Develop market-oriented capabilities with an emphasis on innovation and entrepreneurship; The mediating role of knowledge management in manufacturing companies in Mashhad with the structural equation model approach

Document Type : Research Paper

Authors

1 PhD Student in Business Management, Semnan Branch, Islamic Azad University, Semnan, Iran

2 Associate Prof. and Chairman, Entrepreneurship and Commercialization Research Center, Department of Management, Semnan Branch, Islamic Azad University, Semnan, Iran

3 Associate Prof., Department of Management, Semnan Branch, Islamic Azad University, Semnan, Iran

Abstract

The purpose of this study is to develop market-oriented capabilities with an emphasis on innovation and entrepreneurship; The role of knowledge management in manufacturing companies in Mashhad, this research is applied in terms of purpose and in terms of nature and method of implementation, descriptive-survey and correlational. The statistical population of the present study consists of marketing and sales managers of active manufacturing companies located in Mashhad industrial town. According to the available resources, the number of this statistical population is 418 people and the sample size is 200 people based on Cochran's formula. For this purpose, by studying the literature and background of related research and interviewing experts, 62 variables were observed and 18 variables are hidden. In the present study, to confirm the model and answer the hypotheses of structural equation modeling by partial least squares (PLS) method with Use of Smart PLS software has been used. Shows the execution of the necessary calculations in the Smart Pay software. While confirming the relationships between latent variables in the structural model, the whole model is fitted at a strong level of 0.955, and the results showed innovation in knowledge management with a coefficient (13.61), innovation in entrepreneurship with a coefficient (161.54), innovation in the market With coefficient (2.39), entrepreneurship based on knowledge management with coefficient (6.67), and knowledge management based on market with coefficient (5.04), has a positive and significant relationship.

Keywords


توسعه قابلیت‌های بازار محوری با تأکید بر نوآوری و کارآفرینی: نقش مدیریت دانش در شرکت‌های تولیدی شهر مشهد 
معصومه بهمدی   *
یونس وکیل الرعایا **
فرشاد فائزی رازی   *** تاریخ دریافت: 17/03/1400
تاریخ پذیرش: 01/06/1400
 
چکیده
بازار محوری مجموعه فعالیت هایی است که یک سازمان انجام می‌دهد تا به این وسیله تغییرات در بازار نظیر ترجیحات مشتریان، رشد سریع تکنولوژی و شدت رقابت را نظارت، تحلیل و به آنها واکنش مناسب نشان دهد. هدف این پژوهش توسعه قابلیت‌های بازار محوری با تأکید بر نوآوری، کارآفرین محوری و نقش مدیریت دانش در شرکت‌های تولیدی شهر مشهد است. این پژوهش از نظر هدف اکتشافی و ازبعد مخاطب، بنیادی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران بازاریابی و فروش شرکت‌های تولیدی فعال واقع شده در شهرک صنعتی مشهد تشکیل می‌دهند که با توجه به منابع در دست، تعداد  جامعه آماری 418 نفر بر آورد شده و حجم نمونه‌ بر اساس فرمول کوکران 200 نفر به‌دست‌ آمد.  در این تحقیق، پس ازمصاحبه با خبرگان، 62 متغیر مشاهده شد که 18 متغیر مکنون بود. برای تایید مدل و پاسخ به فرضیات از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی (PLS) با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. اجرای محاسبات لازم در نرم‌افزار اسمارت پی‌ال‌اس نشان داد ضمن تایید روابط بین متغیرهای مکنون در مدل ساختاری ،کل مدل در سطح قوی  0.955 برازش شده است، نتایج همچنین نشان داد نوآوری با مدیریت دانش (ضریب13.61)، نوآوری با کارآفرین  محوری (ضریب161.54)، نوآوری با بازارمحوری (ضریب2.39)، کارآفرین  محوری با مدیریت دانش (ضریب6.67)، و مدیریت دانش با بازارمحوری ( ضریب5.04)، رابطه مثبت و معنی‌داری دارند.
 
