Document Type : Research Paper
Authors
1 PhD Candidate, Department of Business Creation, Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran, Iran
2 Associate Professor, Department of Entrepreneurship Development, Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran, Iran
3 Associate Professor, Department of Business Creation, Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran, Iran
Abstract
Keywords
روشهای تسهیل ایده پردازی کارآفرینانه :
مروری بر پژوهش ها
فاطمه سادات غفوریان [1] * قنبر محمدی الیاسی ** محمود احمدپور داریانی [2]*** جهانگیر یداللهی فارسی **** |
تاریخ دریافت: 05/07/1401 تاریخ پذیرش: 10/09/1401
|
چکیده
ایده پردازی مرحله اول و هسته محوری کارآفرینی است، اما در پژوهشهای پیشین توجه اندکی به تسهیلگری آن شده است. پژوهش حاضر در جستجوی روشهایی است که میتوانند ایده پردازی کارآفرینانه را تسهیل کنند. برای نیل به این هدف یک مرور جامع نظام مند بر روی یافتههای پژوهشهای مرتبط پیشین انجام شده است. چهل و دو مقاله در این مرور مورد مطالعه قرار گرفتند که با استفاده از تحلیل مضمون، مجموعه ای از روش های تسهیل ایدهپردازی شناسایی و دسته بندی شدند. پژوهشگران، آموزش، یادگیری از تجربه، ارتباط با تسهیلگر، شبکه سازی، شرکت در چالش و رقابت، اجرای پروژه و استفاده از تکنیک های تحریک ذهن را برای تسهیل ایدهپردازی پیشنهاد داده اند. مشاهده شد که با بهکارگیری روشهایی که ابعاد "شناختی" و "رفتاری" کارآفرینان بالقوه را تحت تاثیر قرار میدهند میتوان ایدهپردازی کارآفرینانه را تسهیل نمود و نتایج آن در کمیت و کیفیت ایدههای فرد نمود پیدا میکنند. در نتیجه این مرور، یک چارچوب منسجم از روشها در قالب طیفی از شناختی تا رفتاری شکل گرفته است که میتواند سرآغاز سلسله پژوهشهایی جهت بررسی روشهای تسهیلگری معرفی شده و اثرات متقابل آنها بر یکدیگر باشد.
واژگان کلیدی : ایدهپردازی کارآفرینانه؛ تسهیلگری؛ روشهای تسهیلگری شناختی؛ روشهای تسهیلگری رفتاری، مرور سیستماتیک
مقدمه
ایدهپردازی یک عامل کلیدی در خلق کسب و کارهای جدید و یا نوآوری در کسب و کارهای موجود است (Rasmussen & Sørheim, 2006; Tang et al., 2012). گفته شده در ابتدای مسیر کارآفرینی همیشه یک ایده وجود دارد و زمان و تلاش لازم جهت شکل گیری آن بسیار کمتر از سایر مراحل راه اندازی کسب و کار است (Thomas & Heinemann)، اما به نظر می رسد که باید کارآفرینان زمان بیشتری را صرف مرحله ایدهپردازی کنند (Vogel, 2017)، زیرا هر ایده خوب، لزوما فرصت خوبی نیست (Timmons et al., 1994).ارائه نظریه توانمندسازهای خارجی از سوی دیویدسون در سال 2015، نقطه عطفی برای توجه پژوهشگران به مفهوم ایده و اهمیت ایدهپردازی در کارآفرینی بود. او مفاهیم ایده کسب و کار، توانمند سازهای خارجی و اطمینان از فرصت را به عنوان جایگزین مفهوم عمومی فرصت پیشنهاد کرد (Davidsson, 2015). پیش از آن، پژوهشها توجه کمتری نسبت به این مرحله در مقایسه با سایر مراحل داشته اند (Ghafourian et al., 2021; Luoto, 2009).
موضوع ایدهپردازی از منظرهای متعدد مورد بررسی قرار گرفته است، مانند دیدگاه شناختی، دیدگاه رفتاری، نگاه فرآیندی[i]، نگاه منابع و کارکردها. اینکه کارآفرین جهان را در چه چارچوبی میبیند، نحوه یادگیری او و نگاه ویژه ای که او به ابعاد اقتصادی دارد میتواند دیدگاه شناختی او را نشان دهد (Hayton & Cholakova, 2012).
دیدگاه رفتاری بر نمود بیرونی رفتار فرد و بازخوردهایی که از دیگران دریافت میکند تمرکز دارد. توجه اندیشمندان به موضوع شبکه سازی و اثرگذاری آن در مراحل مختلف ایدهپردازی (Rhee & Leonardi, 2018) نمونه ای از این دیدگاه است. نگاه فرآیندی ناظر بر مراحل و تکنیکهای شکل گیری ایده است. این نگاه از یک سو به جایگاه ایدهپردازی در دل فرایند کارآفرینی و نوآوری (Mumford et al., 2013) توجه دارد و از یک سو گامهایی که برای شکلگیری خود ایده طی میشود (Perry-Smith & Mannucci, 2014; Wallas, 1926) را آشکار میسازد. مطالعه تکنیکهایی چون طوفان فکری (Osborn, 1953) نیز در این رویکرد میگنجد. نگاه منابع و کارکردها، به اثرات ایدهپردازی در حوزههای اقتصادی و اجتماعی میپردازد (Eesley et al., 2011; Timmons et al., 1994) و ارزش ایجاد شده را مورد ارزیابی قرار میدهد (McMullen & Shepherd, 2006; Vogel, 2017). اینکه منشاء ایدههای کارآفرین بالقوه چیست و چه محرکهایی این فرایند را فعال میکنند (Bird, 1988; Ruef, 2002) نیز مورد توجه پژوهشگرانی با نگاه منابع و کارکردها است.
کارآفرینان بالقوه به دلایل مختلف در مرحله ایدهپردازی متوقف میشوند (Dimov, 2007) و با غوطه ور شدن در ایدههای نامتناسب با توانمندیها و علائق خود (Ahsan et al., 2018) و یا نامناسب دچار شکست میشوند. مناسب بودن ایده به معنای پاسخگویی به نیاز موجود به روشی برتر نسبت به گذشته است (Zhan et al., 2022). لذا تقویت مهارتهای مرتبط با ایده پردازی حائز اهمیت بسیار است (Gafar et al., 2013; Rasmussen & Sørheim, 2006; Wu, 2004).
با در نظر گرفتن ایدهپردازی به عنوان یک مهارت رفتاری (Dyer et al., 2019)، تسهیلگری میتواند رویکرد مناسبی برای تقویت آن باشد که با رویکردهای تقویت شناختی (Hynes, 1996; Rasmussen & Sørheim, 2006) و تسهیل رفتاری (Cooper et al., 2004) به آن پرداخته شده است. شتاب دهندهها، انکوباتورها، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد و ساختارهایی از این دست، شاخص ترین نقش را در تسهیلگری کارآفرینی دارند. برنامه های فشرده آموزش عملی کارآفرینی نیز در سال های اخیر بسیار مورد توجه دانشگاه ها و سازمان ها بوده اند (Cincera et al., 2018; Colombelli, 2022; Souitaris et al., 2007). اما تقریبا تمامی این ساختارها، پس از شکل گیری ایده به ایفای نقش میپردازند و به بیان دیگر نقش پسینی نسبت به امر ایدهپردازی دارند؛ در حالی که میتوان گفت بدون داشتن ایده، یادگیری کارآفرینی بصورت عمیق رخ نداده است (Valliere, 2013).
