Document Type : Research Paper
Authors
1 Public management department-management & accounting faculty-Islamic azad university
2 Faculty of Management and Accounting, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
3 Prof. School of Management and Accounting, Allameh Tabatabaei University, Tehran, Iran
4 Associate Professor, School of Management and Accounting, Allameh Tabatabaei University, Tehran,Iran
Abstract
Keywords
مدل اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی در سازمانهای دولتی: مطالعهای با روش داده بنیاد
جمال بوستانزر [1] * حسین رحمانسرشت ** فتاح شریف زاده *[2]** محمدتقی تقوی فرد**** |
تاریخ دریافت: 18/12/1400 تاریخ پذیرش: 07/03/1401
|
چکیده
موفقیت خطمشیهای عمومی، فقط تابع مرحله تدوین خطمشی نیست، بلکه مدیریت فرصتها و چالشهای اجرا، نقش موثری در این موفقیت دارند. تغییرات مستمر متغیرهای موثر بر اجرا سبب شده است خطمشیهای عمومی در شرایطی تصمیمگیری و اجرا شوند که درجه بالایی از عدم اطمینان و پیچیدگی وجود دارد، این عدم اطمینان و پیچیدگی، هوشمندی اجرای خطمشیها را ضروری میسازد، زیرا قابلیت شناخت تغییرات محیط و برنامهریزی مناسب برای اجرای موفق خطمشیها با بکارگیری هوش سازمانی و متناسب سازی قابلیتها براساس آموختهها امکانپذیراست. هدف این پژوهش، طراحی مدل اجرای هوشمند خط مشی های عمومی درسازمانهای دولتی ایران است. پژوهش حاضر با بکارگیری نظریه داده بنیاد انجام شد، دادههای مورد نیاز با استفاده از مصاحبه اکتشافی جمعآوری و پس از کدگذاری، مفاهیم و مقولهها شناسایی شدند. خط داستان و ایدهای که باید راهبردهای مشخص برای عملیاتی کردن آن مشخص شود بر محور اصلی اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی شکل گرفت. با توجه به کدگذاری انجام شده و ارتباط مقولهها، مدلی با 5 بُعد عوامل علّی، بستر اجرا، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها طراحی شد. مدل اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی توجه مجریان را به بکارگیری هوش و یادگیری برای ایجاد قابلیتهایی متناسب با شرایط اجرا جلب میکند و به آنها کمک میکند تا درک کنند که هر خطمشی برای اجرای موفقیت آمیز نیاز به قابلیتهای اجرایی خاص خود را دارد.
مفاهیم کلیدی: خطمشی عمومی، هوش سازمانی، اجرای هوشمند، یادگیری.
مقدمه
هر یک از مراحل خط مشیگذاری نقش انکارناپذیری در موفقیت خطمشیهای عمومی دارند، هر چند هر مرحله با چالشهایی مواجه است ولی میتوان گفت اجرا چالش برانگیزترین مرحله فرایند خطمشیگذاری است. اجرای خطمشی یک فرایند خطی نیست که بتوان با دستکاری متغیرهای از قبل تعریفشده نتیجه آن را با دقت مشخص کرد، بلکه فرایندی است که در آن مجریان در ساخت یک واقعیت اجتماعی خاص، درگیر میشوند، شاید همین موضوع سبب شده تا اجرای خطمشیهای عمومی منجر به پیامدهای زیادی شود که فقط برخی از آنها را میتوان در حین تدوین خطمشی یا شروع فرایند اجرا، پیشبینی کرد(منوریان, 1394a:37). علاوه بر این بین سطوح دولت از تنظیم خط مشی تا اجرای خط مشی فاصله وجود دارد که این فاصله میتواند اهداف خط مشی را تغییر دهد(Qing & Lili, 2017). به همین دلیل خط مشی های عمومی در اجرا دستخوش تغییر و تحولاتی میشوند که گاهی آنها را از اهداف پیشبینی شده دور میسازد. به بیان دیگر، مجریان به گونهای تصمیمات را اجرا میکنند که شکل تازهای به خود میگیرند(منوریان, 1394b). دو نکته در اجرای خطمشیهای عمومی قابل تامل است: اول تعامل بین هدفگذاری و اقداماتی که در جهت حصول به آنها طرحریزی شده است، دوم توانایی ایجاد پیوندهای متوالی در زنجیره روابط علّی به صورتی که نتایج مطلوب به دست آیند(الوانی و شریف زاده, 1394:96). به عبارت دیگر مرحله اجرا و ارزیابی رابطه علّی دارند که بر موفقیت اجرا اثرگذار است، یک خطمشی زمانی بهطور موفقیتآمیز اجراشده است که به اهداف از پیش تعیینشده برسد و تغییرات موردنظر را بهوجود آورد(Shahab, Clinch, & O'Neill, 2019). اجرای موفقیت آمیز خطمشیها، همانقدر که پیامد مرحله تدوین خطمشی است، به همان میزان هم پیامد مسائل خاص اجرا است(منوریان, 1394b). از اینرو اصلیترین مسئله اجرا این است که بعد از اتخاذ تصمیم برای اجرای فعالیتها، آنگونه عمل شود که تشابهی معقول و منطقی با آنچه که در مورد آن تصمیم گرفته شده، وجود داشته باشد و در چارچوب آن بهخوبی عمل شود(الوانی و شریف زاده, 1394:97). وجود رویکردهای متعدد در اجرای خطمشیها نشان میدهد با تغییرات محیطی، سازوکار اجرای خطمشی نیز تغییر کرده است و خطمشیگذاران و مجریان تغییر مستمر محیط را به عنوان یک واقعیت پذیرفته و آن را در مراحل مختلف تدوین، اجرا و ارزیابی خط مشی مورد توجه قرار دادهاند. تغییرات مستمر متغیرهای اجتماعی، سیاسی، فناوری و مدیریتی سبب شده است خطمشیهای عمومی در شرایطی تصمیمگیری و اجرا شوند که درجه بالایی از عدم اطمینان[i] و پیچیدگی[ii] وجود دارد(Kotnik, Umek, Kovač, Stanimirović, & Vintar, 2020)، این عدم اطمینان و پیچیدگی، یادگیری نظام خط مشی گذاری را ضروری میسازد، زیرا تصمیمها باید با شناخت محیط همراه بوده و با عوامل خارجی هماهنگی داشته باشد تا بتواند با موفقیت، تصمیمهایی سازگار با محیط بگیرد که در شرایط موجود با کامیابی اجرا شود(الوانی و شریف زاده، 165:1394). با توجه به اهمیت اجرای موفقیت آمیز خطمشیهای عمومی و فراهم نمودن زمینه مناسب برای آن، برخی صاحبنظران خط مشیها را به سه دسته کلان، میانبرد و خرد تقسیم کردهاند، خط مشی های کلان خط مشی هایی هستند که اصول اساسی خط مشی گذاری را معرفی نموده و معیارهای بنیادین سیستم مقررات گذاری را شکل میدهد، خط مشیهای خرد حریم اقدام خط مشی گذاران را در چارچوب اختیارات قانونی و مطابق با خط مشی کلان، برای کاربست و شفافسازی خط مشیهای کلان مشخص می کنند. خط مشی های میانبرد بین سطوح خرد و کلان قرار گرفته و به تدوین مقرراتی میپردازد که چالشهای تعارض و قدرت را در بین گروههای سازمانیافته مشارکت کننده در قلمرو یک موضوع خاص خط مشی، ساختاربندی می نماید. از آنجا که نیل به اهداف بخش عمومی