Identifying and prioritizing the performance evaluation dimensions of the governors of the Islamic Republic of Iran

Document Type : Research Paper

Authors

1 دانشجوی دکتر مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران

2 Professor of Management Department .School of Management and Economics, Lorestan University, Khoraam Abad, Iran

3 Associate Professor of Management Department, School of Management and Economics, Lorestan University, Khoraam Abad, Iran

Abstract

The administration of Iran’s provinces and the role the governors play to administer these provinces raises a question about the performance dimensions of Iranian governors. Practically, the governors act as the state representatives, whose optimal performance is accounted for the final performance of the government. The purpose of this study is to identify and prioritize the dimensions of performance appraisal of the governors of the Islamic Republic of Iran. This study is a mixed research and has used qualitative and quantitative approaches. In the qualitative part of the study, we distributed a questionnaire among eighteen Iranian public administration and strategic management professors, governors and senior administrators of the ministry of Interior. In order to identify the governors' performance evaluation dimensions we used triangular fuzzy technic. The statistical population of the quantitative part of the study consisted of senior managers of the Ministry of Interior and governors. Using purposive sampling method, forty five persons were selected as the research sample. We used thematic analysis method and analyzed daja with the help of Atlas T software that led to the identification of 12 dimensions of governors' performance evaluation:. geographical knowledge, cultural awareness, social maturity, political perception, economic growth, welfare development, stakeholder satisfaction, level of Security, social capital, political participation, interaction and productivity. Prioritization of these dimensions showed that cultural awareness is the most important and political perception as the least important dimension of governors' performance evaluation.

Keywords


شناسایی و اولویت‌بندی ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران دولت جمهوری اسلامی

معصوم مومنی مفرد    [1] *

رضا سپهوند **

سید نجم الدین موسوی *[2]**

حجت وحدتی ****

تاریخ دریافت: 17/10/1400

تاریخ پذیرش: 01/12/1400        

 

چکیده

اهمیت سازمان­های دولتی در ایران و نقش پررنگی که در زندگی مردم ایفا می‌کنند، لزوم توجه به آن را بیش از پیش آشکار ساخته است. در جهت تمرکززدایی، دولت در هر استانی، استاندارانی را جهت هدایت فعالیت­های دولتی به عنوان نماینده خود تعیین نموده که عملکرد مطلوب آنان، تضمین­کننده عملکرد نهایی دولت است. بر این اساس هدف این مطالعه شناسایی و اولویت­بندی ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران بوده است. روش پژوهش حاضر بر مبنای رویکرد آمیخته و به صورت کیفی و کمی در رهیافت قیاسی استقرایی است. در بخش کیفی پژوهش، داده ها با استفاده از پرسشنامه، میان 18 تن ازاساتید حوزه مدیریت دولتی و مدیریت استراتژیک،استانداران ومدیران ارشد وزارت کشور که با روش نمونه­گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند گردآوری شدو ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران،با روش فازی مثلثی تعیین شدند. جامعه آماری مطالعه در بخش کمّی شامل 45 تن از مدیران ارشد وزارت­ کشور و استانداری­های ایران بودند که با استفاده از روش نمونه­گیری هدفمند تعیین شدند. نتایج تحلیل مصاحبه­ها با استفاده از روش تحلیل مضمون و به کمک نرم­افزار اطلس تی منجر به شناسایی 12 بعد ارزیابی عملکرد استانداران شامل دانش جغرافیایی، آگاهی فرهنگی، بلوغ اجتماعی، ادراک سیاسی، رشد اقتصادی، توسعه رفاهی، رضایت ذینفعان، سطح امنیت، سرمایه اجتماعی، مشارکت سیاسی، تعاملات و بهره­وری شد. اولویت­بندی این ابعاد نشان داد که آگاهی فرهنگی به عنوان مهم­ترین و ادراک سیاسی به عنوان کم­اهمیت­ترین بعد ارزیابی عملکرد استانداران مطرح هستند.

واژگان کلیدی: عملکرد؛ ارزیابی عملکرد؛ ارزیابی عملکرد استانداران؛ دولت.

مقدمه

شهروندان روزانه با دستگاه­های دولتی زیادی در ارتباط هستند به نحوی که این دستگاه­های دولتی به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده است (Niroomand, H., & Rzayat, 2020). این واقعیت در ایران به علت حجم بالای فعالیت­هایی که توسط دولت انجام می­گیرد و به اصطلاح با دولت بزرگی روبه­رو هستیم، نمود بیشتری دارد. با توجه به حجم بالای فعالیت­های دولتی و به منظور جلوگیری از اختلال و سردرگمی در وظایف و فعالیت‌های دولت، در هر استان، استانداری تاسیس شده که نمونه آن درسایر کشورهایی جهان  با نامهای متفاوتی وجود دارد. در ایران استاندار مسئولیت نظارت بر فعالیت­ سازمانهای دولتی  هر استان را بر عهده دارد. بنابراین با توجه به حجم بالای ارتباط مردم در جامعه ایران با دستگاه­های دولتی، عملکرد مطلوب استانداری­­ها به صورت عام و خود استانداران به عنوان سکانداران این نهاد دولتی به صورت خاص بسیار مهم تلقی می‌شود.  در ایران با توجه به اینکه انتصابات مقامات ارشد همچون استانداران بیش از آنکه بر اساس معیارهای عینی شایستگی و کارراهه شغلی صورت پذیرد، بر پایه شاخص­های ایدئولوژیک انجام گرفته و تکلیف­محوری بر نتیجه­محوری رجحان دارد، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی جایگاه مناسبی در سیستم اداری ایران ندارد؛ با اینحال عملکرد مطلوب استانداران در استان­های مختلف می­تواند ضامن موفقیت فعالیت­های دولتی گسترده در سطح استان باشد و استان را از نظر شاخص‌های اقتصادی و توسعه­ای در سطح مطلوبی قرار دهد (Setiawati, T., & Ariani, 2020). بررسی آمارها و اطلاعات موجود در این حوزه نشان می‌دهد که برآورد عملکرد شخصی خود استانداران با سطح توسعه­یافتگی استان­ها و ایالت­ها ارتباط تناتنگی دارند. این قضیه در تمامی نقاط جهان صدق می‌کند (Selvarajan, T. T., Singh, B., & Solansky, 2018). به عنوان مثال در مطالعه‌ای عملکرد فرمانداران ایالت­های آمریکا موردبررسی قرار گرفته که نتایج حاصل شده نشان داده است هر ایالتی که عملکرد شخصی فرماندار در آن مطلوب بوده در نهایت سطح توسعه یافتگی اقتصادی آن ایالت نیز مطلوبتر از سایر ایالت­ها بوده است (Dandalt, E., & Brutus, 2020).