گرچه توجه به تسهیل ایدهپردازی در سالهای اخیر در میان پژوهشگران رشد داشته است (Ghafourian et al., 2021) اما پراکندگی بسیار و تناقضاتی در میان این پژوهشها دیده میشود. برخی ایدهپردازی را کاملا شناختی فرض کرده اند و برای تسهیل آن به روش های آموزشی رسمی اکتفا کرده اند، برخی دیگر یادگیری عملی را روش اصلی تسهیل میدانند (Colombelli, 2022; Ravi et al., 2022). برخی مفهوم ایدهپردازی و خلاقیت را یکسان فرض کردهاند و برخی تمایزاتی میان آنها فرض متصور هستند. به عقیده وگل(2017)، این حوزه دچار کمبود مفهومی است. عدم یکپارچگی و دسته بندی شفاف میان رویکردها، روشها و ابعاد اثرگذار آنها، موجب پیچیدگی ادبیات برای پژوهشگران شده است. در نبود یک الگوی جامع، همپوشانی و تناقض میان پژوهشها اتفاق افتاده است و درک دانش پیشین و توسعه دانش در این زمینه را دشوار ساخته است. از سوی دیگر شفاف و یکپارچه نبودن روشهای تسهیل کننده، مانع بهره گیری از دانش در عرصه عمل میگردد.
پژوهش حاضر به شناسایی و معرفی طیف وسیعی از روشهای پیشنهاد شده برای تسهیل ایدهپردازی کارآفرینانه و دسته بندی آنها بر اساس اینکه مبتنی بر ابعاد شناختی و یا رفتاری هستند میپردازد. این دسته بندی مبتنی بر تئوری یادگیری شناختی اجتماعی بندورا[ii] (1999) انجام شدهاست که تغییرات در رفتار را در ارتباط متقابل با تغییرات شناختی و محیطی میداند. یافتههای این پژوهش به سیستمهای تسهیلگر کمک میکند تا روشهای مناسب خود را انتخاب کرده و مورد استفاده قرار دهند.
پژوهش حاضر تلاش کرده است پژوهشهای مرتبط با تسهیل ایدهپردازی را بررسی نماید و به سوال زیر پاسخ دهد:"با چه روشهایی میتوان ایدهپردازی کارآفرینانه را تسهیل کرد؟"
برای رسیدن به این هدف، طبق مراحل معرفی شده برای مرور سیستماتیک، با جستجو در پژوهشهای نمایه شده در پایگاه اسکوپوس، 42 پژوهش معتبر کاملا مرتبط شناسایی شده اند و از یافتههای آنها، روشهای تسهیل ایدهپردازی شناسایی و در قالب یک چارچوب منسجم ارائه شده است.
مبانی نظری پژوهش
با توجه به موضوع، لازم به نظر میرسد مفاهیم ایدهپردازی کارآفرینانه و تسهیلگری شفاف گردند که در ادامه تعریف میشوند.
واژه ایدهپردازی در دانش کارآفرینی کمتر به کار رفته و ریشه در مفهوم حل مساله دارد (Kier & McMullen, 2018) اما ایجاد و پی گیری آگاهانه ایدههای کارآفرینانه که ظرفیت تجاری سازی را داشته باشند، نقش اساسی و اجتناب ناپذیری در فرایند کارآفرینی ایفا میکند (Tang et al., 2012; Vogel, 2017). وگل (2017) ایده کسب و کار مخاطرهآمیز را "بازنمایی ذهنی ناقص و ابتدایی از مفهوم کسب و کار مخاطرهآمیز بالقوه آتی" تعریف میکند.
ایدهپردازی کارآفرینانه به "ارائه برداشتهای ذهنی کارآفرینان حاوی و حامل کالاها و محصولات جدید، خدمات جدید و حتی تحولات و جنبشهای اجتماعی جدید بر اساس الهام گفته میشود" که با شکل گیری و تقویت دو مؤلفه کلیدی شامل :" توجه مستمر و قصد" آشکار و عملی میشوند (Bird, 1988).
در حالت کلی، تسهیلگری را میتوان "آسان کردن امور و رفع موانع و چالشهای پیش روی یک امر" دانست (Franklin et al., 2013; Raelin, 2006). این عمل ممکن است توسط فرد خاصی به نام تسهیلگر (در سطح تحلیل فردی) و یا یک ساختار و فرایند (در سطح تحلیل فرآیندی) انجام شود. فرد تسهیلگر "یک انسان خود تأمل و فرایند محور است که دانش و مهارت انسانی، فنی و فرآیندی به همراه تجربههای متنوع دارد تا به گروههایی از مردم در جهت نیل به اهداف شان کمک کند" (Hogan, 2005). در قالب یک فرایند، مجموعه ای از اقدامات در راستای ساده سازی میتواند به عنوان سیستم تسهیلگری شناخته شود.
پژوهشگران مختلف در مورد تسهیل ایدهپردازی به عنوان یک فرایند ذهنی، نظرات متفاوت و در مواردی متناقض دارند. برخی بر این باورند که تغییر در توانمندیهای ذاتی و ویژگیهای شخصیتی چندان ممکن نیست اما برخی بر این باور هستند که ایدهپردازی یک قابلیت ذاتی نیست و تلاشهای آگاهانه فرد، نظم و آمادگی بالای او بر آن اثرگذار است (de Miranda et al., 2009) و برخی به ارائه راهکارهایی برای تسهیل این فرایند پرداخته اند. آمابیل (1983) اشاره میکند که مهارتهای شناختی در طولانی مدت قابل توسعه هستند و این اتفاق با تغییر در ابعادی از محیط اجتماعی که موثر بر ایدهپردازی است با سرعت بیشتری امکان پذیر است و میتوان آثار توسعه خلاقیت را به سرعت مشاهده نمود.
با استناد به نظریه ژن نوآوران دایر[iii] و همکاران (Dyer et al., 2019)، ایدهپردازی در تعامل ابعاد شناختی و رفتاری فرد رخ میدهد و تسهیل آن به عنوان یک رفتار، امکانپذیر است. در پژوهش ها، روش های متعددی برای این کار معرفی شده است. راسموسن و سورهیم[iv] (2006)، راوچ و هالسینک[v] (2015) ، کالومبلی[vi] (2022) و سینسرا[vii] (2018) و رَوی[viii] (2022) از طریق آموزش و یادگیری از تجربه و اجتماع، آدت[ix] (2012) و کوتزانووا[x] (2009) با استفاده از مربی گری، احسن[xi] (2018) با مرشدی، یلنیک[xii] (2012) با در اختیار گذاشتن اطلاعات متنوع، این رویکرد را تایید میکنند.بندورا (1999) بر این باور است که یادگیری در محیط غنی، با تقویت توانمندیهای شناختی و توسعه رفتار رخ میدهد. به بیان دیگر، تقویت رفتار مورد انتظار، همزمان با رشد مهارتهای شناختی و در بستر محیط مناسب ممکن است. از آنجا که هدف پژوهش حاضر شناسایی روشهای توسعه فرد در زمینه مهارت ایدهپردازی است، نظریه یادگیری شناختی اجتماعی[xiii] بندورا[xiv] که پشتوانه یادگیری عملی است میتواند چارچوب تئوریک مدل پیشنهادی باشد. تمرکز این پژوهش بر شناسایی روشهای شناختی و رفتاری است.