دشوار است و نیاز به هماهنگی و انسجام عمل در سطحی بسیار گسترده دارد، در این تقسیمبندی برای اجرای خطمشیها نیز نوعی خطمشی پیشبینی شده است تا مجریان را در چارچوب خط مشیهای تدوین شده برای حل مسائل عمومی سازماندهی کند، به عبارت دیگر وجود خطمشیهای میانبرد بر ضرورت هماهنگی و انسجام مجریان متناسب با خطمشیهای خرد و کلان تاکید دارد. پیچیدگی روزافزون مسائل و افزایش انتظارات عامه مردم، چالشهای بیسابقهای را برای توسعه ظرفیت حکومتها در اجرای خطمشیهای اثربخش ایجاد کرده و توجه گستردهای به مفهوم ظرفیت خطمشی [iii]جلب نموده است. ظرفیت خطمشی، بیانگر مجموعهای از مهارتها، منابع، شایستگیها و قابلیتهایی است که برای تدوین و به اجرا درآوردن خطمشی، ضرورت دارند(پورعزت و همکاران، 1398: 30-27). هر خطمشی شرایط اجرایی خاص خود را دارد که باید در دستورالعملهای آن یا در خطمشیهای میانبرد مشخص شده باشد ولی با وجود تغییرات مستمر محیطی، در اجرای بسیاری از خط مشی ها باید ساز و کارهای اجرایی پیش بینی شده، تغییر کند. توانایی شناخت تغییرات محیط و بکارگیری فعالیتهای مناسب برای اجرای موفق خط مشی نیازمند هوش سازمانی[iv] است و هوش فردی مدیران به تنهایی توانایی چیرگی بر مسائل پیش روی سازمان را ندارد، از اینرو برای غلبه بر مشکلات داخلی و محیطی، افزایش هوش جمعی در درون سازمانها، به عنوان یک ضرورت مورد توجه قرار گرفته است (فقیهی و همکاران، 1398) و سازمانها باید تلاش کنند تا با بکارگیری ابزارهای مناسب نسبت به آن واکنش نشان دهند.
ادبیات پژوهش
خط مشی عمومی مجموعهای از اقدامات است که دولتها با هدف تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی خود اجرا می کنند(Metcalf, Kijima, & Deguchi, 2019) و به دنبال برنامهریزی برای شکلدهی[v] به حوزههای[vi] اجتماعی و سیستمهای اقتصادی از طریق تصمیماتی هستند که برای همه الزامآور[vii] است. (Johanson, 2018:20)اجرای خطمشی یک فرایند است که با بکارگیری منابعی مانند مجریان[منابع انسانی]، سرمایههای مالی و قابلیتهای سازمانی توسط بخش دولتی و خصوصی عملیاتی میشود(Bahri et al, 2020). در اجرای خطمشی، فعالیتهای بخش دولتی و خصوصی در راستای اهداف پیشبینی شده در خط مشی هدایت[viii] میشوند. این فعالیتها میتواند تلاشهای فوری برای تبدیل تصمیمات به عملیات و همچنین ادامه این تلاشها برای ایجاد تغییرات بزرگ و کوچک تعیین شده[ix] در خطمشی باشد(Sætren & Hupe, 2018). فرایند اجرا بهطور قابل ملاحظهای با فرآیند پیچیده برنامهریزی، اقدامات سازمانی و بین سازمانی، همکاری و ارتباطات که همگی برای دستیابی به اهداف آرمانی و عملیاتی خط مشی ضروری می باشند، در ارتباط است و در آن بازیگران، سازمانها، رویهها و روشهای متفاوت در هم می آمیزد تا خط مشی را به نتیجه مطلوب و مثبت برسانند(احدزاده و همکاران، 1399).
با بررسی ادبیات اجرای خط مشی، می توان به چهار دستهبندی کلی دست یافت، دسته اول با پژوهشگرانی سر و کار دارد که تلاش کردند مدل های تحلیلی برای اجرا ارائه دهند، از این مدل ها با عنوان های کلی نسل اول، نسل دوم و نسل سوم یاد می شود. دسته دوم تلاش افرادی را شامل می شود که رویکردهای مختلفی از اجرا مطرح کردند، نظیر رویکرد بالا به پایین، پایین به بالا و ترکیبی. دسته سوم بر تعیین متغیرهای اجرا تاکید دارند. دسته چهارم افرادی هستند که رویکردهای نوین اجرا را در عصر پسابروکراتیک و حاکمیت چند سطحی مطرح کردهاند. رویکردهای نوین در عرصه اجرای خط مشی در سه زمینه مطرح شده اند: نخست حاکمیت شبکه ای به دلیل اینکه اجرا آن چنان پیچیده شده است که سازمان نمیتواند خط مشی را به خوبی اجرا کند و برای این منظور به شبکه ای از سازمان ها نیاز است. دوم، اعتقاد بر این است که به شکل روز افزون، اجرای خط مشی از طریق فرایندهای اجتماعی-سیاسی مذاکره، سازش و چانهزنی شکل میگیرد و محقق میشود. سوم، اجرای خط مشی در پرتو نظریه مدیریت دولتی نوین است.(منوریان, 1394b) تنوع رویکردهای اجرا نشان میدهد سازمانها باید با درک صحیح موقعیتها، رویکردهای مناسب را برای اجرا انتخاب کنند. سازمانها برای درک بهتر موقعیتها و ارایه راهحلهای مناسب باید هوش خود را افزایش دهند. افزایش هوش[x] بیانگر جنبههای کلیدی "افزایش قابلیتها[xi]" برای داشتن درک سریعتر و بهتر از موقعیتها و کسب درجه مناسبی از توانایی درک موقعیتهای پیچیده است. علاوه بر این یافتن راهحلهایی برای مسائلی که قبل از آن غیرقابل حل به نظر میرسید را ممکن میسازد(Gunasekaran, Ahmad, Tang, & Mostafa, 2016). هوش سازمانی به معنای به کار بستن توان فکری سازمان برای رسیدن به ماموریتها و رسالتهای سازمان است(کیخا و عباس پور, 1398)، به عبارت دیگر بیانگر توانایی فکری یک سازمان برای حل مسائل سازمانی است که بر یکپارچگی تواناییهای فنی و انسانی برای حل مسائل تاکید دارد و شامل کسب دانش، یادگیری، پیشبینی و حل مسئله است(فقیهی و همکاران، 1398). امروزه استفاده به موقع و صحیح از هوش و مهارتهای یادگیری، اساس و پایه موفقیت سازمانهای مجری است(رحیمی, بقالینژادشوشتری و نداف, 1399)، بهگونهای که هوش کسب و کار[xii] به یکی از مهمترین محرکهای(پیش ران)[xiii] موفقیت سازمانها در دهه اخیر تبدیل شده است(Gonzales & Wareham, 2019). اگر چه تحلیلها و هوش کسب و کار[xiv] در ابتدا برای حمایت از فعالیتهای تصمیمگیری استفاده شد ولی امروزه به طور فزایندهای برای یادگیری سازمانی، بهبود بهرهوری[xv] و تقویت هوش سازمانی[xvi] مورد توجه قرار گرفته است. هوش کسب و کار عبارت است از فنون[xvii]، فناوریها[xviii]، سیستمها، روششناسیها[xix]، اقدامات[xx] و ابزارهایی[xxi] که برای تحلیل دادههای کسب و کار استفاده میشوند تا در درک بهتر اجرای فعالیتها و اتخاذ تصمیمات بهموقع[xxii] به سازمان کمک کنند(Božič & Dimovski, 2019). هوش کسب و کار با تحلیل به موقع حجم زیادی از اطلاعات مفید، فرآیند تصمیمگیری را ارتقا داده و با پشتیبانی از تصمیم گیرندگان به بهبود عملکرد سازمانها کمک میکند(El-Adaileh & Foster, 2019). این دیدگاه میتواند جنبههای مختلف فرایند ایجاد ارزش[xxiii] را در سازمان هدایت کند (Božič & Dimovski, 2019).