واژگان کلیدی: بازار محوری، نوآوری، کارآفرین  محوری، مدیریت دانش ، مدل معادلات ساختاری.
مقدمه
رقبا به‌دنبال جذب مشتریان بیش‌تر برای خود هستند و در این راه از هیچ کوششی چشم‌پوشی نخواهند کرد. همچنین تغییر شرایط بازاریابی و قوانین حاکم بر آن نیز می‌تواند موفقیت مؤسسات را در یک بازاریابی تحت تأثیر قرار دهد و شناخت و پیش‌بینی این عوامل و ارائه راه‌کار مناسب در برخورد با آن‌ها، نقش کلیدی را در بازاریابی هدف بازی خواهد کرد. بازار محوری و نیازهای مشتریان اولین ویژگی بازاریابی جدید است با این حال باید توجه داشت که گرایش بازار، افقی را برای پیشرفت و بقا، پیش روی شرکت‌ها می‌گشاید(زمیر وهمکاران ،2015). به همین ترتیب ، پژوهشگران تلاش‌های قابل توجهی در راستای بررسی توسعه قابلیت‌های بازار محوری انجام داده اند ؛ البته ، شرکت هایی که در محیط مشابه کار می‌کنند ممکن است مکانیزم‌های ساختاری گوناگونی برای کسب داده‌ها در مورد تغییرات محیطی با تمرکز بر انتخاب و اجرای استراتژی‌های گوناگون برای موفقیت در تولید به کار گیرند. بنابراین ، نقش بازار محوری در این میان بسیار کلیدی است (اسفنجانی و همکاران،1399) . شرکت‌های بازار محور ، پیوسته درگیر نظارت بر مشتریان، رقبا و محیط بازار خود هستند تا بتوانند کالاها و خدمات مناسب و ارزشمندی را برای مشتریان خود توسعه داده و به بازار عرضه نمایند. در واقع بازار محوری رویکردی است که با ایجاد هوشمندی و پاسخ به بازار در پی ایجاد ارزش و عملکرد برتر برای مشتریان و سازمان است. از اینرو، توجه به مقوله بازار محوری در شرکت‌ها امری ضروری است. در واقع، سرعت نوآوری در محیط آشفته و رقابتی بازارهای امروزی امری حیاتی است که اغلب مورد بی توجهی قرار گرفته است (مورن  و همکاران،2016) سازمان‌هایی در دنیای رقابتی کنونی موفق‌اند که مشتری در آنها نقش اساسی ایفا می-کند. در این راستا توجه به نیازها و خواسته‌های آشکار و پنهان مشتریان و همچنین ایجاد نوآوری در محصولات و خدمات از اهمیت بسزایی برخوردار است (محمدی،1395) امروزه سازمانها، در کسب و به کار گیری دانش و اطلاعات به منظور بهبود عملیات و عرضه خدمات و محصولات مطلوب‌تر به مشتریان از یکدیگر سبقت گرفته اند. چنین سازمان هایی نیازمند به کار گیری سبک جدیدی از مدیریت به نام مدیریت دانش هستند. برخی از سازمان‌ها بر این باورند که با تمرکز صرف بر افراد، فناوری و فنون می‌توان دانش را مدیریت کرد(سانتوس و مارینهو ، 2018). سوالی که در اینجا مطرح است این است که چرا  برخی کسب وکارها توانایی لازم برای ارائه محصولات و خدمات متناسب با نیاز و سلیقه مشتری را ندارند؟ برای درک این پاسخ نیازمند بررسی و درک عمیق مفاهیم بازار محوری، نوآوری، کارآفرین محوری و مدیریت دانش هستیم. بازاریابی فرآیندی است که محصولات و خدمات مورد نیاز و مورد علاقه مشتریان را شناسایی می‌کند و همچنین به بررسی روند درک ایجاد و ارائه ارزش برای بازارهای تجاری هدفمند و مشتریان می‌پردازد. (لوئیز دوس سانتوس و همکاران ، 2018). در تجزیه و تحلیل رقبا، بازاریابان با تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف رقیبان خود استراتژی هایی اتخاذ می‌کنند. مدیران بازاریابی هزینه هر یک از رقبا، منابع سود، جایگاه رقابتی و تمایز محصول، پاسخ‌های تاریخی به پیشرفت‌های صنعت و سایر عوامل را بررسی می-کنند(میریام و همکاران ، 2019). مدیریت بازاریابی اغلب تحقیقات بازار و تحقیقات بازاریابی را برای انجام تحلیل بازاریابی انجام می‌دهند لذا در این زمینه پژوهش‌های بسیار اندکی در ایران صورت گرفته که همین تعداد اندک فاقد جامعیت لازم است. از این رو با توجه به کمبودهایی که در مطالعات گذشته در زمینه توسعه قابلیت‌های بازار محوری وجود دارد،  مسئله اصلی در این پژوهش آن است که توسعه قابلیت بازار محوری چگونه می‌تواند با تاکید بر نوآوری و کارآفرینی محوری از طریق  نقش مدیریت  دانش تاثیر بگذارند؟ 
مبانی نظری پژوهش
بازار محوری:
بازار محوری بر کسب اطلاعات، انتشار نیازها و خواسته‌های مصرف‌کنندگان تمرکز دارد )شامپی و رحمان ، 2017 .( برخی محققان اذعان دارند که جوهره بازارگرایی ارزش مشتری می‌باشد و بازار گرایی مرتبط با مشتری‌گرایی می‌باشد، در حالی که بازارگرایی سازمانی باید استراتژی بازارگرایی، فرهنگ و استراتژی را حفظ کند.  ابعاد بازار گرایی شامل : مشتری‌گرایی، رقیب-گرایی و هماهنگی بین عملکردی می‌باشد . مشتری‌گرایی به معنی درک خواسته‌های مشتریان و خلق ارزش برتر مستمر برای آنان است. ایجاد ارزش برای مشتریان از طریق افزایش منافع مورد انتظار و کاهش هزینه‌ها امکان پذیر خواهد بود . رقیب گرایی به معنای شناسایی نقاط قوت و ضعف‌های کوتاه مدت و توانمندی‌ها و استراتژی‌های بلند مدت رقبای کلیدی فعلی و بالقوه است . هماهنگی بین وظیفه ای، منابع سازمان را در جهت ایجاد ارزش برای مشتریان هدف جهت می‌دهد. (سیاووشی و همکاران،1399) .در این مقاله ، این سه بعد به عنوان ابعاد بازارگرایی در نظر گرفته می‌شوند.   تعدادی از پژوهشگران بازار محوری را مرکز قابلیت‌های پویای بازار می‌دانند (محمدی و همکاران،1399) .هچنین ، آیدین و تاندیو (2016) معتقدند بازار محوری و توجه به محیط، عامل مهمی در راستای توانمند کردن شرکت‌ها برای درک بازار و ایجاد راهبردهای محصول و خدمت مناسب برای تحقق  نیازها و خواسته‌های مشتری است . 
نوآوری
نوآوری شامل هرگونه فعالیت جدیدی است که به سازمان‌ها اضافه می‌شود ، از جمله تجهیزات، محصولات، فرایندها، سیاست‌ها و پروژه ها. (سیاووشی و همکاران،1399). در این پژوهش نوآوری در سه دسته (عملیاتی، ساختاری و انسانی) طبقه بندی شده است. (مومنی و کفاش، 1395).  عملیاتی: نوآوری عملیاتی به ساخت یک چارچوب نظری می‌پردازد که می‌تواند موفقیت نوآوری مدیران را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد. به عبارت دیگر نوآوری آن‌ها بهبود می‌بخشد . مدیریت نوآوری شامل چارچوب‌های متعدد است که نوآوری فنی و عملیاتی بخش عمده‌ای از آن را تشکیل می‌دهد برای مثال فرایند توسعه محصول جدید و اجرای نوآوری‌های تولید به این موضوع اشاره دارند. نوآوری عملیاتی با تمرکز بر فعالیت‌های اصلی و عملیاتی سازمان به پیشبرد اهداف سازمانی کمک می‌کند.  ظرفیت فن آوری شرکت ، همان توانایی شرکت در استفاده از فن آوری (اختراع ثبت شده مهندسان ماهر، سهم علم و دانش در واحدهای تخصصی و غیره) و ترکیب و ترکیب دوباره اجزاء ، ارتباطات بین اجزاء ، روش ها، فرایندها و تکنیک‌ها تعریف می‌شود. .(شان و جولی ،2013) ساختاری : در خصوص ضرورت ساختارهای مناسب برای نوآوری یک توافق همگانی وجود دارد .چرا که نوآوری ساختاری در تدارک نوآوری سازمانی ایفای نقشی اثر‌گذار دارد و در این راستا سازمان-ها باید از ساختارها و فرایندهای سازمانی خود برای توسعه قابلیت جدید و یا بازسازی قابلیت موجود بیشترین بهره را بگیرند. نوآوری ساختاری بیان می‌کند که علاوه بر عامل فناورانه و عملیاتی ، تغییرات ساختاری ، فرایندی و رویه‌ای سازمان در جهت ایجاد قابلیتی که موجب تسری نوآوری در سازمان می‌شود ، برای کسب موفقیت (مزیت رقابتی) نقش مهمی را ایفا می‌کند(سائونیلا و اوکو ،2012) . نواوری انسانی: بسیاری از محققان بر این باورند که چرخه نوآوری همواره توسط کارکنان و در پناه دانش و تجربه فردی، هوش و استعداد و خلاقیت آنان در ارائه و پرورش ایده به حرکت در می‌آید. اولین گام در فرایند نوآوری ، یافتن ، در نظر گرفتن و ایجاد فرصت‌های نوآوری برای سازمان است که این مهم توسط کارکنان و مدیران خلاق حاصل می‌شود. ایده‌یابی و ایده پروری شامل دو مرحله عمده است ؛ الف( تدبیر ایده‌هایی به عنوان سرنخ‌های ممکن و ب) انتخاب بین ایده‌های حاصله ، افزودن ایده‌های دیگر و به جریان انداختن مجدد از طریق تغییر و ترکیب ایده‌ها . البته برای فعالیت‌های ایده پردازی ، خلاقه تر شدن کارکنان کافی نیست ؛بلکه باید کل فرایند نحوه بررسی، توسعه ، یکپارچه سازی  و پیاده سازی ایده در نظر گرفته شود(رافایی ،2014) .
 کارآفرین محوری:
کارآفرین محوری، برای بهبود روحیه کارآفرینی شرکت‌ها و تاثیر آن در فرایندهای استراتژیک، عامل مهمی به شمار می‌رود . نظریه‌های علمی در این زمینه پس از انتشار نظریه کوین و سلوین (1991)، بهبود یافت. آن‌ها ، کارآفرین محوری را به صورت تجربی در سطوح شرکت توصیف کرده و ساختار کارآفرین محوری را به اوج رساندند. بعد از انتشار این نظریه ، پژوهش‌های زیادی در زمینه کارآفرین  محوری انجام شد و پژوهشگران دریافتند کارآفرین محوری، به آن وضعیت استراتژیک و قابلت سازمانی اشاره دارد که بر نوآور بودن، ابتکار عمل داشتن و ریسک پذیری متمرکز است. به طور کلی در حالی که ادبیات زیادی و رو به رشدی در زمینه کارآفرین محوری وجود دارد .فرصت‌های کارآفرینانه به عنوان مرکزیت موضوع در کنش‌های کارآفرینانه تاکیده کرده اند . (سانتوس و مارینهو ،2018).