پیشتر وگل(2017) در یک پژوهش مروری، چارچوب مفهومی برای سیر تکامل ایده تا فرصت در کسب و کارهای مخاطره آمیز را پیشنهاد دادهاست. یافتهها (مدلها و مفاهیم) و طرح تحقیق و تکنیکهای ارزیابی پژوهشهای پیشین، محورهای مورد بررسی او بوده اند. اندرسِن(2014) نیز موضوع نوآوری و خلاقیت در سازمانها را مورد بررسی قرار داده است. او به دنبال یک تعریف جامع بود و عوامل مطرح در هر سطح تحلیل و روشهای ارزیابی آنها را شناسایی کرده بود. پژوهش حاضر با توجه به اینکه قصد ترکیب یافتههای پژوهش های پیشین را دارد از این دو پژوهش الگو گرفته است.
در ادامه، پس از تبیین روش تحقیق مورد استفاده، نتیجه ترکیب پژوهشهای پیشین در قالب چارچوب شناختی-رفتاری تسهیل ایدهپردازی تشریح شده است.
روش تحقیق
روشهای متعددی برای مرور نظام مند[xv] متون و پژوهشهای پیشین وجود دارد. شیائو[xvi] (2019) هشت مرحله را میان آنها مشترک می شمارد که پژوهش حاضر مطابق آن به مرور پرداخته است.
1- فرمول بندی مساله: پژوهش حاضر در پی شناسایی روشهای تسهیلگری ایدهپردازی بر اساس پژوهشهای پیشین است. به بیان دیگر به این سوال پاسخ میدهد که "چه روشهای مداخله ای میتواند منجر به تسهیل ایدهپردازی گردد؟"
2- تعریف و اعتباربخشی پروتکل جستجو: جهت بررسی نظاممند پیشینه پژوهشی تسهیل ایدهپردازی کارآفرینانه، بانک اینترنتی نشریات اینترنتی Scopus که مقالاتی با درجه اعتبار بالا را نمایه میکند، انتخاب و منطق جستجو به شرح زیر تعیین شده است:
ارتباط مقاله با ایدهپردازی کارآفرینانه: ایده مفهومی است که در حوزههای مختلف دانش به کار رفته است؛ لذا به جهت اطمینان از قرار گرفتن پژوهشهای انتخابی در حوزه کارآفرینی، شرط وجود واژه کارآفرینی در "عنوان، چکیده و کلمات کلیدی" تعریف شد. از آنجا که محوریت پژوهش بر روی ایدهپردازی و نه دیگر مراحل کارآفرینی است، شرط قرار گرفتن واژههای ایده و یا خلاقیت[xvii] در عنوان تعیین شد.
ارتباط مقاله با تسهیلگری : در جستجوی اولیه با واژه تسهیلگری (Facilitation) در زمینه ایدهپردازی کارآفرینانه، نتیجه قابل قبولی حاصل نشد. در نتیجه با استناد به کتاب " Understanding facilitation: Theory and principle" نوشته کریستین هوگن[xviii] (2005) به عنوان یک مرجع معتبر در حوزه تسهیلگری، کلمات مترادف تسهیلگری برای جستجو در عنوان، چکیده و کلمات کلیدی استفاده شدند:
کمک (Aid)، تقویت (boost)، تسریع (catalyze)، تغییر (changing)، مربی گری (coaching)، مشورتconculting))، مشاوره (counseling)، قدرت دادن empowering))، توانمندسازی (enabling)، تشویق (encouraging)، انرژی دادن (energizing)، تسهیل (Facilitating)، پرورش (fostering) ، کمک (helping)، مداخله (intervening)، مرشدی (mentoring)، تعدیل (moderating)، برانگیختن (motivating)، ترویج (promoting)، تحریک (provocateur)، حمایت (support)، آموزش (teaching)، تعلیم (training)، تحریک (triggering )
طبق تعریف مساله، مقالات منتخب باید هر سه شرط را داشته باشند، پس از منطق AND چنانچه در عبارت جستجو مشاهده می شود استفاده شده است.
TITLE (idea* OR creativity) AND TITLE-ABS-KEY (entrepreneur*) AND TITLE-ABS-KEY (facilitat*)[xix]
3- جستجوی ادبیات (مرور عناوین)، 4- غربال گری نتایج (مرور چکیده)، 5- ارزیابی کیفیت (مرور کل متن):
نتیجه جستجو در پایگاه داده 788 مقاله که با بررسی عناوین مقالات 300 مقاله نامرتبط تشخیص داده شدند. سپس با مطالعه چکیده 488 مورد باقیمانده، 111 مقاله مرتبط با موضوع شناسایی شدند. در نهایت جهت حفظ اعتبار، با حذف مقالات کنفرانسی، 61 مقاله ژورنالی جهت بررسی انتخاب شدند. در مرحله نهایی، متن مقالات مورد مطالعه قرار گرفتند و 27 مقاله کاملا مرتبط باقی ماندند.
پژوهشگران با رفت و برگشت در منابع مورد استناد پژوهشهای منتخب، 15 مقاله معتبر اثرگذار در حوزه تسهیل ایدهپردازی را به این مجموعه اضافه نمودند تا غنای بیشتر به محتوای مرور ببخشند. نهایتا 42 مقاله به عنوان مقالات منتخب برای تحلیل و ترکیب مورد بررسی قرار گرفتند. فرایند غربالگری در شکل زیر نمایش داده شده است.
لازم به ذکر است به علت کم بودن اسناد مرتبط، محدودیتی بر دوره زمانی و همین طور متدلوژی پژوهشهای منتخب اعمال نشد.
6- استخراج داده: دراین پژوهش ، تمرکز را بر بررسی بخشهای چکیده، یافتهها و نتیجه گیری قرار دادیم و روشهای تسهیلگری قابل استفاده در سطح فردی (Anderson et al., 2014) را شناسایی کرده و بخش های منتخب را با استفاده از نرم افزار اطلس تی[xx] تحلیل نمودیم.
7- تحلیل و ترکیب داده: با توجه به حجم بالای داده، از روش تحلیل مضمون مبتنی بر الگو[xxi] برای مرور پژوهشها استفاده شد. مرور مبتنی بر الگو، نوعی تحلیل مضمون است با این تفاوت که در تحلیل مضمون ابتدا کل دادهها کدگذاری باز میشوند و سپس کدگذاری محوری آغاز میشود. اما در تحلیل مبتنی بر الگو بخشی از دادهها تحلیل میشوند تا مقولات اصلی و فرعی شناسایی شوند و به عنوان الگو برای ادامه تحلیل و کدگذاری مورد استفاده قرار گیرند (Saunders et al., 2016, p. 587).