پیشینه پژوهش
منوریان (۱۳۹۴) مدل اجرای خط مشی های اصلاح اداری را با رویکرد یادگیری پیشنهاد نمود. در این پژوهش به ارتقای قابلیت و شایستگی مجریان خط مشیها از طریق یادگیری خط مشی پرداخته شده و نظریه ای در زمینه اجرای خطمشیهای تحول اداری (با رویکرد یادگیری) و چرخه یادگیری خط مشی ارائه شده است. بر اساس نتایج این پژوهش برای اجرای موفق خطمشیهای اصلاح اداری باید به عوامل و بازیگران متعددی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر فرایند اجرا اثر گذارند، توجه شود و با بسترسازی مناسب و عزم ملی و پیش آمادگی برای اجرا، می توان انتظار داشت که روند اجرا، با حمایت قاطع مدیران ارشد و ایجاد انگیزه در کارگزاران برای یادگیری موثر، بستر مناسبی برای اجرای موفق خطمشیهای تحول اداری فراهم سازد(منوریان, 1394b). حاجی پور و همکاران (1394) الگوی آسیبشناسی اجرای خط مشی عمومی در ایران را طراحی کردند. نتیجه پژوهش آنها الگویی جامع و مبتنی بر عمل بود که به مولفه های موثر در اجرای ناموفق خط مشی عمومی توجه کرده است. الگوی آنها تصویر کاملی از چالشهای فضای خط مشی گذاری عمومی، فضای عمومی خط مشی و فضای اجرای خط مشی ترسیم و در نهایت پیامدهای اجرای ناموفق را ارائه نموده است(حاجیپور، فروزنده، داناییفرد و فانی، 1394). احدزاده و همکاران (۱۳۹۹) عوامل موثر بر اثربخشی اجرای خط مشیهای عمومی را در وزارت نیرو بررسی کردند. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی،6 بعد، ۲۰ مولفه و ۱۱۰ شاخص برای اجرای خط مشی در وزارت نیرو شناسایی شد. براساس این ابعاد شبکه مضامین عوامل اجرای اثربخش خط مشیهای عمومی بر اساس حکمرانی اقتضایی ارائه شد که با کاربست آن میتوان دستیابی به اهداف خط مشی ها را تسهیل نمود(احدزاده و همکاران، ۱۳۹۹).
عباسی و همکاران(۱۳۹۵) موانع اجرای خط مشی های عمومی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را بررسی کردند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عمدهترین عوامل بازدارنده و تنگناهای کارآمد کردن اجرای خط مشی است. نتایج پژوهش نشان داد مشکلات مربوط به تدوین کنندگان، مجریان و استفادهکنندگان، ماهیت خطمشی، سازمان مجری، انواع کنشها، گروههای فشار و محیط با اجرای خطمشی رابطه دارد(عباسی، معتضدیان و میرزایی، 1395). موگامبوا[xxiv] و همکاران (۲۰۱۸) به بررسی بنیادهای مفهومی[xxv] اجرای خط مشی پرداختند. آنها معتقدند اجرای خط مشی دارای بنیاد نظریه یکپارچه ای[xxvi] نیست. در این پژوهش روند تاریخی، روش شناسی و توسعه عملی اجرای خط مشیها بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد شبکهها، حکومتها و بین المللی سازی، بخش ها و منابعی هستند که می توانند سبب پیشرفت اجرای خطمشی شوند(Mugambwa et al., 2018).ریکو و شولتز[xxvii](2019) پژوهشی درباره یادگیری سازمانی در دوره اجرای خط مشی انجام دادند. آنها در این پژوهش دو هدف را دنبال کردند: 1- شناخت فرآیندها و پیامدهای یادگیری جمعی در مدت زمان اجرای خط مشی و 2- درک عوامل درون سازمانی پشتیبانیکننده یا مانع یادگیری در دوره اجرا. نتایج پژوهش آنها نشان داد عوامل چندگانهای شامل شبکهها و ابزارهای درون سازمانی برای اشتراکگذاری اطلاعات و جلساتی برای مبادله درسهای آموختهشده، به سازمانها کمک میکند تا در دوره اجرای خطمشی به عنوان یک سازمان یادگیرنده عمل کرده و از آموختهها برای بهبود اجرا استفاده کنند(Ricco & Schultz, 2019). کاتنیک[xxviii] و همکاران (۲۰۲۰) عوامل کلیدی اجرای موفقیت خط مشی را در اسلونی تحلیل کردند. پژوهش کیفی آنها با هدف شناسایی عوامل کمک کننده به اجرای خط مشیهای عمومی انجام شد. یافته های پژوهش آنها نشان میدهد ارزیابی عملکرد، تغییرات سریع دولت، هماهنگی ضعیف بین بخشی و جلسات دولتی ناکارا و غیر اثربخش عوامل اصلی عدم اجرای موفق خطمشیهای عمومی است(Kotnik et al., 2020). کولمن[xxix] و همکاران(2021) در پژوهشی به بررسی ابهام و تضاد در اجرای خطمشیها