با توجه به اینکه الگوی انتخاب و انتصاب استانداران در ایران قابل قیاس با کشورهای دیگر حتی کشورهایی با سیستم حکومتی تک حزبی همچون چین نیست، وضعیت امروز اجرایی کشور، ضرورت تدوین یک الگوی ارزیابی جامع که توانایی سنجش عملکردی استانداران را با تکیه بر شاخص­هایی چون توسعه پایدار منطقه­ای، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری محلی، حکمرانی منابع طبیعی، پایداری امنیتی، ثبا­ت‌بخشی به تضادهای قومیتی و در نهایت ظرفیت سیاستی استانداری­ها را ایجاب می‌کند

بررسی­های صورت گرفته در مطالعات داخلی نشان داد که تاکنون مطالعاتی کلان و جامع در خصوص مسائل مرتبط با استانداران بخصوص عملکرد آنان صورت نپذیرفته است. ضعف مطالعاتی موجود در این مورد نشان از عدم توجه کافی به این حوزه داشته است. بر این اساس مسئله اصلی که منجر به انجام این مطالعه شد ضعف آگاهی موجود در ارتباط با ارزیابی عملکرد استانداران است. چرا که مشخص نیست عملکرد استانداران بر چه اساسی ارزیابی می‌گردد و رتبه بندی­ها و نتایج ارائه شده توسط مراکز آماری بر چه پایه و اساسی صورت می­گیرد. علت این ضعف در عدم توجه به این حوزه و نبود مطالعات عمیق در این خصوص خلاصه می‌شود. در این راستا انجام مطالعاتی که بتواند به صورت جامع وکامل ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران را با تاکید بر شاخص­ها و مولفه­های کلیدی اثرگذار در کیفیت عملکرد آنان شناسایی نماید، خواهد توانست به کاهش این ضعف کمک­ شایانی نماید. همچنین دولت­مردان و مقامات محوری دولت در راستای بهبود کیفیت و اثربخشی فعالیت­های تحت نظر دولت در استان­های مختلف نیازمند استاندارانی هستند که جهت پیشبرد اهداف و برنامه‌های مدون و مصوب دولت بتوانند سطح بالایی از عملکرد را از خود به نمایش بگذارند. دستیابی به این هدف در گرو ارزیابی مستمر و مطلوب و اثربخش عملکرد این استانداران خواهد بود و با توجه به اینکه یک الگوی مدون در ارتباط با ارزیابی عملکرد استانداران دولت ج.ا.ا وجود ندارد، انجام این مطالعه و نتایج متصور از آن خواهد توانست سیاست­گذاران در بخش دولتی را در جهت تعیین راهبردهای خود یاری رساند.

بر این اساس این پژوهش ترکیبی در پی یافتن پاسخی مناسب برای این سوال است که ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران کدامند و اولویت­بندی این عوامل چگونه است؟

ادبیات

ارزیابی عملکرد استانداران

ارزیابی عملکرد مسئولان در شهرهای مهم و حیاتی جهان که تحت عنوان شهرداران و فرمانداران انجام گرفته است، سابقه­ چندان زیادی ندارد. در کشورهای غربی همچون آمریکا و کانادا، عملکرد فرمانداران ایالت­های آن­ها بر اساس عملکرد دوره­ای آنان به صورت سالیانه انجام می­گیرد. در کشور ما نیز همانند سایر کشورها، وضعیت به نسبت مشابه­ای در این خصوص برقرار است. مجموع چالش­ها و بحران‌هایی که امروزه حیات زیستی و اجتماعی کشور را در سطوح مختلف تهدید می­کند به طور عمده به چالش بزرگتر توسعه نامتوازن باز میگردد (Sepahvand et al, 2020).

در این راستا، اصلاح نظام استخدام مبتنی بر شایسته‌سالاری، اصلاح نظام جبران خدمت کارکنان دولت، طبقه‌بندی پست‌های سازمانی، تشکیل شبکه‌ای از کارشناسان سازمان برای کمک به وزارتخانه‌ها، بررسی و تایید ساختار و تشکیلات سازمان‌های دولتی در سازمان امور اداری و استخدامی برخی از مهم‌ترین اقداماتی بود که تا قبل از سال ۱۳۴۸ به انجام رسید و برای هر وزارتخانه و سازمان یک راهنمای سازمانی حاوی اهداف و وظایف اساسی، نمودار سازمانی و شرح وظایف واحدها تدوین شده بود. ایجاد بانک داده مرکزی درباره نیروی انسانی، برگزاری آزمون‌های رقابتی برای ورود به عرصه خدمات اداری، برنامه‌ریزی و نیازسنجی آموزشی و تشکیل مرکز آموزش مدیریت دولتی از دیگر فعالیت‌‌های حائز توجه سازمان در این دوره زمانی بود (فقیهی، 1400). علیرغم این اقدامات همچنان سیستم­های جذب و بکارگیری مدیران ارشد دولتی با چالش­هایی همراه بوده است.

به طور علی نیز توسعه­ی نامتوازن نیز فارغ از بسترهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی تا حد زیادی معلول ناکارآمدی و کژکارکردی دستگاه­های اجرایی متولی دولتی است. فقدان برنامه­ریزی و تهیه برنامه­های پنج ساله توسعه در سطح محلی، عدم وجود رابطه منطقی بین سطوح ملی، منطقه‌ای و محلی برنامه‌ریزی، هژمونی تصمیم گیری بالا به پایین در این زمینه، حاکمیت برنامه‌ریزی بخشی در ساختار نظام برنامه­ریزی محلی، عدم مشارکت مردمی و سازمان‌های غیردولتی در فرآیندهای تصمیم سازی و سیاست گذاری، و در نهایت نبود مدیریت یکپارچه در سیاست­گذاری مهمترین نارسایی­هایی است که توسعه نامتوازن در کشور را تا به امروز رقم زده است. به نظر می‌رسد یکی از دلایل مهم ظهور چنین وضعیتی، حضور ناقص دولت در سطوح فروملی است (قربانی و همکاران، 1398).  این حضور ناقص ناظر به وضعیتی است که در آن دولت به جهت فیزیکی دارای نهاد است ولی به جهت کارکردی به نتایج ملموس و ارتقادهنده موردانتظار نرسیده است. ارزیابی ناقص و نامطلوب و اکثراً سیاسی استانداران از علل عمده حضور ناقص و ناکارآمد دولت در کشور است. سیر تاریخی انتخاب و ارزشیابی عملکرد استانداران در کشور نشان می­دهد بی آنکه به عواقب و تاثیرات یک عملکرد توجهی شود صرفا به دلایل سیاسی و امنیتی افراد به بر مبنای عملکردی غیرواقع به سمت­هایی در سطح استانداری و فرمانداری منصوب می­شوند. دایره سیاسی در چرخه از بسیار گسترده تر از دوایری چون کارآمدی، دارابودن نگاه سیاست گذارانه و راهبردی، آگاهی و داشتن رزومه مناسب برای مدیریت‌های اجرایی فروملی است. این رویکردهای غیرمعقول در ارزشیابی عملکرد استانداران و فرمانداران باعث شده است تا قابلیت و کارآمدی دولت در سطوح محلی و بومی کاهش یابد؛ ظرفیت‌های منطقه‌ای کشور فرصت بروز نیابد، چالش‌ها و بحران‌های متعدد نوظهوری رخ نماید و در نهایت مصالح بلندمدت کشور فدای مصالح کوتاه مدت سیاسی شده است. اگرچه در طی سالیان اخیر شاهد حضور استاندارانی بوده­ایم که کارنامه قابل قبولی از خود برجای گذاشته اند ولی این موضوع بیش از آنکه مرهون چارچوب‌های نهادی کارآمدساز باشد بیشتر معطوف به هوش و توانایی مدیریتی این افراد بوده است. بر این اساس ارزشیابی عملکرد استانداران به عنوان نماینده­های دولتی در سطوح استانی به مسئله­ای بی بدیل در سال­های اخیر برای کشور تبدیل شده است، چرا که نبود یک الگو و سیستم ارزشیابی عملکرد که به دور از اهداف سیاسی باشد و بتواند به صورت منطقی و بر اساس داده­های واقعی، ارزشیابی را صورت دهد، منجر به شکل­گیری پیامدهای موثر و مطلوبی در سطح کلان کشور و خرد برای مردم و شهروندان می­شود.