در پژوهش حاضر تحلیل مضمون طی شش مرحله پیشنهادی کلارک و براون (2006) به صورت رفت و برگشتی میان تمام مراحل انجام شد.
(1) آشنایی اولیه با داده در مرور چکیده که برای انتخاب اسناد انجام شد و بخشهای یافتهها و نتیجه گیری به عنوان داده اولیه مطالعه شدند.
(2) مطابق روش کدگذاری مبتنی بر الگو، ابتدا چهار سند جهت تحلیل اولیه و شکل گیری الگوی تحلیل انتخاب شدند. این اسناد بر اساس H-index ژورنال منتشر کننده انتخاب شدند و همگی امتیاز بالای 170 داشتند. پس از کدگذاری اولیه گزارههای نوشتاری این اسناد و شکل گیری یک الگوی اولیه، 11 سند دیگر که امتیاز بالای 50 داشتند مورد کدگذاری اولیه قرار گرفتند و سپس بقیه اسناد به مجموعه اسناد اضافه و کدگذاری شدند. کدگذاری باز بصورت In Vivo انجام شد، زیرا واژههای به کار برده شده توسط پژوهشگر در ژورنال های معتبر، قابل استناد فرض میشوند. مجموعا 118 گزاره نوشتاری از متن 42 مقاله شناسایی شدند.
(3) جستجو برای مقولات فرعی از طریق ادغام، ترکیب و دسته بندی معنایی کدهای باز انجام شد. در نهایت 72 کد باز (روش تسهیل) شکل گرفت که در چارچوب39 مقوله فرعی دسته بندی شدند. (4) با مرور و اصلاح رفت و برگشتی بر روی مقولات فرعی، هفت مقوله اصلی تعریف شدند. (5) برای هر یک از مقولات فرعی و اصلی، معنایی در نظر گرفته شد و بر اساس منطق تئوری یادگیری شناختی اجتماعی بندورا در یک طیف شناختی – رفتاری جایگاه خود را پیدا کردند. (6) نتیجه این کدگذاری در به صورت سلسله مراتبی از گزارهها، مقولات فرعی و مقولات اصلی گزارش شده است.
جهت افزایش اعتبار توصیفی، تفسیری، نظری و عملی، تیمی از متخصصین کارآفرینی با تمرکز بر تسهیلگری و ایدهپردازی اجرای پژوهش را بر عهده گرفتند و تعریف مضامین با توافق ایشان اجرا شد. جستجو در پایگاه داده اسکوپس انجام شد تا جامعیت جستجو را در عین اعتبار پژوهشها تامین کند. ضمنا تمامی مراحل پژوهش مستند سازی شدند.
8- گزارش نتایج : خروجی این مرور بر اساس دسته بندی انواع پژوهشهای مروری توسط توراکو (2016, p. 14) ، یک دسته بندی جدید از مفاهیم دیگر پژوهشها خواهد بود که در برگیرنده مجموعه روشهایی است که ممکن است موجب تسهیل ایدهپردازی باشند. تبیین این طیف در بخش بحث و نتیجهگیری ارائه شده است.
یافتهها
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی روشهای تسهیل ایدهپردازی بوده است و روش را چگونگی انجام فعل در نظر گرفته است. لذا هر آنچه به عنوان عامل یا روش تسهیل در بخش یافتههای اسناد منتخب مطرح شده بود گردآوری و سپس براساس وجوه مشابهت و هم آفرینی در معنا، مقوله بندی شدند و هفت مقوله اصلی را شکل دادند. در نهایت، بر اساس منطق شناختی رفتاری، طیفی از روشها شکل گرفت.در ادامه، روش های شناسایی شده، به ترتیب جایگاه نهایی خود در طیف و ذیل مقولات شکل گرفته معرفی میشوند.
روشهای شناختی
شناخت به رویدادهای ذهنی مانند افکار، باورها، انتظارات و خودپنداره بر میگردد (Reeve, 2014) و بر اساس روانشناسی شناختی، کنش تحت تاثیر ابعاد شناختی است. در این رویکرد، هدف این است که با ایجاد تحول در ابعاد شناختی فرد، تغییراتی در رفتار او ایجاد شود (Bandura, 1999, p. 7).
طبق نظریه آرنولد[xxii] (Arnold, 1960)، ایجاد باور، قضاوت و احساس مثبت در فرد، کنش او را شکل میدهد؛ زیرا تغییر رفتار، از انگیزههای بیرونی و درونی فرد نشات میگیرد و این انگیزههای درونی و بیرونی فرد هم ناشی از قضاوتهای شناختی و عواطف اوست (Reeve, 2014).
در زمینه ایدهپردازی، روشهایی که توانمندیهای شناختی را پرورش میدهند، به توسعه ظرفیتهای فکری (Radovic-Markovic, 2013) و ایجاد باور، قضاوت و احساس مثبت در فرد (Reeve, 2014) کمک میکنند. برخی از روشهای شناختی، علاوه بر آموختن ابعاد مختلف کارآفرینی، باور به ظرفیتهای خلاقانه آنها را هم تقویت میکنند (Gundry & Kickul, 1996).
تفکیک روشهای شناختی و رفتاری چندان امکان پذیر نیست و در بسیاری از موارد این دو در هم آمیخته اند اما روشهای زیر به عنوان روشهای صرفا شناختی تعریف شده اند:
تحریک ذهن
پژوهشگران، در حوزه عمل تکنیکهای متعددی را برای تقویت مهارت ایدهپردازی به کار میگیرند. تکنیکهایی که در پژوهشهای مورد بررسی ذکر شده بودند در جدول 1 معرفی شده اند.
