همکاران رقابتی در صنعت خدمات مهندسی (تدوین مدل مفهومی)

نوع مقاله : مقاله استخراج شده از پایان نامه

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری سیاست گذاری بازرگانی، پردیس البرز، دانشگاه تهران

2 دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران

3 دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران

چکیده

همکاری رقابتی نمادی از هم‌زیستی میان اهداف ناسازگار همکاری و رقابت به منظور ارزش‌آفرینی بیشتر و سپس گزینش آن، در یک سناریوی برد-برد در روابط میان سازمانی است. پژوهش پیش‌رو با هدف طراحی مدل مفهومی استراتژی همکاری رقابتی در بنگاه‌های ارائه کننده خدمات مهندسی و تعیین عوامل تاثیرگذار و راهبردهای ایجاد رابطه و پیامدهای آن صورت گرفته است. در این تحقیق، از نظریه داده بنیاد استفاده شدو با کارآمدان خبره که برگزیده نمونه‌گیری هدف‌مند بودند، تعداد 12 مصاحبه‌ نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده‌های گردآوری شده پژوهش با انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد واکاوی وتحلیل قرار گرفته و مدل استراتژی همکاری‌رقابتی در این صنعت تدوین گردید. یافته‌های این پژوهش کیفی نشانگر شرایط علی، زمینه‌ای، دخیل؛ و راهبردهای ایجاد، حفظ و خاتمه رابطه و پیامدهای ناشی از آن می‌باشد. علاوه بر این توجه به ریزبنیان‌های دخیل در رابطه و شرایط فرهنگی از جمله ویژگی‌های مطالعه مذکور می‌باشد.     

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Coopetors in Engineering Services Industry (Developing a Conceptual Model)

نویسندگان [English]

  • Mohammad Brujerdi 1
  • Hashem Aghazadeh 2
  • Mohsen Nazari 3
چکیده [English]

Coopetition strategy is a relationship in which collaboration and competition co-exist. The goal of cooperation is to create value for competitors and to appropriate a share of that value in an all-win scenario. The focus of this study is to investigate the concept of competitive collaboration in the engineering services industry. In this regard, one of the innovations of the present study is to try to design a conceptual model for this strategy and then to modify it based on the Iranian engineering services in the construction industry. Using grounded theory methodology as a qualitative method based on primary data of 12 in-depth interviews with experts of the field, a theoretical framework was formulated based on the systematic view of Strauss and Corbin. By gathering data and evidence from analysis of inter-firm level, our findings indicate the processes of formation, development, and management of coopetition in the engineering services in Iran. The conceptual model relationship for coopetition strategy in the field of engineering services includes the conditions, contexts, management, tensions, and outcomes of competitive collaboration.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Coopetition strategy
  • engineering services industry
  • grounded theory
  • inter-firm relation

همکاران رقابتی در صنعت خدمات مهندسی:
تدوین مدل مفهومی

محمد بروجردی *

هاشم آقازاده **

محسن نظری [1]***

 

تاریخ دریافت: 27/7/99

تاریخ پذیرش: 10/9/99

 

 

چکیده

همکاری رقابتی نمادی از هم‌زیستی میان اهداف ناسازگار همکاری و رقابت به منظور ارزش‌آفرینی بیشتر و سپس گزینش آن، در یک سناریوی برد-برد در روابط میان سازمانی است. پژوهش پیش‌رو با هدف طراحی مدل مفهومی استراتژی همکاری رقابتی در بنگاه‌های ارائه کننده خدمات مهندسی و تعیین عوامل تاثیرگذار و راهبردهای ایجاد رابطه و پیامدهای آن صورت گرفته است. در این تحقیق، از نظریه داده بنیاد استفاده شد و با کارآمدان خبره که برگزیده نمونه‌گیری هدف‌مند بودند، تعداد 12 مصاحبه‌ نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده‌های گردآوری شده پژوهش با انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد واکاوی وتحلیل قرار گرفته و مدل استراتژی همکاری‌رقابتی در این صنعت تدوین گردید. یافته‌های این پژوهش کیفی نشانگر شرایط علی، زمینه‌ای، دخیل؛ و راهبردهای ایجاد، حفظ و خاتمه رابطه و پیامدهای ناشی از آن می‌باشد. علاوه بر این توجه به ریزبنیان‌های دخیل در رابطه و شرایط فرهنگی از جمله ویژگی‌های مطالعه مذکور می‌باشد.    

 

کلیدواژه‌ها: استراتژی همکاری رقابتی، صنعت خدمات فنی و مهندسی، نظریه داده بنیاد، روابط میان بنگاهی.

 

 

 

مقدمه[i]

 راهبرد نوپای «همکاری‌رقابتی[ii]» که نمادی از آشتی میان اهداف متعارض "همکاری" و "رقابت" در بنگاه‌های کسب‌وکار است، در سال‌های اخیر به‌عنوان یک پدیده مهم با اقبالی رو به رشد، و موضوعی برجسته‌ در پژوهش‌های مدیریت راهبردی پدیدار شده؛ و کاربردهای فراوانی در صنایع گوناگون و سازمان‌های غیرانتفاعی پیداکرده است (Bengtsson & Raza-Ullah, 2016; Gnyawali & Ryan Charleton, 2018). اگرچه به‌طورمعمول همکاری و رقابت به‌عنوان دو عنصر ناسازگار تلقی می‌شد (Padula & Dagnino, 2007)؛ اما در سال‌های اخیر برهم‌کنش همکاری رقبا، به‌عنوان یک راهبرد جذاب و رو به رشد و عنصری بسیار تأثیرگذار برای موفقیت صنایع پیشرو در حوزه پژوهش‌های مدیریت استراتژیک درآمده است (Navío-Marco, Bujidos-Casado, & Rodrigo-Moya, 2019). ازجمله مزایای همکاری بنگاه‌های رقیب، می‌توان به گسترش و دسترسی به بازارهای جدید، صرفه‌جویی در منابع و دسترسی به منابع مکمل راهبردی کاهش خطر، حضور کاراتر در شبکه و زیست‌بوم صنعت، انعطاف‌پذیری بیشتر سازمانی، رشد فرهنگ سازمانی، مدیریت بهینه دارایی‌های فکری و دانشی، دست‌یابی به فناوری‌های نوین، خلق ارزش و جذب ارزش بیشتر، بهبود کیفیت خدمات و رشد عملکردی بازار اشاره نمود (Bouncken, Fredrich, & Kraus, 2020; A. M. Brandenburger & Nalebuff, 2011; Peng & Bourne, 2009; Ritala, Golnam, & Wegmann, 2014; Tsai, 2002; Wu, Choi, & Rungtusanatham, 2010).

تجارب جهانی فراوانی از پدیده همکاری‌رقابتی در گستره صنعت و روابط واحدهای کسب‌وکار در صنایع پیشرو ازجمله در صنعت ارائه‌کنندگان خدمات فنی و مهندسی مشاهده می‌شود. ازجمله در خدمات مهندسی زیربنایی نفت و پتروشیمی، کاربرد آن منجر به ارتقای عملکرد مجموعه بنگاه و شبکه تأمین، کاهش مخاطرات، ایجاد مزیت رقابتی و کمک به گسترش سهم بازار را برای همکاران حاصل نموده است. (Ding, Chen, Lin, & Wei, 2019).

 در ایران تعداد بنگاه‌های کمی با درک درست از مزایای این پدیده وجود داشته و پژوهش‌گران داخلی نیز اقبال چندانی به آن نداشته‌اند. تعداد پژوهش‌های صورت گرفته کم شمار بوده و بنابراین مطالعه این راهبرد در شرکت‌ها و سازمان‌های ایرانی یک حوزه جذاب و دارای فرصت‌های پژوهشی قابل‌توجهی است (Ghaderiabed, Nazari, Kamareh, & Heidari, 2019). در این مطالعه با کنکاش پدیده همکاری‌رقابتی در صنعت ارائه‌کنندگان خدمات مهندسی کشور و تدوین و توسعه مدل مفهومی برای تبیین فرآیند آن خواهد بود. بررسی همکاری‌رقابتی در صنعت مذکور و توجه به ریزبنیان‌ها و پیچیدگی‌های فرهنگی ازجمله نوآوری‌های مهم این پژوهش می‌باشد.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

همکاری‌رقابتی برآمده از ترکیب عناصر ناهمگون "همکاری[iii]" و "رقابت[iv]" که هر یک اهدافی متفاوت را در سازمان‌های انتفاعی و غیرانتفاعی دنبال نموده؛ و نمادی از آشتی اهداف متعارض در راستای نتایجی ارزشمند برای مجموعه آن‌ها است (Bengtsson & Raza-Ullah, 2016). چنان‌که در فلسفه دیرینه شرق و در مکتب‌ای ین- یانگ[v] به تلفیق تضادها برای دست‌یابی به رشد و کمال اشاره دارد (Fang, 2012) در فلسفه غرب نیز برای شکل‌گیری یک ایده جدید (سنتز[vi]) از ترکیب دو ایده متضاد (تز[vii] و آنتی‌تز[viii]) نام‌برده می‌شود (Mueller, 1958). باوجودآنکه در طول دو دهه اخیر پژوهش‌های مرتبط با همکاری‌رقابتی رشد مستمری به همراه داشته است، پژوهش‌گران تعاریف گوناگونی از این واژه را ارائه نموده‌اند که برخی از آن‌ها طیف گسترده‌ای از همکاری‌ها را در برگرفته و در مواردی موجب درک نادرستی از آن شده است (Bengtsson & Raza-Ullah, 2016). این واژه آمیخته بیان‌کننده یک راهبرد مدرن همکاری و بیانگر همکاری و رقابت توأمان رقبا به‌طور که همکاری آن‌ها با تمرکز بر رشد گستره بازار (ایجاد کیک بزرگ‌تر) و درعین‌حال رقابت هر یک از بازیگران برای افزایش سهم خود از بازار (سهم هر یک از این کیک بزرگ) داشته است.