پیشینه پژوهش

نستروف[i] و همکاران (2020) در مطالعه­ای به طراحی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران ارشد موسسات تحقیقاتی دولتی پرداختند. این مطالعه با استفاده از داده‌های حاصل از مصاحبه با 25 نفر از مشارکت­کنندگان بود که نشان داد شاخص‌های اقتصادی، شاخص‌های توسعه ای، شاخص‌های اجتماعی و همچنین شاخص‌های رضایتمندی مشتریان و ذینفعان تاثیر بسیاری در شکل گیری یک سیستم ارزیابی عملکرد مدیران دارد. مارسیدین[ii] (2020) در مطالعه‌ای به بررسی مدل ارزیابی عملکرد مدیران ارشد نظام آموزش و پرورش در اتحادیه اروپا پرداخت. این مطالعه نشان داد که بیش از 40 درصد یک سیستم ارزیابی عملکرد مدیران ارشد در گرو میزان کارایی در تحقق اهداف مشخص شده می‌باشد. نتایج این مطالعه تحقق اهداف با هر هزینه‌ای را رد کرده و نشان داد که در ارزیابی عملکرد مدیران ارشد بخصوص در بخش‌های دولتی می‌بایست به مفهوم کارایی توجه ویژه‌ای شود تا مانع از هدررفتن منابع کمیاب بخش دولتی گردد. جعفری و همکاران (2020) در مطالعه­ای به طراحی شاخص‌های ارزیابی عملکرد مدیران سازمان بازرسی کل کشور با رویکرد مشاوره شغلی پرداختند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی است که در ارزیابی عملکرد مدیران سازمان بازرسی کل کشور، مهارت تخصصی به­عنوان اصلی­ترین شاخص و مهارت­های فردی و تحلیلی ­به­عنوان زیر­شاخص­های اصلی، برای ارزیابی مدیران کارایی و اثربخشی دارد. کریمی و همکاران (1399) در مطالعه­ای به بررسی الگوی ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه ها پرداختند. یافته‌های تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همة گویه‌های دانش حرفه‌ای، مهارت حرفه‌ای، اخلاق حرفه‌ای و ویژگی‌های شخصیتی، به‌جز گویة قدرت نقد و تحلیل در دانش حرفه‌ای و صراحت در گفتار و رفتار در ویژگی‌های شخصیتی، واریانس نمرات مؤلفه‌های شناسایی‌شده را به‌خوبی تبیین می‌کنند. بنابراین، می‌توان گفت مؤلفه‌های چهارگانة شناسایی‌شده برای ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان مناسب‌اند. اصغری زاده و همکاران (1390) در مطالعه‌ای به ارزیابی عملکرد مدیران با به کارگیری روش 360 درجه و تکنیک تصمیم گیری ویکور (مطالعه موردی پژوهشکده مهندسی جهاد کشاورزی) پرداختند. از نتیجه تلفیق روش‌های ارزیابی 360 درجه با تکنیک تصمیم گیری ویکور، یک رتبه بندی مناسب از مدیران که کاملا قابلیت اجرای آن در پژوهشکده مهندسی به اثبات رسیده به دست آمده است. مجموع وزن نظرات ارزیابی کنندگان زیر دست و خود فرد تقریبا معادل وزن نظر مافوق می‌باشد. به کارگیری فرمول فواصل پایدار وزنی در سایر تکنیک‌های تصمیم گیری جهت تحلیل حساسیت اوزان شاخص ها کاملا مطابق با واقعیت‌های محیط تصمیم گیری می‌باشد از نتایج این پژوهش می‌باشد. قربانی و کیانی (1398) در مطالعه­ای به ارائه الگوی ارزیابی عملکرد فرماندهان و مدیران مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب(مورد مطالعه: ستاد فرماندهی انتظامی استان آذربایجان غربی) پرداختند. نتایج به‌دست آمده نشان داد ترتیب اولویت ابعاد شناسایی شده در ارزیابی عملکرد مدیران و کارکنان فرماندهی انتظامی استان آذربایجان غربی با رویکرد بیانیه گام دوم انقلاب به صورت 1- مدیریت جهادی، 2-  ترویج سبک زندگی ایرانی- اسلامی، 3- جانشین پروری (جوانگرایی وتوانمندسازی جوانان)،  4- تکیه بر دین و اخلاق، 5- توجه به علم و پژوهش، 6- مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی و در نهایت 7- فرهنگی تربیتی خواهد بود.

روش

روش پژوهش حاضر بر مبنای رویکرد آمیخته و به صورت کیفی و کمی در رهیافت قیاسی استقرایی بوده که از نظر هدف توصیفی و از نظر نحوه جمع­آوری داده­ها از نوع پیمایشی است. در این مطالعه ابتدا با بهره­گیری از روش کیفی و به کمک ابزار مصاحبه و کدگذاری داده­های حاصل از مصاحبه ابعاد ارزیابی عملکرد شناسایی شده و سپس با استفاده از روش­ فازی مثلثی، اولویت­بندی می­شوند.جامعه کیفی مورد مطالعه در پژوهش حاضر را 18 تن از اساتید دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی و مدیریت استراتژیک ، استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران و مدیران ارشد وزارت کشور تشکیل دادند. به منظور شناسایی ابعاد ارزیابی عملکرد در مجموع بر اساس روش نمونه­گیری گلوله برفی تا سر حد اشباع نظری مصاحبه­ها ادامه یافت، مصاحبه با مشارکت­کنندگان ، با نفر هفدهم به اشباع رسید و مصاحبه با نفرهجدهم به پایان رسید.