مدیریت دانش:
مدیریت دانش به عنوان یک اصل، به منظور پاسخگویی به طیف گسترده‌ای از مشکلات ناشی از فقدان حافظه به علت بازنشستگی کارکنان، توسعه تکنولوژی‌ها و نوآوری پدید آمد مدیریت دانش رویه ی است که نیازمند راهکارهای ویژه‌ای به هدف افزایش ارزش افزوده در فرایندهای طراحی و تولید می‌باشد استراتژی هر شرکتی متفاوت می‌باشد ، ولیکن تمامی آنها به دنبال به حداکثر رساندن سود خود، بهبود تصویر ذهنی شرکت و کسب جایگاه ثابتی در بازار می‌باشند .(اخوان خرازیان و همکاران،1395).
طی سالهای اخیر مدیریت دانش، به عنوان موضوی استراتژیک در کانون توجه شرکت‌ها قرار گرفته است. تغییرات سریع در دنیای امروز، سازمان‌ها را با چالش‌های مختلفی روبرو کرده است. سازمان‌های پیشرو به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوری‌های نوین از فرصت‌های ایجاد شده در جهت نیل به اهداف سازمانی بهره‌برداری می‌نمایند(پوپووسکی و نیکولیک ، 2015) بنابراین ، سازمان‌ها هنگام طراحی و اجرای مدیریت دانش بایستی از زیر ساخت‌های مورد نیاز آن اطمینان حاصل کنند. این زیر ساخت ها، عوامل توانمند ساز، تسهیل کننده و فعالیت هایی هستند که در پیاده سازی مدیریت دانش حیاتی تلقی می‌شوند .تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد اولین موج تلاش‌های مدیریت دانش بر پایه گذاری فناوری اطلاعات به عنوان زیر ساخت فنی متمرکز بوده است . حمایت فناوری اطلاعات پیش نیاز توفیق طرح دانشی در سازمان است(چانگ و همکاران  ، 2012). 
پیشینه تحقیق
چویی (2020) ، در پژوهشی به بررسی خلاء دانش، و پویایی یادگیری سازمانی پرداخت. روش پژوهش در این مطالعه از نوع توصیفی – همبستگی است. جمعیت مورد مطالعه متشکل از مدیران و کارکنان 63 موسسه آموزش عالی بود. نتایج مطالعه نشان داد که رابطه معنی داری بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی وجود دارد و همه فرضیات جایگزین مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، مدیریت دانش ابعاد نوآوری سازمانی در موسسات آموزش عالی را نیز پیش بینی می‌کند. الکاهتانی (2020)،  در مقاله پژوهشی به بررسی بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد شرکت‌ها پرداخت. این مطالعه قصد دارد نشان دهد که بازاریابی کارآفرینانه یک مفهوم کلیدی دارای تاثیر مثبت بر عملکرد سازمانی است. مولفان این مقاله به مرور سیر تحول این حوزه مطالعاتی، مفهوم‌سازی بازاریابی کارآفرینانه، و ترکیب پیشینه تحقیق پرداخته‌اند که از جریانات پژوهشی بازاریابی-کارآفرینی سرچشمه می‌گیرد. مولفان تعریفی از بازاریابی کارآفرینانه و شرایط مربوطه آن را که موجب بهبود عملکرد سازمانی می‌شوند ارائه نموده‌اند. اثر تعدیل کننده ساختار روابط شبکه‌ای (یعنی اندازه، تنوع، و توان)، متغیرهای محیطی (آشفتگی بازار، آشفتگی فن‌آوری، شدت رقابت، قدرت تامین‌کنندگان، و رشد بازار)، و اندازه شرکت بر بازاریابی کارآفرینانه با ارائه چندین پیشنهاد مبتنی بر چارچوب مفهومی پیشنهادی توضیح داده شده است. آلشانی و امگوالی(2019)، در پژوهشی به بررسی تاثیر قابلیت بازار بر ایجاد دانش، جهت گیری استراتژیک کارآفرینی و نوآوری در شرکت‌های کوچک و متوسط پرداختند . نتایج تحقیق نشان داد که ؛ فرآیند ایجاد دانش تأثیر مثبتی بر  نوآوری شرکت دارد. فرآیند ایجاد دانش  واسطه ارتباط بین قابلیت سنجش بازار و نوآوری شرکت است . گویمار اس  و همکاران(2018)، در پژوهشی به بررسی تأثیر کارآفرینی محور، بازار، رویکردهای مدیریت دانش در تولیدکنندگان شوینده و مزیت رقابتی پایدار پرداختند . نتایج نشان دادکه تأثیرات شدید قبلی محرکان استراتژیک بر تولیدکنندگان شوینده  وجود داشته است ، با اشاره به اینکه همبستگی بین سه مورد پیشین دارای شدت زیاد است، نشان می‌دهد که شرکت‌های تحقیقاتی به طور جداگانه از محرکان استراتژیک استفاده می‌کنند و زمانی که آنها ترکیب می‌شوند، احتمال موفقیت با افزایش قابل توجهی در مزیت رقابتی پایدار برای شرکت‌های کوچک و متوسط وجود دارد.  دنات و همکاران (2015)، در پژوهشی به بررسی نقش رهبری دانش محور در ابتکارات مدیریت دانش و نوآوری پرداختند . این مقاله شواهدی تجربی مبنی بر تاثیر میانجی گری ابتکارات مدیریت دانش در رابطه بین رهبری دانش محور و عملکرد نوآوری ارائه می‌دهد. با توجه به ادبیات قبلی، نتایج نشان می‌دهد که هرچند ابتکارات مدیریت دانش برای اهداف نوآوری مهم هستند، با این حال وجود چنین نوعی از رهبری، توسعه و استفاده از اقدامات اکتشاف (یعنی، ایجاد) و بهره برداری (به عنوان مثال، ذخیره، انتقال، و کاربرد) را تشویق می‌کند. یک دلیل عمده این است که در نتیجۀ توسعه و استفاده از ابتکارات مدیریت دانش، شرکت برای بهبود عملکرد در نوآوری محصولاتش توانمند می‌شود. محمدی و همکاران(1399)، در پژوهشی به بررسی کارآفرینی محوری و بازار محوری بر اثر بخشی بازاریابی از طریق قابلیت بازاریابی در کسب و کارهای کوچک و متوسط پرداختند،تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نشان داد، هر یک از متغیرهای کارآفرینی محوری، بازارمحوری، قابلیت بازاریابی به‌طور مستقیم بر اثربخشی بازاریابی تأثیر مثبت دارند. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد، هر یک از متغیرهای کارآفرینی محوری، بازار محوری ، قابلیت بازاریابی به طور مستقیم بر اثر بخشی بازاریابی تاثیر مثبت دارند. پور مجید و همکاران(1398) ،در پژوهشی به بررسی تاثیر کارآفرینی محوری و بازار محوری بر عملکرد بازار شرکت‌های دانش بنیان با نقش میانجی قابلیت بازاریابی و اثر بخشی بازاریابی پرداختند . نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر غیرمستقیم کارآفرینی محور و بازارمحوری بر عملکرد بازار شرکت های دانش بنیان به واسطه قابلیت بازاریابی و اثربخشی بازاریابی مورد تائید قرار می گیرد؛ بنابراین به کارگیری رویکردهای کارآفرینی محور و بازارمحوری در شرکت های دانش بنیان می تواند موجب بهبود عملکرد بازار این شرکت‌ها شود. ملکی مین باش رزگاه وهمکاران (1398) ،در پژوهشی به بررسی ارزش سازی ظرفیت‌های بازاریابی با تأکید بر کارآفرینی محوری و بازار محوری ؛نقش میانجی نگرش نوآورانه پرداختند. نتایج نشان داد که کارآفرینی و بازارگرایی دو رویکرد کلیدی در استفاده از ظرفیت‎های بازاریابی بنگاه‎ها هستند. سازمان‌ها می‎توانند با اصلاح ساختار و روش‎ها به کارآفرینی درون سازمانی پرداخته و با اصلاح شیوه‎های ارتباطی و خدمت‎رسانی به کارآفرینی برون سازمانی انجام دهند. بازارگرایی نیز رویکردی مبتنی بر مشتری است و وظیفه سازمان این است مشتری را در کانون توجه خود قرار دهد. لاجوردی و همکاران(1397)،  در پژوهشی به بررسی تاثیر ابعاد بازار گرایی بر کارکردهای مدیریت دانش پرداختند. در این راستا ده ویژگی به منظر سنجش مفهوم دانش (کسب دانش ، انتشار دانش و پاسخگویی دانش ) طبقه بندی شد. در ادامه با استفاده از تحلیل همبستگی و رگرسیون چند گانه تاثیر مثبت و معنادار بازار گرایی بر کار کردهای مدیریت دانش مورد تایید قرار گرفت
روش پژوهش
این پژوهش از نظر هدف اکتشافی - بنیادی است . جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران بازاریابی و فروش شرکت‌های تولیدی فعال واقع شده در شهرک صنعتی مشهد تشکیل می‌دهند. که با توجه به منابع در دست تعداد  این جامعه آماری 418 نفر بر آورد شد و حجم نمونه‌ بر اساس فرمول کوکران 200 نفر به‌دست‌آمده است. 
در این تحقیق برای آزمون فرضیه‌ها و تعیین تأثیر متغیرهای مکنون از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)  با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس 2 استفاده شد. در این بخش مدل طراحی شده که دارای 62 متغیر مشاهده شده و 18 متغیر مکنون است. 
جدول 1. متغیرها و نماد‌های تحقیق
سازه کد سازه کد
نوآوری Innovation Innovation انسانی Human human
ساختاریStructuralStructural
عملیاتیOperationalOperational
کارآفرینی Entrepreneurship Entrepreneurship فرصت شناسی Opportunism Opportunism
نوآوریInnovationE-Innovation
کسب و کارBusinessBusiness
کارتیمیteam workteam work
ارزش آفرینیvalue creationvalue
مدیریت دانش knowledge management KM منابع انسانی human resources HR
زیرساخت فناوریTechnology infrastructureTechnology-I
استراتژی دانشKnowledge strategyKnowledge-S
بازارمحوری Market-oriented Market-o مشتری مداری Customer Orientation Customer-O
رقیب محوریCompetitorCompetitor
هاهنگی بین بخشیSectors harmonyS-harmony
 