 برندنبرگ و نلباف دو پژوهشگر پیشتاز دانشگاه‌های هاروارد و یل با به‌کارگیری نظریه بازی‌ها، کسب‌وکار را همچون مشارکت در یک بازی در نظر گرفتند که بازیگران آن بنگاه‌های گوناگون بوده و همه آن‌ها در تعامل و ارتباط با یکدیگر می‌باشند. در مجموعه برهم‌کنش میان بازیگران همواره عناصر متضاد رقابت (به‌مثابه جنگ) و همکاری (به‌مثابه صلح) همراه هم وجود داشته و برخلاف جنگ که معمولاً فرجام آن برنده- بازنده است؛ تصریح می‌کند در بازی بنگاه‌ها می‌توان وجود همکاری و رقابت را با نتیجه مثبت و منافع طرفین و با فرجام همه پیروز مشاهده کرد (A. M. Brandenburger & Nalebuff, 2011). این بازی به‌قصد تلاش برای دستیابی به فرصت‌هایی است که نتیجه آن ارزش‌آفرینی[ix] برآمده از همکاری بنگاه‌ها و هم‌زمان چانه‌زنی برای کسب ارزش[x] بیشتر توسط هر یک از ایشان است (A. M. Brandenburger & Nalebuff, 2011). از سوی دیگر مطابق تعریف بنگستون و کاک، بنگاه‌ها در فرآیند همکاری‌رقابتی در گستره‌ای از فعالیت‌ها همکار یکدیگر بوده و هم‌زمان در گستره‌ای دیگر رقیب هم می‌باشند. (Bengtsson & Kock, 2000). با در نظر گرفتن تعاریف گوناگون درنهایت این راهبرد به شرح ذیل تعریف می‌شود: همکاری‌رقابتی با در نظر گرفتن محرک‌های آن، روند شکل‌گیری، نتایج حاصل از آن، یک رابطه گاهی متضاد میان چند بازیگر است که هم‌زمان درگیر تعامل همکاری و رقابت می‌باشند (Bengtsson & Raza-Ullah, 2016).

همان‌گونه که اشاره شد تعاریف همکاری‌رقابتی متنوع و برخی مواقع همراه با ابهام است. یکی از این موارد تفکیک میان همکاری‌رقابتی و اتحادهای راهبردی است. برخی آن را نوعی خاص از اتحادهای راهبردی با حضور رقبا تلقی کرده و درعین‌حال ریسک آن را بالا در نظر می‌گیرند و اتحادهای راهبردی را مسیری سریع و انعطاف‌پذیر برای دسترسی منابع و مهارت‌های مکمل موجود در شرکت‌های دیگر دانسته و آن را ابزار مهم برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار می‌دانند (De Wit & Meyer, 2017). برخی نیز اتحاد راهبردی را صرفاً منتسب به همکاری بنگاه‌های غیر رقیب می‌نمایند که در راستای زنجیره ارزش به وقوع می‌پیوندد و حال‌آنکه ویژگی برجسته روابط همکاری‌رقابتی، تعامل میان رقبا بوده و همکاری و رقابت را توأمان در نظر می‌گیرد (Bengtsson & Kock, 2014). ضمن آنکه همکاری رقبا می‌تواند انعطاف‌پذیری فراوانی در نوع و میزان تعامل را در طیفی از همکاری‌های کم تا زیاد دربرداشته به همین ترتیب مجموعه‌ای از اهداف همگرا و واگرا را پوشش دهد (Tidström, 2009). همچنین می‌توان به سازوکار ارتباطی در اتحادهای راهبردی که معمولاً رسمی و در قالب بسترهای حقوقی تعریف‌شده رخ می‌دهد درحالی‌که سازوکار همکاری‌رقابتی می‌تواند در بسترهای مختلف از ارتباط مبتنی بر اعتماد تا چارچوب‌های رسمی حقوقی شکل گیرد. با جمع‌بندی موارد فوق می‌توان تفکیک مناسبی میان اتحاد راهبردی و راهبرد همکاری‌رقابتی قائل شد.

مفاهیم نظری. تحلیل همکاری‌رقابتی به‌عنوان رابطه‌ای میان واحدهای کسب‌وکار و حتی درون آن‌ها، شامل زیرمجموعه‌های مختلفی در ادبیات پژوهشی است؛ ازجمله می‌توان به راهبردی همکاری‌رقابتی و منافع ناشی از آن (Yami, Castaldo, Dagnino, Le Roy, & Czakon, 2010)، چگونگی فعال کردن آن در فرآیند ارتباطی بنگاه‌ها (Dahl, Kock, & Lundgren-Henriksson, 2016)، تناقض در همکاری‌رقابتی (Raza-Ullah, 2017)، مدل‌های ذهنی و چارچوب‌های فکری در همکاری‌رقابتی (Gnyawali & Park, 2009) و تدوین مدل‌های کسب‌وکار در این راهبردی (Ritala et al., 2014) اشاره داشت. هر یک از زیرمجموعه‌های مذکور دیدگاه‌های نظری مرتبط با خود را به همراه خواهد داشت، به‌طوری‌که نظریات گوناگونی پدیده «همکاری‌رقابتی» را در ادبیات مدیریت راهبردی پشتیبانی‌ می‌کنند. در همین راستا چندین نظریه به دلیل توانایی در تشریح و چرایی جنبه‌های مختلف رفتار و عملکرد بنگاه‌ها برجسته شده‌اند. ازجمله آن‌ها می‌توان به نظریه بازی‌ها[xi]، نظریه شبکه[xii]، نظریه مبتنی بر منابع[xiii]، نظریه اقتصاد هزینه مبادله[xiv]، نظریه تناقض[xv]، نظریه پویایی‌ رقابت[xvi]، نظریه اقتصاد نهادی[xvii]، نظریه وابستگی منابع[xviii] و نظریه یادگیری[xix] اشاره داشت.

نظریه بازی‌ها: اولین رویکرد نظری به‌کاربرده شده پژوهش‌گران این حوزه نظریه بازی‌ها است. در اقتصاد نظریه بازی‌ها یک چارچوب غالب فکری برای تحلیل رقبا و به‌عنوان یک ابزار تحلیلی برای توضیح چگونگی تعاملات بین بازیگران و انتخاب‌های هرکدام در شبکه و فعل‌وانفعالات بین نحوه همکاری و رقابت و پیامدهای ناشی از آن است(Pathak, Wu, & Johnston, 2014). در فرآیند همکاری‌رقابتی نیز یک بازی دوسر برد میان خلق ارزش و جذب ارزش شکل می‌گیرد (A. Brandenburger & Nalebuff, 1996). از یک‌سو در این نظریه نشان داده می‌شود که در محیط‌های با حاصل جمع صفر، شرکت‌ها می‌توانند با فعالیت‌های سلطه‌جویانه و یا فرصت‌طلبانه، عملاً نتیجه نهایی را کاملاً به ضرر خود رقم زنند (مدل معمای زندانی به‌عنوان مثالی از راهبردی ماشه) (Ritala & Hurmelinna-Laukkanen, 2009). از سوی دیگر توجه بیشتری به رقابت دربازی‌های گسترده‌تر صورت پذیرفته و مفهوم همکاری و رقابت در یک‌زمان مشابه برجسته گردید (Gnyawali, He, & Madhavan, 2008). به‌عنوان نمونه در معمای اعتماد (شکار گوزن ) نشان داده می‌شود که چگونه نتایج حاصل از همکاری میان رقبا حاصل جمع مثبت را به ارمغان می‌آورد و دو شکارچی بجای شکار مستقل خرگوش‌ها، برای گرفتن یک گوزن (که دستاوردی بزرگ‌تر از هر دو خرگوش است) همکاری کنند (Quintana-Garcia & Benavides-Velasco, 2004). در همین راستا همکاری‌رقابتی فرصت‌هایی را برای رقبا فراهم می‌کند تا منابع مکمل و همگن در روش‌های نوآورانه ترکیب نموده تا بتوانند سطوحی از ارزش را ایجاد کنند که هیچ‌کدام به‌تنهایی نمی‌توانند آن را مدیریت نمایند (Dussauge, Garrette, & Mitchell, 2000).