تحلیل مصاحبه­ها با استفاده از روش تحلیل مضمون و به کمک نرم­افزار اتلس تی 8 انجام گرفت. روایی داده­های حاصل از کدگذاری با استفاده از شاخص کیوسرت انجام شد. بدین منظور تمامی مقولات فرعی شناسایی­شده در فایل اکسل فهرست گردید. سپس این فایل در اختیار 8 نفر از خبرگان آگاه به موضوع که دارای سابقه­ چاپ مقالات و هدایت پایان­نامه­ای در این حوزه بوده­اند قرار گرفت تا درصد توافق میان نظرات بررسی گردد. نتیجه بررسی خبرگان بر اساس ارتباط میان ابعاد و مفهوم ارزیابی عملکرد استانداران نشان از میزان توافق 76 درصدی داشته که بیشتر از معیار مطلوب آن یعنی 65 درصد می­باشد. پایایی داده­های حاصل­شده نیز با استفاده از روش کاپای کوهن موردارزیابی قرار گرفت. حداقل مقدار ضریب کاپا 6/. است و مقادیر بالاتر از 6/. بر اساس نظرات دو ارزیابی، مطلوب است.  مقدار کل شاخص کاپای کوهن برابر با 71/. حاصل شد که نشان از مطلوبیت پایایی داده­ها دارد.

در بخش کمّی پژوهش،‌ اولویت­بندی ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران با استفاده از داده­های حاصل از پرسشنامه با روش فازی مثلثی انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه در بخش کمّی را کلیه مدیران ارشد وزارت­ کشور و استانداری­های کشور در ایران تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه­گیری هدفمند تعداد 45 نفر از این جامعه به‌عنوان نمونه­ی پژوهش تعیین شدند. روایی پرسشنامه­ها با استفاده از روش اعتبار محتوای نسبی و پایایی آن براساس روش آزمون- پس­آزمون ارزیابی شد. اعتبار محتوای نسبی پرسشنامه این مطالعه با بهره­گیری از نظرات تخصصی 10 نفر از افراد مطلع به موضوع پژوهش به میزان 69/. برآورد شد که نشان از تایید روایی پرسشنامه دارد. همچنین همبستگی پاسخ­ها براساس روش آزمون- پس­آزمون به میزان 79/. حاصل شد که مطلوبیت پایایی پرسشنامه را به‌همراه‌داشته‌است. مقدار مطلوب شاخص با توجه به نظرخواهی از 10 ارزیاب برابر با 62/. است. مقدار کل این شاخص برابر با 69/. حاصل گردید. نتیجه به­دست­آمده به شرح جدول 1 است.

جدول 1- ضریب روایی محتوای نسبی

شماره

مقولات اصلی

ضریب روایی محتوای نسبی

X1

دانش جغرافیایی

67/.

X2

آگاهی فرهنگی

70/.

X3

بلوغ اجتماعی

71/.

X4

ادراک سیاسی

68/.

X5

رشد اقتصادی

66/.

X6

توسعه رفاهی

65/.

X7

رضایت ذینفعان

69/.

X8

سطح امنیت

71/.

X9

سرمایه اجتماعی

72/.

X10

مشارکت سیاسی

63/.

X11

تعاملات

66/.

X12

بهره­وری

64/.

مقدار کل

69/.

 

جهت سنجش پایایی از روش آزمون- پس­آزمون استفاده شده و پرسشنامه در بازه زمانی 3 هفته بعد مجدداً برای اساتید دانشگاهی و تعدادی از خبرگان با تجربه در حوزه پژوهش ارسال گردید. همبستگی میان پاسخ­ها در دو مرحله می­بایست بالاتر از 7/. حاصل شود تا پایایی پرسشنامه موردتایید قرار گیرد. همبستگی موردنظر به میزان 76 درصد برآورد شد که نشان از تایید پایایی پرسشنامه دارد.

یافته

همانگونه که در روش­ پژوهش اشاره گردید، کدگذاری داده­ها با روش تحلیل مضمون و طی 6 مرحله اصلی با بهره­گیری از نرم­افزار اتلس تی 8 انجام گرفت.

مرحله اول: تعیین مسئله پژوهش

 همانگونه که در مقدمه بیان گردید، مسئله اصلی پژوهش ارزیابی عملکرد استانداران می­باشد. بر این اساس این مطالعه در پی شناسایی ابعادی است که می­تواند ارزیابی مطلوب عملکرد استانداران را شکل دهد.

مرحله دوم: تعیین اهداف

 هدف اصلی از انجام این مطالعه شناسایی و مدلسازی ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران بود، بر این اساس متناسب با هدف اصلی پژوهش، شناسایی ابعاد مذکور و سطح­بندی این مولفه­ها به عنوان اهداف فرعی این مطالعه لحاظ شده­اند. بر این اساس سوالات اصلی این مطالعه به شرح زیر:

ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران کدامند؟

مقوله­بندی و طبقه­بندی این ابعاد به چه صورت است؟

سطح­بندی و روابط مفهومی میان این ابعاد چگونه است؟

مرحله سوم: مشخص­کردن متغیرها

 متغیرهای اصلی پژوهش ارزیابی عملکرد استانداران بود.

مرحله چهارم: نمونه­گیری و انتخاب واحد تحلیل

 واحد تحلیل در این مطالعه مضامینی بود که در پی بررسی مصاحبه حاصل می­گردد. هدف در این مطالعه کدگذاری مضامین یا متونی بود که از بررسی مصاحبه استخراج ­گردید.

مرحله پنجم: کدگذاری داده­ها و استخراج مقولات

 کدگذاری در تحلیل مضمون در سه سطح کدهای اولیه، مقوله­های فرعی و مقوله­های اصلی انجام شد. در جدول 2 یک نمونه از کدگذاری انجام­شده به جهت درک فرایند کدگذاری داده­ها ارائه شده است.

جدول 2- نمونه فرایند تحلیل داده­ها

مضامین

مقولات فرعی

مقوله اصلی

توی یه سیستم شهری میزان دسترسی مردم به امکانات رفاهی خیلی مهمه. مثلا همین سرویس‌های بهداشتی شاید به ظاهر اهمیت چندانی نداشته باشه اما خیلی مهمه. خیلی وقتها مشکلات زیادی توی شهرها ایجاد میشه که وجود همچین امکانات رفاهی میتونه خیلی کمک کنه. به خاطر همین هر چقدر امکانات رفاهی توی شهرها زیاد باشه مردم تو رفاه بیشتری هستن و این خودش یه شاخص مهم برای کیفیت و توسعه شهری محسوب میشه.

دسترسی شهروندان به امکانات رفاهی

توسعه رفاهی

وسایل تفریحی و امکانات تفریحی توی شادبودن مردم خیلی تاثیر داره. به خاطر همین مسئولین شهر و استانی باید تو این زمینه سرمایه­گذاری مطلوبی داشته باشن. مثلا پارکها، سینماها و خیلی از جاهایی که مردم میتونن با خانواده توی اون آرامش داشته باشن میتونه نشون دهنده یه استان پیشرفته باشه. به خاطر اینکه این امکانات رفاهی توی کیفیت زندگی مردم تاثیر میذاره، میتونه نشون دهنده عملکرد مسئولین یه منطقه باشه.