جدول 1 - تعریف تکنیک های تحریک ذهن
|
تکنیک |
تعریف |
1 |
نقشه ذهنی
|
با نوشتن کلمات کلیدی مساله آغاز میشود و با برقراری ارتباط میان این کلمات با ایدهها و کلمات دیگر ادامه مییابد. |
2 |
طوفان فکری و اتاق فکر (ایدهپردازی بی فکرانه) |
افراد با هدف بالا بردن کیفیت و کمیت ایدهها، آزادانه و بدون ترس از انتقاد، تخیلات خود را طرح میکنند و دیگران هم بر آن میافزایند. این فرایند در سه مرحله فهم مساله، ایدهپردازی و برنامه ریزی برای عمل رخ میدهد. طوفان فکری فردی: ذهن خود را باز میگذارد تا هر تعدادی که میتواند ایده تولید کند. |
3 |
تفکر عرضی یا جانبی |
برای یک مساله راهکارهای غیر مرتبط جستجو میشود. یعنی ویژگیهای یک ایده را با مفاهیم غیر مرتبط پیوند میزنند. |
4 |
برقراری آزادانه روابط[xxiii] |
این روش با ایجاد رویکرد کاملا متفاوت به یک مساله راه حلهای جدید تعریف میکند. با تفکیک اجزاء مساله آغاز میشود. سپس به برقراری انواع ارتباط میان این اجزا، تحلیل و مدل سازی همه روابط ممکن میپردازد و نهایتا ایدههای جدید از مدل روابط شکل میگیرند |
5 |
تفکر استعاره ای |
ایجاد ارتباط میان مساله با یک سیستم غیر مرتبط و توصیف مساله در آن سیستم |
6 |
بازی وار سازی[xxiv] |
استفاده از تفکر و رفتار بازی گونه برای حل مسائل. در مواردی که انگیزه و ترغیب، تصمیم گیری معنادار ، الگوریتم پذیر بودن رفتار، مطلوب و حل تضاد مورد نظر باشد قابل استفاده است. میتوان از این روش برای انتخاب میان ایدهها و همین طور ایجاد انگیزه برای یافتن ایدهها کمک گرفت. |
7 |
ایفای نقش |
به هر فرد یک طرز فکر اختصاص داده میشود و بر آن اساس با مساله روبرو میشوند. |
8 |
وک پک[xxv] خلاقیت |
مجموعه کارتهایی مملو از جملات و پیشنهادهای عجیب و غریب جهت تحریک فعالانه ذهن. روشهای این چنینی در ذهن زاویههایی[xxvi] ایجاد میکنند (ذهن را بر هم میزند) تا طور دیگری به موضوعات بیندیشد. |
9 |
تحریک کلامی |
استفاده از ساختارهای زبانی برای فعال سازی ذهن تحریک تفکر واگرا با استفاده از کلمات مترادف طرح کلمات متضاد جهت شکستن الگوهای ذهنی شناسایی الگوهای رایج، به چالش کشیدن آنها و طراحی الگوهای جایگزین |
10 |
تحریک تصویری[xxvii] |
استفاده از تصاویر نا مرتبط به موضوع، جهت تحریک ذهن و شکل گیری ایدههای جدید |
11 |
طوفان فکری معکوس |
به عنوان مکملی برای دیگر روشهای محرک ایدهپردازی به کار برده میشود و شرکت کنندگان، اشکالات ایده را مطرح میکنند. |
12 |
تصویر سازی |
استفاده از تخته و نرم افزارهای گرافیکی، نقاشی کردن و کلاژ جهت افزایش کمیت و کیفیت ایدهها و همین طور ایجاد انگیزه برای فرد یا تیم. |
13 |
شبیه سازی کامپیوتری |
موقعیتهای حقیقی در برابر افراد تصویر میشوند تا بتوانند حل مساله و تصمیم گیری را تجربه کنند. |
14 |
بازی ( تخته ای و ویدئویی) |
بازیها به فعال سازی مهارت ایدهپردازی و ارائه ایدههای بی فکرانه متعدد کمک میکنند، مانند اتاق فکر ( Think Tank ) و همین طور بازی C.R.E.A.T..E. در ارزیابی مهارتهای کارآفرینانه هم از بازیهای تخته ای میتوان بهره برد. |
15 |
روش گوردون |
کارآفرین با افرادی که نسبت به اصل مساله آگاه نیستند مصاحبه میکند. او اطلاعاتی در مورد مساله به افراد میدهد و ایدههای آنها را گردآوری میکند. نهایتا آنها را تحلیل کرده و مفهوم جدیدی را شکل میدهد |
16 |
چک لیست |
کارآفرین فرمی از سوالات تهیه میکند که افراد را به سوی ایدهپردازی سوق میدهد. |
17 |
روش علمی |
شامل تعریف و تحلیل مساله، گردآوری داده و تحلیل آنها و انتخاب بهترین ایده است. |
18 |
تحلیل پارامترها |
ابعاد مساله و متغیرهای آن شناسایی و ارزش گذاری میشوند و سپس یک ترکیب خلاقانه از آنها شکل میگیرد. |
شرح تکنیک های تحریک ذهن برگرفته از پژوهش های زیر هستند :
(Gundry & Kickul, 1996; Kumar & Raghavendran, 2015; Luoto, 2009; Pettersen et al., 2019; Radovic-Markovic, 2013; Siemon & Robra-Bissantz, 2018; Vogel, 2017)
آموزش
اندیشمندان بر این امر توافق دارند که استراتژیهای مبتنی بر عمل و تجربه، برای آموزش کارآفرینی و ایدهپردازی مناسب تر هستند (Rasmussen & Sørheim, 2006). دانشگاهها و مراکز آموزش کسب و کار، در کنار برگزاری کلاسها و کارگاهها از روشهایی چون سخنرانی افراد متخصص، برگزاری کلاسهای تعاملی، تمرینات ایفای نقش، شبیه سازی کسب و کار، تمرینات چند رسانه ای، حل مسائل واقعی و حتی آموزش مجازی استفاده میکنند (Cooper et al., 2004; Gafar et al., 2013; Karlusch et al., 2018; Radovic-Markovic, 2013; Tang et al., 2012).
از سوی دیگر یادگیری از تجربه دیگران یا مکانیسم الگوی نقش در بسیاری از پژوهشها به عنوان عامل موثر بر ایدهپردازی افراد شناسایی و به عنوان یکی از چهار مهارت اصلی نوآوران معرفی شده است (Dyer et al., 2019; Rasmussen & Sørheim, 2006). حضور افراد موفق به عنوان منتور، مورد کاوی کارآفرین مهمان[xxviii]یا مطالعه زندگی نامه، بازدید از شرکتهای نوآور، مشاهده فیلم و امثال آن (Gafar et al., 2013; Kramer, 1991; Radovic-Markovic, 2013)، ذهنیت فرد را تغییر میدهد و می تواند منجر به یادگیری مشاهده ای[xxix] شود. به لحاظ نظری، این مکانیسم از زاویه نظریه خود تنظیمی بندورا، قابل تحلیل است. بدین معنا که فرد جهت هماهنگی با نمونههای مشاهده شده، به توسعه خویش میپردازد (Ahsan et al., 2018).
مطالعه زندگی افراد نوآور، نشان داده است که سرگرمیجانبی مانند نقاشی و موسیقی، سازههای دستی مانند کار با چوب / فلز / مکانیک و الکترونیک و همین طور ادبیات بر تقویت ظرفیت خلاقیت فرد موثر است. این فعالیتها از آنجا که تجسم فضایی و ارتباط دست و چشم، مهارت کار با دست، مدل سازی و تفسیر آن، حساسیت هنری و زیبایی شناختی را فعال میکنند بر موفقیت اثرگذار هستند (Dewi & Mashami, 2019; Gangi, 2018; Root-Bernstein, 2015).
روشهای شناختی رفتاری
در بیشتر روشها، ابعاد شناختی و رفتاری بطور همزمان مورد هدف قرار میگیرند، لذا در اینجا نیز دسته ای از روش ها به عنوان ترکیبی از شناختی و رفتاری تعریف شد:
شبکه سازی
ارتباط ایده با شبکه اجتماعی، بصورت یک چرخه است؛ بدین معنا که یافتن ایده منجر به ارتباطات جدید میشود که خود مبدا جستجوی ایدههای جدیدتر است (Tang et al., 2012). از طرف دیگر، شبکه اجتماعی فرد، زمینه ای برای تبادل اطلاعات نامتقارن و شکل گیری ایده است (Wu, 2004). به بیان دیگر سرمایه اجتماعی موجب شکل گیری سرمایه فکری میشود که در مرحله ایدهپردازی به شدت مورد نیاز است (Nahapiet & Ghoshal, 1998). البته دانشمندان تنوع شبکه را نیز با اهمیت میدانند و ترکیبی از انواع شبکه (قوی و ضعیف) را به عنوان منبع مورد استفاده کارآفرینان ذکر میکنند (Ruef, 2002).