پرداختند. آنها رابطه بین رویکردهای اجرای بالا به پایین و پایین به بالا را بررسی نموده و به این نتیجه رسیدند که مقابله با فشارهای اجرا نیازمند یادگیری سریع[xxx] است. آنها پیشنهاد دادند برنامههای آینده برای اجرای خطمشیها در مقیاس بزرگ[xxxi]، باید با در نظر گرفتن محیط اجرا تدوین شوند(Coleman et al, 2021). کاموزینزی[xxxii] (2021) در پژوهش خود به نقش اصول سنتی ایجاد انسجام در مدیریت شبکههای پیچیده پرداخت و عنوان داشت چارچوبهای نظری حاکم بر اجرای خطمشیها هنوز از اصول مدیریتی درون سازمانی[xxxiii] الهام می گیرند، در حالیکه باید خط مشیهای عمومی به وسیله شبکههای پیچیده با گرهها و ارتباطات[xxxiv] چندگانه اجرا شوند. نتایج این پژوهش نشان داد در اجرای یک خطمشی باید نهادهای چندگانه مجری بدون پیوندهای سلسلهمراتبی کنار یکدیگر قرار گیرند تا اقدامات متنوع خطمشی را هماهنگ نموده و بر موانع عملیاتی و بروکراتیک غلبه نمایند(Kamuzinzi, 2021)
چارچوب نظری پژوهش
بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش نشان داد مدلی برای اطمینان از اجرای موفقیت آمیز خطمشی ها در تمام شرایط توصیه نشده است و عوامل متعددی در اجرای خط مشیها نقش دارند. برخی از این عوامل سبب شدهاند مجریان ناچار به بکارگیری راهبردهایی برای اجرای هوشمند خطمشیها باشند و این راهبردها را در شرایط محیطی و تحت تاثیر عوامل تسهیل کننده یا محدود کننده پیادهسازی کنند تا به پیامدهای مورد نظر از اجرای خطمشیها دست یابند. بر این اساس مدل مفهومی پژوهش به شکل زیر طراحی شد:
پیامدهای اجرای هوشمند خطمشیها |
شرایط محیطی موثر بر راهبردهای اجرای هوشمند خطمشیها |
راهبردهای اجرای هوشمند خطمشیها |
علتهای نیاز به اجرای هوشمند خطمشیها |
عوامل تسهیل کننده و محدودکننده پیادهسازی راهبردهای اجرای هوشمند خطمشیها
|
شکل 1: چهارچوب نظری پژوهش (نویسندگان)
با توجه به مدل مفهومی ارایه شده در شکل 1، پژوهش حاضر برای پاسخ به سوالات زیر انجام شد:
روش پژوهش
در این پژوهش کیفی کوشیده ایم، متغیرهای اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی را شناسایی کنیم ومدلی برای اجرای اثربخش خطمشیها طراحی کنیم. این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی و از نظر زمان، پژوهشی مقطعی است. دادهها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 12 تن از خبرگان دانشگاهی و اجرائی، شامل استادان دانشگاه و مدیران وکارشناسان مسئول اجرای خط مشی های عمومی با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی جمع آوری و پس از تحلیل، مدل اجرای هوشمند خط مشی ها طراحی شد. لازم به ذکر است که پس از انجام دوازده مصاحبه به اشباع[xxxv] رسیدیم. جمعآوری دادهها تا زمانی ادامه یافت که دادههای جدید، دیدگاهها یا ویژگیهای جدیدی در مورد موضوع پژوهش ارائه نشد(37:Creswell, 2014). بر این اساس پس از مصاحبه با هشت نفر از خبرگان، پاسخهای خبرگان بعدی مشابه نمونههای قبلی بود، تا نمونه دوازدهم که مطالب حالت تکراری پیدا کرد و دادهها با 12 نمونه به اشباع رسید.
جدول 1: ترکیب خبرگان پژوهش
گروهبندی |
تعداد |
تحصیلات |
سابقه خدمت |
استاد دانشگاه |
6 |
دکترا |
بیش از 20 سال |
مدیران و کارشناسان سازمانهای دولتی |
6 |
دکترا |
4 نفر بیش از 25 سال |
2 نفر بین 15 تا 25 سال |
به منظور اعتبارسنجی مدل، پس از طراحی آن با 5 نفر از خبرگان مصاحبه شد که ایشان روایی مدل را تایید کردند.
تجزیه و تحلیل دادهها
در نظریه داده بنیاد دادههای جمعآوری شده با استفاده از فرایند کدگذاری تحلیل میشوند، کدگذاری فرایندی است که در آن مصاحبه ها ابتدا کدگذاری شده و سپس با تقلیل و کاهش کدها،مفهوم پردازی صورت می گیرد. کدگذاری فرایند اصلی ساختن و پرداختن نظریه از داده هاست(خنیفر و مسلمی، ۱۳۹۸: 214). در نظریه داده بنیاد از سه مرحله کدگذاری باز[xxxvi]، کدگذاری محوری[xxxvii] و کدگذاری انتخابی[xxxviii] برای تحلیل دادهها استفاده میشود(خورشیدی، 169:1396).