توسعه امکانات تفریحی

ببینید یه شهر رو با سیستم حمل و نقل عمومیش میشناسن. یه جایی مثل تهران که ترافیک زیاده و شلوغ، این سیستم ها اهمیت بیشتری داره. این قضیه توی مراکز استانها هم صدق میکنه. علاوه بر اینکه باعث میشه مردم با آرامش و امنیت بیشتری کارهاشون رو انجام بدن، باعث میشه تا میزان آلودگی هم کم بشه و خیلی از مشکلات زیست محیطی رو کاهش بده. به خاطر همین خلی از کشورهای دنیا تو این سیستمها پبشرفته هستن و به خاطر همین کارهاشون موردتقدیر قرار میگیرن.

توسعه سیستم­های حمل و نقل عمومی

 

مرحله ششم: تحلیل و استنباط گزارش نهایی

نتیجه حاصل از کدگذاری داده­ها در قالب مقولات اصلی و فرعی به شرح جدول 3 ارائه شده است.

جدول 3. کدگذاری داده­های مصاحبه

شماره

مقولات اصلی

مقولات فرعی

X1

دانش جغرافیایی

موقعیت شناسی، شناخت قلمرو مکانی، درک ساختار جغرافیایی منطقه، اقلیم­شناسی، توسعه شناخت منطقه، درک توانمندی­های خاص منطقه، توان تحلیل قابلیت­های منطقه، اقدامات محافظتی از منطقه، توجه به محیط زیست منطقه،

X2

آگاهی فرهنگی

درک تضادهای اجتماعی، هویت شناسی، توان قومیت شناسی، شناخت آسیب­های اجتماعی، فقرزدایی،

X3

بلوغ اجتماعی

شناخت بسترهای رشد اجتماعی، تحلیل راهکارهای گسترش آموزش و پرورش، ورزش همگانی، سطح بهداشت عمومی، توجه به آموزش عالی، ترویج پژوهش

X4

ادراک سیاسی

شناخت چالش­های امنیتی، تضادهای قومی، اختلافات مذهبی، توجه به احزاب، تعامل با فعالیت سیاسی، روابط سیاسی فرامنطقه­ای، هماهنگی نیروهای تحت امر

X5

رشد اقتصادی

درک ظرفیت­های اقتصادی منطقه، برنامه­ریزی برای توسعه، اهداف اقتصادی، تقویت مزیت رقابتی منطقه، جذب سرمایه­گذاران بومی و غیربومی، توان رقابت اقتصادی، پیشرفت اقتصادی

X6

توسعه رفاهی

دسترسی شهروندان به امکانات رفاهی، توسعه امکانات تفریحی، توسعه سیستم­های حمل و نقل عمومی، فراهم سازی زیرساخت شهری

X7

رضایت ذینفعان

رضایت دولت، رضایت قوه قضائیه، رضایت قوه مجریه، رضایت شهروندان، آرامش و آسایش کارکنان زیردست

X8

سطح امنیت

امنیت شهری، آسایش شهروندان، سطح جرم و جنایت شهری، حجم تخلفات اداری،

X9

سرمایه اجتماعی

سطح اعتماد شهروندان، سطح اعتماد دولت، اجرای تعهدات و وعده­ها، ترویج هویت مشترک، رهبری مدنی، توسعه مشارکت مدنی، روحیه داوطلبی و پیشگامی

X10

مشارکت سیاسی

تعامل با رسانه­ها، کیفیت تبلیغات اقدامات، برگزاری انتخابات و همه پرسی­های عمومی، شرکت در انجمن­ها

X11

تعاملات

ارتباط با شهروندان، تعامل با وزارتخانه، ارتباط با مدیران استان، تعامل با سایر مناطق، ارتباط با همکاران

X12

بهره­وری

کارایی، اثربخشی، سودآوری، درصد تحقق اهداف، بازده حاصل شده

 

همانگونه که در جدول 3 نمایان است، تحلیل داده­های حاصل از مصاحبه در نهایت منجر به شناسایی 12 مقوله اصلی به عنوان ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران شد.

کدگذاری داده­های مصاحبه با نرم­افزار atlas ti 8 به شرح شکل 1 است:

 

 

شکل 1- کدگذاری داده­های مصاحبه با نرم­افزار atlas ti 8

یافته­های بخش کمی

اولویت­بندی ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران با استفاده از روش فازی مثلثی انجام گرفت. در گام نخست، پرسشنامه طراحی­شده دراختیار نمونه تعیین­شده قرارداده شد تا فراوانی پاسخ­های ارائه­شده توسط خبرگان برمبنای درجه اهمیت هریک از عوامل باتوجه به مقیاس پنج گزینه­ای لیکرت، معیاری برای دستیابی به میانگین فازی­ و تعیین اولویت هریک از عوامل شناسایی‌شده باشد. به‌منظور محاسبه میانگین فازی عوامل شناسایی­شده از روابط زیر استفاده شد:

 

در این فرمول، Ai نشان­دهنده­ی نظر خبره‌ی i ام و Aave بیان‌کننده‌ی میانگین نظرات خبرگان مطالعه است. باتوجه به اینکه در روش دلفی فازی، خصوصیات شخصیتی گوناگون هریک از خبرگان بر ادراکات ذهنی آنها نسبت به متغیرهای کیفی تاثیر می‌گذارد؛ با تعریف طیف­هایی برای متغیرهای کیفی، پاسخگویان با ذهنیت مشابه به پرسش­ها پاسخ می­دهند. این متغیرها ‌به‌صورت زیر در قالب اعداد فازی مثلثی تعریف و ارائه شد‌ه‌اند:

 

شکل 2- تعریف متغیرهای زبانی برپایه طیف پنج گزینه­ای لیکرت

 

در جدول 4 نحوه تبدیل متغیرهای زبانی به عدد فازی مثلثی و عدد فازی قطعی­شده نشان داده‌شده‌است.

جدول 4- تبدیل متغیرهای زبانی به فازی مثلثی

متغیر زبانی

عدد فازی مثلثی

عدد فازی قطعی­شده

خیلی زیاد

(75/., 1, 1)

75/.

زیاد

(5/., 75/., 1)

5625/.

متوسط

(25/., 5/., 75/.)

3125/.

کم

(0, 25/., 5/.)

0625/.

خیلی کم

(0, 0, 25/.)

0625/.

 

بعد از برآورد میانگین فازی مثلثی برای هریک از عوامل، با بهره­گیری از فرمول مینکووسکی به شرح رابطه زیر، اعداد فازی قطعی­شده برای هریک از 12 بعد ارزیابی عملکرد استانداران برآورد می‌شود.