نظریه شبکه‌ها[xx]: نگاه کلاسیک به بنگاه‌ها به‌عنوان عناصری مستقل که به دنبال مزیت رقابتی از طریق قابلیت‌های درونی و منابع بیرونی هستند، در این نظریه زیر سؤال رفته؛ در ادبیات نوین، شبکه‌ای از روابط در زیست‌بوم صنعت عملکرد بنگاه را تحت تأثیر قرار می‌دهند. این موضوع موجب تغییر رویکرد بنگاه‌ها و سوق پیدا نمودن به همکاری رقبا از طریق ایجاد شبکه ارزش شده است. در فضای ارتباط بین بنگاهی، روابط میان بنگاه‌ها همانند یک شبکه‌ ارتباطی، جریان منابع، اطلاعات و جایگاه را میان آن‌ها برقرار کرده و اثرات شگرفی را در عملکرد نهایی بنگاه‌ها ایجاد می‌کند (Gnyawali, He, & Madhavan, 2006). موقعیت‌های مطلوب همکاری‌رقابتی در مرکز شبکه وجود داشته که ارتباطات زیادی وجود دارد و علاوه بر این از منظر ساختاری مستقل می‌باشند (Gnyawali et al., 2006; Sanou, Le Roy, & Gnyawali, 2016).

دیدگاه مبتنی بر منابع: در این دیدگاه بنگاه به‌عنوان مجموعه‌ای از منابع در نظر گرفته‌شده که با توسعه آن به‌صورت ارزشمند و غنی‌شده، در بازارهای هدف عرضه و از آن منفعت کسب می‌نماید. تفاوت در عملکرد یک بنگاه به نحوه برخورداری از منابع گوناگون آن بازمی‌گردد و عملکرد برتر هنگامی حاصل می‌شود که بنگاه‌ها بتوانند منابع نادر و کمیاب، ارزشمند و جایگزین نشدنی را که به‌صورت ناهمگن توزیع و به‌آسانی قابل تجارت نیستند را تحت کنترل خود داشته باشند (Barney, 1991). نگرانی‌های مرتبط با منابع ارزنده، بنگاه‌ها را به‌سوی همکاری بیشتر بر روی منابع راهبردی متمرکز نموده، امکان همکاری با یکدیگر برای دسترسی به منابع مرتبط و مکمل را فراهم نماید (Bengtsson, Eriksson, & Wincent, 2010). همچنین همکاران رقابتی با تلفیق منابع همگن خود دستیابی به پروژه‌های عمده‌ای که انجام آن به‌تنهایی دارای ریسک و مخاطره هست را تسهیل نموده و به‌صرفه جویی ناشی از مقیاس و دیگر اهداف تسهیم هزینه‌ها بین خود دست یابند (Garrette, Castañer, & Dussauge, 2009). این ظرفیت جذب‌شده، همکاران را قادر به شناسایی و جذب و استفاده مناسب از دانش جدید و ارزشمند یکدیگر نموده و موجب تسهیل انتقال دانش ضمنی[xxi]، تقویت یادگیری سریع و افزایش تحمل ابهام در مقابل دیگر بنگاه‌ها می‌گردد. (Alvarez & Busenitz, 2001; Dussauge et al., 2000; Gnyawali & Park, 2009). درعین‌حال این نکته منفی را نیز نباید ازنظر دور داشت که محتمل است ظرفیت جدید جذب‌شده شرایطی برای سوءاستفاده شرکا از منابع یکدیگر ایجاد نموده، این مسئله درنهایت موجب آسیب به عملکرد طرفین و منجر به سوءظن و خصومت میان شرکا گردد (Charleton, Gnyawali, & Galavan, 2018).

نظریه تناقض[xxii]: تناقض به مفهوم هم‌زیستی عناصر متضاد و درعین‌حال مرتبط با یکدیگر است که هرکدام به‌طور جداگانه عنصری منطقی به نظر رسیده، اما پدیداری هم‌زمان آن‌ها نامعقول تلقی می‌شوند (Lewis, 2000). پژوهش‌گران چگونگی و چرایی حضور هم‌زمان دو عنصر متناقض همکاری و رقابت را موردبررسی قرار داده‌اند (Smith & Lewis, 2011) برآیند حاصل‌شده از هم‌رقابتی می‌تواند از طریق تضاد در اتحاد سطوح بین بنگاهی تجلی پیداکرده، در این سطح ناسازگاری به‌صورت پیگیری اهداف به‌ظاهر متضاد (همانند خلق و جذب ارزش) ظاهر می‌شود. همچنین می‌توان در سطح بنگاهی به تضادهایی خاص ناشی از برهم‌کنش همکاران مانند منافع اقتصادی شرکت کانونی نسبت به دیگر شرکت‌های حاضر در ارتباط هم‌رقابتی اشاره داشت (Gnyawali & Song, 2016). این تضادها منجر به تنش‌هایی می‌شوند که نیازمند مدیریت مناسب آن هستند (Fernandez, Le Roy, & Gnyawali, 2014). پژوهش‌های اولیه دو همکاری و رقابت را در رویکرد خطی ناسازگار و جدا از هم در نظر گرفته (Bengtsson & Kock, 2000)؛ اما این تضاد در نگاه گسترده‌تر به‌طور خطی توسط عناصر آن تعیین نشده، بلکه پتانسیلی برای فهم و کنترل مجموعه تناقض ایجاد می‌کند (Chen, 2008). تنش‌های فرآیند همکاری و رقابت از طریق توانمندی‌های مهم همکاری‌رقابتی ازجمله سه قابلیت اساسی توانایی تجزیه‌وتحلیل، قابلیت اجرا و توانمندی احساسی و عاطفی (Gnyawali, Madhavan, He, & Bengtsson, 2016; Raza-Ullah, 2017) مدیریت می‌گردد.

پیشینه تجربی

در آغاز که مفاهیم پدیده همکاری‌رقابتی در ادبیات مدیریت راهبردی پدیدار شد، پژوهش‌گران با استفاده از نظریه بازی‌ها، نظریه منبع محور و نظریه هزینه انتقال، به معرفی ماهیت این رابطه و تشریح ابعاد بیرونی آن می‌پرداختند. در این رابطه می‌توان به آثار نویسندگانی چون برندنبرگ و نلباف (1996)، داولینگ و همکاران (1996)، لادو و هانلن (1997)، کارایانیس و الکساندر (1999)، بنگسون و کاک (2000)، آفوئه (2000) اشاره داشت. لادو و هانلن (1997) با بررسی پیوستار همکاری تا رقابت، برهم‌کنش این دو را از همکاری ضعیف تا قوی و رقابت ضعیف تا قوی در یک ماتریس چهارگانه نشان می‌دهند (Lado, Boyd, & Hanlon, 1997). به همین ترتیب بنگسون و کاک سه نوع رابطه هم‌رقابتی بر اساس غلبه هرکدام از روابط همکاری یا رقابت بر دیگری (روابط همراه با غلبه همکاری، روابط برابر، روابط همراه با غلبه رقابت) مشخص می‌کنند (Bengtsson & Kock, 2000). ویژگی غالب این دوره توسعه نظری رابطه، مطالعات موردی محدود و توجه به ابعاد بیرونی و کلان[xxiii] رابطه است.

در ادامه هم‌زمان با افزایش پژوهش‌ها، پژوهش‌گران به موضوعات کلیدی این پدیده و توجه به ابعاد درونی چون منابع و قابلیت‌های بنگاه‌ها می‌پردازند. پژوهش‌های صورت گرفته کوینتاناگارسیا و بنویدس ‌ولاسکو (2004) به معرفی فعالیت‌های جایگزین[xxiv] (نظیر همکاری یک‌جانبه، همکاری متقابل، صدمه و کاستی یک‌جانبه، صدمه متقابل) می‌پردازد (Quintana-Garcia & Benavides-Velasco, 2004). همچنین در این مرحله نویسندگان به چگونگی ایجاد توازن مهم میان همکاری و رقابت در بنگاه‌ها پرداخته می‌شود. در این دوره با تکیه‌بر دیدگاه منبع محور بنگاه‌ها می‌توانند با تصمیم به همکاری با یکدیگر و ترکیب یا تکمیل قابلیت‌های مشابه خود موفق به ایجاد یک هم‌افزایی نادر و ارزشمند شوند (Quintana-Garcia & Benavides-Velasco, 2004)، با به‌کارگیری این نظریه همکاری‌رقابتی در زنجیره تأمین، بنگاه‌های با فناوری پیشرفته (صنایع دانش‌بنیان)، بنگاه‌هایی با ابعاد متفاوت (مؤسسات عمومی و دولتی) و بنگاه‌های فعال در جغرافیای متفاوت موردبررسی قرار می‌گیرد. همچنین این راهبردی در سطوح مختلف تحلیل همانند سطح میان بنگاهی و سطح شبکه، موردتوجه قرار گرفت (Wu et al., 2010).