شبکه اجتماعی با استفاده از مکانیسمهای "الگوی نقش"، "آگاهی بخشی" و "یادگیری تعاملی" میتواند منجر به تسهیل ایدهپردازی شود. الگوی نقش با مشاهده یک الگو آغاز میشود، سپس بازیابی و ترجمه آن برای موقعیت جدید منجر به شکل گیری انگیزه اقدام میگردد (Harinie et al., 2017). ارتباط با کارآفرینان و هم افزائی تیمی، منجر به شکل گیری دانش و آگاهی از اطلاعات بازار میشود (Wu, 2004). در یادگیری تعاملی[xxx]و گروهی هم، اعضای تیم به کارگیری خلاقانه دانش در پروژههای حقیقی را تجربه میکنند (Karlusch et al., 2018) که البته نیازمند مربیان و مدرسانی است که خلاقانه رفتار کنند (Dewi & Mashami, 2019).
رابطه تسهیلگری
در ادبیات ایدهپردازی، مرحله ای تعریف شده است که طی آن ایده پرداز افکار خود را در قالب ایده با دیگران به اشتراک[xxxi] میگذارد. ارتباط با فرد تسهیلگر (facilitator) یا توانمندساز (enabler) که میتواند فردی خلاق در نقش راهنما، مشاور، مربی[xxxii] یا منتور باشد، با فراهم آوردن محیطی راحت و لذت بخش برای یادگیری موجب توسعه مهارتهای افراد از جمله ایدهپردازی شود (Dewi & Mashami, 2019).
مرشدی (منتورینگ) و مربی گری (کوچینگ) دارای مکانیسمهای متعددی از جمله گفتگوی تاملی[xxxiii]، پرسش گری موثر[xxxiv]، گوش کردن موثر، داستان سرایی، الگوی نقش، آگاهی بخشی، ایجاد انگیزه و بازخورد هستند (Lester et al., 2011; Passmore & Sinclair, 2020). این نوع از رابطه، در کارآفرینی که یک حوزه عملیاتی است بسیار کاربرد دارد (Rasmussen & Sørheim, 2006). در رابطه مرشدی، ایده پرداز با اطمینان از اینکه مورد قضاوت قرار نمیگیرد، میتواند ایدههای خلاقانه خود را ارائه و چکش کاری کند؛ از این روست که مرشدی محرک ایدهپردازی به حساب میآید (Whitmore, 2009, p. 157).
روشهای رفتاری
در سه گانه بندورا آنچه از سوی محیط بر روی رفتار عاملانه فرد اثر بگذارد تسهیلگری رفتاری فرض میشود (Bandura, 1999). روشهای متعددی که بازخوردی از محیط نسبت به رفتار یک کنش گر ارائه میدهند و احتمالا موجب تغییر رفتار او میشوند در ادامه معرفی میشوند.
به چالش کشیدن مهارت ایدهپردازی
ارائه ایده و دریافت بازخورد از مشتریان حقیقی، سرمایه گذاران، کارآفرینان و متخصصین میتواند در بهبود ایدهها و تقویت مهارت ایدهپردازی نقش موثری ایفا کند (Karlusch et al., 2018). سازمانها با برگزاری مسابقههای[xxxv] ایدهپردازی و ایجاد چالش[xxxvi] به جذب ایدهها و افراد ایده پرداز میپردازند (Ende et al., 2015). مراکز آموزشی نیز برای تقویت مهارت ایدهپردازی دانشجویان، مسابقه[xxxvii]های ایدهپردازی و یا بازارهای ایده[xxxviii] را برگزار میکنند (Eggers et al., 2017; Rasmussen & Sørheim, 2006).
حمایت از تجربه عملی
در حوزه کارآفرینی هیچ روشی مانند یادگیری از عمل و تجربه نیست (Kramer, 1991). در این رویکرد، یادگیرنده دانش خود را در تعامل با محیط پیرامونی و در یک فرایند عملیاتی شکل میدهد (Küttim et al., 2011; Luoto, 2009) و با تامل درآن تجربه، یادگیری عمیق تر و ماندگار تر شکل میگیرد (Kolb & Kolb, 2005). از این رو در بسیاری از دانشگاهها و سازمانها ، زمینه یادگیری تجربی در کنار دورههای آموزشی نیز فراهم شده است.
برخی از پژوهشگران بر این باورند که بر اساس اصول روانشناسی، محیط فیزیکی میتواند به فعالیت ذهن کمک کند. استفاده از رنگها (Luoto, 2009)، موسیقی (Gundry & Kickul, 1996; Luoto, 2009) با در نظر گرفتن تنوع (Kumar & Raghavendran, 2015)، میتواند یک محیط جذاب (Kumar & Raghavendran, 2015) را شکل دهد. همچنین حضور در فضای تعاملی (Franco et al., 2018) و یادگیرنده (Suacamram, 2019) میتواند تقویت کننده ایدهپردازی را شکل دهند. دسترسی به اطلاعات متنوع (Gielnik et al., 2012; kandol, 2002; Wu, 2004) و آشنایی با ایده دیگران (Vogel, 2017) موجب شکل گیری ایدههای متنوع در ذهن افراد میگردد.
انجام پروژه و تحقیق
تمایل به راه اندازی کسب و کار و ایدهپردازی، نیاز به آماده سازی فردی دارد و آگاهی از تکنولوژیهای روز و کسب و کارهای پایدار به فرد کمک می کند (Karlusch et al., 2018). انجام پروژههای درون بنگاهی (Gafar et al., 2013)، پروژههای فردی و همین طور تحقیق در زمینههای مرتبط، خصوصا در کنار آموزش رسمی، میتواند موجب رشد مهارت ایدهپردازی شود (Pettersen et al., 2019; Radovic-Markovic, 2013).
بحث و نتیجه گیری
مرور پژوهشهای پیشین در حوزه تسهیل ایدهپردازی، نشان میدهد که یافتهها دارای انسجام و ساختار خاصی نیستند و این مانع از هم افزایی در توسعه دانش میگردد. پژوهش حاضر تلاش کرده است بر پایه منطق بندورا مبتنی بر تغییر رفتار از طریق ایجاد تغییر در ابعاد شناختی و رفتاری چارچوبی یکپارچه ارائه دهد.
یافتههای این پژوهش حاوی مجموعهای از روشهای تسهیل ایدهپردازی است که بر اساس اشتراک معنایی در دستههای هفتگانه تقسیم شده اند. این دستهها برآمده از مقوله بندی مقولات فرعی هستند. در جدول 2 با اشاره به مفاهیم و منابع هر یک از گزارهها، مقولات فرعی و مقولات اصلی ارائه شده اند.