نظرسنجی مرحله اول

باتوجه به آنچه پیش‌تر گفته شد، پرسشنامه در مرحله اول دراختیار خبرگان قرار گرفت و فراوانی پاسخ­های خبرگان براساس شدت اهمیت هریک از عوامل براساس طیف پنج گزینه­ای لیکرت محاسبه شد. نتیجه حاصل از برآورد فراوانی پاسخ­ها در مرحله اول به شرح جدول 5 است:

جدول 5- نتایج شمارش فراوانی پاسخ­ها در مرحله اول

عوامل موثر بر خودکاوی

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

دانش جغرافیایی

34

10

1

0

0

آگاهی فرهنگی

37

8

0

0

0

بلوغ اجتماعی

32

11

2

0

0

ادراک سیاسی

22

18

3

2

0

رشد اقتصادی

31

13

1

0

0

توسعه رفاهی

29

13

2

1

0

رضایت ذینفعان

33

12

0

0

0

سطح امنیت

30

10

5

0

0

سرمایه اجتماعی

33

12

0

0

0

مشارکت سیاسی

30

11

4

0

0

تعاملات

28

13

3

1

0

بهره­وری

32

11

2

0

0

 

پس از برآورد فراوانی پاسخ­ها، میانگین فازی مثلثی و میانگین فازی­زدایی برای هریک از عوامل با استفاده از فرمول مینکووسکی محاسبه شد. نتیجه محاسبات صورت­گرفته در جدول 6 مشاهده می­شود:

جدول 6- میانگین دیدگاه­های خبرگان حاصل از نظرسنجی مرحله اول

عامل

میانگین فازی مثلثی (m, α, β)

میانگین فازی‌زدایی

دانش جغرافیایی

(927/., 688/., 944/.)

991/.

آگاهی فرهنگی

(928/., 7/., 1/.)

995/.

بلوغ اجتماعی

(911/., 661/., 988/.)

992/.

ادراک سیاسی

(822/., 572/., 95/.)

916/.

رشد اقتصادی

(905/., 655/., 988/.)

988/.

توسعه رفاهی

(894/., 644/., 977/.)

977/.

رضایت ذینفعان

(922/., 672/., 1/.)

997/.

سطح امنیت

(877/., 627/., 966/.)

961/.

سرمایه اجتماعی

(938/., 688/., 1/.)

996/.

مشارکت سیاسی

(872/., 627/., 955/.)

954/.

تعاملات

(85/., 622/., 966/.)

936/.

بهره­وری

(922/., 572/., 988/.)

990/.

نظرسنجی مرحله دوم

پس از برآورد مقادیر میانگین فازی­زدایی مرحله اول، نیاز بود تا پرسشنامه برای بار دوم دراختیار خبرگان قرار گیرد و فراوانی پاسخ­های خبرگان براساس شدت اهمیت هریک از عوامل براساس طیف پنج گزینه­ای لیکرت محاسبه شد تا بدین­­طریق نتایج دو مرحله قابل مقایسه و انطباق با یکدیگر باشد. نتیجه حاصل از برآورد فراوانی پاسخ­ها در مرحله دوم به شرح جدول 7 است:

جدول 7-  نتایج شمارش فراوانی پاسخ­ها در مرحله دوم

عوامل موثر بر خودکاوی

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

دانش جغرافیایی

35

10

0

0

0

آگاهی فرهنگی

36

9

0

0

0

بلوغ اجتماعی

31

11

3

0

0

ادراک سیاسی

24

17

4

0

0

رشد اقتصادی

29

14

2

0

0

توسعه رفاهی

29

12

3

1

0

رضایت ذینفعان

34

11

0

0

0

سطح امنیت

31

10

4

0

0

سرمایه اجتماعی

34

10

1

0

0

مشارکت سیاسی

30

12

3

0

0

تعاملات

29

13

3

0

0

بهره­وری

32

11

2

0

0

همانند مرحله اول، پس از برآورد فراوانی پاسخ­ها، میانگین فازی مثلثی و میانگین فازی­زدایی برای هریک از عوامل با استفاده از فرمول مینکووسکی برای دیدگاه­های خبرگان حاصل از مرحله دوم محاسبه شد. نتیجه محاسبات صورت­گرفته در جدول 8 مشاهده می­شود:

جدول 8- میانگین دیدگاه­های خبرگان حاصل از نظرسنجی مرحله دوم

عامل

میانگین فازی مثلثی

(m, α, β)

میانگین فازی‌زدایی

دانش جغرافیایی

(938/., 688/., 1/.)

996/.

آگاهی فرهنگی

(944/., 694/., 1/.)

999/.

بلوغ اجتماعی

(916/., 666/., 988/.)

996/.

ادراک سیاسی

(855/., 605/., 972/.)

946/.

رشد اقتصادی

(894/., 644/., 983/.)

978/.

توسعه رفاهی

(872/., 627/., 972/.)

958/.

رضایت ذینفعان

(933/., 683/., 1/.)

997/.

سطح امنیت

(888/., 638/., 972/.)

971/.

سرمایه اجتماعی

(944/., 694/., 1/.)

999/.

مشارکت سیاسی

(888/., 638/., 977/.)

972/.

تعاملات

(888/., 638/., 977/.)

972/.

بهره­وری

(905/., 65/., 983/.)

988/.

 

پس از اینکه محاسبات مرتبط در دو مرحله نظرسنجی از خبرگان انجام گرفت، لازم است تفاوت میان میانگین فازی‌زدایی‌شده ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران بررسی شد. براین‌اساس نتیجه تفاوت میان میانگین فازی­زدایی­شده در مرحله اول و دوم به شرح جدول 9 است:

 

 

جدول 9- تفاوت میانگین فازی­زدایی­شده نظرسنجی مرحله اول و دوم

عوامل

میانگین فازی زدایی مرحله اول

میانگین فازی‌زدایی مرحله دوم

تفاوت میانگین فازی­زدایی­شده نظرسنجی مرحله اول و دوم

رتبه

دانش جغرافیایی

991/.

996/.

005/.

4

آگاهی فرهنگی

995/.

999/.

004/.

1

بلوغ اجتماعی

992/.

996/.

004/.

4

ادراک سیاسی

916/.

946/.

030/.

10

رشد اقتصادی

988/.

978/.

010/.

6

توسعه رفاهی

977/.

958/.

019/.

9

رضایت ذینفعان

997/.

997/.

000/.

3

سطح امنیت

961/.

971/.

010/.

8

سرمایه اجتماعی

996/.

999/.

003/.

2

مشارکت سیاسی

954/.

972/.

018/.

7

تعاملات

936/.

972/.

036/.

7

بهره­وری

990/.

988/.

002/.

5

 

باتوجه به نتایج نظرسنجی مرحله اول و انطباق آن با نتایج مرحله دوم، درصورتی‌که تفاوت میانگین فازی­زدایی­شده در دو مرحله از 1/. کمتر شود، فرایند نظرسنجی به پایان می­رسد. باتوجه به‌اینکه تفاوت میانگین فازی­زدایی­شده دیدگاه­های خبرگان در دو مرحله از 1/. کمتر باشد، خبرگان درمورد ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران به اجماع رسیده­اند و نظرسنجی از خبرگان در مرحله دوم متوقف می­شود؛ این بدان معنی است که خبرگان نسبتا درک یکسانی از ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران دارند.

همانگونه که در جدول 9 مشخص است، بر پایه میانگین فازی­زدایی مرحله دوم، آگاهی فرهنگی به عنوان مهم­ترین و ادراک سیاسی به عنوان کم­اهمیت­ترین بعد ارزیابی عملکرد استانداران مطرح هستند.