در نهایت با رشد چشمگیر ادبیات همکاری‌رقابتی مقالات منتشره به توانمندی و نحوه مدیریت رقابت و همکاری و توازن میان آن‌ها برای افزایش نوآوری و نیز افزایش عملکرد بنگاه پرداخته (Bouncken, Fredrich, Ritala, & Kraus, 2018)، علاوه بر این به مطالعه تنش‌های پدیدار شده از همکاری‌رقابتی و چگونگی رویارویی و مدیریت آن‌ها در سطوح مختلف تحلیل پرداخته‌اند (Bengtsson, Raza-Ullah, & Vanyushyn, 2016; Raza-Ullah, 2020). همچنین با تمرکز بر بنگاه‌ها به بررسی عمیق مکانیزم‌های همکاری‌رقابتی، علاقه‌مندی به رویکردهای فردی و پرداختن به ریزبنیان‌ها و پیش‌ران‌های شکل‌گیری و توسعه هم‌رقابتی نظیر احساسات و اعتماد نیز درخور توجه است (Bengtsson, Raza-Ullah, & Srivastava, 2020). برخی به نگرانی‌ها در مورد رفتار فرصت‌طلبانه اشاره می‌نمایند، برخی دیگر به یادگیری ناشی همکاری‌رقابتی اشاره نمودند (Sainio, Ritala, & Hurmelinna-Laukkanen, 2012). از دیدگاه نظری، بیشتر مطالعات از نظریه منبع محور، هزینه مبادله و تناقض استفاده می‌کنند.

در یک جمع‌بندی؛ پژوهش‌های صورت گرفته را می‌توان دوره (1996-2001) مرحله مفهوم‌پردازی و توسعه اولیه مفاهیم آن؛ دوره (2002-2007) مرحله درک تعادل میان همکاری و رقابت؛ دوره (2008-2012) مرحله فهم منافع و مخاطرات ناشی از همکاری‌رقابتی؛ دوره (2013-2020) مرحله درک تنش‌های مدیریت همکاری رقابتی و توجه به ریزبنیان‌ها در رابطه مذکور نامید. جدول (1) خلاصه‌ای از نتایج پژوهش‌های منتخب را نشان می‌دهد.

پیشینه داخلی: در حوزه مطالعات داخلی، در پنج ‌سال گذشته پژوهش‌ها و مطالعاتی در حوزه همکاری‌رقابتی صورت گرفته است. در پژوهش صورت گرفته توسط سلطانی و همکاران (1395) در موضوع ارتقای عملکرد بنگاه‌های اقتصادی از طریق راهبرد هم‌رقابتی و تأثیرات مثبت راهبرد هم‌رقابتی بر عملکرد نوآوری و عملکرد بازار شرکت‌ها و اثرات جانبی شبکه و شدت رقابت اشاره داشت (سلطانی و همکاران، 1395). همچنین عناصر سازمانی مؤثر و نتایج همکاری‌رقابتی در صنایع کوچک و متوسط نیز توسط رحمان‌سرشت و جبارزاده مطالعه شده؛ بر پایه پژوهش مذکور رهبری ملاحظه‌کارانه و رسمیت بر همکاری‌رقابتی میان ویژه‌کاری اثرگذار بوده، اما رهبری مشارکتی و تمرکز بی‌تأثیر است. همچنین همکاری‌رقابتی اثری مثبت بر سازوکارهای ترکیب دانش دارد (رحمان‌سرشت و جبارزاده کرباسی، 1396).

جدول (1) نتایج پژوهش‌های پیشین در حوزه همکاری‌رقابتی

نویسنده

مفاهیم مرتبط

نتایج

بونکن و همکاران

(2020)

تنظیمات خلق و جذب ارزش و نوآوری

راهبردی همکاری‌رقابتی موجب ارزش‌آفرینی برای بنگاه‎‌های کوچک و متوسط بالغ می‌گردد. در عوض، بنگاه‎‌های کوچک می‌توانند با به‌کارگیری تجربیات هم‌رقابتی خود، به ارزش‌گزینی بالایی دست‌یابند.

بنگسون و اله

(2020)

تمرکز بر محیط داخلی بنگاه‌ها

بررسی عمیق مکانیک‌های همکاری‌رقابتی برای دستیابی به مزیت رقابتی و علاقه‌مندی به رویکردهای فردی و پرداختن به ریزبنیان‌ها و پیش‌ران‌های شکل‌گیری و توسعه هم‌رقابتی نظیر افکار و احساسات.

ریتالا و بونکن

(2018)

تنش‌های ناشی از همکاری‌رقابتی

مطالعه تنش‌های پدیدار شده از رابطه و چگونگی مدیریت آن‌ها در سطوح مختلف تحلیل و شناسایی محرک‌های تنش و نحوه مقابله با آن.

بنگسون و کاک

(2014)

توانمندی همکاری‌رقابتی

همکاری‌رقابتی به‌عنوان یکی از جنبه‌های کلیدی برای رویارویی با مسائل مهم بنگاه‌ها و نحوه مدیریت و توازن میان رقابت و همکاری برای افزایش نوآوری و نیز افزایش عملکرد بنگاه.

ریتالا (2012)

یادگیری

بررسی ابعاد گوناگون یادگیری ناشی از همکاری‌رقابتی

کووینتانا

(2004)

توجه به آثار درونی رابطه نظیر منابع و قابلیت‌ها

با کاربرد نظریه منبع محور به چگونگی ایجاد توازن مهم میان همکاری و رقابت پرداخته، به‌طوری‌که بنگاه‌ها با همکاری با یکدیگر و ترکیب یا تکمیل قابلیت‌های مشابه خود موفق به ایجاد یک هم‌افزایی ارزشمند شوند.

بنکسون و کاک

(2000)

بررسی رابطه جایگزینی رقابت و همکاری در روابط

تعیین سه نوع رابطه همکاری‌رقابتی بر اساس غلبه هرکدام از روابط همکاری یا رقابت بر دیگری. رقبا در فعالیت‌هایی که به مشتری نزدیک است رقابت و در فعالیت‌هایی که از مشتری دور است، همکاری می‌کنند

لادو

(1997)

منافع اقتصادی ناشی از پیوند ناسازگار همکاری و رقابت

همکاری‌رقابتی را در قالب یک پیوستار همکاری تا رقابت و برهم‌کنش این دو از همکاری ضعیف تا قوی و رقابت ضعیف تا قوی در یک ماتریس چهارگانه از رفتارهای راهبردی رانت نشان داده می‌شود.

برندنبرگ و نلباف (1996)

توضیح ماهیت رابطه همکاری‌رقابتی

به‌کارگیری نظریه بازی‌ها برای بیان ماهیت رابطه، بیان نقش‌آفرینان در بازی کسب‌وکار، توضیح شبکه ارزش و تعامل بازیگران با یکدیگر.

 

محمدی و حاجی‌پور نیز در پژوهش خود به بررسی محرک‌های داخلی و خارجی و نیز فرآیند همکاری‌رقابتی در صنعت خودرو و پیامدهای آن در منابع و عملکرد و رقابت‌پذیری پرداخته‌اند (محمدی و حاجی‌پور، 1397). همچنین در دیگر پژوهش صورت گرفته توسط قادری عابد و همکاران به بررسی همکاری‌رقابتی در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات اقدام شده است. در این مطالعه با شناسایی شرایط علی، مداخله‌گر و زمینه‌ای و نیز کنش‌ها، واکنش‌ها و پیامدهای رقابت همکارانه در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات شناسایی شد. بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده، محرک‌های درونی شرکت‌ها، رفتار ذینفعان و ویژگی‌های صـنعت، به‌عنوان متغیرهـای اصلی گرایش به استراتژی رقابت همکارانه شناخته شدند. ضمن آنکه بر نقش قابلیـت رقابـت همکارانـه به‌عنوان متغیـر کلیـدی در موفقیت این استراتژی تأکید شده است. تنش‌های این رابطه و راهکارهای مدیریت آن‌ها و پیامدهای مالی و غیرمالی ایـن اسـتراتژی برای شرکت‌ها نیز بررسی شد (Ghaderiabed et al., 2019; Nazari, Kamareh, Hedari, & Ghaderiabed, 2019). باوجود مقالات فراوانی که در موضوع همکاری‌رقابتی در نشریات معتبـر بین‌المللی انتشاریافته، سهم پژوهش‌های داخلی چندان نبوده است. به همین منظور، پـژوهش حاضـر تلاش دارد برای نخستین بار با بررسی این رابطه در بخش صنعت خدمات مهندسی، به مدل مفهومی راهبرد همکاری‌رقابتی در این بخش دست یابد.

روش‌ پژوهش

همان‌گونه که در بالا آمد در حوزه همکاری‌رقابتی پژوهش‌گران بسیاری به روش‌های کیفی را به‌ویژه در مراحل آغازین شکل‌گیری پژوهش‌های آن برای بررسی زوایای گوناگون این پدیده علاقه‌مند شده‌اند (Bengtsson & Kock, 2014). درروش کیفی که سهم زیادی در پیشبرد دانش و توسعه عملی آموزش دارد، با شیوه‌هایی غیر کمی ضمن مرور تجربه‌های سازمانی به دنبال دستیابی به جزییات دقیق پدیده‌هایی نظیر مدل‌های ذهنی، فرآیندهای هیجانی و احساسی هستیم، مواردی که یادگیری و شناخت آن در روش‌های معمول پژوهشی بسیار دشوار است. همچنین روش پژوهش مطالعه حاضر نظریه داده بنیاد نظام‌مند باهدف بیان جامع نظری در مورد یک پدیده خاص و تدوین نقشه‌ای از تجارب افراد هست (Corbin & Strauss, 2019). در این روش ضمن مطالعه مفاهیم و مناسبت‌ها، شرایط ویژه رویدادها و وقایع و یا کنش و برهم‌کنش‌های احتمالی را تبیین نموده؛ همچنین مشخص می‌کنیم که این رویدادها و وقایع دارای چه پیامدهایی بوده، در پی شناختن گوناگونی‌ها در ابعاد و توضیح چرایی آن هستیم (Corbin & Strauss, 2019).

