی و پذیرفتهشده است. در نتیجه احتمالا از نظر پاسخگویان، عدم وجود احساسات منفی تاثیری در حال خوب ایشان نخواهد داشت. این موضوع از مواردی است باید در پژوهشهای آینده مورد بررسی و علتیابی قرار گیرد.
در نهایت، سلامت روحی- روانی مبتنی بر سلامت جسمی نیز در زمره ابعادی است که در پژوهشهای پیج و برادریک (2009) و ژنگ و همکاران (2015) به آن اشاره نشده است. این در حالی است که در پژوهش حاضر به طور مشخص به عنوان یکی از عوامل اصلی شناسایی شده است. اهمیت این عامل تا حدی بالا بود که در فاز کیفی مطالعه، بسیاری از مصاحبهشوندگان به آن اذعان داشتند: «سلامت جسمی از مواردی است که تا در انسان به خطر نیفتد قدر آن را نمیفهمد (TechnoF34MS1)». شاید دلیل این امر را بتوان بدین صورت تحلیل کرد که شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی باعث شده است، سلامت جسمی برای ایرانیان به عنوان یک گزینه مهم در نظر گرفته شود و اهمیت آن در سلامت- روحی روانی آنان پررنگ باشد؛ در حالی که این امر برای کشورهایی که از رفاه بالایی برخوردار هستند، بدیهی انگاشته میشود و نقش خود را نشان نمیدهد.
یکی از کاربردهای این پژوهش برای سازمانها این است که سلامت روحی-روانی کارکنان خود را اندازهگیری نموده و بر اساس آن بتوانند برای توسعه فردی آنها برنامهریزی و اقدام عملیاتی نمایند (Seligman et al, 2005). این برنامه و اقدام در نهایت منجر به آوردههای سازمانی نظیر تقویت عملکرد شغلی خواهد شد (Page & Vella-Brodrick, 2009). در این راستا توجه به این نکته لازم است که به کاربردن اقدامات سازمانی برای بهبود سلامت روحی-روانی کارکنان مدتی است که در حال اجراست (Page & Vella-Brodrick, 2013) و با توجه به سرمایهگذاری بالای شرکتها بر روی موضوع سلامتی کارکنان (Bartels et al, 2019) با وارد شدن به این مبحث از درگاه سلامتی روحی-روانی کارکنان و ارائه برنامههای کاربردی، این سرمایهگذاریها در جهتی بهتر هدایت خواهد شد.
برای پژوهشگرانی که به پژوهش در این حوزه علاقه دارند پیشنهاد میشود مدل ساختاری و پرسشنامه ارائهشده در این پژوهش را در سایر سازمانها به بوته آزمایش بگذارند و روایی همگرا و واگرا را برای این سنجه بررسی کنند. علاوه بر این، در مطالعه حاضر دو نکته جای پژوهش بیشتر دارد و پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده این نکات بررسی شود. نخست آنکه در پرسشنامه به دست آمده، بعد عدم وجود احساسات منفی حذف شد که در مورد چرایی احتمالی آن توضیح داده شد. با توجه به اهمیت این موضوع (Keyes, 2002 & 2005؛ Page & Vella-Brodrick, 2009) شایسته است چرایی آن در پژوهش جداگانهای بررسی شود. نکته دوم اینکه در پرسشنامه حاضر بر خلاف مطالعات قبلی (Ryff, 1989؛ Keyes, 2002 & 2005؛ Page & Vella-Brodrick, 2009؛ Bartels et al, 2019) بعد پذیرش فردی نیز حذف شد که این امر نیز نیاز به ریشهیابی مستقل دارد. از جمله محدودیتهای پژوهش حاضر عدم امکان بررسی روایی سازه است که برای اطمینان از اعتبار پرسشنامه انجام آن ضروری است و به پژوهشگران آینده پیشنهاد می شود.
پینوشتها
* دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه شهید بهشتی
** دانشیار گروه مدیریت دولتی دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی
*** استادیار گروه مدیریت دولتی دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی
t_amirkhani@sbu.ac.ir
**** استاد گروه مدیریت دولتی دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال چهاردهم، شمارۀ 56، زمستان 1398، صفحه 52-25
[i] World Health Organization
[ii] Huppert & So
[iii] Bartels
[iv] Eudaimonic Workplace Well-Being Scale
[v] Hedonic School
[vi] Eudaimonic School
[vii] Subjective Well-being
[viii] Positive And Negative Affect Schedule
[ix] Ryff
[x] Keyes
[xi] Mental Health Continuum-Long Short Form
[xii] Mental Health Continuum-Short Form
[xiii] Mental Health Continuum-SF
[xiv] Australian Unity Index of Subjective Well-Being
[xv] Page & Brodrick
[xvi] Javidan & Dastmalchian
[xvii] Porsline.ir
[xviii] Probe questions
[xix] Principal Component
[xx] Varimax Rotation
[xxi] Kaiser-Meyer-Olkin
[xxii] Barlett Test of Sphericity
[xxiii] Kaiser-Meyer-Olkin
[xxiv] Bartlett
[xxv] df
[xxvi] Sig
[xxvii] Extraction
[xxviii] Communalities
[xxix] Total Variance Explained
[xxx] Eigen Value
[xxxi] Job Engagement
32 Victor Frankel
32Glasser