با توجه به مراحل بالا، متن مصاحبهها که در واقع دادههای پژوهش بودند به مفاهیم تبدیل و به این ترتیب کدگذاری باز انجام شد، پس از آن با شناسایی ارتباط مفاهیم، مقولهها مشخص و کدگذاری محوری صورت گرفت، محورها نیز با ارتباط بین مقولهها شناسایی و براساس ارتباط آنها مدل اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی طراحی شد. نمونههایی از فرایند تبدیل مصاحبهها به مقولههای محوری در جداول 2، 3 و 4 مشاهده میشود. پس از تحلیل همه مصاحبهها، مفاهیم، مقولهها و مقولههای محوری پژوهش طبق جدول 5 شناسایی شدند:
جدول 2: نمونه اول از فرایند کدگذاری مصاحبهها
داده1 |
مفهوم |
مقوله |
مقوله محوری |
باید همان خط مشی ابلاغ شده، اجرا شود.(چه مورد تایید مجری باشد یا نباشد.) |
تعهد مدیران |
تعهد به خط مشی |
محیط اجرای هوشمند خط مشی |
اگر آنچه تدوین شده به درستی اجرا شود اهداف محقق میشود. |
اثربخشی اجرا |
افزایش بهره وری |
پیامد اجرای هوشمند خط مشی |
در اجرا باید به مساله مورد نظر توجه شود. |
درک رابطه خط مشی با مساله |
تعهد به خط مشی |
محیط اجرای هوشمند خط مشی |
درنظر نگرفتن قدرتهای اقتصادی و سیاسی در تدوین خط مشی، در اجرا مشکل ایجاد میکند. |
شناسایی انواع ذینفعان |
مدیریت ذینفعان |
شرایط تسهیل کننده یا محدود کننده اجرای هوشمند خط مشی |
باید ساختار مناسبی برای اجرا ایجاد شود. |
طراحی ساختار با توجه به اهداف خط مشی |
متناسب سازی ساختار |
راهبرداجرای هوشمند خط مشی ها |
باید منابع لازم برای اجرا تامین شود. |
تجهیز منابع اجرا |
چگونگی تامین منابع |
شرایط تسهیل کننده یا محدود کننده اجرای هوشمند خط مشی |
منابع انسانی موردنیاز باید تامین شود. |
تجهیز منابع اجرا |
چگونگی تامین منابع |
شرایط تسهیل کننده یا محدود کننده اجرای هوشمند خط مشی |
باید منابع برنامه واقع گرایانه باشد. |
کفایت منابع |
چگونگی تامین منایع |
شرایط تسهیل کننده یا محدود کننده اجرای هوشمند خط مشی |
باید روشهای پیاده سازی به درستی طراحی شود. |
بازنگری فرایندهای اجرا متناسب با الزامات اجرا |
متناسب سازی فرایندها |
راهبردهای اجرای هوشمند خط مشی ها |
جدول 3: نمونه دوم از فرایند کدگذاری مصاحبهها
داده2 |
مفهوم |
مقوله |
مقوله محوری |
باید شیوه مدیریتی اجرا مورد توجه قرار گیرد ممکن است خط مشی به دلیل عدم بکارگیری شیوه مدیریتی مناسب به نتیجه نرسد. |
مهارتهای مدیریتی مجریان |
قابلیت مجریان |
شرایط تسهیل کننده یا محدود کننده اجرای هوشمند خط مشی |
باید قابلیتهای پیشگیری از انحراف پیش بینی شود. |
توجه به اقدامهای پیشگیرانه در اجرا |
توانایی های مدیران |
علت اجرای هوشمند خط مشی ها |
خط مشی برای پیامد و اثر مشخصی تدوین شده است، بنابراین باید در همه مراحل اجرا، خروجی ها و پیامدها مورد توجه باشند. |
جمع آوری اطلاعات مربوط به پیشرفتها در حل مساله |
داده کاوی |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
باید سازوکاری برای دریافت بازخوردهای حین اجرا طراحی شود. |
ایجاد سازوکار برای ارایه به موقع یازخوردها |
ایجاد ساختارهای بازخوردی |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
فرایندهای اجرا چقدر میتواند به تحقق اهداف کمک کند. |
بازنگری فرایندهای اجرا متناسب با الزامات اجرا |
متناسب سازی فرایندها |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
قابلیت ارزیابی کننده برای ارایه بازخورد مناسب باید افزایش یابد.(بازخوردادن صحیح به دلیل ضعف بازخورد دهنده دچار مشکل نشود.) |
طراحی نظام بازخورد |
ایجاد ساختارهای بازخوردی |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
قابلیت مجریان در استفاده از بازخورد باید افزایش یابد. (آموزشهای لازم برای استفاده از بازخورد برگزار شود.) |
طراحی نظام بازخورد |
ایجاد ساختارهای بازخوردی |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
اجرا باید به طور مستمر رصد و پایش شود. |
گزارش گیری سریع و مستمر از داده های اجرا |
مدیریت اطلاعات |
علت اجرای هوشمند خط مشی ها |
استفاده از تحقیق برای رفع کمبود اطلاعات و کمبود دانش در مورد نتایج و پیامدها اجرا |
پردازش هوشمند داده های اجرا |
داده کاوی |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
جدول 4: نمونه سوم از فرایند کدگذاری مصاحبهها
داده3 |
مفهوم |
مقوله |
مقوله محوری |
سرعت تغییر فناوری و اثر آن بر اجرا باید مورد توجه باشد. |
تغییرات مستمر فناوری |
پیشرفت فناوری |
علت اجرای هوشمند خط مشی ها |
باید رابطه خط مشی با مساله ای(فرصتی) که برای رفع(بهره برداری) آن تدوین شده مشخص باشد. |
درک رابطه خط مشی با مساله |
تعهد به خط مشی |
محیط اجرای هوشمند خط مشی |
در هر دوره اجرا باید تجربه های دوره های قبل شناسایی شده و مبنایی برای اصلاح و پیشگیری از انحراف در اجرا باشد. |
دسترسی به موقع به اقدامات قبلی |
مدیریت دانش |
علت اجرای هوشمند خط مشی ها |
فعالیتهای پیش بینی شده باید به ترتیب تعیین شده اجرا شوند تا نتایج آنها یکدیگر را تکمیل کنند. |
آگاهی از تقدم و تاخر فعالیتها و رعایت آنها |
مدیریت پروژه |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
فعالیتهای پیش بینی شده برای اجرای خط مشی باید در زمان مناسب انجام شوند تا اثربخش باشند. |
تعیین و ابلاغ زمانبندی فعالیتها |
مدیریت پروژه |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
روند تحولات و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، اجتماعی و فنی باید تحلیل شود |
تحلیل روندها |
شکل گیری روندها |
علت اجرای هوشمند خط مشی ها |
افزایش رویدادهای تاثیرگذار داخلی و جهانی بر سازمان ها |
تغییرات روندها |
شکل گیری روندها |
علت اجرای هوشمند خط مشی ها |
اجرای برنامه باید مدام با اقدامهای اصلاحی و بهبودها هدایت شود. |
توانمندسازی مجریان برای بهره برداری از بازخوردها |
توانمندسازی مجریان |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