جامعه آماری شامل مدیران عالی‌رتبه، مشاوران و خبرگان گستره خدمات فنی مهندسی با معیارهای (دانش تخصصی، تجربه مدیریتی در صنعت مهندسی، درک مناسب از موضوع همکاری‌رقابتی، تنوع مشاغل، تنوع سطوح سازمانی، انگیزه برای مشارکت در پژوهش) بوده؛ انتخاب نمونه از ترکیب دو روش ارادی[xxv] هدفمند؛ قضاوتی و روش گلوله برفی صورت‌ گرفته است. پس از شروع مصاحبه عمیق با خبرگان مذکور، از نامبردگان خواسته شد کارآمدان دیگر این بخش را معرفی نمایند. در ادامه روش نمونه‌گیری نظری[xxvi] نیز به کار گرفته شد. در این نوع نمونه‌گیری گردآوری داده‌ها بر اساس مفاهیم در حال شکل‌گیری انجام می‌شود. علاوه بر این گردآوری داده‌ها تا آنجا پیش می‌رود که به حد اشباع و آمادگی ساخت مدل برسد؛ ضمن آنکه در این شیوه همه مراحل جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها تا ساخت نظریه در یک ارتباط رفت و برگشتی و نزدیک به هم پیش می‌روند (Strauss & Corbin, 2018).

ابزار جمع‌آوری داده‌‌ها در پژوهش حاضر مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بوده و در این راستا چندین مصاحبه‌ نیمه ساختاریافته اکتشافی با خبرگان حوزه مهندسی به انجام رسید. در این راستا با 12 نفر از مدیران عالی‌رتبه شرکت‌های مهندسی و کارآمدان این حوزه مصاحبه صورت پذیرفت. نمونه مزبور طیفی از مدیران عامل، معاونین، مدیران ارشد شرکت‌های مهندسی در گستره کارفرما، پیمانکار و شرکت‌های مشاوره مهندسی را در بر‌گرفت؛ تا دیدگاه‌های گوناگون را در برگیرد. همه مصاحبه‌ها پیاده‌سازی و با استفاده از نرم‌افزار تحلیل داده‌های کیفی تحلیل شد. یافته‌های حاصل با مرور چندباره داده‌ها آزمون شد و مدل نهایی پس از بحث با برخی از افراد شرکت‌کننده در تحقیق و بازخورد از آن‌ها پالایش شد. برای بالا بردن اعتبار مدل از روش تکثرگرایی (حضور دیدگاه‌های خبرگان از تخصص و بنگاه‌های گوناگون)، انتخاب گلوله برفی (انتخاب خبرگان مورد مصاحبه بعدی با نظر مصاحبه‌شونده)، حضور طولانی‌مدت در بافت پژوهش (به دلیل تجربه حضور طولانی در حوزه خدمات مهندسی)، استفاده شد. علاوه بر این مدل نهایی پس از دریافت بازخورد و نظرات اعضای مشارکت‌کننده در مطالعه مورد پالایش قرار گرفت.

یافته‌های پژوهش

تحلیل داده‌های پژوهش که از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل کوربین و اشتراس انجام شد به   مدل مفهومی راهبرد همکاری‌رقابتی منجر شد. (Corbin & Strauss, 2019).

در این پژوهش با 12 تن از خبرگان حوزه خدمات مهندسی کشور مصاحبه صورت گرفت. کدهای حاصله با کمک نرم‌افزار تحلیل داده‌های کیفی مورد تحلیل قرار رفت. نمونه‌هایی از کدهای اولیه برآمده از مصاحبه‌ها و نیز مفاهیم استخراجی در مرحله کدگذاری باز در جدول (2) نمایش داده‌شده است.

جدول (2) نمونه‌ای از کدهای اولیه و کدهای نهایی برای پیامدهای همکاری‌رقابتی در کدگذاری باز

کدهای اولیه استخراج‌شده

کدهای اولیه استخراج‌شده

مفاهیم استخراج‌شده

منافع ایجاد پیمانکار عمومی با مشارکت شرکت‌های پیمانکار و مشاور و طراح

ورود به حوزه پروژه‌های کارفرمایی شرکت همکار

·     افزایش درآمد

·     توسعه بازار

·     تجربه در سطوح گسترده‌تر

·     رفع رقابت مخرب و غیر سازنده

·     بهره‌مندی از منابع دیگر بنگاه‌ها

·     یادگیری و اشتراک دانش

·     تسهیل در شبکه تأمین

·     بهره‌مندی از منابع دیگر بنگاه‌ها

جلوگیری از تخریب رقبا در قیمت دهی مناقصات

بهره‌مندی از دانش فنی همکاران در مشارکت شرکت‌های مهندسی

همکاری منجر به ورود به بازارهای خدمات مهندسی کشورهای همسایه به‌ویژه عراق

استفاده از امکانات تجهیز کارگاه پیمانکار دیگر

جلوگیری از شکستن قیمت‌ها در مناقصات و جلوگیری از افت کیفیت ناشی از آن

استفاده از تجهیزات و امکانات و نیروهای فنی و کارشناسی شرکت همکار

تبادل اطلاعات فنی و ارتقای دانش فنی

مشارکت در پروژه‌های طرح و ساخت و استفاده پیمانکار از دانش فنی مشاور

همکاری جهت اطمینان از تأمین مصالح موردنیاز پروژه و کاهش ریسک تأمین

تکمیل نیروهای انسانی تخصصی رشته‌های مختلف موردنیاز پروژه

 

 پس از کدگذاری و مفهوم‌سازی تمام مصاحبه‌های صورت گرفته، 658 کد اولیه به دست آمد و پس‌ازآن 97 مفهوم از میان کدها شناسایی شد که در قالب 19 زیرمقوله و شش مقوله اصلی بیان گردید. در کدگذاری محوری داده‌هایی که در گام کدگذاری باز خرد و مفاهیم از دل آن‌ها برآمدند، بانظم دوباره مرتب شدند؛ زیرمقوله‌ها به مقوله‌های اصلی پیوند زده شدند تا به تبیین کامل‌تری از پدیده‌ها دست پیدا کنیم. در این رابطه برای یافتن نحوه ارتباط مقوله‌های اصلی، از مدل الگوی نظریه داده بنیاد نظام‌مند استفاده کردیم. شرایط (علی، زمینه‌ای و دخیل)، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها اجزای تشکیل‌دهنده نظریه هستند (Corbin & Strauss, 2019).  شرایط علی:به مجموعه دلایلی گفته می‌شود که مسبب‌ ایجاد پدیده محوری است و علاقه‌مندی شرکت‌های مهندسی به این راهبرد را در پی‌دارند. در این پژوهش پنج زیرمقوله عوامل فردی، عوامل مالی، عوامل رقابتی، عوامل مرتبط با سیاست‌گذاری و صنعت و عوامل فناوری به‌عنوان شرایط علی همکاری‌رقابتی در واحدهای مهندسی شناسایی شدند و در جدول (3) به‌تفصیل آمده است. در این جدول اعداد داخل پرانتز فراوانی تکرار کدها است.

جدول (3) مقوله‌ها و مفاهیم و کدهای نهایی مرتبط با شرایط علی

مقوله

زیرمقوله

مفاهیم استخراجی

شرایط علی

عوامل شخصی

بهبود اعتبار حرفه‌ای (3)، بلندپروازی (3)، تجربه وسیع‌تر (4)، اهداف و راهبرد‌های بنگاه (4)

عوامل مالی

افزایش درآمد (6)، تقسیم خطر (ریسک) میان همکاران (9)، تجهیز مالی (3)، پوشش هزینه‌های بالای عرصه‌های نو (4)، ریسک بالای تک‌روی (3)

عوامل رقابتی

بقا در تحریم و محدودیت‌ها (4)، افزایش قدرت رقابتی بنگاه (7) گسترش بازار (6) ورود به بازارهای خارجی (4) نفوذ در بازار (5)

سیاست‌گذاری و صنعت

 

الزام مقررات (5)، الزام کارفرمایی (4)، محدودیت‌های بین‌المللی (5)، کاهش بودجه‌های عمرانی (4) رشد مهارت‌ها (7)، رکود (4)، تعریف پروژه‌های سرمایه‌گذاری عمرانی (3)، حضور در زیست‌بوم خدمات مهندسی (3)

عوامل فناوری

دستیابی به دانش نو (4) هزینه زیاد فناوری نو (3) محدودیت زمان در نوآوری محصولاتی‌ با عمر کم (2)

  • پدیده محوری: با عنایت به اینکه هدف پژوهش طراحی مدلی برای راهبرد همکاری‌رقابتی در صنعت مهندسی است، پدیده محوری «گرایش به اتخاذ راهبرد همکاری‌رقابتی» در نظر گرفته شد. همه مصاحبه شوندگان، در به‌کارگیری راهبرد همکاری‌رقابتی در صنعت خدمات مهندسی اتفاق نظر داشتند.
  • شرایط زمینه‌ای: عبارت از الگوهای مرتبط بازمان و مکان خاصی است تا وضعیتی را ایجاد کنند که افراد با عمل خود به آن بازخورد دهند (Corbin & Strauss, 2019). شرایط زمینه‌ای در این پژوهش در سه زیرمقوله پیچیدگی فرهنگی، فضای قانونی و شرایط صنعت شناسایی و به شرح تفصیلی جدول (4) آمده است.