بحث

هدف از انجام این مطالعه شناسایی و اولویت­بندی ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران بود. این هدف در دو مرحله محقق گردید. در مرحله اول، تحلیل داده­های مصاحبه منجر به شناسایی 12 بعد ارزیابی عملکرد استانداران شامل دانش جغرافیایی، آگاهی فرهنگی، بلوغ اجتماعی، ادراک سیاسی، رشد اقتصادی، توسعه رفاهی، رضایت ذینفعان، سطح امنیت، سرمایه اجتماعی، مشارکت سیاسی، تعاملات و بهره­وری شد. در مرحله دوم اولویت­بندی ابعاد شناسایی­شده نشان داد که به ترتیب آگاهی فرهنگی، سرمایه اجتماعی، رضایت ذینفعان، دانش جغرافیایی، بلوغ اجتماعی، بهره­وری، رشد اقتصادی، مشارکت سیاسی، تعاملات، سطح امنیت، توسعه رفاهی و ادراک سیاسی مهمترین ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران بوده­اند.

یافته­های این مطالعه نشان داد که آگاهی فرهنگی مهمترین بعد ارزیابی عملکرد استانداران مطرح است. درک درست فرهنگی استانداران باعث می­شود تا نگرش­ها و دیدگاه­های افراد ساکن در هر استانی را به درستی بشناسند و بر این اساس تعاملات مطلوبی را بر اساس ویژگی­های هر گروه از افراد با ارزش­ها، هنجارها و نگرش­های مذهبی و قومی مختلف برقرار نموده و در نتیجه اقدامات خود را متناسب با شرایط منطقه تحت فعالیت خود طراحی و اجرا نمایند. عامل بعدی سرمایه اجتماعی بوده است. هنگامی که استانداران بتوانند سرمایه اجتماعی مطلوبی را در منطقه ایجاد نمایند، بدون شک کیفیت عملکردی بهتری خواهند داشت. توسعه سطح ارتباطات بر پایه اعتماد و ضریب اطمینان بالا میان مردم و استانداران منجر به افزایش سطح اتکای شهروندان به استانداران می­شود که این امر رضایت آنان را در پی خواهد داشت. این امر در بلندمدت منجر به افزایش اعتبار استانداران در استان تحت امر خود شده و شرایط عملکردی مطلوب­تری را برایش به همراه خواهد آورد. بعد دیگر شناسایی­شده، رضایت ذینفعان است. ذینفعان در هر استانی می­تواند شامل مردم، ادارات زیرمجموعه و دولت شود. مطمئناً تحقق اهداف تدوین­شده در هر سطحی نیازمند جلب همکاری ذینفعانی خواهد بود که نتیجه تصمیمات بر آنان اثرگذار است. بر این اساس سطح مطلوب رضایت ذینفعان باعث می­شود تا میزان همکاری و حمایت ذینفعان از استانداران ارتقاء یافته و در نهایت بر کیفیت عملکرد آنان اثرگذار باشد. دانش جغرافیایی عامل مهم دیگری در ارزیابی عملکرد است. دانش و آگاهی جغرافیایی باعث می­شود تا استانداران درک درستی از شرایط اقلیمی منطقه داشته باشند و در نهایت نقاط قوت و ضعف و فرصت­ها و تهدیدهای منطقه را به خوبی شناسایی نمایند که در نهایت می­توانند بر پایه این درک صحیح، تصمیمات معقول­تری اتخاذ کرده و در نتیجه عملکرد مطلوب­تری از خود به نمایش گذارند. عامل مهم دیگر بلوغ اجتماعی است. تحقق بسیاری از فعالیت­ها و اهداف استانداران وابسته به سطح بلوغ اجتماعی آنان است، چرا که توسعه فعالیت­ها نیازمند فراهم­سازی سطح مطلوبی از آموزش و پرورش و بهداشت و سلامت است. این دو شاخص از اصلی­ترین و پایه­ای­ترین عوامل ارتقاء سطح توسعه در هر سطحی خواهد بود. برنامه­ریزی مطلوب در جهت توسعه این دو شاخص باعث می­شود تا بسترهای لازم برای تحقق اهداف استان­ها ایجاد شده و در بلندمدت توسعه یابد. یکی از ابعاد دیگر ارزیابی عملکرد، بهره­وری است. بدون شک اصلی­ترین دلیل حیاتی یک سازمان منابع مالی و سودآوری آن است. به همین علت تحقق اهداف تدوین­شده استانداری­ها تا حد نسبتاً زیادی وابسته به میزان سودآوری خواهد بود. در این وضعیت تحقق سودآوری با تحمیل کمترین هزینه می­تواند رشد مطلوبی را برای استانداری­ها فراهم سازد که در نهایت بر عملکرد آنان اثرگذار خواهد بود. این امر خود در بلندمدت رشد اقتصادی را به عنوان یک بعد دیگر ارزیابی عملکرد ایجاد می­نمایند. رشد اقتصادی یک شاخص ارزیابی بلندمدت است که تحت تاثیر سطح توسعه استان­ها قرار دارد. حجم مبادلات و مواردی از این قبیل نقشی تعیین­کننده در این زمینه داشته که لزوم بررسی آن را بیش از پیش آشکار می­سازد. رشد اقتصادی در استان­ها سطح رفاهی مناسبی را برای استان­ها و مردم به همراه می­آورد که این امر در تعیین کیفیت عملکرد استانداران نقشی حیاتی ایفا می­نماید. عامل تعیین­کننده دیگر در ارزیابی عملکرد استانداران، مشارکت سیاسی خواهد بود. استانداران به عنوان نماینده دولت در هر استانی مسئول برگزاری همه­پرسی­ها و تعامل و ارتباط با مردم و رسانه­ها خواهد بود. بر این اساس استانداران می­بایست زمینه­های لازم را برای مشارکت مردم در مناسبت­های همگانی سیاسی فراهم سازد. در این زمینه هر چه میزان مشارکت مردم در این امر بیشتر باشد، نشان از تعاملات قوی­تر استانداران با مردم و توسعه سطح رضایت آنان از شاخص­های عملکردی، اقتصادی و امنیتی منطقه خواهد داشت. علاوه بر این موارد برقراری ارتباط مطلوب با رسانه­ها نیز می­تواند در توسعه سطح اعتبار استان­ها و شناساندن نقاط قوت استان­ها به مردم در زمینه­هایی همچون گردشگری اثرگذار باشد که در نتیجه موجب توسعه اقتصادی و رفاهی استان شده و در نهایت به عنوان یک شاخص حیاتی در ارزیابی عملکرد استانداران اثرگذار است. علاوه بر مواردی که تاکنون بررسی شد، درک سیاسی استانداران نیز در ارزیابی عملکرد آنان اثرگذار است. استانداران می­بایست درک درستی از احزاب سیاسی منطقه داشته باشند تا در نهایت بتوانند نوع رفتار خود را با آنان تنظیم نمایند که در نهایت عملکرد تعاملی بهتری از خود به نمایش گذارند. این امر موجب می­شود تا هماهنگی و تعامل بهتری میان احزاب سیاسی برقرار شده و در نتیجه استانداران با دانش سیاسی بهتری در سطح استان فعالیت نمایند.