مدل مفهومی پژوهش. با مشخص شدن متغیرهای اساسی موضوع پژوهش و برقراری ارتباط بین آنها از طریق پشتوانه پیشینه تجربی ، مدل و چارچوب مفهومی این پژوهش، متغیر بازار محوری از مدل نارور و اسلاتر (1990) ، استخراج شده است با ابعاد مشتری محوری ، رقیب محوری و هماهنگی میان وظیفه‌ای می‌باشد . همچنین متغیر کارآفرینی محوری از مدل کوین و سلوین(1991) و میلر(1983) استخراج شده است که ابعاد آن شامل نوآوری ، فرصت ، کسب وکار ، کار تیمی و ارزش  می‌باشد متغیر نوآوری نیر از مدل مومنی و حقیقی کفاش (1394) استخراج شده است که شامل نوآوری انسانی، ساختاری و عملیاتی می‌باشد و در آخر متغیر مدیریت دانش می‌باشد که ابعاد آن شامل منابع انسانی، زیر ساخت فناوری و استراتژی از مدل(ربیعی و معالی،1388) استخراج شده است  . 
مدل اندازه گیری 
مدل اندازه‌گیری این پژوهش دارای 62 متغیر مشاهده شده و 18 متغیر مکنون است.  برای تعیین روایی ساختار درونی پرسشنامه نیز از روش روایی همگرا، واگرا و برای تعیین پایایی دو روش پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ به کار بسته شد. 
در ادامه، سوال‌ها از مدل در طی چند مرحله، بنابردلیل بارعاملی کمتر از 6/0، حذف و مدل اصلاح و دوباره تهیه شده است که در ادامه به آن پرداخته می‌شود. همانگونه که شکل 1- پیوست نشان می‌دهد بارهای عاملی و ضرایب مسیر مدل اصلاح شده برای تمامی شاخص‌ها بار عاملی مناسب بوده و بنابراین مدل اندازه گیری قابل قبول می‌باشد.
جدول 2- نشان دهنده مقادیر محاسبه شده از نرم‌افزار اسمارت پی ال اس استخراج شده‌اند. همان گونه که مشاهده می‌گردد این شرایط برای تمامی متغیرهای مکنون رعایت شده که حاکی از روایی و پایایی مناسب ابزار سنجش است. 
 