جدول (4 ) مقوله‌ها و مفاهیم و کدهای نهایی مرتبط با شرایط زمینه‌ای

مقوله

زیرمقوله

مفاهیم استخراجی

شرایط زمینه‌ای

پیچیدگی فرهنگی

روابط غیررسمی (6) حفظ مهارت نزد خود (4) نگرانی از رفع استیلای خود (7)، اعتماد درون‌شبکه‌ای (4)

فضای قانونی

بستر قانونی روابط میان بنگاهی (9) انحصار (9) رقابتی نبودن واگذاری پروژه‌ها (10) رقیب گریزی و جلوگیری از ایجاد رقیب (7)

شرایط صنعت

دولتی بودن اغلب پروژه‌ها (8) تجارب کم همکاری رقابت (6)

 

  • شرایط دخیل: به شرایط اقتضایی اتلاق می‌شود که موجب اختلال در شرایط علی شده و با کنش و برهم‌کنش‌ها پاسخ داده می‌شود. در این پژوهش دو مقوله ریزبنیان‌ها و توانمندی‌های همکاری‌رقابتی به دلیل اثرات قابل‌توجه بر پدیده محوری، کنش و برهم‌کنش‌ها و نتایج حاصل از همکاری‌رقابتی دراین‌ارتباط شناسایی و در جدول (5) آمده است.

 

 

جدول (5) مقوله‌ها و مفاهیم و کدهای نهایی مرتبط با شرایط دخیل

مقوله

زیرمقوله

مفاهیم استخراجی

شرایط دخیل

ریزبنیان‌ها

انصاف در روابط (10)، عدم تحمل ابهام (3)، برتری‌جویی (8)، فرصت‌طلبی (8)، رواداری (6)

توانمندی‌ها

تجارب و سوابق قبلی (4)، روحیه اشتراک دانش و مهارت (2)، قابلیت شبکه‌سازی (2)، ویژگی شرکت (6) ویژگی مدیریت همکاری (مورد اعتماد طرفین، قدرت هدایت کار، نفوذ، آینده‌نگر) (10)،

 

  • کنش و برهم‌کنش‌ها: به پاسخ‌هایی گفته می‌شود که برای رفع مشکل، در زمان مواجهه با مسائل و به‌منظور حل آن‌ها به کار گرفته می‌شود. این فعالیت‌ها در سطوح کلان و یا عملیاتی موجب شکل‌گیری پدیده‌ها می‌شود.(Corbin & Strauss, 2019). در این پژوهش مجموعه اقدامات و کنش و برهم‌کنش‌ها در جدول (6) آمده است. در این راستا تعاملات همکاران از آغاز شروع رابطه و سپس حفظ آن و نهایتاً فرآیند پایان مناسب آن ادامه پیدا می‌نماید.

جدول (6) مقوله‌ها و مفاهیم و کدهای نهایی مرتبط با راهبردها

مقوله

زیرمقوله

مفاهیم استخراجی

راهبردها

بستر و سازوکار

ایجاد جذابیت برای همکاری (4)، اطمینان از منافع دو یا چندجانبه (6)، الگو گیری و استفاده از تجارب قبلی (3)، شناخت توانمندی‌ها و دستیابی به زبان مشترک (5)، بررسی داده و ستانده رابطه (2) تدوین راهبرد همکاری (4)، زیرساخت حقوقی تعامل (8)، تشکیل مجموعه مشارکت (3) ایجاد شخصیت مستقل حقوقی (2)، اتحادها (2)، قرارداد مکتوب، توافق شفاهی (4)، ایجاد توازن میان تعهدات و منافع (7)

تدابیر همکاری و هماهنگی

مدیریت همکاری (مدیریت ویژه برای حفظ رابطه، ویژگی مدیر همکاری، تفویض اختیار متناسب، تقسیم منصفانه وظایف، مدیرت بحران) (9)، ایجاد ساختار دانش (3)، آغاز حداقلی و سپس ارتقای آن (2)

تعیین مرز همکاری و رقابت

تعیین حوزه موارد قابل اشتراک و محدوده رقابت (5)، عدم اشتراک در شایستگی محوری (3)، حفاظت از محرمانگی اعضای مشارکت (4)

ایجاد اعتماد

ایجاد اعتماد (9)، مدیریت ناسازگاری (8)، ترجیح منافع بلندمدت در تنش‌ها و گذشت (5)، قدرت حل مشکل (4)، شناسایی موارد ناسازگار (5)، تغییر شرایط آغازین (4)، منع فرصت‌طلبی (9)

  • نتایج: عبارت از پیامدهای ناشی از کنش و برهم‌کنش‌ها بوده؛ که برخی خودخواسته و برخی ناخواسته هستند (Corbin & Strauss, 2019). این نتایج به‌صورت پیامدهای مثبت در عملکرد بنگاه و صنعت در جدول (7) نشان داده‌شده است.

جدول (7) مقوله‌ها و مفاهیم و کدهای نهایی مرتبط با پیامدها

مقوله

زیرمقوله

مفاهیم استخراجی

نتایج

نتایج مالی بنگاه

افزایش درآمد (8)، کاهش بهای تمام‌شده پروژه (7)، کاهش ریسک (7)، ایجاد و برخورداری ارزش بیشتر (6)، توسعه بازار (4)، بهره‌مندی از منابع دیگر بنگاه‌ها (5)

نتایج غیرمالی بنگاه

امکان تجربه در سطح گسترده‌تر (3)، یادگیری سازمانی (4)، اشتراک دانش (6)، ارتقای مهارت (8)، کاهش ریسک فناوری (3)، رشد برند (5)، بهبود جایگاه رقابتی (6)، چابک‌سازی (5) رشد فرهنگ‌سازمانی (2)

نتایج مثبت اقتصادی

تسریع در پیشبرد و بهره‌برداری پروژه‌های عمرانی (3)، تسهیل در شبکه تأمین و کاهش ریسک عدم تأمین (4)

نتایج در صنعت

رضایت و جلب اطمینان کارفرما و ذینفعان (5)، رفع رقابت مخرب (8)، اثرات شبکه مثبت (3)، ایجاد ارزش و منافع اجتماعی (3)

 

کدگذاری انتخابی: در این گام اقدام به پالایش مقوله‌ها به‌منظور ساخت مدل نهایی و ارائه چارچوبی برای بیان روابط میان اجزای اصلی نظریه استفاده می‌شود. این گام در ادامه گام‌های قبل و جهت تکمیل آن‌ها انجام‌شده، نکته مهم آنکه گام‌های کدگذاری باز، محوری و انتخابی تفکیک‌شده نبوده، در یک فرآیند تکراری و رفت‌وبرگشت میان گام‌های مذکور ارتباط آن‌ها تکمیل و به ساخت مدل دست یافتیم.

این مدل پس از دریافت نظرات کارآمدان صنعت که با روش داده بنیاد نیز آشنایی داشتند، اصلاحات انجام شده و مطابق شکل (1) نهایی شد.

 

 