مدیریت برنامه باید همواره ورودی را کنترل کند تا خروجی از لحاظ کمیت و کیفیت بر اساس شاخص های مرتبط به حد مطلوب برسد |
پردازش هوشمند داده های اجرا |
داده کاوی |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
قوانین و استانداردها باید از اجرا حمایت کنند. |
الزامات قانونی و حقوقی |
قوانین و مقررات |
محیط اجرای هوشمند خط مشی |
باید تغییرات ابعاد مختلف مساله و نتایج آن پیش بینی شود. |
پیش بینی تعییرات |
شکل گیری روندها |
علت اجرای هوشمند خط مشی ها |
به توانمندی های محوری کارکنان در پیشبرد هدفها و ارتقای سطح عملکرد آنها باید توجه شود. |
آموزش کارکنان |
توتنمندسازی مجریان |
راهبرد اجرای هوشمند خط مشی |
هماهنگی در اجرا حلقه مفقوده بسیاری از برنامه هاست که مانع تحقق اهداف میشود. |
جلب مشارکت مجریان |
تعامل و هماهنگی |
شرایط تسهیل کننده یا محدود کننده اجرای خط مشی |
باید گزارشها و مستندات اجرا در اختیار همه مجریان باشد. |
اشتراک گذاری اسناد اجرا |
مدیریت دانش |
علت اجرای هوشمند خط مشی ها |
جدول 5: مفاهیم و مقولههای پژوهش
مفهوم |
مقوله |
مقوله محوری |
دسترسی به فناوری نوین-تغییرات مستمر فناوری-درک نقش فناوری در سهولت اجرا-ارتباطات سریع و برخط |
پیشرفت فناوری |
علل اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی |
هزینه های بالای اجرا-افزایش کارآیی-محدودیت منابع مالی- کمبود نیروی انسانی با انگیزه- بهرهوری پایین |
مدیریت منابع |
|
حجم زیاد اطلاعات-تحلیل به موقع اطلاعات-کنترل اطلاعات-ضرورت تحلیل مستمر داده های اجرا-گزارش گیری سریع و مستمر از اجرا-بروزآوری سریع اطلاعات-دسترسی سریع به اطلاعات- ضرورت دسترسی به اطلاعات دقیق |
مدیریت اطلاعات |
|
تغییرات روندها-تحلیل روندها- پیش بینی تغییرات-وابستگی رویدادها به یکدیگر |
شکل گیری روندها |
|
توجه به تغییرات زیاد عوامل محیطی-تصمیم گیری سریع-سیستمهای جدید مدیریتی-پاسخگویی در مورد بهبود عملکرد-تصمیم گیری به موقع برای اصلاح انحراف-مدیریت زمان-توجه به اقدامهای پیشگیرانه |
تواناییهای مدیران |
|
ماهیت مساله-پویایی محیط اجرا-تغییرپذیری مساله-ضرورت نگرش سیستمی به مسائل-تغییرات اجتماعی |
پیچیدگی مسائل |
|
تکرار فرایندهای اجرا-هزینههای اجرای بدون امکانسنجی-یادگیری پرهزینه حین اجرا |
هزینههای بالای آزمون و خطا |
|
فراهم نمودن امکان پاسخگویی-ارایه بهموقع گزارشهای اجرا-توجیه جامعه هدف-پذیرش مسئولیت مرحله اجرا |
پاسخگویی |
|
دسترسی بهموقع به اطلاعات خطمشی-دسترسی به موقع به اقدامات قبلی-سهولت دسترسی به اسناد قانونی-سهولت دسترسی به سوابق اجرا-اشتراک گذاری اسناد-ثبت نارساییهای احتمالی تدوین خطمشی |
مدیریت دانش |
|
نرم افزارهای مناسب-امنیت شبکه-کیفیت ارتباط شبکه-سخت افزارهای کافی-یکپارچگی شبکهها- یکپارچگی نرم افزارها |
زیرساختهای فناوری اطلاعات |
محیط اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی |
توجه خطمشیگذاران-حمایت نهادهای قانونگذاری-حمایت مدیران ارشد نظام-تعهد مدیران-اطمینان از امکان پذیری اجرای خط مشی-احساس مسئولیت در مورد مساله-درک صحیح رابطه مساله با خط مشی-تعهد مدیران و مجریان برای پیگیری اجرا تا حصول نتیجه- تعهد خط مشی گذاران برای پیگیری اجرا- انگیزه مجریان |
تعهد به خطمشی |
|
فرهنگ بازخورد-فرهنگ کار تیمی-فرهنگ مشارکت |
فرهنگ سازمانی |
|
الزامات قانونی و حقوقی-ثبات قوانین مربوط-همسویی با قوانین مربوط-همسویی با سایر قوانین-ضمانت اجرا |
قوانین و مقررات |
|
شرایط اقتصادی-فساد اداری-گزارش رسانه ها از اجرا-گزارش رسانه ها از مساله-جو سازمانی مجریان |
محیط خط مشی |
|
هماهنگی مجریان با توجه به بازخوردها-هماهنگی مجریان برای اجرا-سازوکارهای موجود هماهنگی- چگونگی ارتباط مجریان- تضاد مجریان |
ساختارهای تعامل و هماهنگی مجریان و تدون کنندگان |
|
رویه های اداری-انتخاب مجریان مناسب-زمانبندی اجرا-درک رابطه علی مساله(فرصت) و خط مشی-رهبری هوشمند-درک کارکنان سازمانهای مجری از خط مشی-شایستگی کارکنان-تخصص مجریان-درک صحیح مجریان از دستورالعملها-شناسایی دقیق مسائل عمومی-زیرساخت های فناوری اطلاعات سازمانهای مجری(نرم افزار، سخت افزار، شبکه)- مهارتهای مدیریتی مجریان- دانش مجریان- مسئولیت پذیری مجریان- تجربه مجریان |
قابلیت مجریان |
شرایط تسهیل کننده یا محدود کننده اجرای هوشمند |
جلب مشارکت مجریان-تعامل مستمر تدوین کنندگان، مجریان و جامعه هدف |
تعامل و هماهنگی |
|
تخصیص به موقع بودجه پیش بینی شده-کفایت منابع- تجهیز منابع اجرا- روش های تامین بودجه |
چگونگی تامین منابع |
|
تمایل به شفاف سازی مراحل اجرا برای گروههای هدف-اطلاع رسانی از مراحل اجرا-سهولت اطلاعرسانی به ذینفعان-اطلاع رسانی مستمر به ناظران- اشتراک گذاری اطلاعات اجرا |
اطلاع رسانی به ذینفعان |
|
ترکیب گروه هدف-رفتار گروههای هدف و غیرهدف- جلب مشارکت و همکاری ذینفعان- مشارکت جامعه هدف در اجرا- شناخت انواع ذینفعان- تنوع جامعه هدف- دریافت بازخورد از ذینفعان- تضاد منافع |
مدیریت ذینفعان |
|
شفاف بودن دستورالعملها-طول مدت اجرا- مقطع زمانی اجرا-وضوح اهداف خط مشی-اهداف خط مشی باید واضح باشد- توجه خط مشی به ارزشهای حاکم |
ویژگی خط مشی |
|
خط مشی باید به طور جدی در دستورکار قرار گیرد- مجریان به عنوان ذینفعان کلیدی با اهداف موافق باشند- اولویت خط مشی- اولویت مسئله – ضمانت اجرایی خط مشی(تضمین اجرا) |
حمایت از خط مشی |
|
به تعویق انداختن اجرای خطمشی-اجرا نکردن فرایندهای تعریف شده برای خطمشی-طراحی نکردن فرایند جدید برای اجرای خطمشی-اصرار به حفظ فرایندهای موجود برای اجرای خط مشی-اصرار به حفظ ساختار موجود برای اجرا |
مقاومت در برابر تغییر |
|
تسلط مدیران به فرایندهای فعلی سازمان مجریان-تسلط مدیران به دستورالعملها و آیین نامههای سازمان مجریان-شناخت اسناد موجود از اجرای خط مشی ها در سازمان-شناخت سوابق موجود در سازمان |
حافظه سازمانی |
|