جدول 2 مدل اندازه گیری: بارهای عاملی، پایایی و روایی همگرا
سازه نماد سوال ها روایی همگرا پایایی
میانگین واریانس (AVE)بار عاملیt-Valuesپایایی ترکیبی (CR)آلفای کرونباخ
انسانی Human Q1 0.941
0.974180.8780.9690.980
Q20.981229.803
Q30.955100.024
ساختاری Structural Q4 0.923
--0.9730.958
Q5--
Q60.959133.33587
Q70.972212.60045
Q80.951115.95704
 
عملیاتی
Operational Q9 0.956
0.973198.5320.9850.977
Q100.970145.821
Q110.990487.206
فرصت شناسی Opportunism Q12 0.940
0.94871.7162260.9840.979
Q130.979176.48784
Q14--
Q15--
Q160.985370.9843
Q170.965122.10363
نوآوری E-Innovation Q18 0.947
--0.9820.972
Q19--
Q200.969106.061
Q210.975211.949
Q220.974179.446
کسب و کار Business Q23 0.955
0.988753.1220.9850.977
Q240.985327.601
Q250.958146.313
Q26--
Q27--
کارتیمی team work Q28 0.925
--0.9610.919
Q290.958186.754
Q300.965288.155
ارزش آفرینی Value Q31 0.897
0.975228.8980.9630.942
Q320.944114.804
Q33--
Q340.92161.066
منابع انسانی HR Q35 0.959
--0.9900.986
Q360.975170.478
Q370.977167.317
Q380.984221.848
Q390.981235.959
زیرساخت‌فناوری Technology-I Q40 0.970
--0.9920.990
Q410.984218.443
Q420.993763.296
Q430.975160.366
Q440.988293.545
استراتژی دانش Knowledge-S Q45 0.954
0.967210.2730.9880.984
Q460.985367.880
Q470.977212.861
Q480.977233.420
مشتری مداری Customer-O Q49 0.969
0.988365.9100.9940.992
Q500.973139.474
Q510.987228.875
Q520.983320.037
Q530.991408.792
رقیب محوری Competitor Q54 0.962
0.988293.5280.9900.987
Q550.986350.551
Q560.964148.744
Q570.986259.531
هاهنگی بین بخشی S-harmony Q58 0.972
0.988309.5610.9930.991
Q590.983212.448
Q600.982224.313
Q61--
Q620.991384.610
نوآوری Innovation - 0.926 - - 0.984 0.980
کارآفرینی Entrepreneurship - 0.743 - - 0.963 0.940
مدیریت دانش KM - 0.953 - - 0.994 0.993
بازارمحوری Market-o - 0.967 - - 0.995 0.994
همبستگی بین متغیرها و روایی واگرا 
قبل از بررسی رد یا تأیید شدن فرضیه‌های پژوهش میزان همبستگی میان متغیرهای تحقیق را مورد بررسی قرار داد تا از وجود ارتباط معنادار میان آن‌ها اطمینان حاصل شود. به منظور بررسی وجود روابط معنی‌دار میان این متغیرها از ضریب همبستگی و شاخص فورنل و لارکر  در نرم افزار پی ال اس بهره برده‌ایم. همان گونه که از نتایج این جدول پیداست، در سطح اطمینان 95 درصد متغیرهای این پژوهش از سطح همبستگی قابل قبولی با یکدیگر برخوردار هستند چرا که هر چند مقادیر قطر اصلی از مقادیر عوامل زیرین خود کمتر می‌باشد، ولی بسیار به یکدیگر نزدیک می‌باشند. اعداد روی قطر اصلی ماتریس جذر میانگین شاخص AVE  می‌باشد.
جدول 3 ضرایب همبستگی و روایی واگرا میان متغیرهای تحقیق
AVEبازار محوریمدیریت دانشنوآوریکارآفرینی
0.743 0.862 کارآفرینی
0.926 0.962 0.969 نوآوری
0.953 0.976 0.988 0.977 مدیریت دانش
0.967 0.983 0.986 0.980 0.966 بازار محوری
برازش کلی مدل اندازه گیری  
در این بخش به بررسی کیفیت ابزارهای اندازه گیری با دو شاخص اشتراک با روایی متقاطع  و شاخص‌های افزونگی با روایی متقاطع  می‌پردازیم. جدول زیر نتایج آزمون شاخص اعتبار اشتراک یا CV-com  و شاخص اعتبار افزونگی  یا CV-Red را نشان می‌دهد. اگر شاخص وارسی اعتبار اشتراک و افزونگی متغیرهای پنهان مثبت باشد و نزدیک به یک، مدل اندازه گیری کیفیت مناسب دارد. در این پژوهش بر اساس این معیار، یعنی مثبت بودن مقادیر و نزدیکی به یک، مناسب است.
جدول 4- شاخص‌های برازش کلی مدل‌های انداز ه گیری
ساختار شاخص اشتراک
(CV Com) شاخص افزونگی
(CV Red)
انسانی 0.941 0.869
ساختاری 0.923 0.918
عملیاتی 0.956 0.943
فرصت شناسی 0.940 0.911
نوآوری 0.926 0.953
کسب و کار 0.955 0.927
کارتیمی 0.925 0.854
ارزش آفرینی 0.897 0.859
منابع انسانی 0.959 0.946
زیرساخت فناوری 0.970 0.961
استراتژی دانش 0.954 0.944
مشتری مداری 0.969 0.964
رقیب محوری 0.962 0.953
هاهنگی بین بخشی 0.972 0.961
نوآوری (کارآفرینی) 0.947 0.930
کارآفرینی 0.909 0.853
مدیریت دانش 0.953 0.510
بازارمحوری 0.967 0.087
شاخص نیکویی برازش کل مدل(GOF )
همچنین برای اطمینان بیشتر از برازش مناسب مدل مفهومی با توجه به اینکه در رویکرد حداقل مربعات جزئی بر خلاف روش-های معمول در مدل معادلات ساختاری شاخص هایی برای آزمون برازش کلی مدل مفهومی ارائه نشده است و به جای آن یک معیار کلی با عنوان «GOF» که توسط تنِنهاز  و همکارانش (2004) برای سنجش برازش مدل استفاده می‌گردد، از این معیار نیز برای اطمینان از برازش مدل بهره گرفتیم. نتایج محاسبات لازم برای تعیین مقادیر اشتراکی تمامی سازه‌ها و ضریب تعیین سازه‌های درون‌زا درجدول  5 آمده است
جدول 5  شاخص‌های AVE , R2
ساختار R2 AVE
انسانی 0.923 0.941
ساختاری 0.994 0.923
عملیاتی 0.987 0.956
فرصت شناسی 0.969 0.940
نوآوری 0.926
کسب و کار 0.971 0.955
کارتیمی 0.927 0.925
ارزش آفرینی 0.958 0.897
منابع انسانی 0.986 0.959
زیرساخت فناوری 0.990 0.970
استراتژی دانش 0.990 0.954
مشتری مداری 0.995 0.969
رقیب محوری 0.991 0.962
هاهنگی بین بخشی 0.989 0.972
نوآوری (کارآفینی) 0.982 0.947
کارآفرینی 0.939 0.743
مدیریت دانش 0.982 0.953
بازارمحوری 0.974 0.967
میانگین 0.973 0.937
در نتیجه مقدار معیار GOF برای مدل ارائه شده برابر است با: 
GOF=√((AVE ) ̅×(R^2 ) ̅ )=√(0.937×0.973=) 0.955
که مقدار به دست آمده نشان دهنده برازش مناسب مدل کلی می‌باشد.
ارزیابی مدل ساختاری (آزمون فرضیه‌های پژوهش)
برآوردهای روا و پایا مدل اندازه گیری اجازه ارزیابی مدل ساختاری را میسر می‌سازد. مدل ساختاری تحقیق در شکل 7 نمایش داده شده است. در این مدل که خروجی نرم افزار Smart PLS است خلاصه نتایج مربوط به بار عاملی استاندارد روابط عوامل مستقل بر وابسته ارائه شده است. آماره t و مقدار بوت‌استریپ   برای سنجش معناداری روابط در سطح خطای 5 درصد نیز در اشکال آمده است. چنانچه ضریب معناداری بدست آمده خارج از بازه |1/96| باشد، فرضیة مربوطه تأیید و در غیر این صورت فرضیه رد می‌گردد.
معیار اساسی برای ارزیابی متغیرهای پنهان درونزا، ضریب تعیین (R2) است (آذر و همکاران، 1391). نتایج تخمین PLS  در شکل 5و 6 نشان داده شده است. در مطالعات، ارزش‌های (R2) 75/0، 50/0 و 25/0 برای متغیرهای مکنون درونی در مدل ساختاری می‌تواند به ترتیب بعنوان قوی، متوسط و ضعیف تفسیر شود (سازستدت ، 2008). ارزش R2 برای متغیرها در جدول 5 و6 آمده است. ضریب تعیین نشان می‌دهد که متغیر مستقل چند درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح و تبیین می‌کند. بر اساس نتایج جدول 5-6 متغیرهای مستقل توانسته است سطح قوی از تغییرات متغیرهای وابسته را پیش‌بینی کند. جدول 6 خلاصه نتایج آزمون فرضیه‌های پژوهش را نشان می‌دهد.
جدول 6 نتایج معادلات ساختاری
ردیف متغیرهای مستقل متغیرهای وابسته بتا آماره t جهت رابطه نتیجه
1 نوآوری مدیریت دانش 668/0 61/13 + تایید
2 نوآوری کارآفرینی محوری 969/0 548/161 + تایید
3 نوآوری بازارمحوری 264/0 399/2 + تایید
4 کارآفرینی محوری مدیریت دانش 33/0 667/6 + تایید
5 کارآفرینی محوری بازارمحوری 048/0 554/0 + رد
6 مدیریت دانش بازارمحوری 678/0 043/5 + تایید
 