شکل (1) مدل مفهومی پیشنهادی برای راهبرد همکاری‌رقابتی در شرکت‌های مهندسی

نتیجه‌گیری

بر اساس مدل مفهومی تدوین‌یافته فوق عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبرد همکاری‌رقابتی در شرکت‌های مهندسی هم در درون بنگاه و هم در خارج بنگاه نمایان می‌شود. ازجمله بهبود اعتبار حرفه‌ای، بلندپروازی و راهبردهای بنگاه؛ علاوه بر آن انگیزه‌های مالی و رقابتی نیز محرکی مهم در راستای به‌کارگیری این راهبرد بوده و شرایط ناشی از تحریم و برخی الزام‌های کارفرمایی برای تعریف "پروژه‌های سرمایه‌گذاری" یا "طرح و ساخت" نیز عاملی برای ترغیب شرکت‌های مهندسی به این رابطه است. به باور خبرگان این فن، از یک‌سو پیچیدگی‌های فرهنگی در روابط غیررسمی و اعتماد درون‌گروهی و فضای قانونی حاکم بر جامعه و دولتی بودن بسیاری از پروژه‌های بزرگ بر نحوه به‌کارگیری رابطه مذکور سایه خود را گسترانده؛ از سویی دیگر عوامل دخیلی همچون ریزبنیان‌ها و قابلیت‌های خاص همکاری‌رقابتی موجب تسهیل یا اختلال در گرایش بنگاه‌ها به‌سوی این راهبرد می‌شوند. ریزبنیان‌ها که شامل مجموعه افکار و خلقیات مدیران و کارکنان یک بنگاه است، مدل‌های ذهنی آن‌ها را شکل داده و نظام فکری حاصل از آن تعیین‌کننده اساسی نوع تعامل باز یا بسته با رقیب است. این چارچوب‌های فکری گاهی آن‌چنان ذهن را غیر منعطف نسبت به همکاری با رقیب می‌نماید که بر این رابطه اثر منفی برجای می‌گذارد؛ و گاه ذهن توسعه‌یافته‌ای را ایجاد می‌کند که منافع بلندمدت ناشی از همکاری را بر سود کوتاه‌مدت رقابت ترجیح می‌دهد. در ادامه پس از گرایش بنگاه به رابطه همکاری‌رقابتی، اقداماتی برای اجرای فرآیندها به کار گرفته می‌شود. بر این اساس و متناسب با شرایط حاکم بر پروژه‌های فنی، اقداماتی شامل بسترسازی با ایجاد جذابیت و شناخت توانمندی‌های هر یک از همکاران، بررسی توازن مثبت در داده و ستاده هر عضو، تدابیر لازم برای شکل‌گیری همکاری با ایجاد ساختارهای همکاری و ترسیم مرز میان حوزه‌های همکاری و رقابت، اعتمادسازی و مدیریت تنش و ناسازگاری ناشی از رابطه صورت می‌گیرد. در انتها به نتایج به‌کارگیری راهبرد همکاری رقابتی پرداخته‌شده؛ نتایج حاصل از این راهبرد اعم مشهود و غیر مشهود موردتوجه خبرگان مورد مصاحبه قرار گرفت. پیامدهای رابطه در زیرمقوله عملکرد بنگاه شامل بهبود اقتصادی مالی و نتایج غیرمالی؛ و زیرمقوله عملکرد صنعت شامل نتایج مثبت مالی و غیرمالی دسته‌بندی گردید.

پیشنهادهای این پژوهش برای شرکت‌های فعال در صنعت خدمات مهندسی ایران را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • تعیین دقیق اهداف، راهبردها و انگیزه‌ها، پیش از ورود به رابطه همکاری‌رقابتی.
  • توصیه ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮان برای الگو گیری از تجربه‌های موفق همکاری رقبا در این صنعت.
  • آغاز همکاری‌رقابتی با سطوح حداقلی از روابط درگیر و رشد و تعمیق تدریجی آن.
  • ایفای برجسته‌تر نقش دولت جهت تنظیم مقررات تسهیل‌کننده در روابط همکاری‌رقابتی.
  • تلاش در جهت تقویت ریزبنیان‌های مؤثر در جلب همکاری.
  • اعتمادسازی و مذاکرات غیررسمی و دوستانه پیش از انعقاد قرارداد.
  • تدوین دستورالعمل‌های جامع برای همکاری‌رقابتی شامل مدل کسب‌وکار، زمان همکاری، تعیین مرز میان همکاری و رقابت و تدوین سازوکار ارتباطی میان شرکا.
  • شناسایی و پیش‌گیری از تعارض در همکاری و کنترل عوامل تنش‌زا در همکاری‌رقابتی
  • پایش مستمر چگونگی همکاری، نظارت بر نتایج حاصل از آن و تشکیل نشست‌هایی از مدیران ارشد جهت رفع اختلال در رابطه.

این پژوهش با محدودیت‌هایی نیز مواجه بوده است. مواردی چون نوپا بودن موضوع در ایران، نیاز به تعمیم آمار و پیچیدگی موارد رفتاری مرتبط با پژوهش در حوزه نظری است. یافته‌های اﻳﻦ پژوهش بر پایه ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت اﻓﺮاد ﻧﺴﺒﺘﺎً ﻣﺤﺪودی انجام‌شده اﺳﺖ و اﻳﻦ وﻳﮋﮔﻲ می‌تواند تعمیم‌پذیری یافته‌ها را ﺑﺎ ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻫﻤﺮاه ﺳﺎزد.برخی محدودیت‌ها نظیر عدم شمول بخش زیادی از بنگاه‌های خدمات مهندسی نیز قابل‌ذکر است. پیشنهاد می‌شود به‌منظور مطالعه دقیق‌تر اجزای تدوین‌شده در مدل مفهومی و ارتباط میان آن‌ها، پژوهش‌های کمی صورت پذیرد. همچنین بررسی دقیق‌تر شرایط خاص فرهنگی تأثیرگذار در زمینه‌سازی رابطه پیشنهاد می‌گردد.

پی‌نوشت‌ها:

  1. این مقاله بخشی از نتایج پژوهشی رساله دکتری تخصصی نویسنده اول مقاله با عنوان طراحی مدل راهبرد همکاری‌رقابتی در بنگاه‌های خدمات فنی و مهندسی است که در دانشگاه تهران ارائه‌شده است.
  2. نویسنده "همکاری‌رقابتی" را معادل مفهوم" Coopetition " به‌کاربرده است؛ که یک واژه ترکیبی در زبان انگلیسـی بـوده و در زبـان فارسی از آن تحت عناوینی همچون "هم‌رقابتی"، "رقابت همکارانـه "، "همکـاری در عین رقابت"، "رقابت توام با همکاری" و"همکاری با رقیبان" یاد می‌شود. علت انتخاب این معادل توسط نویسنده انتقال بهتر مفهوم (با اولویت همکاری) و پوشش دیگر واژه‌های مرتبط آن در ادبیات (فاعل همکاران رقابتی برای Coopetors و فعل همکاری‌رقابتی داشتن برای Coopete) است.
  3. 3. Cooperation (collaboration ( 4. Competition
  4. 5. Yin- Yang 6. Synthesis
  5. 7. Thesis 8. Anti-Thesis
  6. 9. Value creation 1 Value appropriation
  7. 1 Game Theory 12. Network Theory
  8. 1 Resource-based view (RBV) 14. Transaction Cost Economics (TCE)
  9. 1 Paradox Theory 16. Competition Dynamics Theory
  10. 1 Institutional Economics Theory 18. Resource Dependence Theory
  11. 1 Strategic Learning Theory 20. Network Theory
  12. 2 Tacit Knowledge 22. Paradox
  13. 2 Macro-foundation
  14. 2 Unilateral cooperation, Mutual cooperation, Unilateral defection, and Mutual defection
  15. 2 Intentional 26. Theoretical Sampling

 

* دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی، پردیس البرز، دانشگاه تهران

** دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه تهران Haghazade@ut.ac.ir 

*** دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه تهران

فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال چهاردهم، شمارۀ 58، تابستان 1399، صفحه 54-31

 

[i] این مقاله بخشی از نتایج پژوهشی رساله دکتری تخصصی نویسنده اول مقاله با عنوان طراحی مدل راهبرد همکاری‌رقابتی در بنگاه‌های خدمات فنی و مهندسی است که در دانشگاه تهران ارائه‌شده است.

2 نویسنده "همکاری‌رقابتی" را معادل مفهوم" Coopetition " به‌کاربرده است؛ که یک واژه ترکیبی در زبان انگلیسـی بـوده و در زبـان فارسی از آن تحت عناوینی همچون "هم‌رقابتی"، "رقابت همکارانـه "، "همکـاری در عین رقابت"، "رقابت توام با همکاری" و"همکاری با رقیبان" یاد می‌شود. علت انتخاب این معادل توسط نویسنده انتقال بهتر مفهوم (با اولویت همکاری) و پوشش دیگر واژه‌های مرتبط آن در ادبیات (فاعل همکاران رقابتی برای Coopetors و فعل همکاری‌رقابتی داشتن برای Coopete) است.

 

[iii] Cooperation (collaboration (

[iv] Competition

[v] Yin- Yang

[vi] Synthesis

[vii] Thesis

[viii] Anti-Thesis

[ix] Value creation

[x] Value appropriation

[xi] Game Theory

[xii] Network Theory

[xiii] Resource-based view (RBV)

[xiv] Transaction Cost Economics (TCE)

[xv] Paradox Theory

[xvi] Competition Dynamics Theory

[xvii] Institutional Economics Theory

[xviii] Resource Dependence Theory

[xix] Strategic Learning Theory

[xx] Network Theory

[xxi] Tacit Knowledge

[xxii] Paradox

[xxiii] Macro-foundation

[xxiv] Unilateral cooperation, Mutual cooperation, Unilateral defection, and Mutual defection

[xxv] Intentional

[xxvi] Theoretical Sampling

 

 

 

رحمان‌سرشت، حسین. جبارزاده کرباسی، بهرام (1396)، عناصر سازمانی موثر ونتایج همکاری رقابتی در صنایع کوچک و متوسط. نشریه علمی پژوهشی مدیریت فردا، 16 (2) 202-179.
سلطانی, مرتضی, جعفری,سید محمد باقر و بیننده، راضیه (1395). ارتقای عملکرد بنگاه‌های اقتصادی از طریق راهبرد هم‌رقابتی. فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی, 7 (26) 23-46.
محمدی, مهدی و حاجی پور, بهمن. (1397)، شناسایی الگوی همکاری-رقابت در صنعت خودروسازی ایران بر اساس رویکرد سیستمی: مطالعه داده بنیاد. بررسی‌های بازرگانی, 16 (88-89) 22-1.
 