جدول 2 سلسله مراتب مقولات اصلی و فرعی برآمده از یافته های مقالات مورد بررسی
1. آموزش |
شناختی |
|
مقولات فرعی |
گزاره های نوشتاری |
پژوهشهای مرتبط |
19 آموزش رسمی |
آموزش دانشگاهی |
Franco et al., 2018 |
Pettersen et al., 2019 |
||
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
||
کلاس |
Pettersen et al., 2020 |
|
کارگاه آموزشی |
Suacamram, 2019 |
|
نقش بازی کردن (role playing) |
Gafar et al., 2013 |
|
شبیهسازی کسب و کار |
Gafar et al., 2014 |
|
تمرینات رسانه ای |
Gafar et al., 2015 |
|
آموزش مجازی |
Radovic-Markovic, 2013 |
|
20 آموزش مساله محور |
حل خلاقانه مسائل روزمره (مهارتهای نرم ) |
Dewi & Mashami, 2019 |
Tang et al., 2009 |
||
حل مساله تعریفشده با دادههای کم |
Radovic-Markovic, 2013 |
|
21 سخنرانی متخصصین |
سخنرانی |
Karlusch et al., 2018 |
Gafar et al., 2013 |
||
kramer, 1991 |
||
22 مشاهده و بازدید |
مشاهده /بازدید استارت آپها و شرکتهای نوآور |
Chalmers et al., 2019 |
kramer, 1991 |
||
سفر آموزشی |
Suacamram, 2019 |
|
23 مطالعه تجربه دیگران |
مورد کاوی کارآفرینان |
Suacamram, 2019 |
Gafar et al., 2013 |
||
kramer, 1991 |
||
مطالعه بیوگرافی |
kramer, 1991 |
|
24 هنرهای تجسمی |
کار با دست |
Root-Bernstein, 2015 |
تولید آثار هنری |
Root-Bernstein, 2015 |
|
تولید محصولات قابل رویت |
Dewi & Mashami, 2019 |
|
یادگیری موسیقی |
Gangi, 2018 |
|
2. تحریک ذهن |
شناختی |
|
در جدول 1 با جزئیات معرفی شده است |
||
3. ارتباط با تسهیلگر |
شناختی - رفتاری |
|
مقولات فرعی |
گزاره های نوشتاری |
پژوهشهای مرتبط |
25 راهنمایی استاد |
فرد خلاقی که توانمندیهای افراد را شناسایی میکند و آنها را در جهت تعیین شده راهنمایی میکند |
Dewi & Mashami, 2019 |
26 مربی گری (کوچینگ) |
برنامه کوچینگ در انکوباتور |
Audet, 2012 |
کوچینگ سازمانی (افراد محوری سازمان به عنوان کوچ) |
Munro, 2017 |
|
27 مرشدی (منتورینگ) |
منتورینگ برای رهبران |
Lester et al., 2011 |
منتورینگ برای دانشجویان (توسط افراد داوطلب - آشنایی با تجارب به روز) |
Ahsan et al., 2018 |
|
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
||
Pettersen et al., 2019 |
||
منتورینگ برای کارآفرینان نوظهور |
St-Jean & Tremblay, 2020 |
|
تحریک و ایجاد انگیزه برای راه اندازی کسب و کار |
Radovic-Markovic, 2013 |
|
دعوت از کارآفرینان برای کمک به پیشبرد فرایند |
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
|
4. شبکه سازی |
شناختی - رفتاری |
|
مقولات فرعی |
گزاره های نوشتاری |
پژوهشهای مرتبط |
28 جذب حمایت |
حمایت برای پیشبرد مراحل |
Rhee & Leonardi, 2018 |
29 یادگیری تعاملی |
تعامل با تیمهای دیگر در انکوباتور |
Franco et al., 2018 |
یادگیری تعاملی اعضای تیم ((cooperative Learning |
Küttim et al., 2011 |
|
Karlusch et al., 2018 |
||
یادگیری گروهی همراه با تسهیلگر |
Dewi & Mashami, 2019 |
|
یادگیری در تعامل با محیط و افراد صاحب تجربه |
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
|
30 عضویت انجمنها |
حضور در اجتماعات نوآور |
de Miranda et al., 2009 |
31 ارتباط با افراد موفق |
ارتباط با کارآفرینان موفق |
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
kandola, 2002 |
||
32 امکان تیم سازی |
هم افزائی از طریق خلاقیت گروهی |
Carmeli & Paulus, 2015 |
فراهم شدن فرصت تیم سازی |
Kumar & Raghavendran, 2015 |
|
راه اندازی کسب و کار بصورت گروهی |
Gafar et al., 2013 |
|
33 امکان تبادل دانش و اطلاعات |
دسترسی به اطلاعات متنوع |
Rhee & Leonardi, 2018 |
دسترسی به اطلاعات نامتقارن بازار |
Wu, 2004 |
|
به اشتراک گذاری دانش |
chalmers, 2019 |
|
Carmeli & Paulus, 2015 |
||
دسترسی به اطلاعات متنوع (آشنایی با روندهای عرضه و تقاضا) |
kandola, 2002 |
|
Wu, 2004 |
||
Gielnik et al., 2012 |
||
5. به چالش کشیدن مهارت ایدهپردازی |
رفتاری |
|
مقولات فرعی |
گزاره های نوشتاری |
پژوهشهای مرتبط |
34 ارائه بازخورد |
دریافت بازخورد از مشتریان حقیقی، سرمایه گذاران، کارآفرینان و متخصصین فناوری |
Karlusch et al., 2018 |
35 برگزاری برنامههای رقابتی |
رقابتهای ایدهپردازی در برنامههای تقویت کننده ایدهپردازی دانشجویان |
Eggers et al., 2017 |
مسابقههای ایدهپردازی و ایجاد چالش توسط سازمانها |
Ende et al., 2015 |
|
مسابقههای ایدهپردازی و یا بازارهای ایده |
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
|
حل بازی گونه مسئله |
Kumar & Raghavendran, 2015 |
|
6. انجام پروژه |
رفتاری |
|
مقولات فرعی |
گزاره های نوشتاری |
پژوهشهای مرتبط |
36 پروژه تحقیقاتی |
اجرای پروژه تحقیقاتی |
Radovic-Markovic, 2013 |
آگاهی از تکنولوژیهای روز و کسب و کارهای پایدار آن |
Karlusch et al., 2018 |
|
37 پروژه عملی |
تکالیف عملی |
Pettersen et al., 2019 |
پروژههای درون بنگاهی |
Gafar et al., 2013 |
|
پروژههای همکاری تیمیو صنعتی |
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
|
7. حمایت از تجربه عملی |
رفتاری |
|
مقولات فرعی |
گزاره های نوشتاری |
پژوهشهای مرتبط |
38 ارائه امکانات و فضای فیزیکی |
محل فیزیکی (دفتر کار) |
Franco et al., 2018 |
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
||
امکانات |
Franco et al., 2019 |
|
حمایت مالی |
Franco et al., 2020 |
|
استفاده متناسب از موسیقی |
Luoto, 2009 |
|
Gundry & Kickul, 1996 |
||
39 ترغیب محیطی |
محیط متنوع |
Luoto, 2009 |
Kumar & Raghavendran, 2015 |
||
محیط جذاب |
Kumar & Raghavendran, 2015 |
|
محیط انگیزه بخش |
kandola, 2002 |
|
T. M. Amabile, 1997 |
||
محیط مهیج |
Ende et al., 2015 |
|
محیط شاداب |
de Miranda et al., 2009 |
|
محیط دوستانه |
Kumar & Raghavendran, 2015 |
|
محیط حامی |
Ende et al., 2015 |
|
محیط محترمانه |
kandola, 2002 |
|
محیط تعاملی |
Franco et al., 2018 |
|
محیط یادگیرنده و متناسب |
Suacamram, 2019 |
|
حافظ مالکیت معنوی ایده |
Rasmussen & Sørheim, 2006 |
|
پذیرای چالش |
kandola, 2002 |
|
رهبری کارآفرینانه |
Cai et al., 2019 |
|
مدیر تسهیلگر |
Carmeli & Paulus, 2015 |
|
Wu, 2004 |
||
Gielnik et al., 2012 |
این روشها، در طیفی از شناختی تا رفتاری در منظم شدهاند. این چارچوب با تعریف منتخب پژوهشگران شکل گرفته و ممکن است با اتخاذ تعاریف دیگر و یا رویکردهای دیگر چارچوبهای جایگزین و یا مکمل تعریف شوند. برای مثال بررسی بعد محیطی میتواند این چارچوب را تکمیل کند.