|t|>1.96 Significant at P<0.05, |t|>2.58 Significant at P<0.01,
 
 
شکل7- نتیجه نهای مدل
 
همانگونه که شکل نشان می‌دهد، مدیریت دانش در رابطه نوآوری و کارآفرینی بر بازار محوری نقش میانجی را دارد. چرا که کارآفرینی از طریق مدیریت دانش بر بازار محوری تاثیر می‌گذارد و این رابطه تایید گردد. همچننی ضریب مسیر نوآوری از طریق مدیرتی دانش بر بازار محوری بیشتر از ضریب مسیر مستقیم نواوری بر بازار محوری می‌باشد. 
بحث و نتیجه گیری
در این پژوهش سعی برآن بوده است تا ارتباط و توسعه قابلیت‌های بازار محوری با تأکید بر نوآوری و کارآفرین محوری ؛
 نقش مدیریت دانش در شرکت‌های تولیدی شهر مشهد با رویکرد مدل معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گیرد .پس از مطاله مبانی نظری و پیشینه پژوهشهای در این زمینه، فرضیه‌ها و مدل مفهومی پژوهش طراحی گردید . سپس از طریق مدل سازی معادلات ساختاری ،مورد آزمون قرار گرفت .یافته‌های این پژوهش نشان داد که نوآوری تأثیر معنی‌داری بر مدیریت دانش دارد؛ نوآوری تأثیر معنی‌داری بر کارآفرینی دارد؛ کارآفرینی تأثیر معنی‌داری بر مدیریت دانش دارد؛ مدیریت دانش تأثیر معنی‌داری بر بازارمحوری دارد. آزمون نخستین فرضیه تحقیق نشان داد که نوآوری تأثیر معنی‌داری بر مدیریت دانش دارد. اگرچه همواره مدیریت دانش بعنوان عامل مؤثری در نوآوری مطرح بوده است؛ اما نتیجه به‌دست‌آمده در این تحقیق نشان می‌دهد که نوآوری خود می‌تواند بعنوان پیشایندی برای مدیریت دانش عمل کند. در این رابطه باید عنوان کرد که وجود نوآوری در سازمان باعث می‌شود که افراد به دانش جدیدی دست پیدا کنند و میزان تبادل دانش در بین کارکنان نیز افزایش یابد. بدین ترتیب مشخص می‌شود که نوآوری بر مدیریت دانش تأثیرگذار است. پیش از این نیز محققان دیگری رابطه تنگاتنگ بین نوآوری و مدیریت دانش را متذکر شده‌اند (دراکر، 1995؛ وارکینگ، 1999؛ میرغفوری و همکاران، 1392). همچنین مشخص شد که نوآوری تأثیر معنی‌داری بر کارآفرینی دارد. نوآوری قلب و عنصر محوری کارآفرینی است؛ کارآفرینی به معنای کنار گذاشتن روشهای سنتی و روی آوردن به ایده‌ها و اقدامات نوین است که این موارد بیانگر مفهوم نوآوری هستند. شرکت‌های کارآفرین اساسا بر مبنای نوآوری عمل می‌کنند که این نوآوری می‌تواند در قالب محصولات جدید، فرایندهای جدید و حتی بازارهای جدید نمود پیدا کند. بر این اساس مشخص می‌شود که نوآوری تأثیر معنی‌داری بر کارآفرینی دارد. این یافته با نتایج سایر محققانی که به بررسی نوآوری و کارآفرینی سازمانی پرداخته‌اند همخوانی دارد (صحت و همکاران، 1393؛ خان و همکاران، 2009). در این تحقیق مشخص شد که کارآفرینی تأثیر معنی‌داری بر مدیریت دانش دارد. در تبیین این یافته باید به تعریف کارآفرینی توجه نمود. مطابق با تعریف، کارآفرینی شامل فعالیتی است چون ارائه کالایی جدید در فرایند تولید، گشایش بازاری تازه، یافتن منابع جدید و ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت (جزنی، ۱۳۸۶).  بر اساس این تعریف مشخص می‌شود که فعالیت‌های کارآفرینانه سازمان متضمن خلق و جذب دانش جدید، تسهیم دانش بین کارکنان و انتشار دانش در بخش‌های مختلف سازمان است که همگی اینها بیانگر مدیریت دانش هستند. بر این اساس می‌توان تاثیرگذاری کارآفرینی بر مدیریت دانش را توجیه نمود. این یافته با نتایج گزارش شده توسط سایر محققان مبنی بر رابطه بین کارآفرینی و مدیریت دانش مطابقت دارد (هیسترچه، ۲۰۰۲؛ لاگونا، 2013). همچنین مشخص شد که مدیریت دانش تأثیر معنی‌داری بر بازارمحوری دارد. بازار محوری اساسا فعالیتی مبتنی بر کسب دانش و آگاهی است. مولفه‌های مختلف بازارمحوری اعم از رقیب مداری یا مشتری مداری مستلزم گردآوری اطلاعات و دانش کافی راجع به شرایط بازار است؛ بعبارت دیگر زمانی سازمان می‌تواند بازار محور باشد که به خوبی شرایط بازار اعم از مشتریان، رقبا، شرکاء و غیره را رصد کرده باشد و دانش کافی به دست آورده باشد. در ادامه این دانش در داخل سازمان به اشتراک گذاشته شده و مورداستفاده قرار می‌گیرد. بنابراین می‌توان مدیریت دانش را عاملی مؤثر بر بازارمحوری در نظر گرفت. این یافته با نتایج دشپند و همکارانش (1993) و چن و پویوویچ (2003) که کسب اطلاعات (دانش) از محیط بازار را بعنوان عاملی مؤثر در بازار محوری سازمان معرفی کردند همسو است. در ادامه بر اساس نتایج به‌دست‌آمده پیشنهادات زیر ارائه می‌شود: 
 آزمون نخستین فرضیه تحقیق نشان داد که نوآوری تأثیر معنی‌داری بر مدیریت دانش دارد. بر اساس این یافته به مدیران شرکت‌ها توصیه می‌شود از روشهای سنتی مدیریت شرکت فاصله گرفته و ایده‌های جدیدی را وارد محصولات خود نمایند. با توجه به این قدرت انتخاب مشتریان بسیار گسترده شده سات؛ لذا تنوع بخشیدن به محصولات می‌تواند روش مناسبی برای جذب مشتری بیشتر و به تبع آن، بهبود سودآوری شرکت باشد.
آزمون فرضیه دوم نشان داد که نوآوری تأثیر معنی‌داری بر کارآفرینی دارد. در این راستا و جهت افزایش سطح نوآوری در سازمان پیشنهادات زیر ارائه می‌شود:1- استخدام نخستین مرحله در ایجاد فرهنگ نوآوری محور محسوب می‌شود؛ لذا پیشنهاد می‌شود در زمان استخدام افرادی به خدمت گرفته شوند که ایده‌های جدید و رویکرد خلاقانه داشته باشند. لازم به ذکر است که برخی از شرکت‌های بزرگ دنیا (بعنوان مثال هوآوی و سامسونگ) تأکید زیادی بر نوآوری و ذهن خلاق افراد در زمان استخدام دارند. 
2- بروز بحران کورونا اگرچه مصائب بسیاری را به همراه داشته است؛ اما با تسهیل در دوره‌ها و کارگاه‌های خلق ایده شده است؛ به شکلی که بسیاری از این کلاسها به صورت آنلاین و در قالب سمینار برگزار می‌شوند. مدیران شرکت‌ها می‌توانند با صرف هزینه‌ای پایین و با حداکثر صرفه جویی در زمان در دوره‌های خلق ایده شرکت نمایند.. 3- مدیران شرکت می‌توانند پاداش‌هایی هر چند ناچیز را برای کارکنان خلاق که ایده‌های جدیدی در اختیار شرکت قرار می‌دهند، در نظر بگیرند.
آزمون فرضیه سوم نشان داد که کارآفرینی تأثیر معنی‌داری بر مدیریت دانش دارد. در این راستا پیشنهاد می‌شود که مدیران شرکت حضور فعالتری در نمایشگاه‌های تجاری داشته باشند زیرا این نمایشگاه‌ها دو فرصت کارآفرینی مهم را فراهم می‌کنند: اول این‌که باعث می‌شود مدیران با ایده‌ها و محصولات جدید آشنا شوند؛ ثانیا امکان ایجاد همکاری‌های تجاری با سایر شرکت‌ها فراهم می‌شود. همچنین به مدیران شرکت توصیه می‌شود که بدنبال بازارهای جدید باشند. با توجه به پیشرفت IT‌ و توسعه اینترنت، امروزه دیگر کشف بازارهای جدید چندان مشکل نیست؛ لذا می‌تواند یک راهکار کاملا کاربردی برای افزایش فعالیت‌های کارآفرینانه شرکت در نظر گرفته شود. همچنین مشخص شد که مدیریت دانش تأثیر معنی‌داری بر بازارمحوری دارد. در این راستا مدیران شرکت می‌توانند دوره‌های آموزشی را برای کارکنان خود برگزار کنند؛ این دوره‌ها که اغلب یک روزه هستند باعث افزایش دانش و اطلاعات کارکنان می‌شوند، لذا راهکار مناسبی برای مدیریت دانش به شمار می‌روند. همچنین مدیران شرکت می‌توانند بسترهای سخت افزاری و نرم‌افزاری لازم برای دستیابی به دانش جدید در داخل سازمان را فراهم کنند؛ در اینجا نیز مجددا باید یادآوری شود که بسترهای سخت افزاری و نرم‌افزاری مساله پیچیده یا پرهزینه‌ای نیست؛ بلکه یک یا چند رایانه به همراه مودم و اینترنت پرسرعت می‌تواند به شکل قابل ملاحظه‌ای دسترسی به دانش جدید را برای مدیران و کارکنان شرکت فراهم کند.
با توجه به یافته‌های این پژوهش ، می‌توان نتیجه گیری کرد سازمان‌ها نیازمند تغییراتی هستند تا در شرایط پررقابت امروزی، توان رقابتی خود را با کمک کارآفرینی محوری ، بازار محوری ، نوآوری و مدیریت دانش حفظ کنند . با در نظر گرفتن این موضوع و با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش ، به منظور تقویت و رشد بازار محوری، کارآفرینی محوری،  نوآوری و مدیریت دانش در شرکت‌های تولیدی ، پیشنهاداتی به مدیران شرکت‌های تولیدی ارائه می‌شود .به مدیران پیشنهاد می‌گردد فضایی را در سازمان ایجاد کنند که کارکنان انگیزش لازم برای ابراز نظرات ، ایده‌ها و استعدادهای نهفته کارآفرینی خود را داشته باشند . درون شرکت جو کارآفرینی محوری و رهبری کارآفرینانه را ایجاد و توسعه دهند . شایسته است این شرکتها تفکر کارافرینی را میان مدیران سطوح پایین تر ترغیب و ترویج دهند . همچنین شرکت‌ها باید ریسک فعالیتی که برای آن‌ها ارزش دارد را بپذیرد و در این راه از وقوع هزینه‌های مادی ، نهراسند . به مدیران شرکت پیشنهاد  می‌گردد از طریق شناسایی نیازهای مشتری و طراحی و تولید محصولاتی برای رفع آن نیازها با استفاده از تکنولوژی روز ، زمینه پیشرفت خود و پیشی گرفتن از رقبا را فراهم کنند .
پی‌نوشت‌ها
1. Partial Least Square 2. Zameer et al
3. Moreno 4. Santos, Marinho
5. Luiz dos Santos 6. Miriam
7. Shampy & Rahman 8. Aydın, K., & Thandiwe
9. Shan, J., Jolly 10. Saunila, M., Ukko
11. Raffai 12. San Mohantytos, Marinho
13. Popovski & Nikolic 14. Chang, et al.
15. Guimar~aes 16. Structural equation modeling
17. Cross Validated Communality 18. Cross Validated Redundancy
19. Tenenhaus 20. bootstrapping procedure7