توانمندسازی مجریان برای بهره برداری از بازخوردها-توانمندسازی مجریان برای تحلیل روندها-توانمندسازی نهادهای نظارتی برای ارایه بازخوردهای مناسب-تشویق و ترغیب مدیران به بهبود مستمر-آموزش مجریان برای اجرا-آموزش مدیران-آموزش کارکنان-تقویت مهارت مجریان |
توانمندسازی مجریان |
راهبردهای اجرای هوشمند خط مشیهای عمومی |
ایجاد سازوکار برای ارایه به موقع بازخوردها-توجه به پیشنهادهای اصلاحی سازمانهای مجری-طراحی نظام بازخورد-طراحی داشبورد اجرای خط مشی-پایش مستمر-نظارت مستمر بر فرایندها-گزارشهای مستمر اجرا-ارزیابی برای بهبود |
ایجاد ساختارهای بازخوردی |
|
بکارگیری اصول مدیریت پروژه در اجرای خط مشی-طراحی فرایندهای اجرایی شفاف و مبتنی بر فناوری های نوین-بازنگری فرایندها متناسب با الزامات اجرا |
متناسبسازی فرایندها |
|
طراحی شبکه اجرا-طراحی ساختار مناسب-ایجاد ساختارهایی برای داده کاوی-معماری سازمانی- افزایش قابلیت ها برای اجرا- ظرفیتسازی برای اجرا |
متناسبسازی ساختارها |
|
تجزیه و تحلیل مستمر دادههای اجرا-شناسایی رابطه دادههای اجرا با سایر برنامهها در دست اجرا-پردازش هوشمند دادههای اجرا-جمعآوری اطلاعات مربوط به پیشرفتها در حل مسأله-استخراج الگوهای مسأله |
داده کاوی |
|
ارتقای کیفیت نیروی انسانی-توزیع کمی و کیفی نیروی انسانی بر مبنای اصول منطقی |
متناسبسازی نیروی انسانی |
|
شناسایی دقیق فعالیتهای اجرا-تعیین و ابلاغ زمانبندی فعالیتها به مجریان-آگاهی از تقدم و تاخر فعالیتها و رعایت آنها-تاکید بر زمانبندی اجرا |
مدیریت پروژه |
|
اجرای اثربخش خط مشی-افزایش بهرهوری-افزایش کیفیت خدمات مرتبط-استفاده بهینه از اطلاعات-افزایش کیفیت نیروی انسانی-افزایش اثربخشی فعالیتها-بهبود عملکرد سازمانهای مجری |
افزایش بهره وری |
پیامدها و نتایج اجرای هوشمند خط مشی های عمومی |
حل مساله یا استفاده از فرصتی که خط مشی برای آن تدوین شده-رفع مشکل جامعه هدف |
حل مساله |
|
رضایت گروه هدف-رضایت مجریان |
رضایت ذینفعان |
|
حل به موقع مساله-انطباق نتایج با گزارشها |
جلب اعتماد عمومی |
|
بهبود ارتباط مجریان با یکدیگر- ارتباط مجریان با جامعه هدف-ارتباط مجریان با تدوین کنندگان |
هماهنگی اجرا |
|
شناسایی تجربیات موفق و ناموفق اجرای خطمشیها-بهرهبرداری از تجربهها در اجرا-ثبت و نگهداری تجربههای حل مشکلات اجرا |
یادگیری از تجربیات |
براساس مفاهیم و مقولههای استخراج شده از مصاحبهها، مدل اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی با 5 مقوله محوری شرایط علّی، شرایط محیطی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها طبق شکل 2 طراحی شد.
فرهنگ سازمانی-ساختارهای تعامل و هماهنگی بین مجریان و تدوین کنندگان-زیرساختهای فناوری اطلاعات-قوانین و مقررات- تعهد به خط مشی-محیط خط مشی |
· پیشرفت فناوری · مدیریت منابع · مدیریت اطلاعات · توانایی های مدیران · پیچیدگی مسائل · شکلگیری روندها · هزینههای بالای آزمون و خطا · مدیریت دانش · پاسخگویی |
اجرای هوشمند خط مشی های عمومی |
مقاومت در برابر تغییر-چگونگی تامین منابع-حافظه سازمانی-قابلیت مجریان-میزان تعامل مجریان(تعامل و هماهنگی مجریان)-ویژگی خط مشی-مدیریت ذینفعان-حمایت از خط مشی- اطلاع رسانی به ذینفعان |
-افزایش بهره وری -جلب اعتماد عمومی -رضایت ذینفعان -هماهنگی اجرا -حل مساله - یادگیری از تجربیات |
توانمندسازی مجریان-داده کاوی-ایجاد ساختارهای بازخوردی-متناسب سازی نیروی انسانی-متناسب سازی فرایندها-متناسب سازی ساختارها مدیریت پروژه |
شکل2: مدل اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی
نتیجهگیری و پیشنهادها:
خطمشیهای عمومی به منظور بهرهبرداری از یک فرصت یا حل یک مشکل تدوین میشوند و دولتها باید تلاش کنند با توجه به پیشرفتهای دانش و بکارگیری ابزارهای مناسب، خط مشی های عمومی را به طور اثربخش اجرا کنند. هر چند پژوهشهای متعددی در زمینه اجرای خط مشی های عمومی انجام شده و مدلهای گوناگونی نیز ارایه شده است ولی هیچ مدلی اجرای موفقیتآمیز خط مشی های عمومی را در همه شرایط تضمین نمیکند. علاوه بر این، تغییر مستمر متغیرهای محیطی شرایط اجرا را پیچیده تر کرده است. از اینرو مجریان خطمشیهای عمومی ناگزیر هستند قابلیتهای خود را افزایش دهند تا بتوانند با بکارگیری هوش سازمانی و یادگیری از آموختهها فرایندهای اجرا را بازنگری و پیادهسازی نمایند.
براساس مدل طراحی شده با استفاده از نظریه دادهبنیاد، خط داستان براساس پدیده اصلی اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی شکل گرفته است، ایدهای که باید راهبردهای مشخص برای عملیاتی کردن آن بکارگرفته شود. با توجه به داده های بدست آمده از مصاحبه ها، مدل اجرای هوشمند خط مشیهای عمومی با 5 بعد عوامل علی، بستر اجرا، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها طراحی شد. در این پژوهش منظور از اجرای هوشمند خط مشی های عمومی، فقط بکارگیری فناوری در اجرای آنها نیست، بلکه فناوری ابزاری است تا قابلیتهای مجریان را برای اجرای اثربخش خط مشی ها افزایش دهد، همانطور که بیان شد اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی، بکارگیری هوش سازمانی و افزایش مهارت یادگیری از طریق پایش مستمر فرایندهای اجرا و دریافت بازخوردهای صحیح و به موقع و استفاده از این بازخوردها برای بهبود اجرا است. در این مدل پس از اینکه ضرورتها و علتهای اجرای هوشمند خط مشی های عمومی برای اجرای موفقیت آمیز آنها بیان شد، راهبردهای لازم برای چگونگی اجرای آن و پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها تحت تاثیر شرایط مداخله گر و در بستر محیطی اجرا، مشخص شد. با توجه به الگوی طراحی شده، پیشرفت فناوری-مدیریت منابع-مدیریت اطلاعات-تواناییهای مدیران-پیچیدگی مسائل-شکلگیری روندها-هزینههای بالای آزمون و خطا-مدیریت دانش و پاسخگویی به ذینفعان، اجرای هوشمند خط مشی های عمومی را ضروری ساخته و اثر روزافزون این عوامل سبب جلب توجه خطمشیگذاران به این پدیده شده است.