پر واضح است که بدون ترکیب ابعاد شناختی و رفتاری، یادگیری کامل ایدهپردازی رخ نخواهد داد (Radovic-Markovic, 2013) و لازم است سیستمهای تسهیل ایدهپردازی که بر مبانی این روشها شکل میگیرند ترکیبی از روشها را در کنار یکدیگر قرار دهند.
شکل 1 روشهای تسهیل ایدهپردازی کارآفرینانه در طیفی از شناختی تا رفتاری |
بر اساس مروری که انجام شد، پژوهشهایی که به بعد ایدهپردازی و تقویت مهارت ایدهپردازی توجه داشتهاند اکثرا در حوزه نوآوری سازمانی و یا کارآفرینی دانشگاهی متمرکز بوده اند و شتابدهندهها و انواع دیگر تسهیلگرها، ایده را به عنوان ورودی سیستم فرض کرده اند. به نظر میرسد سازمانها به توسعه مهارت ایدهپردازی در سرمایههای انسانی موجود اهمیت ویژه ای میدهند تا در بازار رقابتی بتوانند نوآوریهای ویژه ای عرضه کنند و بقاء سازمان را تضمین کنند. از سوی دیگر دانشکدههایی با زمینه کسب و کار، مهندسی و هنر به مهارت ایدهپردازی توجه خاصی دارند تا زمینه اشتغال دانشجویان را فراهم آورند و کاربردی سازی دانش را به عنوان یکی از ماموریتهای خود انجام دهند.
مراکز تقویت کننده ایدهپردازی، اکثرا در قالب برنامههای آموزشی به انجام این کار مبادرت میکنند و به وضوح یادگیری حین عمل و یادگیری از تجارب دیگران نقش پررنگی در این برنامه ها دارند. در پژوهشهای پیشین شبیه سازی کسب و کار، بررسی موارد واقعی، نقش بازی کردن، پروژه تیمی، تمرینات چند رسانه ای همگی موثرتر از سخنرانیهای نظری شناسایی شده اند (Gafar et al., 2013).
در سیستمهای بهروز از عناصری مانند مرشدی (منتورشیپ) و مشاوره نیز بهره میبرند. در این میان بهره گیری از مربی گری (کوچینگ) کمتر از دیگر انواع تسهیلگری بوده است و عموما تاکید بر دریافت اطلاعات به جای فعال سازی ذهن بوده است.
پیشنهادات برای پژوهش های آتی
با ترکیب روش هایی که طی این پژوهش شناسایی شده اند میتوان چارچوبهایی به تناسب شرایط و زمینه طراحی نمود و البته آزمون ترکیب آنها و یا هر یک از ابعاد بصورت جداگانه میتواند دانش پیشین را مستحکم کند. میتوان یافتههای پژوهش حاضر را با اتخاذ رویکرد سیستمی و با تعریف ورودی، فرایند و خروجی و تکمیل آن با شناسایی پیامدها و زمینه توسعه داد. پیشنهاد میشود پژوهشهای مکمل به شناسایی دیگر ابعاد این سیستم و همین طور ارزیابی اثرگذاری هر یک بپردازند.
با توجه به اینکه در بحث ایدهپردازی توسعه فرد با ایجاد تغییر در لایههای عمیق مورد نظر است، پیشنهاد میشود پژوهشهایی برای استفاده از رابطه تسهیلگری و خصوصا بهره گیری از مربی گری (کوچینگ) انجام گیرند.
پژوهشها عموما، در زمینه ایدهپردازی و تسهیلگری آن، روشهای تحقیق تفسیرگرایانه را اتخاذ میکنند، و این احتمالا به این دلیل است که ایدهپردازی بروز عملیاتی ندارد (Dimov, 2007). این پژوهشها با بررسی موردهای عملی تسهیلگری کارآفرینی، نتایج را از دیدگاه افراد مطلع تحلیل کرده اند. عموما این نتایج از مصاحبهها و البته مشاهده ناظر استخراج شده اند.
این تحقیق به مجموعه ای از مقالات منتشر شده از مجلات با اعتبار متوسط به بالا محدود شده است. در مورد چنین موضوعی که در سال های اخیر، بیشتر مورد توجه بسیاری از نویسندگان قرار گرفته است، مقالات ارزشمندی در کنفرانس ها و یا مجلات با اعتبار پایین تر ارائه شدهاند که میتوانند اولین گامها را به سمت مطالعات معتبرتر را شکل دهند. بررسی این اسناد ممکن است برای سایر محققین مفید باشد.
پینوشتها
19.مجموعه تمام واژههایی که در لیست بالا آمده است
* دانشیار گروه توسعه، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، ایران
** دانشیار گروه توسعه کارآفرینی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
*** دانشیار گروه کسب و کار جدید، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، ایران
**** دانشیار گروه کسب و کار جدید، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، ایران
فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال هفدهم، شمارۀ 67، پاییز 1401، صفحه 74-47
[i] گامها، تکنیکها، ارزیابی
[ii] Bandura
[iii] Dyer
[iv] Rasmussen & Sørheim
[v] Rauch and Hulsink
[vi] Colombelli
[vii] Cincera
[viii] Ravi
[ix] Audet
[x] Kutzhanova
[xi] Ahsan
[xii] Gielnik
[xiii] Framework for understanding, predicting and changing human behavior
[xiv]Bandura
[xv] systematic
[xvi] Xiao
[xvii] این دو مفهوم در پژوهشها با یکدیگر همپوشانی گستردهای دارند
[xviii] Christine Hogan
[xix] مجموعه تمام واژههایی که در لیست بالا آمده است
[xx] Atlas ti.
[xxi] Template
[xxii] Appraisal Theory of Emotion
[xxiii] Free association method
[xxiv] Gamification
[xxv] Whack Pack
[xxvi] Mind bender
[xxvii] Visualization / Picture Stimulation
[xxviii] Guest Speaker
[xxix] Learning through observation : (Catalytic Intervention(Heron, 1976))
[xxx] Cooperative learning
[xxxi] Elaborate
[xxxii] coach
[xxxiii] kolb, brokefield
[xxxiv] Impact question
[xxxv] Contest
[xxxvi] Challenges
[xxxvii] contest
[xxxviii] Idea market