 

اسماعیل پور، مجید. حمیدیان پور، فخریه.محمدی، زهرا(1399) ، نقش میانجی قابلیت بازاریابی و اثربخشی بازاریابی(مورد مطالعه: شرکت‌های دانش بنیان شهر بوشهر)، نشریه علمی دانشگاه شاهد ، سال بیست و ششم – دوره جدید شماره 13 بهار و تابستان 1398
اخوان خرازیان،مریم.  صالحی صدیقیانی، جمشید. منافی،معصومه(1395)، مدل ارزیابی آمادگی استقرار و پذیرش مدیریت دانش در مرکز فناوری اطلاعات شرکت پست جمهوری اسلامی ایران ،فصلنامه مطالعات مدیریت فناوری اطلاعات سال پنجم ، شماره 17، پاییز 95
بحرینی زاده ،منیجه؛ اسماعیل پور، مجید؛ شهنیایی، عیسی(1394)،  بررسی تاثیر بازار محوری بر نگرش‌های شغلی(مطالعه: بانک‌های تجاری شهر بوشهر)، تحقیقات بازاریابی نوین سال دوم ،  شماره 1 (پیاپی 4)
تاجدینی، کیهان؛ معطوفی، علیرضا؛ ریاحی، عبدالله و بهنام پور ، ناصر(1394) . تاثیر رویکردهای بازار محوری و کارآفرینی بر نوآوری : مورد قطعه سازان خودرو . مجله مدیریت بازاریابی، سال چهارم، شماره 6، ص 112-91
حسینی، حجت الله ؛ نورزاد مقدم،  احسان (1391) تاثیر نوآوری و بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار و مزیت رقابتی پایدار در بنگاه‌های صنعتی، نشریه توسعه تکنولوژی صنعتی،دوره 12، بیست و سه، صفحه 21-30
زنگیان، سمیه؛ فیض، داود (1392) طراحی و ارائه مدل مفهومی تأثیر قابلیتهای بازاریابی بر کارآفرینی سازمانی در شرکتهای کوچک و متوسط. همایش ملی دانشگاه کارآفرین (صنعت دانش محور، مرکز کارآفرینی و ارتباط با صنعت دانشگاه مازندران
شرفی، وحید؛ ملکی مینباشرزگاه، مرتضی؛ زارعی، عظیم؛ فیض، داود(1396) شناسایی و دسته بندی ذهنیت کارآفرینان    قلمرو اکوسیستم بازاریابی بین‌المللی با استفاده از روش کیو. فصلنامه مدیریت بازرگانی، .280-228
عباسی اسفنجانی،حسین. دانایی، حبیب اله. اسدی قربانی،ام البنین(1399) . طراحی الگوی عملکرد محصول جدید بر بازار گرایی و سرعت نوآوری در صنعت چرم، تحقیقات اقتصاد کشاورزی، جلد12، شماره 3.
غیبی، امیر (1395) بررسی تاثیر گرایش به کارآفرینی بر عملکرد نوآوری و قابلیت‌های بازاریابی(مطالعه موردی : شعب بانک پارسیان در شهر تهران) فصلنامه پژوهش های جدید در مدیریت و حسابداری، دوره: 3، شماره: 20
فیض، داود؛ ملکی مینباشرزگاه، مرتضی؛ زنگیان، سمانه (1392) بررسی تأثیر قابلیتهای بازاریابی بر کارآفرینی سازمانی شرکتهای کوچک و متوسط (مورد مطالعه: شرکت مواد غذایی تهران همبرگر) پژوهشنامه مدیریت اجرایی، .82
سیاوشی، الناز. سیاوشی، بهناز.عباسی، مسعود، نوروزی ،حسین(1399)،تاثیر بازارگرایی بر بهزیستی:  نقش نوآوریی‌های محیط زیستی،فصلنامه علمی آموزش محیط زیست و توسعه پایدار، سال هشتم ، شماره سوم ، بهار 1399
لاجوردی مسعود، دانایی ابوالفضل، لاجوردی میلاد،کاظم پور مازیار(1397) ، بررسی تاثیر ابعاد بازار گرایی بر کار کردهای مدیریت دانش، فصلنامه مدیریت راهبردی دانش سازمانی دانشگاه جامع امام حسین ، سال اول شماره 2، پاییز 1397 : 204-187
مومنی، مصطفی. حقیقی کفاش،مهدی(1395)،نواوری به عنوان قابلیتی چند بعدی، نشریه بهبود مدیریت، سال دهم، شماره 1، پیاپی 31.
محمدی فاتح، اصغر . سبحانی، محمد صادق و محمدی ، داریوش(1393) مدیریت دانش رویکردی جامع ، انتشارات پویش ، چاپ دوم
محمدی،زهرا.اسماعیل پور،مجید.حمیدیان پور، فخریه (1399)، تاثیر کارآفرینی محوری و بازار محوری بر اثر بخشی بازاریابی از طریق قابلیت بازاریابی در کسب و کارهای کوچک و متوسط، نشریه علمی کاوشهای مدیریت بازرگانی، سال دوازدهم، شماره بیست و سوم
 