اجرای هوشمند خط مشیهای عمومی نیازمند بکارگیری راهبردهایی برای توانمندسازی مجریان-داده کاوی-ایجاد ساختارهای بازخوردی-متناسب سازی نیروی انسانی-متناسب سازی فرایندها-متناسب سازی ساختارها و مدیریت پروژه است تا با در نظر گرفتن بستر اجرایی شامل فرهنگ سازمانی-ساختارهای تعامل و هماهنگی بین مجریان و تدوین کنندگان تقویت زیرساختهای فناوری اطلاعات-قوانین و مقررات-تعهد به خط مشی و محیط خط مشی اجرا شوند. با وجود اینکه این راهبردها میتوانند به مجریان کمک کنند تا خطمشیهای عمومی را به صورت هوشمند اجرا کنند ولی شرایط ساختاریی وجود دارند که برخی از آنها اجرای این راهبردها را تسهیل و برخی دیگر محدود کردهاند که براساس نظر خبرگان عبارتند از مقاومت در برابر تغییر-چگونگی تامین منابع-حافظه سازمانی-تعامل و هماهنگی مجریان-ویژگی خط مشی-مدیریت ذینفعان-حمایت از خط مشی-اطلاع رسانی به ذینفعان-حافظه سازمانی و تعهد به جامعه هدف. اجرای راهبردها در شرایط محیطی خاص و تحت تاثیر عوامل تسهیل کننده و محدودکننده موجب پدیدارشدن پیامدهایی از جمله افزایش بهرهوری-جلب اعتماد عمومی-رضایت ذینفعان-هماهنگی اجرا-حل مساله و یادگیری از تجربیات میشود.
مدل اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی توجه مجریان را به بکارگیری هوش و یادگیری برای ایجاد قابلیتهایی متناسب با شرایط اجرا جلب میکند تا امکان اجرای موفقیتآمیز خطمشیها فراهم شود. متناسبسازی از ویژگیهای مهم اجرای هوشمند خط مشیهای عمومی است که براساس آن مجریان باید نسبت به شرایط مداخلهگر و بستر اجرا واکنش نشان داده و خطمشیها را متناسب با آنها بهگونهای اجرا کنند که اهداف موردنظر محقق شوند. به عبارت دیگر بکارگیری این مدل، به مجریان کمک میکند تا درک کنند که هر خطمشی برای اجرای موفقیت آمیز نیاز به قابلیتهای اجرایی خاص خود دارد و نمیتوان همه خطمشیها را با دانش، مهارت، ساختارها، فرایندها و منابع سازمانی فعلی اجرا کرد.
یافتههای این پژوهش با یافتههای منوریان(1394) مشابه است که نشان میدهد بحث یادگیری در عرصه اجرای خط مشی بسیار حائز اهمیت است و در فرایند اجرا باید به عوامل متعددی توجه شود تا یادگیری خطمشی، افزایش قابلیت سازمانی را فراهم سازد. همچنین با نتایج پژوهش عباسی و همکاران(1395) که عنوان کرده اند تحولات اداری باید به سمتی جهت گیری شود که ساختار مناسب را برای اجرای خط مشی ها فراهم کند، وظایف و مسئولیتها را روشن سازد و افراد مستعد و توانمند را برای اجرای خط مشی بکارگیرد، شباهت دارد. تفاوت این پژوهش با سایر پژوهشهای انجام شده در زمینه اجرای خطمشی این است که پژوهشهای دیگر متغیرهای اجرای موفقیت آمیز یا موانع اجرای خط مشی را شناسایی کردهاند و مقولههای مربوط به شرایط مداخلهگر و بستر اجرا را به عنوان بخشی از عوامل موفقیت یا محدودیت شناسایی کردهاند ولی به متناسبسازی آنها با شرایط و کارکردهای آنها در شرایط مختلف نپرداختهاند. علاوه بر این در پژوهش حاضر منظور از هوشمندی فقط بکارگیری فناوری اطلاعات در جمعآوری و تحلیل دادهها نیست، بلکه فناوری اطلاعات ابزار و قابلیتی برای یادگیری و هوش سازمانی است.
با توجه یافتههای پژوهش، پیشنهادهای زیر میتوانند خطمشیگذاران را در اجرای اثربخش خطمشیها یاری رسانند:
برای پژوهشهای آتی نیز پیشنهاد میشود مدل اجرای هوشمند خطمشیهای عمومی را با بکارگیری روشهای تحلیل عاملی اکتشافی یا دلفی فازی طراحی و با مدل پیشنهادی مقایسه شود، علاوه بر این میتوان با تعریف فرضیههای آماری، مدل پیشنهادی را با استفاده از روشهای آمار استنباطی، آزمون نمود.
پینوشتها
* دکترای مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی-واحدتهران جنوب Boustanzar@post.com
** استاد گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
*** استاد دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
**** دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال هفدهم، شمارۀ 65، بهار 1401، صفحه 51-29
[i] Uncertainty
[ii] Complexity
[iii] Policy capacity
[iv] Organizational intelligence
[v] Formation
[vi] Domains
[vii] Binding
[viii] Directed
[ix] Mandated
[x] Intelligent augmentation
[xi] Increasing capabilities
[xii] Business Intelligence
[xiii] Drive
[xiv] Business intelligence and analytics
[xv] Improving operational efficiency
[xvi] Organizational intelligence
[xvii] Techniques
[xviii] Technologies
[xix] Methodologies
[xx] Practices
[xxi] Applications
[xxii] Timely
[xxiii] Value creation process
[xxiv] . Mugambwa
[xxv]. Conceptual foundations
[xxvi]. Integrated theoretical foundation
[xxvii] Ricco & Schultz
[xxviii]. Kotnik
[xxix] Coleman
[xxx] Rapid Learning
[xxxi] Large-Scale
[xxxii] Kamuzinzi
[xxxiii] Intra-organizational
[xxxiv] Nodes and Linkage
[xxxv] Saturation
[xxxvi] Open coding
[xxxvii] Axial coding
[xxxviii] Selective coding
[xxxix] Data Mining