این مطالعه محدودیت­هایی را به همراه داشته است. محدودیت اول این مطالعه وجود شکاف نظری عمیق در خصوص ادبیات پژوهش بوده است به نحوی که مطالعه مشابه­ای یافت نشد و این امر بر دشواری انجام این مطالعه افزود. همچنین دسترسی به جامعه آماری موردبررسی کمی دشوار بوده و هماهنگی جهت برگزاری جلسات مصاحبه با سختی صورت پذیرفت.

یافته­های این مطالعه جهت بهره­برداری سیاست­گذاران و همچنین استانداری­های کشور، پیشنهادهایی به شرح زیر ارائه می­دهد:

تحلیل دوره­ای مناطق جغرافیایی استان­ها با روش ماتریس SWOT در جهت شناخت نقاط قوت و ضعف منطقه و همچنین درک فرصت­ها و تهدیدهای آتی به منظور هدف­گذاری

شناخت ارزش­ها و هنجارهای غالب مناطق مختلف کشور و تلاش در راستای ایجاد هماهنگی و همکاری میان این ارزش­ها با برقراری انجمن­ها و کمیته­های فرهنگی و سیاسی در سطح استان به نحوی که دیدگاه­ها و نظرات همه طیف­ها و گروه­ها به درستی شنیده شود.

تشکیل کارگروه ایمنی و سلامت در استانداری­ها با مدیریت استانداران به منظور شناخت ضعف­های بهداشتی سطح استان و تلاش در حل این مشکلات با برنامه­ریزی و اخذ مشورت از خبرگان این حوزه در سطح استان

دعوت از احزاب سیاسی سطح استان و هم­اندیشی با آنان در جهت توسعه سطح مشارکت سیاسی در استان به همراه پیشگیری از اختلافات سیاسی و درگیری­های منطقه­ای

تلاش دولتمردان در راستای بهره­گیری از استانداران بومی در هر استان به جهت انطباق بیشتر با منطقه و شناخت مناسب­تر فرصت­های اقتصادی

شناخت دقیق بافت منطقه و برنامه­ریزی در جهت توسعه فضاهای رفاهی و تفریحی برای شهروندان با بهره­برداری از موقعیت­سنجی­های جغرافیایی

تاکید و توجه به دانش نظری استانداران در راستای آشنایی آنان با شاخص­های اجرایی استان­ها شامل شاخص­های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ...

توجه ویژه به سطح رضایت شهروندان به عنوان ذینفعان اصلی مناطق مختلف جغرافیایی به نحوی که ضریب اهمیت این شاخص در اولویت بالاتری در ارتباط با ارزیابی عملکرد استانداران قرار گیرد.

برقراری انجمن­ها و کارگروه­های تخصصی در جهت حل مسائل استان­ها با مشارکت مستقیم مردم از طریق تعیین نماینده قانونی در استای بهبود سطح اعتماد و اطمینان مابین مردم و مسئولین و توسعه سرمایه اجتماعی

تعامل مطلوب­تر استانداران با رسانه­ها و اصحاب رسانه به منظور انعکاس بهتر فعالیت­های صورت­گرفته توسط استانداران که این امر منجر به درک مناسب­تر فعالیت­های انجام­گرفته توسط استانداران شود.

برنامه­ریزی مناسب در جهت برقراری ارتباط مناسب استانداران با کارکنان، مدیران سطح استان و همچنین دولت به عنوان متولی امور در سطح استان که این امر از طریق برگزاری جلسات هم­اندیشی ماهیانه می­تواند محقق گردد.

پی‌نوشت‌ها

1. Neustroev            2 . Marsidin

 

* دانشجوی دکتر مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران

** استاد گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران sepahvand.re@lu.ac.ir

*** دانشیار گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران

**** دانشیار گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران

فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال شانزدهم، شمارۀ 64، زمستان 1400، صفحه 144-123

 

[i] . Neustroev

[ii] . Marsidin

اصغری زاده, عزت الله, احسانی, رحیم, ولی پور, فرج الله. (1390). ارزیابی عملکرد مدیران با به کارگیری روش 360 درجه و تکنیک تصمیم گیری ویکور (مطالعه موردی پژوهشکده مهندسی جهاد کشاورزی). مطالعات مدیریت صنعتی. 9(23). 21-48.
قربانی, ابراهیم, کیانی, جواد. (1398). ارائه الگوی ارزیابی عملکرد فرماندهان و مدیران مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب(مورد مطالعه: ستاد فرماندهی انتظامی استان آذربایجان غربی). نشریه علمی پژوهش‌های دانش انتظامی دانشگاه علوم انتظامی امین. 21 (2). 247-280.
کریمی, روح انگیز, نوه ابراهیم, عبدالرحیم, حسن پور, اکبر, موسی پور, نعمت الله. (1399). طراحی الگوی ارزیابی عملکرد اعضای هیئت ‌علمی دانشگاه فرهنگیان. مطالعات آموزشی و آموزشگاهی، 9(3). 253-284.
فقیهی، ابوالحسن. (1400). اداره و سیاست در ایران: مطالعه بوروکراسی در بستر سیاست (1357-1320)، برگردان مریم حیدری، دانشگاه امام صادق. تهران.
 
Jafari,T., shafiabadi, A., farahbakhsh, K., abbaspour, A., younesi, J. (2020). Designing performance evaluation indicators for managers of Iran State Inspectorate Organization with job counseling approach. Career and Organizational Counseling, 12(43), 9-32. doi: 10.29252/jcoc.12.2.9.
Marsidin, S. (2020, December). The Practicality of Principal’s Performance Appraisal Model. In 2nd International Conference Innovation in Education (ICoIE 2020) (pp. 305-309). Atlantis Press.
Mayring, P. (2000). QualitativeContentanalysis, Forum: QualitativeSocialResearch, Vol.1(no.2).
Neustroev, S., Gordashnikova, O., & Zibrov, V. (2020). Designing a Regional Performance Appraisal Model for Administrators of Educational Institutions. Quality-Access to Success21(179).
Niroomand, H., & Rzayat, G. H. (2020). Employee performance appraisal pattern of military organizations. Strategic Defense Studies18(82), 289-312.
Selvarajan, T. T., Singh, B., & Solansky, S. (2018). Performance appraisal fairness, leader member exchange and motivation to improve performance: A study of US and Mexican employees. Journal of Business Research85, 142-154.
Sepahvand, F., Mohammadipour, F., Parvizy, S., Zagheri Tafreshi, M., Skerrett, V., & Atashzadeh‐Shoorideh, F. (2020). Improving nurses’ organizational commitment by participating in their performance appraisal process. Journal of nursing management28(3), 595-605.
Setiawati, T., & Ariani, I. D. (2020). Influence of performance appraisal fairness and job satisfaction through commitment on job performance. Review of Integrative Business and Economics Research9(3), 133-1.