Saunila, M., Ukko, J., & Rantanen, H. (٢٠١٢). Innovation Capability and Its Measurement in Finnish SMEs, Practice-based innovation: Insights, applications and policy implications. Berlin/Heidelberg: Springer-Verlag,pp41-64
Abdallah Mohammad Alshanty, Okechukwu Lawrence Emeagwali(2019), Market-sensing capability, knowledge creation and innovation: The moderating role of entrepreneurial-orientation, Journal of Innovation & Knowledge
Aghazadeh, H. & Yazdani, S. (2015). “The Effect of Competitive Strategies on Market Orientation and New Product Development in Commercial Banks of Iran”. Journal of management system, 2(14), 121-146. [In Persian]
Al-Henzab.j, TarhiniBader.A., Obeidat, Y. (2018). "The associations among market orientation, technology orientation, entrepreneurial orientation and organizational performance". Benchmarking: An International Journal, Volume: 25 Issue: 8
Aydın, K., & Thandiwe, T. (2016), "Impact of marketing effectiveness and capabilities, and export market orientation on export performance: evidence from Turkey", European Business Review, 28 (5): 1-29
Aydın, K., & Thandiwe, T. (2016). Impact of marketing effectiveness and capabilities, and export market orientation on export performance: evidence from Turkey. European Business Review, Vol. 28, No. 5, pp. 1-29.
Baron, A., & Mc Gurk. J. (2012). Knowledge Management Time to Focus on Purpose and Motivation.Strategic HR Review,11,316-321.
Centobelli, P., Cerchione, R., & Esposito, E. (2018). Aligning Enterprise Knowledge and Knowledge Management Systems to Improve Efficiency and Effectiveness Performance: A Three-Dimensional Fuzzy-Based Decision Support System. Expert Systems with Applications, 91, 107-126.
Chang, C. M., Hsu, M. H., & Yen, C. H. (2012). Factors Affecting Knowledge Management Success: The Fit Perspective. Journal of Knowledge Management, 16(6), 847-861.
effectiveness in the female consumer market in Zimbabwe", Gender in Management: An International Journal, Vol. 34, No. 2, pp. 94-120.
Hidalgo, A. & D’Alvano, L. (2014). Service innovation: inward and outward related activities and cooperation mode. Journal of Business Research, 67(5), 698 –703
Hidesuke, T. (2016), " Effects of industry forces, market orientation, and marketing capabilities on business performance: An empirical analysis of Japanese manufacturers from 2009 to 2011",Journal of Business Research, 22 (3): 1-9
Julio Cesar Ferro de Guimar~aesa, Eliana Andrea Severob,C esar Ricardo Maia de Vasconcelos,(2018), The influence of entrepreneurial, market, knowledge management orientations on cleaner production and the sustainable competitive advantage, Journal of Cleaner Production174(2018)1653-1663
Luiz dos Santos, I., Vieira Marinho, S. (2018). Relationship between entrepreneurialorientation, marketing capability and business performance in retail supermarkets in Santa Catarina (Brazil). Innovation & Management Review, Vol. 15, No. 2, pp. 118-136.
Marioj.Donate,JesusD.sanchez de Pablo,(2015) , The role of knowledge-oriented leadership in knowledge management practices and innovation,journal of  Business Research68(360-370)
Miller, D. (1983). “The correlates of entrepreneurship in three types of firms”, Management Science, 29(7): 770–791
Moreno-Moya, M. & Munuera-Aleman, J.L. (2016). The Differential Effect of Development Speed and Launching Speed on New Product Performance: An Analysis in SMEs. Journal of Small Business Management, 54(2): 750-770
Morris, Michael H., Webb, Justin W., Franklin, Rebecca J., (2011) Understanding the Manifestation of EO in the Nonprofit Context,Entrepreneurship: Theory and Practice, Baylor University, 1042-2587
Mustak, M., Jaakkola, E. and Halinen, A. (2013), “Customer participation and value creation: a systematic review and research implications”, Managing Service Quality, Vol. 23 No. 4, pp. 341-359.
Najafi-Tavani, S., et al. (2015). "Market orientation,marketing capability, and newproduct performance: The moderating role of absorptive capacity", Journal of Business Research, 21 (5):32-45.
Nasser Alqahtani, Can Uslay(2020). Entrepreneurial marketing and firm performance: Synthesis and conceptualdevelopment, Journal of Business Research
O’cass, A. & Ngo L.V. (2006). Market orientation versus innovative culture: two routes to superior brand performance. European Journal of Marketing, 41 (7/8), 868-887.
Orenga-Roglá, S., & Chalmeta, R. (2019). Methodology for the Implementation of Knowledge Management Systems 2.0. Business & Information Systems Engineering, 61(2), 195-213.
Popovski, V., & Nikolic, S. (2015). The Crucial Factors of the Knowledge Management Implementation and Effectiveness on the Telecommunication Market in the Republic of Macedonia. Economic Development, 1(2), 37- 54.
Raffai, C. (٢٠١٤). Investigating the Innovation Capability Maturity of Rural  Accommodation Service Providers. University of Pannonia. PhD Dissertation. ٨-٢
Santos, L., Marinho, S. (2018). Relationship between entrepreneurialorientation, marketing capability and business performance in retail supermarkets in Santa Catarina (Brazil). Innovation & Management Review, Vol. 15, No. 2, pp. 118-136
Saunila, M., Ukko, J. (٢٠١٢). A Conceptual Framework for the Measurement of Innovation Capability. Baltic Journal of Management. ٧ (٤).
Seif, Y., Mohamadzamani, M., Shojae, Y. & Moghadam, R. (2018). Entrepreneurial marketing, the marketing capabilities and performance in project-based businesses. Journal of Business Management, 10 (1), 145-164.
Shampy Kamboj, Zillur Rahman, (2017). "Market orientation, marketing capabilities and sustainable innovation: The mediating role of sustainable consumption and competitive advantage", Management Research Review, Volume: 40 Issue: 6
Shan, J., Jolly, D. R. (٢٠١٣). Technological innovation capabilities, product strategy, and firm performance: The electronics industry in China. Canadian Journal of Administrative Sciences, ٣٠, ١٥٩–١٧
Sharafi, V., Maleki Minbash Razgah, M., Zarei, A. & Feiz, D. (2017). Identification and classification of entrepreneurial thinking to the issue of international marketing ecosystem using Q method. Journal of Business Management, 9 (3), 551-572. (in Persian)
Silvia, L. M., & Rajshekhar, G. J. (2015). Entrepreneurial orientation, marketing capabilities and performance: The Moderating role of Competitive Intensity on Latin American International New Ventures. Journal of Business Research, Vol. 69, No. 6, pp. 2040-2051
Sulistyo, H., & Siyamtinah, (2016). "Innovation capability of SMEs through entrepreneurship, marketing capability, relational capital and empowerment", Asia Pacific Management Review, 1-8.
Sulistyo, H., & Siyamtinah, H. (2016). Innovation capability of SMEs through entrepreneurship, marketing capability, relational capital and empowerment. Asia Pacific Management Review, Vol. 21, No. 4, pp. 196-203.
Taehyon Choia, Susan Meyers Chandler(2020), Knowledge vacuum: An organizational learning dynamic of how egovernment innovations fail Government Information Quarterly Volume 37, Issue 1, January 2020, 101416
Tajeddini, Kayhan et al (2006). “Examining the Effect of Market Orientation on Innovativeness”, Journal of Marketing Management, Vol. 22, No. 5-6, June 2006, pp. 529-551.
Ying-Pin Yeh, (2016) "Market orientation and service innovation on customer perceived value: The case of supermarket retailers", Management Research Review, Vol. 39 Issue: 4, pp.449-467
Zameer , Hashim , Anam Tara , Uzma Kausar , Aisha Mohsin , (2015) "Impact of service quality, corporate image and customer satisfaction towards customers’ perceived value in the banking sector in Pakistan", International Journal of Bank Marketing, Vol. 33 Iss: 4, pp.442 – 456