Alvarez, S. A., & Busenitz, L. W. (2001). The entrepreneurship of resource-based theory. Journal of management, 27(6), 755-775.
Barney, J. (1991). Firm resources and sustained competitive advantage. Journal of management, 17(1), 99-120.
Bengtsson, M., Eriksson, J., & Wincent, J. (2010). Coopetition: new ideas for a new paradigm. Coopetition: Winning strategies for the 21st century, 19-39.
Bengtsson, M., & Kock, S. (2000). ” Coopetition” in business Networks—to cooperate and compete simultaneously. Industrial marketing management, 29(5), 411-426.
Bengtsson, M., & Kock, S. (2014). Coopetition—Quo vadis? Past accomplishments and future challenges. Industrial marketing management, 43(2), 180-188.
Bengtsson, M., & Raza-Ullah, T. (2016). A systematic review of research on coopetition: Toward a multilevel understanding. Industrial Marketing Management, 57, 23-39.
Bengtsson, M., Raza-Ullah, T., & Srivastava, M. K. (2020). Looking different vs thinking differently: Impact of TMT diversity on coopetition capability. Long Range Planning, 101857.
Bengtsson, M., Raza-Ullah, T., & Vanyushyn, V. (2016). The coopetition paradox and tension: The moderating role of coopetition capability. Industrial Marketing Management, 53, 19-30.
Bouncken, R. B., Fredrich, V., & Kraus, S. (2020). Configurations of firm-level value capture in coopetition. Long Range Planning, 53(1), 101869.
Bouncken, R. B., Fredrich, V., Ritala, P., & Kraus, S. (2018). Coopetition in new product development alliances: advantages and tensions for incremental and radical innovation. British Journal of Management, 29(3), 391-410.
Brandenburger, A., & Nalebuff, B. (1996). Co-opetition (New York: Currency Doubleday).
Brandenburger, A. M., & Nalebuff, B. J. (2011). Co-opetition: Currency.
Charleton, T. R., Gnyawali, D. R., & Galavan, R. J. (2018). Theoretical perspectives of coopetition: Review and integration. In Routledge Companion to Coopetition Strategies (pp. 23-35): Routledge.
Chen, M.-J. (2008). Reconceptualizing the competition—cooperation relationship: A transparadox perspective. Journal of Management Inquiry, 17(4), 288-304.
Corbin, J., & Strauss, A. (2019). Basics of qualitative research: Techniques and procedures for developing grounded theory: Sage publications.
Dahl, J., Kock, S., & Lundgren-Henriksson, E.-L. (2016). Conceptualizing coopetition strategy as practice: A multilevel interpretative framework. International Studies of Management & Organization, 46(2-3), 94-109.
De Wit, B., & Meyer, R. (2017). Strategy: process, content, context: an international perspective (6 ed.). Bonn: Cengage Learning EMEA.
Ding, H., Chen, X., Lin, K., & Wei, Y. (2019). Collaborative mechanism of project profit allotment in petroleum engineering service chain with customized integration. International Journal of Production Economics, 214, 163-174.
Dussauge, P., Garrette, B., & Mitchell, W. (2000). Learning from competing partners: Outcomes and durations of scale and link alliances in Europe, North America and Asia. Strategic management journal, 21(2), 99-126.
Fang, T. (2012). Yin Yang: A new perspective on culture. Management and organization Review, 8(1), 25-50.
Fernandez, A.-S., Le Roy, F., & Gnyawali, D. R. (2014). Sources and management of tension in co-opetition case evidence from telecommunications satellites manufacturing in Europe. Industrial Marketing Management, 43(2), 222-235.
Garrette, B., Castañer, X., & Dussauge, P. (2009). Horizontal alliances as an alternative to autonomous production: Product expansion mode choice in the worldwide aircraft industry 1945–2000. Strategic Management Journal, 30(8), 885-894.
Ghaderiabed, A. h., Nazari, M., Kamareh, M., & Heidari, A. (2019). Developing Coopetition Strategy Conceptual Model for ICT Industry. Management Research in Iran, 22(4), 102-128. Retrieved from http://mri.modares.ac.ir/article-19-13416-fa.html
Gnyawali, D. R., He, J., & Madhavan, R. (2006). Impact of co-opetition on firm competitive behavior: An empirical examination. Journal of management, 32(4), 507-530.
Gnyawali, D. R., He, J., & Madhavan, R. (2008). Co-opetition: Promises and challenges. 21st century management: A reference handbook, 386-398.
Gnyawali, D. R., Madhavan, R., He, J., & Bengtsson, M. (2016). The competition–cooperation paradox in inter-firm relationships: A conceptual framework. Industrial Marketing Management, 53, 7-18.
Gnyawali, D. R., & Park, B. J. (2009). Co‐opetition and technological innovation in small and medium‐sized enterprises: A multilevel conceptual model. Journal of small business management, 47(3), 308-330.
Gnyawali, D. R., & Ryan Charleton, T. (2018). Nuances in the interplay of competition and cooperation: Towards a theory of coopetition. In: SAGE Publications Sage CA: Los Angeles, CA.
Gnyawali, D. R., & Song, Y. (2016). Pursuit of rigor in research: Illustration from coopetition literature. Industrial Marketing Management, 57, 12-22.
Lado, A. A., Boyd, N. G., & Hanlon, S. C. (1997). Competition, cooperation, and the search for economic rents: a syncretic model. Academy of management review, 22(1), 110-141.
Lewis, M. W. (2000). Exploring paradox: Toward a more comprehensive guide. Academy of Management review, 25(4), 760-776.
Mueller, G. E. (1958). The Hegel Legend of" Thesis-Antithesis-Synthesis". Journal of the History of Ideas, 411-414.
Navío-Marco, J., Bujidos-Casado, M., & Rodrigo-Moya, B. (2019). Coopetition as an innovation strategy in the European Union: Analysis of the German case. Industrial Marketing Management, 82, 9-14.
Nazari, M., Kamareh, M., Hedari, A., & Ghaderiabed, A. (2019). Developing a Conceptual Model for Competitive Collaborative Strategy in Iran Telephone and Mobile Communications Sector: A Multi-case Study. Journal of Business Management. (in Persian), 11(3), 525-542.
Padula, G., & Dagnino, G. B. (2007). Untangling the rise of coopetition: the intrusion of competition in a cooperative game structure. International Studies of Management & Organization, 37(2), 32-52.
Pathak, S. D., Wu, Z., & Johnston, D. (2014). Toward a structural view of co-opetition in supply networks. Journal of Operations Management, 32(5), 254-267.
Peng, T. J. A., & Bourne, M. (2009). The coexistence of competition and cooperation between networks: implications from two Taiwanese healthcare networks. British Journal of Management, 20(3), 377-400.
Quintana-Garcia, C., & Benavides-Velasco, C. A. (2004). Cooperation, competition, and innovative capability: a panel data of European dedicated biotechnology firms. Technovation, 24(12), 927-938.
Raza-Ullah, T. (2017). A theory of experienced paradoxical tension in co-opetitive alliances. Umeå University,
Raza-Ullah, T. (2020). Experiencing the paradox of coopetition: A moderated mediation framework explaining the paradoxical tension–performance relationship. Long Range Planning, 101863.
Ritala, P., Golnam, A., & Wegmann, A. (2014). Coopetition-based business models: The case of Amazon. com. Industrial Marketing Management, 43(2), 236-249.
Ritala, P., & Hurmelinna-Laukkanen, P. (2009). What's in it for me? Creating and appropriating value in innovation-related coopetition. Technovation, 29(12), 819-828.
Sainio, L.-M., Ritala, P., & Hurmelinna-Laukkanen, P. (2012). Constituents of radical innovation—exploring the role of strategic orientations and market uncertainty. Technovation, 32(11), 591-599.
Sanou, F. H., Le Roy, F., & Gnyawali, D. R. (2016). How does centrality in coopetition networks matter? An empirical investigation in the mobile telephone industry. British Journal of Management, 27(1), 143-160.
Smith, W. K., & Lewis, M. W. (2011). Toward a theory of paradox: A dynamic equilibrium model of organizing. Academy of management Review, 36(2), 381-403.
Strauss, A., & Corbin, J. (2018). Basics of Qualitative Research; Techniques and Stages of Grounded Theory Generation. Translated by Ibrahim Afshar, Ney Publications.
Tidström, A. (2009). Causes of conflict in intercompetitor cooperation. Journal of Business & Industrial Marketing.
Tsai, W. (2002). Social structure of “coopetition” within a multiunit organization: Coordination, competition, and intraorganizational knowledge sharing. Organization science, 13(2), 179-190.
Wu, Z., Choi, T. Y., & Rungtusanatham, M. J. (2010). Supplier–supplier relationships in buyer–supplier–supplier triads: Implications for supplier performance. Journal of Operations Management, 28(2), 115-123.
Yami, S., Castaldo, S., Dagnino, G., Le Roy, F., & Czakon, W. (2010). Coopetition strategies: toward a new form of inter-organizational dynamics.